سعیدی: مردم سرنوشت سفره و منافع زندگیشان را به منافع نظام گره نزنند
علی سعیدی، رئیس دفتر عقیدتی سیاسی رهبر انقلاب گفت: باید مردممان توجه کنند مصالح عالیه نظام و افق و آینده را ببینند. ایران در دنیا نقش بسیار بزرگی بر عهده دارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، حجت الاسلام علی سعیدی، رئیس دفتر عقیدتی سیاسی رهبر انقلاب با روزنامه کیهان گفتگو کرده است.
این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
بعد از جنگ طوفانالاقصی هیمنه و سروصدایی که اسرائیل از جهت نظامی داشت همه شکسته شد و مسئله عادی سازی که با رژیم صهیونیستی مطرح شد همه کنار رفت. چه شد که این هیمنه و سروصدایی که اسرائیل داشت از بین رفت و به حاشیه رفت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. تشکر میکنم از روزنامه وزین کیهان که در خط مقدم و دارای موقعیت پیشروندگی و پیشبرندگی است. آنچه که در مورد طوفانالاقصی تا به حال به دست آمده، به نظرم میآید هنوز لایههای اول این برایند و نتیجه و پیامد آن هست و قطعا لایههای بعدی میتواند ماهیت عمیق این جریان را روشن کند.
من به چند عامل اشاره میکنم که منشا پیدایش این حماسه شد. به عنوان لایه اول، آن اطلاعاتی که ما به دست آوردیم این است که رژیم صهیونیستی در صدد حمله به غزه بوده است. با توجه به افراطگری دولت حاکم بر سرزمین اشغالی، اینها دنبال حمله بودند. در واقع یکی از مهمترین آثار این طوفان، حماسه پیشدستی از حمله رژیم صهیونیستی به غزه است. دومین عاملی که به دست آمده این است که رژیم صهیونیستی بنا داشته دو میلیون یهودی را بیاورد در سرزمین اشغالی اسکان دهد و این مسئله بسیار سنگین و نگرانکننده بود برای غزه و مجموعه فلسطینیهایی که دنبال آزادسازی سرزمینشان بودند. این مسئله خیلی مهم بود. یعنی فشار را بر مردم فلسطین بیشتر میکرد و ناچار رژیم هم میبایست شهرک سازیها را گسترش میداد. عملا بار سنگینی بر دوش جریان مقاومت بود.
سومین عاملی که میتواند مبنای این عملیات باشد مسئله روند عادی سازی بود که واقعا داشت این حلقه تنگتر میشد و عربستان هم وارد این بازی شده بود. بحرین و امارات و چند کشور هم پشت صحنه داشتند کار میکردند. اگر مردم مقاومت نمیکردند. مراکش هم دنبال این توافقنامه بود. لذا این عادی سازی میتوانست حلقه را تنگتر کند و فشار را بر مجموعه مقاومت تحمیل کند و کار را مشکلتر میکرد.
یعنی این دو سه عاملی که گفتم میتواند از عوامل مهم شکلگیری این حماسه باشد. نکته چهارم که قابل تامل است بنبستی بود که در تعامل بین رژیم صهیونیستی و جریان مقاومت به وجود آمده بود. یعنی همه مذاکرات به بنبست رسیده بود و شکست خورده بود و مجامع بینالمللی هیچ کاری از شان برنمیآمد، جنگ هم فرسایشی شده بود. یعنی بالاخره حماس و مجموعه نیروهای ساکن در غزه هزینه را پرداخت میکردند، بدون دستاوردی که برای آنها دارای اهمیت و راهگشا و راهبردی باشد. این مجموعه عوامل چندگانه دست به دست هم داد و این حماسه را شکل داد. البته اینها لایههای آشکار است اما لایههای پنهانی دارد که هنوز افشا نشده است.
اما چه شد که این هیمنه از هم پاشید؟ عوامل مختلفی سبب اقتدار رژیم صهیونیستی به شمار میآید، که یکی از این عوامل این سیستم اطلاعاتی اسرائیل است. بالاخره سه تا دستگاه اطلاعاتی و امنیتی دارد. شاباک و موساد و یک شبکه دیگر هم دارد. اینها تصورشان این بود که کاملا بر اوضاع مسلط هستند و همه جوانب امر را تحت پوشش دارند. دوم، مسئله خود قدرت ارتش. به تعبیر یکی از کارشناسان، نظامها و دولتها ارتش دارند اما در اسرائیل یک ارتش است که یک دولت درست کرده. بنابراین مسئله دوم مسئله ارتش بود که بالاخره از مهمترین عوامل بقای رژیم صهیونیستی ارتش بوده است.
مسئله سوم هم پشتیبانی کشورهای غربی بود. آمریکا، فرانسه، آلمان و انگلستان، اینها کشورهایی بودند که ظرف این ۷۵ سال از این رژیم حمایت میکردند.
عامل چهارم مسئله ایجاد رعب و هراس،ترس و وحشت آفرینی در ملتهای مسلمان و ملتهای منطقه بود و تصورشان این بود که توانستهاند آن رعب و وحشت را در دل فلسطینیها ایجاد کنند.
این عملیات توانست این چهار قدرت و اهرم را بشکند. اولا این عملیات ترکیبی بود. یعنی هم هوائی و هم زمینی بود. هم دریایی بود. بخشی از اقدامات اینها هم آشکار بود. یعنی تمرین با پاراگلایدر که در زیرزمین نمیشود انجام شود؛ آشکار بوده است. رزمایشها آشکار بوده؛ اینها تمرینهایی که میکردند یا آموزش میدیدند و رژه میرفتند آشکار بوده ولی آنها تصور نمیکردند که این رزمایش و آمادهسازی برای یک عملیات پیچیده است. تصورشان این بود که این یک روال عادی است که در رزمندگان مقاومت در غزه، برنامه جاری و ساریشان بوده و انجام میدادند. در واقع این عملیات دریایی، هوائی و زمینی بود.
ثانیا با حداکثر حفاظت اطلاعات همراه بود. به رغم اینکه بخشی از این عملیات آشکار بود، دشمن صهیونیستی با همه سیستمهای اطلاعاتیش نتوانسته بود این قضیه را کشف کند و این هم هنر اینها بود. در شرایط فعلی حفظ اطلاعات کار بسیار پیچیده و مشکلی است. اینکه یک مجموعه بتواند در منتهای غافلگیری کاری انجام دهند و هیچ یک از اجزای دشمن نتوانند بفهمند که اینها چه میکنند و هدفشان واقعا چیست. بنابراین در اوج ناباوری هیچ کس باور نمیکرد که مجموعه نیروهای حماس بتوانند یک صبح تا ظهر کلی سیستم رژیم صهیونیستی را به چالش بکشند.
از طرفی توانستند آن دیوار بتنی را بکشنند، موانع را بردارند، سیم خاردار، کانال. یک حفرههایی چاه مانند جلوی راه اینها بوده که شناسایی کرده بودند. من هنوز هم هرچه دنبال میکنم نمیتوانم بفهمم اینها با چه قدرتی توانستند این عملیات را طراحی کنند و به موفقیت برسانند. سرورهای زیادی را بردارند، کامپیوترهایی را بردارند، با بعضی از مامورینشان همراهشان ببرند و تعداد قابل توجهی اسیر بگیرند که هنوز هم اطلاع دقیقی از تعداد اسرا نیست. بنابراین یک مجموعه چریکی با پیچیدهترین شیوهها و با کمترین امکانات توانستند یک ارتش تا دندان مسلح را از پای دربیاورند، ضربه بزنند و شوک وارد کنند. به تعبیر حضرت آقا ضربه فنی کنند. در حقیقت میتوان گفت عملیات طوفانالاقصی مبدا تاریخ حساب میشود. میگویند قبل از طوفان و بعد از طوفان. این مسئله قابل توجهی است.
عواملی که در جنگ رژیم صهیونیستی و حماس تاثیرگذار بود چه بود؟
عوامل زیادی در این حماسه و این جنگ تاثیرگذار بود. مقاومت منطقه هم تاثیرگذار بوده و هم تاثیرگذار هست. مقاومت در منطقه یمن، سوریه، عراق، لبنان. اینها تاثیرگذار بوده و هستند. چه قبل از عملیات طوفانالاقصی که مقاومت منطقه تاثیرگذار بود و بعد از عملیات هم عناصر اصلی مقاومت توانستند ایفای نقش کنند. کمتر کسی باور میکرد که انصارالله یمن ورود پیدا کنند و کشتی اسرائیلی را تصرف کنند و از راه دور سرزمین اشغالی را با موشک تحت پوشش قرار دهند یا مثلا حزبالله همینطور. یا مجاهدین عراقی همینطور. بالاخره مقاومت منطقه از عوامل تاثیرگذار بوده و هست. الان هم بخشی از توان اسرائیل را اینها مشغول کردند و به کار گرفتند.
دومین عامل تاثیرگذار افکار عمومی جهان است و جریانهای مختلفی که در دنیا در حمایت از غزه و فلسطینیها به حرکت درآمدهاند. مثلا واقعا آدم تعجب میکند، سلبریتیهای آمریکا و هالیوود حتی حاضر شده بودند هزینه پرداخت کنند. هزینهای که از کار برکنارشان کردند ولی به صحنه آمدند. من معتقدم هیچ عاملی نمیتوانست به این شدت به افکار عمومی جهان شوک وارد کند. یعنی یکی از دستاوردهای مهم عملیات میتواند بیداری افکار عمومی خفته جهان باشد.
نظام غربی بشر را قلابی شکل داد و نظام شرقی بشر را قالبی شکل داد. نه قالبی درست بود نه قلابی. انسان قلابی و انسان قالبی. اینها دستاورد نظام شرقی و غربی بود. یک مرتبه چشم باز کردند و دیدند عجب دنیایی شده است!
اثرگذاری دوم را هم بگویم. پیامدهایش خیلی زیاد است. یکی از مهمترین پیامدهایش همین شوک وارد کردن به افکار عمومی بشر است الان افکار عمومی به شدت تاثیرگذار است روی عملیات رژیم صهیونیستی. اینها الان واقعا به روزشمار و ساعتشمار افتادهاند. چون هر روز که میگذرد میزان فشار افکار عمومی روی رژیم صهیونیستی بیشتر میشود. در انگلستان راهپیمایی یکمیلیون نفری، در زادگاه رژیم صهیونیستی بسیار تعجبآمیز است، دو سه بار تا به حال یا بیشتر تکرار شده راهپیماییهای مردم در لندن یا شهرهای دیگر انگلستان و آمریکا.
دومین اثری که بسیار مهم بوده شکستن امپراطوری رسانهای است. در حقیقت در طول این ۵۰-۶۰ سال اخیر بنگاههای خبرپراکنی افکار بشریت را سامان میدادند. یونایتدپرس، آسوشیتدپرس، دو سه بنگاه دیگر. اینها افکار را شکل دادند. بعد ماهواره و اینترنت و فضای مجازی آمد کاملا بشر را در زیر سیطره خودش قرار داد که «برژینسکی» مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا میگوید ما شوروی را با قدرت اسلحه از پا در نیاوردیم. با همین عملیات و جنگ روانی توانستیم شوروی را ساقط کنیم و امپراطوری شرق را به سقوط بکشانیم. لذا دومین پیامد بسیار مهم عملیات حماس شکستن سد امپراطوری رسانهای بود که به نظرم در رژیم صهیونیستی برای خودش گنبد آهنین ایجاد کرده بود. این گنبد پولادین بود که ۵۰-۶۰ سال بر روی سر بشر ایجاد کرده بودند و در زیر این گنبد هر نوع خبر و تهدید را به خورد بشریت میدادند. این عملیات حماس این سد را شکست و این گنبد پولادین را درهم ریخت. در واقع یک مرتبه مردم دنیا چشم بازکردند و دیدند چه کسانی با دستکش مخملی اما پنجههای آهنین بر گلوی بشر فشار میآوردند.
من نمیدانم در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد و چه رقم خواهد خورد. با این نوع چیدمانی که انجام گرفته ما با یکسری متغیرهایی روبهرو هستیم که این متغیرها میتواند تحولاتی را در سطح منطقه و جهان به وجود بیاورد.
سومین عامل تاثیرگذار فشار درونی رژیم صهیونیستی است که خانواده اسرا اهرمهای فشار هستند. در موضوع تخلیه شهرکهای شمال و جنوب ۳۰۰ هزار نفر را آمار میدادند، از شهرکها فرار کردند و بیرون رفتهاند. از پنجاه و خردهای هتل رژیم صهیونیستی ۴۸ هتل در اختیار این شهرکها است. شهرکنشینهایی که به خاطر ناامن بودن از خانههایشان فرار کردند. هم در شمال و هم جنوب سرزمین اشغالی. شمال زیر پوشش فشار حزبالله و جنوب زیر پوشش نیروهای حماس. بنابراین از داخل وضعیت رژیم به شدت وضعیت متزلزلی است. وضعیت خوبی نیست.
اسرائیل زمان زیادی ندارد. یعنی تلاش میکند ادامه بدهد ولی زمان زیادی ندارد دیر یا زود بایدعقبنشینی کند و در برابر قدرت حماس تسلیم شود.
کشورهای عربی اسلامی برای استفاده از ظرفیتشان جهت تحت فشار گذاشتن رژیم اسرائیل تعلل کردند و رهبری هم اخیرا به صورت کنایه گفتند که کشورهای اسلامی مدتی حمایت و روابطشان را با اسرائیل قطع کنند. چرا این تعلل توسط کشورهای اسلامی وجود دارد؟
واقعا این جا دقیقا ما معنای استقلال و وابستگی را میتوانیم بفهمیم که کشورهایی که مستقل حرکت میکنند چگونه موضعگیری میکنند و کشورهای وابسته چگونه موضعگیری میکنند.
مقاومت به عنوان یک جریان مستقل دارد کار میکند. به نمایندگی از ایران نیستند. آنها مستقل هستند خودشان دارای هویت مستقلی هستند دارند کار میکنند ولی این مقاومت مورد حمایت ایران بوده است. از یاد ما نرود که شهید حاج قاسم سلیمانی در عراق و سوریه چه کردند.
اولا ظرفیت جهان اسلام بسیار بالا است؛ اگر از این ظرفیت استفاده میکردند یا استفاده کنند به سرعت میتواند روی رژیم صهیونیستی تاثیر بگذارد وآنها را وادار به عقبنشینی و پذیرش آتشبس دائمی کند. یکی از ظرفیتهایی که دارند تحریم کالاهای رژیم صهیونیستی است. آقای اردوغان شعار میدهد اما همچنان دارد پشتیبانی میکند و کلی از تجارت واردات و صادراتش مربوط به رژیم صهیونیستی است. در داخل هم داوود اغلو نخستوزیر قبلی موضع گرفتهاند و اعلام موضع کرده است. اخیرا. بالاخره کشورهای اسلامی میتوانند با تحریم کالاها به این رژیم ضربه بزنند.
دوم مسدود کردن مسیر تردد کشتیهای اسرائیل، میتوانند مسیر تردد کشتیها را مسدود کنند. خلیجفارس، دریای عمان، باب المندب، دریای سرخ، کانال سوئز، اینها همه مسیرهای آبراهی است که کشتیهای رژیم صهیونیستی عبور میکنند و میتوانند اینها را مسدود کنند واجازه ندهند عبور کنند. قطعا اسرائیل عقبنشینی میکند. همین مقداری که الان انصارالله دارد تلاش میکند کلی تاثیرگذار بوده روی رژیم. ولی اگر این اجماع انجام بگیرد قطعا آثار بیشتری دارد.
بعدی قطع نفت و گاز است. اگر نفت و گاز را قطع کنند قطعا رژیم وادار به عقبنشینی میشود.
مسئله دیگر قطع ارتباط سیاسی است. بالاخره میتوانند دیپلماتهایشان را فراخوان کنند ارتباطشان را قطع کنند ولو موقت. میتواند خیلی تاثیرگذار باشد که متاسفانه در این زمینه کوتاهی کردند. در کنفرانس اسلامی هم که جناب رئیسی پیشنهاد داده بود، پیشنهاد ایشان خیلی مورد توافق آقایان قرار نگرفت. چون نمیتوانستند به سادگی آن را بپذیرند و عملیاتی کنند. اما چرا کشورهای اسلامی و دولتها تعلل میورزند؟
چند عامل دارد: یکی وابستگی به قدرتهای بزرگ است. من این جمله را که شنیدم نتانیاهو گفت اوج ذلت سران اسلامی است؛ اگر واقعا هر کسی جای اینها بود دست به اقدامات جدی میزد. نتانیاهو خطاب به سران کشورهای منطقه میگوید اگر میخواهید بمانید ساکت باشید. یعنی چه؟ یعنی سرنوشت شما به ما بستگی دارد. لابی صهیونیستی در اروپا وآمریکا و غرب این خیلی بد است. خیلی زشت است که کشورهای اسلامی با همه ظرفیتهایشان اینطوری ذلیل باشند که یک عنصر فاسد مثل نتانیاهو بیاید بگوید اگر میخواهید بمانید ساکت باشید. این خیلی دردناک است.
دومین عامل پیشینه تلاش برای سازش و عادیسازی است. این آقایان خودشان رفتند خیلی جاها بند را به آب دادند. یعنی قبلا رفتند صحبت کردند و رژیم صهیونیستی از اینها آتو دارد و همچنین توافقاتی که پشت صحنه و پشت پرده داشتند اینها همه میترسند بیایند جدی موضعگیری کنند در برابر رژیم صهیونیستی.
یکی دیگر از عوامل هم که به نظرم برایشان یک خرده سنگین است پیشتازی ایران است. پیشتازی ایران در حمایت از مقاومت است. در دنیای عجیب، آن کشوری که با همه وجود با همه توان از آرمانهای فلسطین و حماس و عملیات طوفانالاقصی حمایت کرد ایران بوده و این رهبری انقلاب است که پرچمدار این حرکت است. کشورهایی که داعیه دار رهبری جهان عرب یا جهان اسلام بودند عربستان مدعی رهبری جهان عرب بود، ترکیه مدعی رهبری جهان اسلام بود اینها همه درجا زدند. پیشتازی الزاماتی دارد وبرای آن باید هزینه پرداخت کرد. آقایان در موقعش حاضر نشدند هزینه پرداخت کنند. از سران کشورهای اسلامی انتظار است که در این وادی حرکت کنند جدی هم حرکت کنند.
فارغ از بحث طوفانالاقصی و جنگ حماس و اسرائیل انتخابات مجلس شورای اسلامی در سه ماه آینده برگزار خواهد شد. این انتخابات برای توسعه و پیشرفت و آبادی کشور چه تاثیراتی دارد و چه نتایجی به دنبال خواهد داشت؟
همه انتخابات ما در کشور دارای اهمیت و حساسیت بوده اما متناسب با زمان و مکان و شواهد اقلیمی و منطقهای و بینالمللی میتواند عواملی باشد که میزان حساسیت و اهمیت را بالا ببرد. یک بخش مربوط به دو انتخابات بودن با هم مربوط میشود. یعنی هم انتخابات مجلس است هم انتخابات خبرگان. بالاخره انتخابات خبرگان بسیار مهم است. بسیار سرنوشت ساز است. تعیینکننده است. مجلس هم همینطور.
عربستان به این نتیجه رسیده سرنوشت افغانستان وعراق و خیلی از کشورها نشان داد که آمریکاییها توان پشتیبانی و همراهی را ندارند و بعد از شش هفت سال هشت سال در سوریه و یمن کاری نتوانستند بکنند. بنابراین احساس میکنند توان آمریکا ضعیف شده است. لذا این تغییر در وضعیت سیاسی عربستان نسبت به ایران و ایران نسبت به عربستان یکی از متغیرهایی است که در اهمیت مجلس تاثیر میگذارد.
دوم عضویت ایران در شانگهای و رویکرد نگاه به شرق است. بالاخره در دولتهای قبلی در دولت یازده و دوازده راهبرد آقای روحانی اقبال به غرب و ادبار به شرق بود. یعنی رویکرد بسیار مثبت و تسلیم پذیرانه نسبت به غرب و رویکرد منفی نسبت به شرق بود. که ضربه سنگینی به مصالح نظام انقلاب زد. مقام معظم رهبری بارها فرموده بودند که وقتی غرب آنقدر به شما فشار میآورد شما مقداری به سمت شرق رو نشان دهید تا آنها بتوانند کوتاه بیایند ولی متاسفانه تا آخر این راهبرد ادامه پیدا کرد. ولی دولت سیزدهم آقای رئیسی آمدند معادلات را تغییر دادند یعنی این فضا را باز کردند گفتند ما هم با شرق ارتباط پیدا میکنیم هم با غرب. لذا عضویت ایران در شانگهای بسیار مهم است. باید از این عضویت بهره برد. باید از امکانات استفاده کنیم و این مستلزم یک مجلس قوی و مجلسی است که دارای توان کمک به دولت باشد.
نوع رفتار آمریکاییها یکی از متغیرها است و افول قدرت و هیمنه آمریکا یکی از متغیرها است که ما نیازمند یک مجلس قوی و انقلابی هستیم که مثل مجلس گذشته نیاید برجام را با یک نیم ساعت سرش را هم بیاورد و تصویب کند و فاتحهاش را بخواند و برود.
ما مشکلات اقتصادی را داریم مردم ما از جهت معیشتشان ناراضی و نگران هستند باید مشکل اقتصادی مردم حل شود واین مستلزم دولتی است که کارامد باشد و هماهنگ با دولت هم باشد مجلس هماهنگ بودنش با دولت یک ضرورت است. یعنی سه قوه زیرمجموعه رهبری است رهبری هماهنگکننده سه قوه است معنا ندارد که سه قوه ناهماهنگ باشند با رهبری. آن وقت دیگر سیاست گذاری عملا با مشکل مواجه میشود. بنابراین به نظرم میآید مردم ما باید به اهمیت این مجلس توجه کنند. هم مجلس شورای اسلامی هم مجلس خبرگان.
منتهی آنچه که من به نظرم میآید باید گویندگان و نویسندگان و اهل قلم توضیح دهند که مردم سرنوشت سفره و منافع زندگیشان را به منافع نظام گره نزنند. بله ما مشکلات اقتصادی داریم واقعیتها را نمیشود انکار کرد بخش عمدهای از فشارهایی که بر زندگی مردم تحمیل شده مال تحریم است و ما نمیتوانیم تسلیم آمریکا شویم. بالاخره مردم ما تصمیمشان را گرفتند که در برابر زیاده خواهی آمریکا بایستند.
آمریکا به هیچ کس رحم نکرده حتی به اقماری که با همه وجود با آمریکا همراهی کردند آخرش نتوانسته و الان سرنوشت آقای رئیسجمهور اوکراین در معرض عبرت شدن برای همه است. یعنی ماندهاند با این چه کار کنند. یکی میگوید کودتا میکنند، یکی میگوید ترورش میکنند، یکی میگوید که دنبال جایگزینی هستند، یکی میگوید به او فشار میآورند تا با روسیه صلح کند. نتوانستند بالاخره.
من عرضم این است که در ترکیه شاهد ۵۰ هزار کشته در زلزله، تورم بیش از ۵۲ درصد بودیم. ترکیه ۴۵۹ میلیارد دلار بدهکار است که ۲۰۲ میلیاردش را باید الان نقد پرداخت کند. باز با این حالت مردم ۸۰ درصد در انتخابات شرکت میکنند. حالا ممکن است طرف میگوید آنجا پولی است. ۳۰۰ لیر میدهند. محرومیتهای اجتماعیش هم خیلی زیاد نیست که طرف بهخاطر آن بیاید رای بدهد. تحلیل من این است که مردم ترکیه بین منافع شخصیشان و مصالح کلان نظام تفاوت قائل میشوند. در سوریه هم همینطور است. سوریه مشکلات عدیدهای از نظر اقتصادی دارد که اصلا قابل مقایسه با ما نیست ولی مردم ۷۵ درصد در انتخابات شرکت میکنند و به همین اندازه هم به آقای بشار رای میدهند. چون میگویند این روند عزت سوریه است. ما زندگی مان مشکل دارد اقتصادمان مشکل دارد ولی یک دولتی میخواهیم که روی پای خودش بایستد و مستقل باشد و مشکلات را حل کند.
بنابراین به نظرم در اینجا ما یک مقداری باید مردممان توجه کنند مصالح عالیه نظام و افق و آینده را ببینند. ایران در دنیا نقش بسیار بزرگی بر عهدهدارد. رسالت سنگینی بر دوش ایران است. امروز ایران را خود آمریکاییها در کنار روسیه و چین و هند قرار میدهند. میگویند قدرتهای تاثیرگذار. آنهائی که خارج از آمریکا هستند پنج قدرت را میگویند تاثیرگذار است، آمریکا، چین، روسیه، هند و ایران. آمریکاییها خودشان در تحلیلهایشان میگویند که منتهی تفاوت دارد. میگویند ما در عرصه تکنولوژی یعنی فناوری و اقتصاد با چین مشکل داریم. در عنصر رکن نظامی با روسیه و با ایران بحث ایدئولوژیکی است. یعنی آن نگاه تمدنی به اسلام که آقایهانتینگتون میگوید جنگ آینده جنگ تمدنها است و تنها تمدنی که میتواند دربرابر تمدن آمریکا به مقابله برخیزد تمدن اسلامی است که ایران پرچمدار آن است. در نیکوزیا در سال ۲۰۰۰ هانتینگتون یک صحبتی میکند میگوید بزرگترین خطر برای تمدن غرب تمدن اسلامی است که ایران پرچمدار است.
منتهی توصیه من به مردم این است که یک تفاوتی بین رای مردم با وظیفه شورای نگهبان است. بین صلاحیتها و شایستگیها فرق است. شورای نگهبان صلاحیتها را تایید میکند نه شایستگیها را.
مردم باید دنبال شایستگیها بگردند. اینکه صرفا این آقا تایید شده برای من انتخابگر کافی نیست باید بروم بگردم شایستگیهار ا پیدا کنم. دوم این است که شورای نگهبان با پرونده سروکار دارد. شهروند با فرد سروکار دارد. بیست سال است در شهر این آقا را میشناسد سخنرانیهایش رفتارش رفقایش همکارانش دوستانش فامیلهایش میزان هزینههایی که در زندگیش داشته و دارد و مواضعش را باید محاسبه کنند.
توصیه دیگر من به شورای نگهبان است یکی از معیارهای عدم التزام به ولایت دخالت در قوه مجریه بوده من تعداد را نمیدانم ولی بخشی از این نمایندگان واقعا در نصب و عزلهای منطقه ماموریتشان دخالت کردند. آقا دو بار فرمودند در امور شهری دخالت نکنید. در بعضی از شهرها گزارشهایی که به من میدهند. از بعضی جاها، حالا من تعدادش را زیاد نمیدانم، اندک شهرهایی هستند که نماینده آنجا را با یک پادگان یا یک مؤسسه خصوصی اشتباه گرفته است. نصب و عزلها… این خیلی واقعا زشت است. خروج نماینده از ذی نمایندگی درست نیست. نماینده قانون گذار است باید پاسخگوی ماموریت خودش باشد.
درخصوص حجاب هم مطالب مختلف از رسانههای داخلی و خارجی گفته میشود. ارزیابی جناب عالی از قوانین مربوط به حجاب و نحوه اجرای آنها چیست؟
اولا در مسئله حجاب ما دچار یک عقبماندگی مفرط هستیم. اشکال کار ما اینجاست که رؤسای جمهور ما در گذشته به این موضوع به یک نگاه راهبردی و اساسی به حکم الله توجه نکردند. از زمان دولت کارگزاران شروع شد تا دولت دوم خرداد. دولت آقای احمدینژاد هم در مرحله دوم همان مسیری که آنها رفتند دنبال کرد. متاسفانه در بعضی موارد مسئولین ما گرفتار تضاد منافع میشوند. منفعت اصلی ما دفاع از حکم الله و اسلام است. اما منفعت شخصی ما رایآوری است. ما رایآوری را ترجیح میدهیم میشود تضاد منافع. یعنی بین منفعت من با منفعت نظام و اسلام این دو تا وقتی ما گرفتار تضاد منافع میشویم مجبور میشویم منفعت شخصی مان را بپذیریم و این تقدم رضایت مخلوق بر رضایت خالق است بدون تردید. اگر این شد خیلی واقعا خطرناک است. خداوند عذاب خواهد کرد کسی را که رضایت مخلوق را بر رضای خالق مقدم بدارد. این یک بخش است.
بخش دوم این است که ۲۵ دستگاه در امر حجاب مسئولیت داشتند. با کمال تاسف دستگاههای مسئول آن نقش را که باید داشته باشند ندارند. یک نمونه آموزش و پرورش است که بالاخره آقایان در دوره اصلاحطلبان دوم خرداد، معاونت پرورشی را از مدارس حذف کردند. همین وزیر محترم آموزش و پرورش قبل از رایآوری درپیش از خطبه نمازجمعه تهران که صحبت میکرد و من گوش میکردم میگفت که پنجاه درصد مدارس ما معاون پرورشی ندارند. آن وقت شما چه توقعی دارید از آموزش و پرورشی که معاونت پرورشی آن را حذف کردند و ۵۰ درصد مدارسش ندارد. چه توقعی دارید که دختر دانشآموز با حجاب آشنا شده باشد و بپذیرد و باور کند. نمیشود پدر و مادرش را با دختر دانشآموزی قیاس کرد که محصول جمهوری اسلامی است و در مدارس جمهوری اسلامی درس خوانده است. شما در مدارس یک روایت، یک جمله تبلیغ راجع به حجاب شاید نبینید، طبیعی است قضیه. وقتی پایه کار آموزش و پرورش است. این یک رابطه است.
آنچه که درسال ۱۴۰۱ اتفاق افتاد این بود که یک پدیده سر باز کرد. این سر باز کردن مربوط به امروز نیست. یک اتفاقی افتاد یک جریانی درست شد یک مرتبه این پدیده که در لایههای پنهان قرار داشت سر باز کرد و علنی شد. ما یک مرتبه دیدیم که در لایههای زیرین جامعه چه میگذرد و ما خبر نداشتیم. باید اینها را در مراکز آموزشی بررسی میکردند نظرسنجی میکردند. نظرخواهی میکردند. میتوانستند بفهمند در لایههای زیرین چه میگذرد. الان هم به نظرم ما نیاز به یک طرح جامع داریم. در قانونی که بنده خواندم البته که تغییرات زیادی به وجود آمده اما آن قانون دردی از مسئله حجاب دوا نمیکند. چهار مرحله را برای حجاب ذکر کرده بود. آیات و روایات را ببینیم. حضرت صدیقه اطهر به اسما میفرماید من از اینکه تابوتهای زنها طوری است که برآمدگی بدنشان پیداست نگران هستم مرا در تابوتی بگذارید که برجستگی بدنم پیدا نباشد. وقتی بدن میت روی تابوت برای دیگران تاثیرگذار است آیا واقعا انسانهایی که در خیابان دارند راه میروند این جاذبه را برای افراد ندارند؟ بالاخره مسئله حجاب یک فلسفهای دارد به فلسفه آن واقعا توجه نشده است.
من میخواهم بگویم اگر یک زلزله و طوفانی میآید، اگر یک بیماری میآید در کشوری، درمان این فقط با کنترل نیست. راههای مختلفی دارد. یک طرح جامع میخواهد. طرح جامع ابعاد مختلفی را پوشش میدهد بعد همه جوانب امر وقتی دست به کار میشوند در یک نقطه الحاق میکنند. مثل عملیات نظامی میماند. عملیات نظامی ده نقطه ده تا لشگر ده تا تیپ حرکت میکنند در یک نقطه الحاق میکنند پیروزی حاصل میشود. در مسئله حجاب هم اینطوری است. یعنی طرح جامع میخواهد نظام آموزش و پرورش را در بربگیرد. نظام آموزش عالی را پوشش بدهد ادارات را پوشش بدهد. ما چرا در مورد ادارات تعلل میورزیم. چرا در مورد مغازه داران کوتاهی میکنیم؟ وقتی میخواهد یک مجوز به یک مغازهدار بدهد ده تا شرط میگذارند ده تا شرط باید آن محقق کند تا یک مجوز کسب و کار به او بدهند. خب یکی از شرایط را هم این بگذارید.
برای اجرای حکم الله چرا ما تعلل میورزیم؟ بالاخره نماز جماعت در اول وقت خیلی فضیلت دارد شما یک شرط بگذار که ۲۰ دقیقه اول ظهر مغازه را ببند مسجد برو مردم هم مسجد بروند. وقتی همه مشغول کار هستند هیچ یادی هم از نماز نمیشود. صدای اذان را هم کمتر میشنوند طبیعی است. شما از یک جامعه اینطوری چه انتظاری دارید؟ لذا اگر بناست حجاب در کشور پیاده شود از قوه اجرائی باید حضور داشته باشد تا قوه برنامهریزیهای مختلف آموزشی، از کودکستان، دبستان، دبیرستان، وزارت علوم، نیروی انتظامی و همه مجموعهها باید دست به کار شوند. صدا وسیما هم. صدا و سیما با تناقض رفتار میکند از یک طرف نوع فیلمها مروج بدحجابی است از یک طرف میآید حجاب را میخواهد ترویج کند. اینها با هم واقعا نمیخواند.
این مسئله یک طرح جامع میخواهد که باید همه جوانب امر را در نظر بگیرد. ما با یک پدیده روبهرو هستیم، با یک موضوع جزئی روبهرو نیستیم که نیروی انتظامی یا فرمانده انتظامی بیاید برخورد کند و مسئله را حل کند. یا با این شیوهای که در قانون آمده اخطار کنند مرحله اول، مرحله دوم و سوم و چهار که مثلا مرحله چهارم چه کار کنند. اینها مشکل را خیلی حل نمیکند. یک طرح جامع میخواهد. یک ساله، دو ساله، پنج ساله. کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت که با این پدیده بشود مقابله کرد و آن را جمع و جور کرد.
دیدگاه