بیگانگی متولی اجرایی کنگره میرزا با قواعد عصر حکمرانی رسانه | چرا از ظرفیت رسانهها استفاده نشد؟!
بررسی انتصاب کمیتهها، حوزه عملکردی آنان، برون داد ضعیف رسانهای در کنار فرصت سوزی از دستاوردهای کنگره میرزای جنگلی ازجمله مواردی بود که میتوان نتیجه گرفت متولیان کنگره میرزا بیگانه با قواعد عصر حکمرانی رسانه بودند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، کنگره شهید میرزا کوچک جنگلی، در حالی با برگزاری اجلاسیه رشت و حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به کار خود پایان داد که دیارمیرزا کوشید از همان ابتدای آغاز به کار این کنگره با حداکثر توان نسبت به پوشش خبری و تصویری آن براساس رسالت خبری خود بپردازد.
در این بین برخی حواشی نظیر نحوه هزینه کرد اعتبار ۷.۵ میلیارد تومانی این کنگره در کنار بار علمی همایش برگزار شده در دانشگاه گیلان، اگرچه از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان نیازمند شفافسازی کامل است اما خللی در نحوه انعکاس این رویداد توسط دیارمیرزا ایجاد نکرد.
بنابراین بررسی عملکرد کمیتهها و نقد عملکرد آنها میتواند چراغ راهی برای برگزاری هرچه بهتر کنگره شهید میرزا کوچک جنگلی در سالهای آتی باشد تا اشتباهات فاحش سال جاری تکرار نشود.
متولیان کنگره میرزا بیگانه با قواعد عصر حکمرانی رسانه بودند
بدواً یک خداقوت ویژه به برگزارکنندگان کنگره میرزا، فارغ از همه کاستیهای موجود داشته و نفس این اقدام را به عنوان تدوین چشم اندازی ژرف برای دوری از برنامههای زودگذر و مصرفی قلمداد کرده هرچند که از نام کنگره بزرگتر از برنامههای برگزار شده بود.
پیشتر شاهد بودیم که ناظر به ضعف اطلاع رسانی، در پی اعتراض به نحوه هزینه کرد هفت و نیم میلیاردی، مسیر کنگره در فضای رسانه ای از مسیر مورد انتظار متصدیان برگزاری منحرف شد.
در عصری که به اعتراف همه کارشناسان، نخبگان و صاحب نظران، معروف به عصر رسانه بوده که ابعاد وجودی عصر خود را در قالب حکمرانی به تصویر میکشند، نمیتوان به تصمیمگیریهای سنتی و تکیه بر رسانه ملی در قالب برنامههای روتین برنامهریزی کرده و عملاً سایر رسانههای مؤثر (مؤثرتر) اعم از نشریات الکترونیکی و پلتفرمهای فعال این حوزه را نادیده گرفت.
حتی بنابر تأکیدات سخنرانان اجلاسیه پایانی کنگره میرزا در باب به تصویر کشیدن نهضت میرزا در قالب هنر برای ماندگاری، باید بر این واقف باشیم که باز هم بدون درنظر گرفتن قاب رسانهای متناسب در قالبهای مختلف، شاهد خروجی ملموسی نخواهیم بود.
سوال مشخص از مسوولان و ناظران کنگره میرزا این است که کمیتهای که مسئولیت آن را رسانه ملی در گیلان برعهده داشته مشخصاً چه عملکرد محسوسی از خود به یادگار گذاشته که بتوان در برابر دربرگیری حداقلی آن در حوزه ملی دفاع کرد؟ و یا اصلاً جلسات کمیته رسانه و اطلاع رسانی کنگره میرزا در کجا، توسط چه اعضایی و با چه خروجی و عملکردی فعالیت کرده است؛ هرچند که بازهم بیگانه بودن تصمیم گیران کنگره با قواعد حوزه عصر رسانه برای نظارت بهتر بر قوت خود باقی است.
حقیقتاً نمیتوان صرف یک حضور اتوبوسی خبرنگاران برای پوشش برنامه کنگره در برج میلاد تهران، برگزاری نشست خبری پیش از برگزاری اجلاسیه پایانی و استفاده از ظرفیت تعداد محدودی از افراد ذینفوذ در بین اصحاب رسانه، برای انتشار پوششی اخبار، در کنار برنامههای رسانه محلی صداوسیما و چند تک برنامه بازپخشی در رسانه ملی آن را گزارشی بر حوزه عملکرد رسانهای کنگره میرزا یاد کرد و باید مدیران کمیته اطلاعرسانی و رسانه و کمیته مدیریت و تولیدات فضای مجازی به همراه رئیس، دبیر و البته همه ناظران مادی و معنوی برگزاری کنگره پاسخگوی بیتفاوتی نسبت به نقشافرینی اصحاب رسانه استان گیلان برای چنین فرصتسوزی باشند.
کنگرهای که میشد به واسطه فعالیت خود میرزای جنگلی در رسانه جنگلش، با استفاده از ظرفیت نخبگان رسانهای و تخصیص اعتبار مناسب به این حوزه اتفاقات ماندگاری از جمله برگزاری جشنواره مطبوعاتی، سمپوزیوم و یا حتی سمینار رسانهای برای ثبت در تاریخ گیلان بهره بهتری برد اما با کج سلیقگی دستاندرکاران کنگره در حوزه فعالیت رسانهای کنگره میرزا آن شد که نباید.
امیدواریم که این سطح از برون داد، پندی برای سایر مسؤولان در برگزاری برنامههای ملی دیگر در گیلان باشد تا بتوانند صحنه گردانان رسانهای استان را به واسطه قرابتشان با افکار عمومی جامعه و زبان اقناعی مورد تأیید عصر حکمرانی رسانه، به درستی شناسایی کرده و اینگونه فرصت سوزی نشود.
کنگره میرزا به ایستگاه پایانی رسید اما نه برای دست اندرکاران آن و باید به نظاره نشست و از مسؤولان امر برگزاری پرسید که چقدر نظرشان نسبت به فضای نخبگانی در رضایتمندی از دستاوردهای کنگره نزدیک است.
دیدگاه