نجات از مرگ؛

ادعاهای مردی که همسرش را زنده زنده مثله کرد

دومین جلسه محاکمه مردی که همسرش را زنده‌زنده مثله کرده و باعث نقص عضو شدید در او شده است، برگزار شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از شرق، در جلسه اول رسیدگی به این پرونده کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و براساس کیفرخواست صادرشده متهم که محسن نام دارد یک سال قبل در نارمک همسرش اشرف حسینی را با قمه تکه‌تکه کرد اما این زن به‌طرز معجزه‌آسایی از مرگ نجات پیدا کرد. دو دست این زن به‌شدت آسیب دیده بود اما با پیوند توسط پزشکان یکی از دست‌ها دوباره به بدن وصل شد.

متهم دو فرزند دوقلو دارد و از قبل از به‌دنیاآمدن فرزندانش با همسرش دچار اختلاف بود. او مدتی قبل از حادثه همسرش را زده و جمجمه‌اش را شکافته بود اما با قید وثیقه از زندان آزاد شد، دوباره سراغ همسرش رفت و او را از ناحیه سر و صورت و دو دست و پایین‌تنه مجروح کرد. دو دست و یک چشم و سر و صورت زن به‌شدت آسیب دید و سه ماه در کما بود اما در نهایت نجات پیدا کرد.

اشرف در جلسه دادگاه علیه متهم شکایت کرد و خواستار مجازات او شد و گفت: این مرد با بچه‌هایم بدرفتاری می‌کرد و می‌گفت که این بچه‌ها مخصوصا دخترم از او نیست. مدام بچه‌ها را برای اذیت‌کردن من کتک می‌زد، حتی یک بار بینی دخترم را شکست. او به‌شدت پسرم را کتک می‌زد و من را هم اذیت می‌کرد. من در این مدت درسم را در دانشگاه در رشته حقوق تمام کردم و کارمند یک نهاد رسمی شدم که همسرم بیشتر از این موضوع ناراحت بود. او شیشه می‌کشید و به‌همین‌خاطر این کارها را می‌کرد. من برای این مرد درخواست اشد مجازات دارم.

در جلسه دوم که روز گذشته برگزار شد، متهم در جایگاه قرار گرفت و تفهیم اتهام شد. هیئت قضات اتهامات محسن را برشمردند و گفتند شما متهم به توهین به مقدسات، جرح عمدی منجر به قطع عضو و شروع به قتل هستید، از خودتان دفاع کنید. متهم گفت: من قبول ندارم. من فرزندانم را با اهل بیت آشنا کرده‌ام و آن‌ها را به هیئت می‌بردم، چطور ممکن است به مقدسات توهین کرده باشم. من فرزندانم را دوست داشتم و از وقتی دوقلوها به دنیا آمدند تا ۱۵سالگی آن‌ها همسرم سر کار نمی‌رفت و من خرجی خانه را می‌دادم، من عاشق بچه‌هایم بودم و همیشه کار می‌کردم تا لباس‌های شیک و شبیه به هم برای بچه‌ها بگیرم چون دوقلو بودند. حتی پسرم می‌خواست مهاجرت کند، من خانه‌ام را به نام پسرم زدم تا بتواند به آلمان برود، چون برای مهاجرت به سند نیاز داشت. من اجازه ندادم خانواده‌ام سختی بکشند.

وی گفت: من یک بار همسرم را زدم و این را قبول دارم، چون همسرم دیر به خانه آمد و من گلدان به سمتش پرت کردم؛ اما پسرم من را به بهانه اعتیاد به کمپ ترک اعتیاد برد و مرا آنجا زندانی کردند و من خیلی سختی کشیدم. آن موقع بود که فهمیدم خانواده‌ام با من بد هستند و قصد جانم را کرده‌اند، به همین خاطر هم با دو پتو از خانه آمدم بیرون و همه‌چیز را برای خانواده‌ام گذاشتم. بعد عکس زن و بچه‌ام را در سایت‌ها با حالت بدی دیدم، چند شب نخوابیدم و مصرفم به‌خاطر فیلم‌هایی که از زنم دیدم بالا رفته بود، عصبانی بودم، قمه را برداشتم و به سمت خانه رفتم و زنم را زدم.

متهم درباره اینکه آیا مستندی برای حرف‌هایش دارد گفت: من هیچ‌چیز ندارم. هیچ سندی را نگه نمی‌داشتم. زن و بچه‌ام آن‌قدر من را اذیت کردند که مدعی شدم اینها بچه‌های من نیستند. البته من اشتباه کردم باید می‌گذاشتم خدا تقاص بگیرد.

وی درباره اینکه چرا شکایت نکرد گفت: من به پلیس فتا شکایت کردم، اما گفتند مسئله خانوادگی است و ما وارد نمی‌شویم.
در ادامه وکلای متهم صحبت کردند و با پایان وقت قضات ادامه رسیدگی را به بعد موکول کردند.

Share