نقش معنویت و اخلاق در بهره وری و اثربخشی سازمانها
عدم جدایی بین زندگی کاری و معنوی یکی از مسائل مهم در سازمان هاست و اینکه کارکنان خدا را در بیرون از محیط کارشان جا نگذارند بسیار مهم است
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، حسن حبیبی کوشکوهی* در یادداشتی با عنوان «نقش معنویت و اخلاق در بهره وری و اثربخشی سازمانها» نوشت:
امروزه بحث معنویت و اخلاق در رهبری اهمیت زیادی پیدا کرده است و اکثر افراد از بیمعنایی در کار و زندگی به ستوه آمده و به دنبال معنا در زندگی کاری و زندگی شخصی خود میگردند. اکثر افراد این معنا را در چیزی فراتر از مال اقتصادی جستجو میکنند و در واقع در معنویت آن را میباشد. به همین دلیل ماهیت محیط کاری تفاوت کرده و معنویت در این محیط نیز راه یافته است نقش مدیران و به خصوص مدیران ارشد در این زمینه بار پراهمیت است، به گونهای که بیان میشود مدیران معنویت خود را به سازمان خود آورده و فرهنگ سازمان را براساس آن شکل میدهند. در نتیجه آن فرهنگ، سازمان بر کارکنان اثر گذارده و کارکنان میز آن را میپذیرند. درنهایت رهبران تحول آفرین با کاربرما در سازمان با استفاده از معنویت سازمان و کارکنان را متحول ساخته و از این طریق هم امکان رشد و تعالی معنوی کارکنان را فراهم آورده و هم بهره وری را در سازمان خود افزایش میدهند. در واقع، عدم جدایی بین زندگی کاری و معنوی یکی از مسائل مهم در سازمان هاست و اینکه کارکنان خدا را در بیرون از محیط کارشان جا نگذارند بسیار مهم است. بنابراین معنویت موضوعی است که سازمانها میباید در جهت اعتلای آن در محیط کاری خود تلاش وافر نمایند. برای بهبود معنویت و ارتباط فرافردی، باید آموزههای دینی و معنویت در بین کارکنان تقویت شود.
ما دریافتیم که معنویت رویکردی از داخل به خارج است و کارکنان در سطوح مختلف در سازمان میتوانند در سازمان و محیط کار معنویت ایجاد کنند. برخی از محیطهای کاری نیز نسبت به دیدگاهها و نگرشهای معنوی حساس نیستند. رهبری اثربخش چندوجهی است و نه تنها شامل جنبهای اجتماعی، روانشناختی و تکنولوژیکی میباشد؛ بلکه به همان میزان شامل معنویت نیز میشود. این رویکرد نوین اثربخش نیز بوده است؛ زیرا راههای مختلفی را برای کسب بینش معنوی و شخصی عمیقتر برای رهبران ارائه کرده و از این نیز فراتر رفته و در مورد روابط رهبران با سایر کارکنان و حتی با سایر افرادی که از نتایج – رهبری آنها متأثر میگردند نیز ارائه میکند رهبران تحول آفرین از طریق ارائه معنویت خود در کارکنان خلاقیت، رضایت شغلی و بهره وری ایجاد میکنند و از این طریق موجب ارتقای وضعیت سازمان میگردند. به منظور بهبود رهبری، سازمانها باید سعی کنند عوامل ایجادکننده معنویت و ارتباط فرافردی را – که تحقیقات زیادی تأثیر آنها را تأیید کرده است – شناسایی کرده و برای ایجاد آنها در سازمان تلاش کنند. مهمترین متغیرهای اثرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی عبارتند از: عدالت سازمانی، رضایت شغلی، تعهد سازمانی، فضای سیاسی مثبت، رهبری تحول آفرین، پشتیبانی ادراک شده به وسیله سازمان و اعتماد میباشد.
سازمانها با تلاش برای ایجاد مفاهیم ذکر شده در محیط کاری شان میتوانند امیدوار باشند که احتمال بروز سبکهای رهبری مشارکتی و تحول آفرین در سازمانشان افزایش مییابد.
*دانش آموخته مقطع دکتری جغرافیاگرایش کارآفرینی دانشگاه شهیدبهشتی تهران
habibi.hassan56@gmail.com
دیدگاه