قاسمعلی فراست: چرا نمی‌خواهیم واقعیت‌های جنگ را بپذیریم؟

توقیف کتاب مجید قیصری به دلیل طرح اسارت زنان و دختران به دست دشمن بعثی!

قاسمعلی فراست با انتقاد از ممیزی کتاب‌ها به ویژه موضوعاتی درباره واقعیت‌های جنگ، می‌گوید: بیایید کار را به کاردان بسپارید، به جای سانسور و توقیف آثار بایرامی‌ها، دهقان‌ها و قیصری‌ها، آن‌ها تصمیم‌گیران سیاست‌های فرهنگی ادبیات شوند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، قاسمعلی فراست در پی توقیف رمان «باغ تلو» نوشته مجید قیصری نوشته است: هنوز خبر برایم قابل باور نیست.
من، هم کتاب را خوانده‌ام، هم درباره‌اش مطلب نوشته‌ام و هم نویسنده‌اش را خوب می‌شناسم. در خصوص این خبر سه نکته به نظرم می‌رسد:
اول این‌که سیاست ممیزی باید بر اساس گفت‌وگوی مستقیم و مشورتی بین نویسنده و کارشناس صورت بگیرد و نه غیرمستقیم و باواسطه‌. در این حالت نویسنده حس می‌کند با یک کارشناس طرف است (کارشناسی که دلسوزانه تلاش می‌کند کتاب، سالم‌تر و بی‌نقص‌تر منتشر شود) دیگر با نوشته‌ای روبه‌رو نیست که  معلوم نمی‌کند این بایدها و نبایدها حاصل تفکر و کدام سانسورچی بی‌نام و نشانی است که به هر دلیل نخواسته یا جرئت نکرده با نویسنده روبه‌رو شود.
نکته دوم موضوع کتاب است که باعث شده رمان به خاطر آن توقیف شود و آن مطرح کردن اسارت زنان و دختران این سرزمین به دست دشمن بعثی است. در این باره باید گفت در جنگ‌های عالم کدام نبرد را می‌شناسیم که طرفین درگیر، در کنار اسیران مرد، زنان و دختران را نیز به اسارت نگرفته‌اند؟ و کدام زن یا دختر است که به میل خود به اسارت دشمن درمی‌آید؟ چرا نمی‌خواهیم واقعیت‌های جنگ را بپذیریم؟ آیا با سانسور کردن این موضوع، ذهن‌ها و باور این مردم را هم می‌شود تغییر داد؟ مردمی که یا خود شاهد این موضوع بوده‌اند یا دست‌کم مطلع از آن؟ مگر آن فرمانده بزرگ جنگ چندی پیش به صراحت نگفت ما برای آزادی زنان اسیر چندین شهید داده‌ایم؟؟!!

سومین عرضم این است که گرچه خیلی دیر است اما بیایید کار را به کاردان بسپارید که اگر چنین کنید، به جای سانسور و توقیف آثار بایرامی‌ها، دهقان‌ها و قیصری‌ها، اتفاقاً همین کاربلدها و دلسوختگان که وفاداری‌شان را به ادبیات جنگ ثابت کرده‌اند، تصمیم‌گیران سیاست‌های فرهنگی ادبیات شوند و رویکردی انتخاب کنند که «باغ تلو»یی که چاپ اولش سال‌هاست بین مردم توزیع شده، هم این همه سال منتظر چاپ نماند و هم توقیف نشود. یقین بدانید تصمیم‌های نابخردانه‌ای از این دست نتیجه‌اش توجه بیشتر مردم به اثر توقیف‌شده است و اگر قبلاً چندان رغبتی به مطالعه اثر مورد نظر نداشته‌اند، کنجکاوانه به آن رو می‌کنند.

این‌که آیا واقعا مطمئنید تصمیم‌گیران پیش‌گفته واقعاً دلشان بیش از بایرامی‌ها، دهقان‌ها و قیصری‌ها برای ادبیات و جنگ می‌سوزد؟!!!

Share