گزارش افشاگرانه درباره پول‌های هنگفتی رد و بدل شده کنسرت ها؛

شبی ۵۰ تا ۶۰ میلیون سود ناقابل !

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا کنسرت رفتن این روزها علاوه بر ورود به سبد تفریحی و رفاهی خانواده‌های ایرانی، آرام‌آرام به یکی از پرطرفدارترین صنعت‌ها در بین تهیه‌کننده‌ها و مدیران مالی موسسات غول‌پیکر تبدیل شده و بسیاری را بر آن داشته که وارد چرخه کنسرت‌گذاری شده و سودهای آنچنانی به جیب بزنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا  کنسرت رفتن این روزها علاوه بر ورود به سبد تفریحی و رفاهی خانواده‌های ایرانی، آرام‌آرام به یکی از پرطرفدارترین صنعت‌ها در بین تهیه‌کننده‌ها و مدیران مالی موسسات غول‌پیکر تبدیل شده و بسیاری را بر آن داشته که وارد چرخه کنسرت‌گذاری شده و سودهای آنچنانی به جیب بزنند.

1470471_10201848645551567_973366201_n

نبود نظارت درست بر چرخه اقتصادی و مراودات مالی کنسرت‌گذاران و از همه مهم‌تر، تغییرات پی‌درپی مدیران ارشد موسیقی در کشور، باعث شده بخش اعظمی از منابع مالی صنعت موسیقی، در اختیار افرادی باشد که در برنامه‌هایی که به عنوان تهیه‌کننده برگزار می‌کنند، توجه به بخش‌های فرهنگی و آموزشی، از اولویت‌های آخر آنها به حساب بیاید. افرادی که معمولاً سعی‌شان بر این است که برنامه‌هایشان را در سطحی یکنواخت برگزار کنند و در مقایسه بین کنسرت دو سال متوالی آنها، تقریباً هیچ اتفاق جدیدی را نمی‌توان یافت و تنها عدهٔ قلیلی از مدیران برنامه‌گذار هستند که با توجه به شناخت قبلی و اعتباری که از آنها در ذهن اهالی موسیقی مانده، با وارد کردن تکنولوژی‌ها و استاندارهای جدید، سعی در برگزاری برنامه‌ای متفاوت دارند که البته تعداد آنها در مقایسه با اکثریت کنسرت‌های تکراری و خسته‌کننده، قابل مقایسه نیست.

درحالی‌که در بیشتر نقاط دنیا، مخاطبان با هر توان مالی می‌توانند موسیقی زنده را از نزدیک تماشا کنند و لذت ببرند، در ایران رفتن به کنسرت، به یک تفریح لوکس فرهنگی تبدیل شده است. در این گزارش قرار نیست با صحبت پیرامون گرانی بلیت‌ها، روی یک کلیشه اصرار کنیم. بلکه قصد ما، بررسی کنسرت از جنبهٔ اقتصادی و توجیه مالی به مثابهٔ یک تجارت فرهنگی است.

آیا برگزاری کنسرت با توجه به طیف محدود مخاطبی که دارد، برای کنسرت‌گزاران در ایران به صرفه است؟ آیا کارکرد مالی شرکت‌های موسیقی بر پایهٔ برگزاری کنسرت است و می‌توانند از این راه سودی به دست بیاورند که گردش مالی‌شان را تقویت کند؟ بهره‌ای که کنسرت‌گزار به ازای هر سانس می‌برد، چقدر است؟

(در گزارش پیش رو، اعداد و مبالغی که اعلام می‌شود به‌صورت میانگین مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین کنسرت‌های برگزار شده در پایتخت مبنا قرار داده شده، نه کنسرت‌های برگزار شده در شهرستان‌ها. به دلیل پرمخاطب‌تر بودن کنسرت‌های پاپ به نسبت کنسرت‌های بی‌کلام، تلفیقی، سنتی و… در این گزارش، تمرکز اصلی روی کنسرت‌های پاپ است).

* * *
نقبی به گذشته
موسیقی پاپ در ایران از نیمه‌های دههٔ ۷۰ رنگ و بوی جدی به خود گرفت. «خشایار اعتمادی»، «سعید شهروز»، «شادمهر عقیلی»، دکتر «محمد اصفهانی» و گروه «آریان» از جمله هنرمندانی بودند که در کنار ارائهٔ آثار خود، آغازگر فصل جدیدی از کنسرت‌های موسیقی بودند. تا پیش از سال‌های ۷۶ یا ۷۷ اغلب اجراهای زندهٔ موسیقی صرفاً به جمع‌ها و جشن‌های ارگان‌های دولتی یا سالن‌های کوچک مربوط می‌شد؛ دورانی که حتی در مراسم این‌چنینی، اجرای پلی‌بک بیشتر از اجرای زنده خواهان داشت تا ارگان برگزارکنندهٔ مراسم، ریسکی به جان نخرد. به مرور و با ورود خواننده‌های جدید به حوزهٔ پاپ و تغییر نیازهای مخاطبان موسیقی، نگاه نسبت به کنسرت نیز جدی‌تر شد.

انقلاب در موسیقی
با اینکه کنسرت‌ها از سال‌ها قبل، هر از گاهی برگزار می‌شد و تعداد معدودی مخاطب خاص هم داشت، اما از اواخر سال ۸۷ بود که اجرای زنده، به صحنهٔ رقابت خواننده‌ها و گروه‌های موسیقی و تهیه‌کننده‌ها تبدیل شد. شروع فعالیت وب‌سایت‌ها و رسانه‌های مستقل موسیقی و موج اطلاع‌رسانی درست و صحیح درباره این هنر باعث شد که نسل جدید دوستداران موسیقی در کشور، دلزده از هنرمندان لس‌آنجلسی (که دیگر نه از لحاظ حسی و نه به لحاظ جهان‌بینی و دغدغه‌های اجتماعی و احساسی، قادر به برقراری ارتباط با مخاطب نسل جدید نبودند)، سراغ چهره‌های داخلی بروند.

چهره‌هایی که عمدتاً از زیرزمین بیرون آمده بودند و حالا دیگر آرام‌آرام به صورت رسمی در بازار داخلی فعالیت می‌کردند. استقبال عمومی از آن‌ها طوری بود که قطعاً یک خواننده پاپ در آن سال‌ها به اندازهٔ یک فوق‌ستارهٔ فوتبال محبوبیت داشت، اما نبود تهیه‌کننده‌ها و شرکت‌های رسمی برای فعالیت‌های رسمی در این حوزه، معضل بزرگ این دوره بود. «لاله‌زار» دیگر «لاله‌زار» سابق نبود و حالا ویترین‌های «لوسترفروشی» جایگزین فروشگاه‌های متعدد موسیقی شده بودند و تک‌وتوک تهیه‌کننده‌های لاله‌زاری هم که توانسته بودند از بحران آن دوره (شکست مالی و تجاری صنعت موسیقی) جان سالم به در ببرند، در سطح شهر پراکنده شده بودند.

حالا دیگر کنسرت، از وظایف مهم تهیه‌کننده‌هایی بود که تا پیش از این با تولید و توزیع آلبوم‌های موسیقی ارتزاق می‌کردند. از این سال به بعد، دیگر اجرای زنده به عنوان یکی از ملاک‌های سنجش خوانندگان در دستور کار مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و هنرمندان در جهت ارتقای سطح کیفی کنسرت‌های خود گام برداشتند.

مفهومی جدید: کنسرت‌گذاری
از همین سال به بعد، شرکت‌ها و تهیه‌کننده‌های موسیقی، شاخهٔ برگزاری کنسرت را در کنار تولید و توزیع قرار دادند. همین اتفاق و عرضهٔ محصولی به نام «کنسرت» به مخاطبانی که سال‌ها در انتظار اجرای زنده بودند، اقتصاد موسیقی را به طور کل دچار تحول کرد. تقاضا از طرف مخاطبان تشنه به قدری زیاد بود که بازدهی‌های کلان مالی در عرصه کنسرت‌ها به وجود آمد. همین سوددهی‌ها، بوی پول را به مشام خیلی‌ها رساند و برخی افراد حقیقی یا حقوقی تمام تمرکز خود را بر برگزاری کنسرت معطوف کردند. یعنی کار اصلیشان کنسرت‌گزاری شد. حالا دیگر، کنسرت، صرفاً یک کار فرهنگی برای به دست آوردن دل مخاطبِ محروم از اجرای زنده نبود. کنسرت، خود پول بود.

سرمایه‌گذاری کلانی که در کمتر از ۶ ماه چندین و چندبرابر سوددهی داشت و عدم نظارت درست و اصولی در این عرصه هم باعث شد «کنسرت‌گزار»‌ها، رشدی قارچ‌گونه داشته باشند… کنسرت‌گزارانی که معدود چهره‌هایی با رزومه و سبقه فرهنگی قبلی در بینشان دیده می‌شد و عمدتاً تاجرانی بودند که حالا فقط اسم تجارتشان را از بازار آهن و مس و صادرات و واردات پارچه و چای، به «فعالیت فرهنگی» تغییر داده بودند.

قیمت بلیت‌ها
قیمت بلیت‌های کنسرت در ایران در کل، تابع هیچ قاعده یا قانون خاصی نیست. به دلیل اینکه هر سال قیمت‌ها رو به افزایش و قیمت بلیت‌ها در هر سالن برای کنسرت هر خواننده متغیر است. از سوی دیگر، در حوزهٔ موسیقیِ اصیل ایرانی شاهد هستیم که تخفیفات ویژه‌ای برای کنسرت‌گزاران در نظر گرفته می‌شود، اما قیمتِ بلیت کنسرت‌های موسیقی سنتی از کنسرت‌های پاپ هم بالاتر است تا نبود یک برنامه و قانون ثابت در این حوزه به خوبی احساس شود.

قیمت بلیت‌های یک کنسرت پاپ در «سالن میلاد نمایشگاه» یا «برج میلاد» بین ۳۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است، یعنی عددهای ۴۰، ۴۵، ۵۵ و ۶۰ هزارتومان و… نیز در رنج قیمت‌ها وجود دارد. با یک میانگین‌گیری به رقم میانگین ۶۵ هزار تومان می‌رسیم. کنسرت‌های موسیقی سنتی نیز قیمت‌های ۲۵ تا ۱۲۰ هزار تومان دارند که باز میانگین‌شان، عدد ۶۵ هزار تومان می‌شود. اگر یک کنسرت با سالن پر برگزار شود، می‌توان با ضرب عدد ۶۵ هزار در تعداد صندلی‌های این دو سالن به میانگینی از کل مبلغ دریافتی از مخاطبان یک کنسرت در یک سانس دست پیدا کنیم. این مبلغ بدون کسر هزینه‌ها و سایر موارد است.

در این جدول می‌توان رقم خالص دریافتی از مخاطبان یک کنسرت را بدون کسر سایر هزینه‌ها دید:

سالن / ظرفیت (تعداد صندلی) / رقم (با میانگین ۶۵ هزار تومان) برای یک سانس از یک شب اجرا:

– میلاد نمایشگاه بین‌المللی / ۲۱۰۰ صندلی / ۱۳۶۵۰۰۰۰۰ تومان.
– مرکز همایش‌های برج میلاد / ۱۷۰۰ صندلی / ۱۱۰۵۰۰۰۰۰ تومان.
– اریکه ایرانیان / ۸۰۰ صندلی / ۵۲۰۰۰۰۰۰ تومان.
– ایوان شمس / ۳۵۰ صندلی / ۲۲۷۵۰۰۰۰ تومان.
– فارابی / ۲۶۰ صندلی / ۱۶۹۰۰۰۰۰ تومان.
– تالار وحدت /۹۰۰ صندلی /۵۸۵۰۰۰۰۰ تومان.

سالن‌ها
در آغاز، سالن «میلاد نمایشگاه بین‌المللی تهران» پایگاه اصلی برگزاری کنسرت‌های بزرگ موسیقی نسل جدید بود. سپس مجموعهٔ «اریکهٔ ایرانیان» (که متعلق به بخش خصوصی بود) به بهره‌برداری رسید. «کنسرت هال» اریکهٔ ایرانیان با گنجایش ۸۰۰ نفر از گروه‌های موسیقی پاپ و سایر ژانرها پذیرایی می‌کرد و تبدیل به پاتوق موسیقی‌دوستان شد. مدتی بعد مرکز همایش‌های «برج میلاد تهران» با گنجایش ۱۷۰۰ نفر افتتاح شد. گشایش سالن برج میلاد تحول چشمگیری در اجراهای زنده به وجود آورد. زیرا در ساخت آن سعی شده بود استانداردهای لازم برای برگزاری یک کنسرت زنده تا حدودی رعایت شود. سالن میلاد نمایشگاه با گنجایش حدوداً ۲۱۰۰ نفر، بیشتر مورد توجه کنسرت‌گزاران قرار گرفت و اریکهٔ ایرانیان کم‌کم از چشم مخاطبان افتاد. زیرا دو سالن اولی می‌توانستند در هر سانس پذیرای جمع بیشتری از مخاطبان باشند.

در این بین شهرداری تهران، مدتی رویکرد تمرکززدایی از سالن‌های کنسرت را پیگیری کرد تا اجراهای زنده موسیقی به فرهنگسراها نیز راه پیدا کند. این سیاست، در نگاه اول منطقی به نظر می‌رسید. اما با استقبال چندانی مواجه نشد و فقط تالارهایی نظیر «ایوان شمس» یا «فارابی» دانشگاه هنر توانستند از جمع‌های کوچک‌تر گروه‌ها و مخاطبان موسیقی استقبال کنند. البته تالار وحدت نیز بیشتر میزبان کنسرت‌های موسیقی سنتی بوده است.

به گفتهٔ یکی از کنسرت‌گزاران (که ترجیح داد نامش محفوظ بماند) هزینهٔ هر شب اجاره سالن‌های برج میلاد و میلاد نمایشگاه چیزی حدود ۴۰ میلیون تومان است. وی با بیان اینکه این دو سالن، هزینه‌ای برای پارکینگ از شرکت‌ها دریافت نمی‌کنند، اضافه می‌کند: «نور و صدا روی رقم سالن‌ها حساب می‌شود، اما معمولا نوری که روی استیج وجود دارد، کافی نیست و ما برای اینکه بتوانیم سطح نور روی استیج را به سطح قابل‌قبول و استانداردی برسانیم، مجبوریم از نورهای مکمل روی استیج استفاده کنیم که این موضوع هم برایمان ۱/۵میلیون تومان هزینه دربر دارد.».

او ادامه می‌دهد: «اتفاق عجیب دیگری که در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی رخ می‌دهد این است که به جز دریافت هزینهٔ اجارهٔ سالن، تمام صندلی‌های ردیف چهار سالن (در هر دو سانس) در اختیار مدیران سالن است و شرکت حق فروش بلیت‌های این ردیف را ندارد.».

این ردیف سالن میلاد نمایشگاه، ۵۷ صندلی دارد که با ضرب این عدد در رقم متوسط ۶۵ هزار تومان به رقم حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان می‌رسیم که در اصل باید از هزینهٔ دریافتی از مخاطبان این سالن در هر سانس کسر کنیم.

نور، صدا، اماکن، حفاظت فیزیکی و هزینه‌های جانبی و…
یک تهیه‌کننده برای برگزاری کنسرت باید سیکل اداری مشخصی طی کند. درخواست برگزاری کنسرت، نامهٔ تاییدیه سالن برای برگزاری کنسرت، فرم‌های تعهد خواننده و تهیه‌کننده و سرپرست و لیست قطعات باید به دفتر موسیقی ارائه شود. در همین زمان باید موافقت‌های لازم از ادارهٔ اماکن و یگان حفاظت فیزیکی ناجا اخذ شود و در نهایت، تمام این موارد به برگهٔ مجوز کنسرت تبدیل می‌شود. در طول این مراحل، مهم‌ترین هزینه‌ای که تهیه‌کننده پرداخت می‌کند، مربوط به پیش‌پرداخت سالن است. زیرا سالن‌ها پس از دریافت پیش‌پرداخت، نامهٔ تأیید برگزاری را صادر می‌کنند. به ازای سیکل اداری و نامه‌نگاری‌های مربوط در دفتر موسیقی یا حراست، پرداختی وجود ندارد. عقد قرارداد با یگان حفاظت فیزیکی ناجا و پرداخت به ادارهٔ اماکن بعد از این مراحل قرار دارد. هزینه‌های مربوط به سیستم صوتی و نورپردازی و تجهیزات و تکنسین‌های مربوط به آن‌ها هر کدام حدود ۲ میلیون تومان برای هر سانس می‌شود و پرداختی به ادارهٔ اماکن نیز از این هم بیشتر است.

مدیر اجرایی یکی از شرکت‌های برگزاری کنسرت در این باره می‌گوید: «شاید جالب باشد بدانید ما برای برگزاری هر سانس کنسرت در سالن‌های تهران چیزی حدود ۳/۵ تا ۴ میلیون تومان به ادارهٔ اماکن پرداخت می‌کنیم.» هزینهٔ دریافتی سالن‌های فوق برای یک شب اجرا چیزی حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان است و مبلغ دریافتی سالن‌ها نوسان دارد. اگر شخص یا گروهی بخواهند صرفاً از خود سالن بهره‌برداری کنند، هزینه‌ای از مقدار مشخص شده را پرداخت می‌کنند. اما استفاده از امکانات بک‌استیج یا LED و… به اجارهٔ اولیه سالن اضافه می‌شود که به همان رقم بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان می‌رسد. البته هزینه‌های برگزاری کنسرت برای گروه‌های پاپ و سنتی متفاوت است و بررسی ما بیشتر در حوزهٔ پاپ است. زیرا کنسرت‌های موسیقی سنتی با ارکستر بزرگ برگزار می‌شود و هزینه‌ها مربوط به تمرین یا سیستم‌های صوتی آن‌ها متفاوت است.

تبلیغات و بلیت‌فروشی
برای برگزاری هر کنسرت، قطعاً باید تبلیغات اصولی و از طریق پایگاه‌های قانونی انجام شود. در حال حاضر سایت «موسیقی ما» به عنوان تنها سایت رسمی حوزهٔ موسیقی کشور که با مجوز وزارت ارشاد فعالیت می‌کند و روزنامهٔ «همشهری» به عنوان اصلی‌ترین مرجع تبلیغ کنسرت‌ها شناخته می‌شوند. هزینهٔ تبلیغات در سایت «موسیقی ما» با توجه به اندازهٔ بَنر و جایگاه آن،ماهانه بین ۱ تا ۳ میلیون تومان است. در روزنامهٔ همشهری نیز با توجه به همین شرایط، روزانه مبلغی بین ۱/۵ تا ۴ میلیون تومان اخذ می‌شود. سایت‌های اینترنتی و فروشگاه‌های فرهنگی که وظیفهٔ فروش بلیت را بر عهده دارند با توجه به میزان بلیتی که به فروش می‌رسانند، درصدی را به عنوان حق‌الزحمه اخذ می‌کنند. این رقم شامل ۵ تا ۷ درصد رقم بلیت است. آن‌ها ظرف مدت ۲۴ ساعت پس از پایان برنامه، باقی‌ماندهٔ درآمد از فروش بلیت را به تهیه‌کننده ارائه می‌کنند.

خواننده‌ها و گروه‌های موسیقی

خواننده ها   و ارکستر آن‌ها برای هر شب اجرای زنده مبالغ متفاوتی را دریافت می‌کنند و این مقدار به توافق میان آن‌ها و تهیه‌کننده و قراردادی که دارند، مربوط می‌شود. عوامل متعددی در نوسان این مبلغ دخیل است، ولی گروه‌های موسیقی برای هر سانس مبلغی بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان را دریافت می‌کنند. در اصل می‌توان برای یک شب اجرا، عدد تقریبی ۵۰ میلیون تومان را در نظر گرفت که این مبلغ به خواننده و نوازنده‌ها و نوازنده‌های مهمان احتمالی اختصاص پیدا می‌کند. هر چند به گفتهٔ یکی از دست‌اندرکاران برگزاری کنسرت (که خواست نامش فاش نشود) خوانندگانی هم هستند که رقمی بین ۳۵ تا ۴۳-۴۲ میلیون تومان بابت هر سانس اجرا دریافت می‌کنند و البته برعکس خواننده‌ و گروه‌هایی که خیلی کمتر از این حرف‌ها پول می‌خواهند.

نوع پرداخت به گروه‌های موسیقی دو حالت دارد؛ اول اینکه اگر تهیه‌کنندهٔ کنسرت به صورت مستقیم با گروه موسیقی و خواننده قرارداد داشته باشد که پس از اجرا و طبق توافق هزینه‌های مربوط پرداخت می‌شود. اما در بعضی موارد گروه با یک شرکت طرف قرارداد است و تهیه‌کننده این فرصت بهره‌برداری را از آن شرکت مطالبه می‌کند. در حالت دوم، عرف و روال معمول بین تهیه‌کننده‌ها به این صورت است که تمامی هزینه‌ها قبل از اجرا تسویه می‌شود. این مساله، در زمینهٔ سالن‌ها نیز مصداق دارد، زیرا اغلب سالن‌ها پیش از برنامه، هزینه‌ها را تسویه می‌کنند، اما امکان جابه‌جایی زمان تسویه با سالن نیز تحت شرایط خاصی وجود دارد.

چیزی می‌ماسد؟
تا اینجا برخی از هزینه‌های یک کنسرت موسیقی و میزان درآمد کلی از بلیت‌فروشی در بهترین شرایط مورد بررسی قرار گرفته است. این‌ها هزینه‌های آشکار یک کنسرت است.

جدول زیر، سود حاصل از برگزاری یک سانس کنسرت در سالن برج میلاد را به عنوان نمونه نشان می‌دهد:

هزینه / توضیحات:
– ۲۰میلیون تومان: هزینهٔ هر شب اجاره سالن، ۴۰ میلیون تومان است که اصولاً در هر شب، دو سانس برگزار می‌شود / این رقم بسته به برخی شرایط متغیر است. برخی روابط کاری در اکثر اوقات باعث بالا و پایین شدن این رقم می‌شود.
– ۳/۵ تا ۴/۵ میلیون تومان: ادارهٔ اماکن / این هزینه جدای هزینه شب اجرا از قبیل خدمات و شام و سرویس‌دهی به عوامل اداره اماکن است.
– ۲/۵ میلیون تومان: نور، تجهیزات، صدا و…
– ۳۰ میلیون تومان: گروه و خواننده / این رقم کف ارقام دریافتی خواننده‌ها برای هر سانس اجراست.
– ۶ الی ۱۰ میلیون تومان: تبلیغات رسانه‌ای / اعم از «موسیقی ما» و روزنامه همشهری و ارسال پیامک و…

جمع کل این رقم در حدود ۶۳ میلیون تومان می‌شود که با کسر آن از رقم ۱۳۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان (طبق جدول قبلی، این عدد، مبلغ دریافتی خالص از بلیت‌فروشی برای یک سانس فول در سالن میلاد است) به رقم ۷۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان می‌رسیم. حالا باید سهم سایت‌های فروش بلیت را هم از این ۷۳ میلیون کسر کنیم.

سایت‌ها روی هر بلیت، ۵ تا ۷ درصد رقم را به عنوان دستمزد می‌گیرند. اگر فرض بگیریم، نصف بلیت‌ها به صورت اینترنتی فروش رفته، مبلغی حدود ۳ میلیون هم به عنوان سود برای سایت‌های فروش از این ۷۳ میلیون کسر می‌شود. تا اینجا رقم سود برای کنسرت‌گزار حدود ۷۰ میلیون تومان (برای یک سانس اجرا در برج میلاد) است. البته این در شرایطی است که تمام بلیت‌ها را قابل فروش بدانیم و از طرف دیگر همه بلیت‌ها فروخته شده باشد و البته مهمان‌ها را هم حساب نکرده‌ایم!

در هر سانس، چیزی بین ۴۰ تا ۵۰ بلیت غیرقابل فروش برای اهالی رسانه، منتقدان و مهمانان در نظر گرفته می‌شود. هزینه‌های پنهان برگزاری، تبلیغات گسترده‌تر، هزینه‌های تمرین گروه برای اجرا و… همگی رقم سود نهایی برای کنسرت‌گزار را پایین می‌آورند.

در شرایط ایده‌آل، با سالنی پر و با خواننده‌ای محبوب و بدون حتی یک بلیت غیرقابل‌فروش و مهمان، سود کنسرت‌گزار روی هر سانس، ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان است. اگرچه در شرایطی واقعی‌تر، اصولاً این رقم به سانسی ۳۰ تا ۳۵ میلیون تومان می‌رسد.

باید این موضوع را هم در نظر گرفت که برخی تهیه‌کننده‌هابعضی وقت‌ها هم به خاطر فروش نرفتن بیلتها ضرر می‌کنند که در این صورت معمولا سهم همه اعضا دخیل در کنسرت کم می‌شود تا تهیه‌کننده خیلی هم آسیب نبیند!

نظر یک کنسرت‌گزار
محمدحسین تفرشی: طبیعتاً کسی مجبور به انجام این کار نیست!

«محمدحسین مقدس‌تفرشی» که در کارنامهٔ کاری خود، سابقهٔ برگزاری کنسرت‌های «شهداد روحانی»، «سالار عقیلی»، «مهدی یراحی» و… را دارد در این زمینه می‌گوید: «به نظر من در حوزهٔ موسیقی، کنسرت، یک پروسهٔ کوتاه‌مدت تلقی می‌شود. به خاطر اینکه ما در زمینهٔ تولید آلبوم مدت زمان و هزینهٔ بیشتری را صرف می‌کنیم تا به بازتاب مالی و انتفاع اقتصادی برسیم. عمدتاً هم خطرات بیشتری در این بخش وجود دارد که از جمله می‌توانم به لو رفتن کارها و دانلود و کپی شدن اشاره کنم. متاسفانه هنوز نمی‌توانیم تدبیر خاصی برای این مشکلات بیندیشیم و همیشه شاهد آن‌ها هستیم. به نظر خود من، برگزاری کنسرت موسیقی در پروسهٔ کار هنری موسیقی به نوعی کوتاه‌مدت تلقی می‌شود؛ یعنی پروسه‌ای است که نهایتاً ظرف ۵ تا ۶ ماه به نتیجه می‌رسد. البته ما قراردادهایی با گروه‌های هنری داریم که یک ساله طرف قرارداد می‌شویم و مبالغی پرداخت می‌شود و تا محقق شدن اجراها و به انتفاع رسیدن، زمان بیشتری می‌برد.»

او در پاسخ به این سوال که «آیا برگزاری کنسرت در ایران صرفهٔ اقتصادی دارد یا خیر؟» می‌گوید: «در بحث توجیه‌پذیری و مقرون‌به‌صرفه بودن چنین کاری باید بگویم که بله و باید بی‌شک اینطور باشد. چه من و چه دوستان دیگر اگر بخواهیم اشاره کنیم که این کار انتفاعی ندارد، که دیگر کنسرت برگزار نمی‌کنیم! طبیعتاً کسی مجبور به انجام این کار نیست. برخی کارها با توجه به شرایط موجود و نیازها به جبر است و شخص ناچار است کاری را بپذیرد که نسبت به آن علاقه و سودی ندارد و صرفاً جهت امرار معاش آن کار را انجام می‌دهد. کار موسیقی در وهلهٔ اول به عشق و علاقهٔ کسی که فعالیت می‌کند، بازمی‌گردد و من و سایر دوستانی که بیشتر در حوزهٔ موسیقی ایرانی فعالیت می‌کنیم، دوره‌ای را در حکم شاگردی نوازندگان سازهای ایرانی گذرانده‌ایم. با این موسیقی آشنا می‌شویم و به دلیل علاقه‌ای که بین ما و این سبک به وجود می‌آید، رفته‌رفته وارد حوزه‌های نشر و برگزاری کنسرت می‌شویم. در فضاهای دیگر هم قطعاً علاقه‌ای وجود دارد. از سوی دیگر، این کار احتیاج به سرمایه‌گذاری سنگین دارد و به دلیل متغیرهایی که هر لحظه ممکن است در فضاهای گوناگون رخ بدهد، ریسک‌پذیری بسیار بالایی دارد و برخی مسائل قابل پیش‌بینی نیست. به عنوان مثال از شرایط جوّی گرفته تا شرایط حاکم بر شهر، می‌توانند باعث شوند یک کنسرت موسیقی به طور کل لغو یا جابه‌جا شود. اما برگزاری کنسرت ابتدا به دلیل عشق و علاقه است و دوم به دلیل انتفاع مالی. برگزاری کنسرت اگر به صورت سالم رخ بدهد، می‌تواند برای همه شاخه‌ها اعم از تهیه‌کننده، خواننده، سالن و… انتفاع مالی داشته باشد. برگزاری کنسرت، پروسه‌ای است که باید بابت آن مخاطب‌سنجی شده و بهایی پرداخت شود. ضریبی وجود دارد که ما می‌توانیم پیش‌بینی کنیم یک برنامه با توجه به سرمایه‌گذاری که برایش اتفاق می‌افتد، چقدر می‌تواند بازدهی مالی داشته باشد. این را قاطعانه می‌گویم که همه دوستانی که در حوزهٔ برگزاری کنسرت فعالیت می‌کنند، اگر حرفهٔ آن‌ها تهیه‌کنندگی کنسرت موسیقی باشد و تجربهٔ کافی در این کار را داشته باشند و سنجیده قدم بردارند، قطعا می‌توانند انتفاع ریالی خوبی را ببرند.»
توضیح: برای تهیه این گزارش تقریباً با تمام تهیه‌کنندگان کنسرت در حوزه پاپ تماس گرفته شد تا نطقه‌نظرات آن‌ها نیز در این گزارش عنوان شود. اما تمامی دوستان تهیه‌کننده با استناد به دلایلی خاص از قبیل حضور در خارج از کشور، خودزنی، حاشیه‌دار بودن موضوع، حساسیت نهادهای دولتی نسبت به اظهارنظر آن‌ها و حضور در هیئت عزاداری(!)، از صحبت در این رابطه طفره رفتند. «موسیقی ما» آمادگی دارد تا نقطه‌نظرات آن‌ها را در مورد این گزارش و عدد و ارقامی که در آن عنوان شده منتشر کند./موسیقی ما

Share