شبکه نمایش خانگی را تخریب نکنیم
هیه دارو دومین اولویت کشور پس از غذا است که متاسفانه از سوی دولت نادیده گرفته می شود و تنها یک پنجم ارز مورد نیاز برای خرید دارو اختصاص داده شده است. در این باره دولت و بانک مرکزی به شدت در معرض اتهام سهل انگاری نسبت به بیماران خاص هستند. این تحریم نیست که مردم را آزار می دهد، بلکه نقصان مدیریتی است که این همه مشکل ایجاد کرده است. در حالیکه تاکید بر اقتصاد مقاومتی است، این مدیریت سست و بی پایه کاری را از پیش نخواهد برد.
این روزها حملهها و هجمهها به شبکه نمایش خانگی در ستونهای روزنامهها و اخبار خبرگزاریها به قدری زیاد شده است که گویی ارباب رسانه قصد دارند، هر طور که هست، کلک این صنعت نوپا را بکنند. فکر میکنم خیلی ساده یک نفر باید به این دوستان تذکر بدهد و بگوید: دوستان مطبوعاتی! کارخانههایی هستند که باید تولیدات DVD آنها به طریقهای صحیح و فرهنگی به فروش برسد؛ کارگرانی هستند که باید نان به خانه ببرند؛ عوامل بسیاری در زمینه پخش این سریالها به کار اشتغال دارند و رونق شبکه نمایش خانگی یعنی بازیگران بسیاری بیکار نخواهند ماند؛ عوامل بسیاری درگیر تولید خواهند شد و باید باور کنیم که پویایی و شکوفایی این صنعت به نفع همه ماست. نه تنها نباید به بی اعتمادی مردم دامن بزنیم بلکه باید باور مردم را نسبت به این صنعت نوپا تقویت نماییم، و بدانیم اگر با درج مطلب، باعث رکود این بخش مهم از صنعت شویم؛ صنعتی که تعداد بسیار زیادی از هموطنان ما علاقهمند و پیگیر آن هستند، کار درستی نکردهایم. خصوصاً در این روزها که سریالهای ماهوارهای خصوصاً سریالهایی که ارزشهای فرهنگی ما را هدف قرار دادهاند و حتی با وارونه جلوه دادن تاریخ اهداف خود را دنبال میکنند، جذابتر و فراوانتر از ساختههای تلویزیون، دیده میشود و دست به دست میگردد.
از هر طرف که به صنعت شبکه نمایش خانگی نگاه کنیم، این صنعت برخوردار از فواید اجتماعی و فرهنگی است. این صنعت نوپا که چند سالی بیشتر از ظهورش نمیگذرد، به گونهای تأثیرگذار حامی صنعت رو به افول اما مهم سینماست تا آن جا که حتی بعضی از صاحبنظران معتقدند اگر شبکه نمایش خانگی نبود سینمای ایران ورشکسته و تعطیل بود، و این سخن وقتی معنای بیشتری مییابد که بدانیم نیمی از شهرهای ایران سینما ندارند، اما مردم از طریق شبکه نمایش خانگی فیلمها را میتوانند ببینند. از سویی نه تنها عوامل سینمایی بسیاری درگیر تولیدات شبکه خانگی میشوند، پخش و عرضه فیلمهای سینمایی در این شبکه امید بسیاری به تهیهکنندگان بخشیده است. گاهی یک فیلم سینمایی در اکران سینمایی خود مبلغی کمتر از ۵۰ میلیون تومان میفروشد اما همان فیلم در شبکه نمایش خانگی بیشتر از ۵۰۰ میلیون تومان فروش دارد و مجموعاً میزان اشتغالی که در این شبکه وجود دارد از کل سینما بیشتر است. امروزه در سینما نهایتاً ۵ هزار نفر شاغل هستند در حالی که در شبکه نمایش خانگی با احتساب فروشگاهها و بازارها بیش از ۲۰۰ هزار نفر شاغلند. اشتغالی که به صورت طبیعی در بخش خصوصی است و تمامی نگرانیهای سرمایهگذاری و بازگشت سرمایه آن به بخش خصوصی برمیگردد.
در زمینه نمایش فیلم و سریال در شبکه نمایش خانگی و آنچه به مصالح ملی در زمینه اقتصاد سینما و فرهنگ مربوط میشود، جای این بحث وجود دارد که آیا مطبوعات باید با بزرگنمایی مشکلاتِ عرصه نوین نمایش خانگی، موجبات دلسرد شدن سرمایهگذاران و تهیهکنندگان را فراهم کنند و باعث گردند این عرصه که هم زمینهساز اشتغال به کار بازیگران بسیاری است و هم باعث نشاط و فرهنگسازی برای مردم میگردد، به عرصهای سرد و فضایی ناامیدانه تبدیل شود. این روزها خبر ناتمام ماندن دو سریال قهوه تلخ و قلب یخی مطبوعات را به جای تقویت صنعت شبکه نمایش خانگی به سمت تخریب آن سوق داده است، در حالی که شبکه نوپای نمایش خانگی یک صنعت و یک حد واسط بین مخاطب و اثر است و وقتی اثری به هر دلیلی به پایان نمیرسد، مقصر شبکه نمایش خانگی نیست. در این میان به دلیل شهرت و محبوبیت مهران مدیری چشمهای زیادی به او دوخته شده است و تیغ تیز انتقادات بیشتر متوجه اوست. این در حالی است که اهل فن به خوبی باخبرند که مهران مدیری سرمایهگذار و تهیهکننده قهوه تلخ نبوده است و در صورتی که هزینه امور و دستمزد عوامل پرداخت نشده باشد، نه مهران مدیری که هیچ کارگردانی قادر به اتمام کار نخواهد بود و این مسأله در سینما و تلویزیون سابقهای طولانی دارد. از سوی دیگر مسئله مجوز نگرفتن برخی قسمتهای سریال قهوه تلخ از سوی وزارت ارشاد هم هست که امر پوشیده و پنهانی نیست و موجب گردید تا توزیع منظم سریال دچار مشکل شود. حال، در این میان مطبوعات میتوانند به تجربه مهران مدیری در شبکه خانگی و پیوند او با یک گروه صنعتی قدرتمند اشاره کنند که اتمام کار را تضمین کرده است و با تلاش مضاعف مهران مدیری و بهرهمندی از امکانات خود قصد دارد یک اثر ماندگار در شبکه نمایش خانگی تولید کند و راه را برای اعتمادسازی مخاطبان فراهم کند. این امر، وقتی حیاتیتر خود را نشان میدهد که آگاه باشیم بسیاری از تهیهکنندگان موفقیت یا عدم موفقیت سریال ویلای من را برای اقتصاد شبکه خانگی بسیار سرنوشتساز و تعیینکننده میدانند و معتقدند در صورت شکست ویلای من تا سالها پروژه سریال سازی در شبکه نمایش خانگی با چالشهایی جدی روبرو خواهد بود.
مهران مدیری این بار در ویلای من علاوه بر کارگردانی، تهیه کنندگی سریال را هم بر عهده دارد و چند روز دیگر میخواهد درباره مشکلات سریال قهوه تلخ در یک دی وی دی رایگان با مردم صحبت کند. متأسفانه روزنامهها و سایتها در نوبتهای گوناگون، به این درد دل مهران مدیری با مردم که قرار است برای اعتمادسازی انجام شود، حملهور شدهاند و با قضاوت زود هنگام میخواهند هر طور شده ثابت کنند که مردم گوش شنوایی برای حرفهای مدیری ندارند و متأسفانه کار به جایی کشیده شده که بعضی سایتها و روزنامهها از کپی کردن مردم حرف میزنند، گویی که قصد دارند این کار را موجه جلوه دهند!
دوستان خبرنگار! کمی تأمل، کمی تأمل…
دیدگاه