معیارهای ما برای انتخاب «شهردار» چیست؟
در کشورهای توسعه یافته معمولا نامزدهای پست شهرداری در شرایط برابر کاندید میشوند و برنامههای اجرایی و آینده نگر (استراتژیک) خودرا ارائه میکنند
اخیرا اخباری از روند انتخاب شهردار در کلان شهر رشت منتشر میشود که در نوع خود از یک طرف امیدوار کننده و از طرف دیگر نگران کننده است. امیدوار کننده از این جهت که به نظر میرسد در حال حاضر افرادی فرصت کاندید شدن را یافتهاند و اعضای شورای جدید هم قصد دارند تا با جدیت تمام از میان افراد تعرفه شده ابتدا براساس میزان تمایل و اعلام آمادگی آنها و سپس بر اساس بررسیهای دقیق تر اعضاء، به انتخاب فردی شایسته همت گمارند و نگران کننده از این جهت که اولا بدلیل فقدان رفتار حزبی و تاثیر مستقیم جریانهای متعدد قدرت، ممکن است فرصت برابری به تمام افراد شایسته داده نشده باشد و هنوز افرادی واجد شرایط به دلیل فاصله از جریانهای قدرت در حاشیه مانده باشند و ثانیا ممکن است در پیچ و خم تعاملات و بررسیها، معیارهای اساسی مفقود گردند و اساسا معیارهایی مهم انتخاب یک فرد برای تصدی مسئولیت اداره شهر مورد توجه واقع نشوند.
امروزه با توجه به روند رو به گسترش صنعتی شدن و افزایش جمعیت شهری،در تمام کشورهای دنیا با مشکلات مشابهی روبرو هستیم که از جمله آنها میتوان به آلودگیهای صوتی، آلودگی آب و هوا، مشکلات حمل و نقل درون شهری، زاغهنشینی و … اشاره کرد. در تمام این جوامع شهرداری یکی از مهمترین نهادهایی است که نقشی محوری در کیفیت بخشیدن به زندگی شهروندان از طریق حل این مشکلات بر عهده دارد. این اهمیت باعث شده تا در تمام کشورهای توسعه یافته، شهرداریها به عنوان نهادی مدنی، محلی، عمومی و غیرانتفاعی وظایف بیشتری را نسبت به سایر دستگاهها بر عهده گیرند و مکانیسم های فعال تری برای انتخاب شهردار طراحی شود. با این نگرش اولین سوالی که باید به دنبال پاسخ آن باشیم این است که؛ معیار مناسب برای انتخاب یک شهردار چیست؟
در کشورهای توسعه یافته و عمدتا غربی، معمولا شهرداران از همه حیث بر سایر قوای سیاسی ارجحیت دارند و مردم بیشتر از هر مقام سیاسی، شهردار خود را میشناسند. از اینرو در کشورهایی نظیر آمریکا، روسیه، هند، برزیل و انگلیس، شهرداران اغلب با رای مستقیم مردم انتخاب میشوند. البته انتخاباتی دقیق برمبنای برنامههای ارائه شده از سوی احزاب حامی. به عبارت دیگر در کشورهای توسعه یافته این احزاب هستند که با ارائه برنامههای دقیق، از میان فعالان و واجدان شرایط فرد مورد نظر خود را به مردم معرفی نموده و مردم براساس برنامههای ارائه شده و تناسب آن برنامهها با ایده آلها و آرمانهای آینده نگر خود به فرد مورد نظر رای میدهند. در این فرآیند به جهت جایگاه احزاب، بعید به نظر میرسد که پدیده ای همچون خرید و فروش آرا و یا وعدههای کذایی چندان محل توجه باشد. البته در همان کشورهای توسعه یافته نیز شهرهایی وجود دارد که در آنها شهرداران از سوی حزب حاکم کشور (آلمان، مالزی، چین) پادشاه (ژاپن) و یا رای غیر مستقیم مردم (هلند) انتخاب میشود. در ایران نیز که کشوری درحال توسعه محسوب میشود، مطابق قانون، انتخاب شهرداران براساس رای غیر مستقیم مردم و توسط منتخبین شوراها صورت میگیرد. با اینحال متاسفانه هیچ معیار و الگوی مشخصی برای این انتخاب در این قوانین پیش بینی نشده است. از اینرو در حرکتی کاملا مدرن هم که در آن افراد برای تصدی مسئولیتی اینچنین مهم رسما معرفی یا داوطلب میشوند باز هم خطر سیاست زدگی، جناح بازی، مصلحت اندیشی های غیرواقعی، باندبازی و تاثیر پذیری از کش و قوسهای جاری سیاسی – اجتماعی شهر همچنان احساس میشود. اگر هم هیچکدام از این نگرانیها وجود نداشته باشد باز هم فقدان یک الگو و معیار مناسب و مورد قبول نخبگان خود تهدیدی بالقوه برای انتخابی درست است. اجازه بفرمایید در ادامه مطلب و برای روشن تر شدن موضوع به بیانات برخی اعضای محترم شورای شهر رشت در خصوص ملاکهای تشخیص شهردار مناسب برای کلان شهر رشت مراجعه کنیم:
احمد رمضانپور نرگسی در گفت وگو با ایلنا بیان کرد؛ ما دنبال کسی هستیم که قدرت تعامل با ارگانهای انقلابی و گروههای ذی نفوذ در استان را داشته باشد. او همچنین بومی بودن، داشتن تحصیلات مرتبط با مدیریت شهری و حداقل ۵سال سابقه کار اجرایی در یکی از دستگاههای دولتی را معیارهایی دیگر برای انتخاب اعضاء برشمرد. فاطمه شیرزاد نیز ضمن بیان گزارشی از پنجمین نشست منتخبان شورای پنجم گفت؛ سوابق اجرایی قابل قبول با اولویت مدیریت شهری و استانی با تحصیلات مرتبط، حتی المقدور بومی بودن با شناخت کارشناسانه از شهر رشت، پاک دستی، شجاعت،توانمندی اجرایی، تعامل پذیری و مشارکت جویی، داشتن کارنامه موفق، اعتقاد به نقش تقنینی و نظارت مستمر شورای اسلامی شهر و پاسخگو بودن براساس قانون، توانمندی در حوزه جذب سرمایه گذار، دارا بودن سوابق کارآمد در حوزه اقتصاد شهری و ایجاد درآمد پایدار برای شهر رشت را از جمله ویژگیهای شهردار آینده رشت برشمرد.
همانطور که مشاهده میشود معیارهای ارائه شده از سوی منتخبین شورا، عمدتا «معیارهایی کیفی» هستند که نمیتوان خود آنها را مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. مثلا پاک دستی یا تعامل با ارگان های انقلابی و یا شجاعت یک فرد یعنی چه؟ و چطور میتوان آن را سبت به فرد دیگری سنجید و یا مشارکت جویی و توانمندی در جذب سرمایه گذار و پاسخگو بودن براساس قانون یا اعتقاد به نقش تقنینی و نظارت شورای اسلامی، تا قبل از تصدی پست چگونه مشخص و قطعی میشود؟ و از همه مهتر در یک کلان شهر کدام تخصص دانشگاهی به خودی خود میتواند کافی و مهم باشد؟ آیا میتوان با قاطعیت گفت یک کارشناس ارشد مدیریت شهری از یک کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک که میداند چگونه از تخصصها بهره بگیرد در اداره یک شهر موفق تر است؟
این پرسشهای ساده ما را متوجه یک خلاء مهم قانونی و یا آیین نامه ای در فرآیند مدیریت شهری میکند و آن «معیارهایی کمی» و قابل سنجش برای انتخاب شهردار و مهمتر از همه عنصر «برنامه ریزی مدون» و «پشتوانه اجرایی برنامه» هاست. در کشورهای توسعه یافته معمولا نامزدهای پست شهرداری در شرایط برابر کاندید میشوند و برنامههای اجرایی و آینده نگر (استراتژیک) خودرا ارائه میکنند و ضامن اجرای آن هم حزب حامی نامزد است که باید نهایتا به مردم (افکارعمومی) در خصوص عملکرد مناسب یا نامناسب نامزد خود پاسخ دهد. به نظر میرسد اکنون با توجه به حواشی بسیاری که نهاد بسیار مهم شهرداری با خود همراه داشته زمان مناسبی برای طرح این موضوعات به عنوان یک مطالبه جدی از سوی شهروندان باشد و هیچ اشکالی ندارد اگر مدتی را صرف تعیین همین معیارهای کمی و قابل اندازه گیری کنیم.
رضا سیف پور – مدرس دانشگاه
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه