همه از دست غیر ناله کنند…
با قرار گرفتن رشت در مسیر بازآفرینی و توسعه ی پایدار، می توان هر روز در آن شاهد یک نوآوری در مقیاس های خرد و کلان بود، چرا که با پایان یافتن آماده سازی طرح های توسعه ی شهر و در نوبت اجرا قرار گرفتن آنها، تنها به یک بلدِ راه نیاز است.
بعد از پایان انتخابات شورای شهر و حتی قبل از آن، در جانبداری های احزاب و گروه های گوناگون برای روی کار آمدن شورای جدید، اولین و اصلی ترین هدفی که به ذهن هر انسانی با کمترین شم سیاسی می رسد، انتخاب شهردار برای شهرها است. اما رشت که از آن شهرهایی است که همیشه حواشی آن بیش از متنش بوده است، (هرچند هنوز راه درازی تا تبدیل شدنش به کلان شهر دارد) مانند مراکز تمام استان های مهم کشور از حساسیت ویژه ای در انتخاب شهردار برخوردار است.
شهرداری رشت، سال هاست مانند کشتی به گل نشسته ای است که برای نجات به یک سکاندار کاردان و قدرتمند نیاز دارد؛ کم نبوده اند افرادی که تا کنون به عنوان شهردار کوشیده اند این کشتی را قدری جابجا کنند، اما اغلب یا به دام رانت و غرورهای بعد از آن افتاده اند یا به علت عدم بومی بودن و پیرو آن آشنا نبودن با پیچ و خم های این شهر هزار تو، گرهی بر گره ها افزوده اند و توسط همان شورایی که روی کار آمده اند، برکنار شده اند.
همانطور که هیچ کارگزار و پیمانکار غیر بومی (چه به لحاظ حیثیتی و چه حرفه ای)، جان سالم از این شهر به در نبرده است، شهردارهای غیر رشتی نیز تا کنون چندان توفیقی در به ثمر رساندن اهداف و برنامه های خود نداشته اند. مانند پیش راندن هر جریان و هدف بزرگ که به رهبر (leader) نیاز دارد، دستگاهی نظیر شهرداری نیز به چنین فردی به جای رییس (boss) نیازمند است. با این نگاه می توان نتیجه گرفت که با توجه به حساسیت های جاری و ساری شهر، اگر شهردار از جنس مردم و از بین آنها انتخاب گردد می تواند بهترین نیروهای بومی یا حتی غیر بومی را در مقیاس ملی برای آبادانی شهر به کار گیرد.
از سوی دیگر، صرف نظر از دیدگاه ناسیونالیستی حاکم بر شهر رشت، انتخاب یک مدیر بومی برای در دست گرفتن پیشران ها (driving force) در حوزه های مختلف مالی، فرهنگی، اجتماعی و…، به موجب آشنایی لازم با موطن خود می تواند به حرکت رو به جلو کمک کند؛ این در حالی است که با روی کار آمدن فردی غیر بومی تا مدت ها تنها می توان شاهد اتلاف فرصت ها و عقبگرد یا درجا زدن شهر بود.
با قرار گرفتن رشت در مسیر بازآفرینی و توسعه ی پایدار، می توان هر روز در آن شاهد یک نوآوری در مقیاس های خرد و کلان بود، چرا که با پایان یافتن آماده سازی طرح های توسعه ی شهر و در نوبت اجرا قرار گرفتن آنها، تنها به یک بلدِ راه نیاز است که بتوان این شهر مهجور را که دیگر حوصله ای برای دست و پا زدن و بیرون آمدن از ورطه ی پر هیاهوی باری به هر جهت بودن ندارد نجات داد. از این رو انتظار می رود، شورای پنجم، که به نظر می رسد یکدست ترین شورایی است که تا کنون این شهر به خود دیده است، به دور از علائق و گرایش های فردی و با نگاهی کلان تر در جهت پیش برد اهداف کلانشهری، دست به انتخاب شایسته ای بزند که هم خود را سرفراز کند و هم شهر رشت را به جایگاه در خورش در تاریخ شهرسازی ایران برساند.
سید پیام جعفری نیا؛ کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری
عکس: الهام آزمند
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
دیدگاه