شرط قالیباف برای کاندیداتوری در انتخابات / مدت زیادی است که با آقای احمدینژاد ارتباط ندارم
به نظر میرسد منتقدان برجام به ارزیابی جنبههای مختلف برجام خواهند پرداخت و آقای روحانی نیز باید پاسخگوی عملکرد خود درباره این مساله باشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا حجتالاسلام سید محمدرضا میرتاجالدینی معاون پارلمانی دولت احمدینژاد و نماینده مردم تبریز در مجلس هفتم و هشتم بوده است. میرتاج الدینی در مجلس هشتم عضو هیات رئیسه فراکسیون اصولگرایان و نایبرئیس کمیسیون فرهنگی بود. ایشان مشاور رئیس سازمان صدا و سیما در حوزه امور مجلس در دوره مهندس ضرغامی بود که در دوره دکترسرافراز اداره کل امور مجلس از حوزه ریاست به معاونت استانها منتقل شد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی آخرین وضعیت اصولگرایان برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ با حجتالاسلام میرتاج الدینی گفتوگو کردیم.
معاون پارلمانی سابق رئیسجمهور معتقد است: «شرایط برای هیچ کدام از روسای جمهور گذشته در انتخابات دور دوم مانند آقای روحانی سخت و دشوار نبوده است. از سوی دیگر آرای آقای روحانی در چهار سال گذشته به دلایل مختلف با ریزش مواجه بوده و این مساله را حامیان دولت نیز باور دارند. در نتیجه این احتمال وجود دارد که آقای روحانی نخستین رئیسجمهور چهار ساله ایران باشد. در انتخابات ریاستجمهوری آینده۵۰ درصد از آرایی که در سال۹۲ به آقای روحانی تعلق نداشت، به همراه آرایی که از ایشان در طول چهار سال گذشته ریزش داشته وجود خواهد داشت. در نتیجه جریان رقیب آقای روحانی با یک پایگاه رای گسترده در انتخابات آینده حضور خواهد داشت». در ادامه ماحصل گفتوگوی «آرمان امروز» با حجتالاسلاممیرتاجالدینی را میخوانید.
استراتژی اصولگرایان برای حضور در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ چیست؟ اصولگرایان چگونه میتوانند از چالشهای درون گروهی عبور کنند و به یک اجماع منطقی در انتخابات دست پیدا کنند؟
جریان اصولگرایی دارای طیفهای متنوعی است که هر کدام دارای دیدگاههای متفاوتی در زمینه مدیریت کشور هستند. با این وجود حضور اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری۹۶ به صورت «فرااصولگرایی» خواهد بود و تنها مختص به اصولگرایان نخواهد بود. در کنار اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری آینده نیروهای ارزشی و انقلابی و برآمده از گفتمان انقلاب نیز حضور دارند که با آقای روحانی رقابت خواهند کرد. در نتیجه آقای روحانی تنها با اصولگرایان رقابت نخواهد کرد، بلکه با یک گفتمان عامتر به نام گفتمان ارزشی نیروهای انقلاب مواجه خواهد بود. این جبهه «فرااصولگرایی» برای پیروزی در انتخابات آینده چند راهبرد و استراتژی برای خود تعیین کرده است. نخستین راهبرد همسویی و همکاری درون گروهی در این جبهه گسترده است. راهبرد دوم پیگیری و مطرح کردن مطالبات جدی مردم در همه زمینهها اعم از اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خواهد بود. بدون شک وضعیت موجود، وضعیت مطلوب و خوشایندی برای مردم نیست. به همین دلیل اصولگرایان برای برون رفت مردم از این وضعیت راهکارهای مناسبی اندیشیدهاند و تلاش خواهند کرد وضعیت موجود را تغییر بدهند. راهبرد سوم اصولگرایان اجماع روی فردی است که از یکسو بتواند در راستای اهداف اصولگرایان حرکت کند و از سوی دیگر دارای مقبولیت مردمی باشد. راهبرد چهارم اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری حرکت برنامه محور و کار گروهی در عرصه انتخابات است.
آقای روحانی از سابقون انقلاب بوده و از دل گفتمان انقلاب بیرون آمده است. چرا گفتمان انقلاب قصد دارد در انتخابات ریاستجمهوری با آقای روحانی رقابت کند؟
در این مساله که آقای روحانی از سابقون انقلاب اسلامی بوده هیچ شکی وجود ندارد. با این وجود مواضع ایشان و برخی افراد دیگر به مرور زمان نسبت به اصول و مبانی انقلاب تغییر کرده و دیدگاههای دیگری پیدا کردهاند. در شرایط کنونی مواضع آقای روحانی با مواضعی که ایشان در ابتدای انقلاب اتخاذ میکردند بسیار متفاوت است. گفتمان انقلاب همواره روی اصول و مبانی خود ایستاده است. این در حالی است که این مساله در مورد آقای روحانی وبرخی افراد دیگر نسبت به گذشته کمرنگتر شده است. بدون شک یکی از مبانی اصلی انقلاب اسلامی استکبار ستیزی و مبارزه با استکبار جهانی است. این در حالی است که روحیه استکبار ستیزی آقای روحانی نسبت به گذشته کمرنگتر شده و ایشان مواضع دیگری در این زمینه پیدا کردهاند. در طول۳۷ سال گذشته هر زمان که ما به صورت جدی در مقابل آمریکا ایستادگی کردیم موفق شدیم به اهداف خود دست پیدا کنیم. در مقابل هر زمان نیز که از موضع ضعف و انفعال با آمریکا برخورد کردیم دچار خسران و ضرر و زیان شدیم. در شرایط کنونی ما در دولت تدبیر و امید استحکام و قاطعیت در مقابله با آمریکا مشاهده نمیکنیم.
در شرایط کنونی اصولگرایان با فقدان کاندیدا برای اجماع و رقابت با آقای روحانی مواجه هستند. اصولگرایان چگونه از این چالش مهم عبور خواهند کرد؟
در همه انتخاباتها شرایط به گونهای است که آرای افراد در یک یا دو هفته پایانی انتخابات شکل میگیرد. به همین دلیل نباید شرایط چندماه قبل از انتخابات را در نظر گرفت. این شرایط درباره خود آقای روحانی نیز وجود داشت و هنگامی که ایشان در انتخابات ریاستجمهوری ثبت نام کردند کسی گمان نمیکرد ایشان میتواند به ریاستجمهوری برسد. با این وجود در هفتههای آخر شرایط به شکلی رقم خورد که ایشان به ریاستجمهوری دست پیدا کردند. در سال۸۴ آقای احمدینژاد در بین نظرسنجیهای صورت گرفته پایینترین درصد را به خود اختصاص داده بود. با این وجود در روزهای پایانی انتخابات شرایط به گونهای رقم خورد که انتخابات به دور دوم رفت و ایشان به ریاستجمهوری رسیدند. به همین دلیل از هماکنون نمیتوان عنوان کرد که جریان اصولگرایی فاقد گزینه رای آوری است. این در حالی است که شرایط آقای روحانی مانند چهار سال گذشته نیست که ایشان فقط نسبت به سیاستهای دولت گذشته انتقاد کند و شعار بدهد. بدون شک در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ آقای روحانی برای برخی عملکردهای خود در معرض انتقاد قرار خواهد گرفت. در نتیجه ایشان باید آمادگی پاسخگویی به انتقادات را در درون خود به وجود بیاورد. در شرایط کنونی دولت با چالشهای مهم اقتصادی مواجه است و نتوانسته به بسیاری از مطالبات اقتصادی مردم پاسخ مناسب بدهد. شرایط به گونهای است که رسانههای اصلاحطلب که حامی دولت هستند نیز به این نکته اذعان دارند و از دولت میخواهند که هر چه سریعتر وضعیت معیشتی مردم را بهبود ببخشد. از سوی دیگر آقای روحانی تاکید زیادی بر مهار تورم و رشد اقتصادی کشور دارد. این در حالی است که اگر ما با همان منطق آقای روحانی به رشد اقتصادی نگاه کنیم متوجه میشویم که رشد۶ درصدی که آقای روحانی مطرح میکند هنوز برای مردم محسوس نیست و در زندگی مردم تاثیر نداشته است. به همین دلیل آقای روحانی نسبت به این مسائل باید در انتخابات آینده به مردم پاسخ بدهد.
بدون شک مناقشه آمیزترین موضوع انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ مساله برجام خواهد بود که موافقان و مخالفان آن دیدگاههای خود را در این زمینه مطرح خواهند کرد. آیا آقای روحانی از این مناقشه سربلند بیرون خواهد آمد؟
بنده هم با شما موافق هستم که مهمترین موضوع انتخابات آینده مساله برجام خواهد بود. به نظر میرسد منتقدان برجام به ارزیابی جنبههای مختلف برجام خواهند پرداخت و آقای روحانی نیز باید پاسخگوی عملکرد خود درباره این مساله باشد. آقای روحانی به خوبی به این مساله آگاهی دارد که «شاه بیت» عملکرد دولت در طول چهار سال گذشته مساله برجام بوده است. دلیل این مساله نیز این بود که آقای روحانی «زلف» اغلب مشکلات کشور را به برجام گره زده بودند و عنوان میکردند که اگر برجام به نتیجه برسد بقیه مشکلات کشور نیز به مرور زمان حل خواهد شد. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و مشکلات مردم پس از برجام به صورت اساسی برطرف نشد و مردم همچنان با مشکلات معیشتی به صورت جدی مواجه هستند. دلیل اصلی موافقت نظام با برجام برداشته شدن تحریمها بوده است. آقای روحانی نیز بارها عنوان کردند که هدف اصلی از مذاکره با قدرتهای جهانی این است که تحریمهای ظالمانه علیه ایران برداشته شود. این در حالی است که پس از برجام هنوز بسیاری از تحریمهای ایران باقی مانده و برداشته نشده است. به همین دلیل آقای روحانی باید در سال۹۶ به مردم توضیح دهد که چرا با نهایی شدن برجام همچنان تحریمهای ایران در زمینههای مختلف باقی مانده است. هنوزهیچ کدام از بانکهای تاثیرگذار خارجی ارتباط بانکی خود را ایران فعال نکرده است و ما در زمینه مراودات بینالمللی بانکی خود با مشکلات جدی مواجه هستیم. از سوی دیگر ما مشاهد ه میکنیم که آمریکا به شکلهای مختلف بر علیه برجام رفتار میکند. به عنوان مثال تمدید تحریمهای ۱۰ ساله یکی از اقدامات جدی آمریکا علیه برجام بوده است. این مساله نشان میدهد که مذاکرهکنندگان هستهای ایران در طول مذاکرات به همه جوانب مساله دقت نکردهاند و همه مسائل را در نظر نگرفتهاند. در مذاکرات هستهای هر دو طرف درخواستهایی داشتند که ما باید عدم تمدید تحریمهای۱۰ ساله را نیز به عنوان یکی از درخواستهای خود مطرح میکردیم که چنین اتفاقی رخ نداده است. به همین دلیل مذاکرهکنندگان ما از موضع انقلابیگری با طرف مقابل برخورد نکردهاند. البته از این مساله نیز نباید عبور کنیم که برجام تصمیم نظام بوده و دولت موظف به اجرای آن بوده است. نظام جمهوری اسلامی تصمیم گرفته که در مقطع کنونی باید از یک پیچ مهم تاریخی عبور کند که با تحقق برجام این اتفاق رخ داده است. در نتیجه دولت موفق شده یکی از اهداف مهم نظام را در مقطع کنونی محقق کند.
اصولگرایان و بهویژه جامعه روحانیت مبارز در یک مقطع زمانی به آقای روحانی نزدیک شدند. این در حالی است که در ماههای اخیر با یک چرخش استراتژیک به سمت آقای قالیباف گرایش پیدا کردند. دلیل این گردش اصولگرایان چیست؟ چرا اصولگرایان قالیباف را به روحانی ترجیح دادند؟
اصولگرایان و بهویژه جامعه روحانیت مبارز به عنوان یکی از مهمترین تشکلهای اصولگرایی در ماههای گذشته به دنبال رصد و تحلیل و بررسی شرایط انتخابات ریاستجمهوری بودند. در نتیجه یکی از احتمالات نزدیک شدن به آقای روحانی برای رسیدن به اهداف سیاسی بود. از سوی دیگر اصولگرایان به این نکته آگاهی دارند که رای آقای روحانی در سال۹۲ بسیار نزدیک و شکننده بود و در نتیجه در انتخابات۹۶ طیف مقابل ایشان در حدود۵۰درصد رای دارد. بدون شک شرایط برای هیچ کدام از روسای جمهور گذشته در انتخابات دور دوم مانند آقای روحانی سخت و دشوار نبوده است. از سوی دیگر آرای آقای روحانی در چهار سال گذشته به دلایل مختلف با ریزش مواجه بوده و این مساله را حامیان دولت نیز باور دارند. در نتیجه این احتمال وجود دارد که آقای روحانی نخستین رئیسجمهور چهار ساله ایران باشد. در انتخابات ریاستجمهوری آینده۵۰ درصد از آرایی که در سال۹۲ به آقای روحانی تعلق نداشت، به همراه آرایی که از ایشان در طول چهار سال گذشته ریزش داشته وجود خواهد داشت. در نتیجه جریان رقیب آقای روحانی با یک پایگاه رای گسترده در انتخابات آینده حضور خواهد داشت. با این وجود اصولگرایان اشتباه سال۹۲ را تکرار نخواهند کرد و با تعدد کاندیدا در انتخابات حضور پیدا نخواهند کرد. در سال۹۲ اصولگرایان با تعدد کاندیدا مواجه بودند و از سوی دیگر اصلاحطلبان موفق شدند در نهایت به اجماع روی کاندیدای واحد دست پیدا کنند. به همین دلیل نیز آقای عارف به سود آقای روحانی از انتخابات کنارهگیری کردند و آقای روحانی به ریاستجمهوری دست پیدا کردند. بدون شک اصولگرایان عزم خود را جزم کردهاند که آقای روحانی را به نخستین رئیسجمهور چهار ساله ایران تبدیل کنند و مسیری که این دولت طی کرده را دوباره به مسیر اصیل انقلاب باز گردانند. درباره آقای قالیباف نیز باید عنوان کنم شرط آقای قالیباف برای حضور در انتخابات این است که اصولگرایان روی ایشان اجماع کامل کنند و همه طیفهای اصولگرایی از ایشان حمایت کنند. بدون شک آقای قالیباف تنها در چنین شرایطی ریسک حضور در انتخابات را خواهد پذیرفت و در انتخابات شرکت خواهد کرد.
شایعاتی مبنی بر احتمال عدم حضور آقای روحانی در انتخابات وجود دارد. درچنین شرایطی استراتژی اصولگرایان چه خواهد بود؟
بدون شک اصولگرایان برای چنین شرایطی نیز برنامه خواهند داشت. در شرایط کنونی مهمترین دغدغه جریان اصولگرایی این است که فردی را به عنوان گزینه نهایی خود معرفی کنند که دارای شاخصهای اصیل انقلابی باشد. هدف اصلی اصولگرایان پیدا کردن چنین گزینهای است. در نتیجه حضور یا عدم حضور آقای روحانی در انتخابات برای اصولگرایان در اولویت بعدی قرار دارد. آقای روحانی خود باید درباره حضور یا عدم حضور در انتخابات تصمیمگیری کند. با این وجود به صورت قهری اگر رئیسجمهوری که چهار سال در مدیریت اجرایی کشور حضور داشته در انتخابات آینده شرکت نکند شرایط برای رقبای ایشان راحتتر خواهد شد و رقابت جدیتری بین رقبا شکل خواهد گرفت.
آیا اصولگرایان از گزینه جدیدی در انتخابات آینده استفاده میکنند یا اینکه از گزینههای قدیمی و امتحان پس داده خود استفاده خواهند کرد؟
هنوز در این زمینه تصمیمگیری نهایی صورت نگرفته است. اصولگرایان برای خود شاخصهایی را در نظر گرفتهاند که گزینه نهایی این جریان باید دارای این شاخصها باشد. به همین دلیل اگر اصولگرایان شاخصهای مهم خود را در یک گزینه جدید پیدا کنند بدون شک از وی حمایت خواهند کرد. اما در شرایطی که این شاخصها در گزینههای جدید وجود نداشته باشد تلاش خواهد شد از بین گزینههای قدیمی و موجود بهترین گزینه را برای حضور در انتخابات معرفی شود.
آقای احمدینژاد عنوان کردهاند که حاضر نیستند از ظرفیت سیاسی خود برای اجماع و رای آوری گزینه اصولگرایان استفاده کنند. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
بنده مدت زیادی است که با آقای احمدینژاد ارتباط ندارم و اطلاع دقیق ندارم که دیدگاه ایشان در این زمینه چیست. با این وجود به صورت طبیعی هنگامی که یک جریان سیاسی در حال برنامهریزی برای حضور در انتخابات است تلاش میکند به صورت جبههای و جمعی حرکت کند و زیاد بر افراد تاکید نمیکند. در کار گروهی و جمعی نیز کسانی که تمایل دارند کار جمعی و گروهی صورت بگیرد به جمع میپیوندند و در این زمینه همراهی میکنند و کسانی که چنین تمایلی ندارند راه دیگری را در پیش میگیرند که در نوع خود نیز قابل احترام است.
دیدگاه