نقدی بر عزل و نصب مدیران فرهنگی در انقلاب اسلامی
به گزارش دیارمیرزا :شایسته گماری، زمانی محقق خواهد شد که شایسته شناسی، شایسته خواهی، شایسته پروری، شایسته داری، شایسته گیری ،شایسته گزینی و شایسته سنجی مورد ملاحظه قرار گیرد .
به گزارش دیارمیرزا : سازمان ملی جوانان، فرهنگستان زبان وادبیات فارسی، سازمان اوقاف و امور خیریه، سازمان حج و زیارت، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بسیاری دیگر از مراکز فرهنگی دیگر مواردی هستند که باید در دولت جدید با حساسیتهای ویژه ای به آنها ملاحظه شده و در انتخاب و یا جابجایی مدیران ان حساسیتهای لازم ملحوظ شود.
ماهیت انقلاب اسلامی ایران فرهنگی بوده و با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب هم فرهنگی هستند باید در انتصاب مدیران با حساسیتهای بالا برخورد شده و بیشترین ملاحظات در این بخش صورت گیرد. توقع مردم انقلابی و مسئولان و دلسوزان نظام هم همین است که مدیران فرهنگی نظام و کارشناسان این بخش از بالاترین دید و شایستگی های لازم برای تصدی امور فرهنگی کشور برخوردار باشند.
مدیران اصلی ترین سرمایه های سازمانی هستند، سرمایه ای که با هزینه های زیاد فراهم می شود .سازمانها و جوامعی که به رشد و تو سعه دست یافته اند از نعمت سرمایۀ اثربخش مدیران توسعه یافته برخوردار بوده اند . قابلیتهای نظام مدیریتی یک کشور نشان دهنده آن است که به چه میزان امکان تولید، حفظ و رشد مدیران توسعه یافته را دارد . شرایط و چگونگی عزل و نصب مدیران در این نظام یکی از زیر نظامهای مؤثر و مبین کفایت و اثر بخشی نظام مدیریتی می باشد.
« نظام شایسته سالاری » آن نظام مدیریتی است که در پی بهره گیری حداکثر از سرمایۀ مدیران (بالقوه و بالفعل) یک کشور است. در این نظام « شایسته گماری » یک مرحله از کلان فرایند شایسته سالاری و یا یک زیرنظام مرتبط با زیرنظامهای دیگر بوده که به عزل و نصب مدیران سامان می بخشد.
بدیهی است که « شایسته گماری » زمانی محقق خواهد شد که « شایسته شناسی » ،« شایسته خواهی » ،« شایسته پروری » ،« شایسته داری »،« شایسته گیری »،« شایسته گزینی » و « شایسته سنجی » مورد ملاحظه قرار گیرد . در این صورت « عزل و نصب مدیران » فرهنگی می تواند همۀ فرایندهای شایسته سالاری را در بر گیرد.
بدیهی است که برای دستیابی به اهداف تعیین شده، نیاز به مدیرانی داریم که مبتکر، خلاق و آگاه از علم و دانش مدیریت باشند . لذا توجه به شایسته سالاری در عزل و نصب مدیران – و به ویژه مدیران فرهنگی – از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
ضرورت شایستهگزینی در انتصاب مدیران فرهنگی
اهمیت حوزه فرهنگ و تاثیر آن بر سایر بخشهای زندگی فردی و اجتماعی سبب شده این حوزه مورد توجه جدی قرار گیرد و فعالیتهای فرهنگی از رشد خوبی برخوردار شود. از سوی دیگر به رغم گسترش فعالیتهای فرهنگی در کشور، متاسفانه قادر نبودهایم مدیرانی متناسب با فعالیتها و نیاز جامعه پرورش دهیم. نامشخص بودن و یا بیتوجهی به شاخصهای مناسب برای انتصاب و ارتقا مدیران فرهنگی سبب شده مدیران سازمانهای فرهنگی کشور از سایر حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجرایی انتخاب و به کار گمارده شوند و به خاطر ناآشنایی این افراد به ظرفیتها و ظرافتهای این حوزه، شاهد خللها و آسیبهای جبرانناپذیری به فرهنگ کشور باشیم.
تنها اگر بخش اقتصادی در گزینش مدیران توانمند و یا ضعیف را اگر بخواهیم مورد بررسی قرار دهیم؛ یک تحقیق در کانادا نشان میدهد که متوسط هزینه انتصاب نابجای یک مدیر حدود ۷۵۰۰۰ دلار در سال است. در حالی که تکانه ناشی از برکناری همین مدیر در حدود ۱۶۰۰۰۰ دلار تخمین زده میشود. در عین حال، صرفهجویی ناشی از انتصاب یک مدیر موفق ۳.۵ میلیون دلار در سال بوده که در مورد مدیران اثربخش به ۷ میلیون دلار میرسد.
آلفرد اسلون مدیر عامل GM ، عنوان میکند “اگر ما چهار ساعت وقت خود را صرف گماشتن یک فرد مناسب در جای مناسب نمیکردیم، مجبور بودیم چهار صد ساعت وقت خود را صرف اصلاح خرابیهای ناشی از اشتباه خود بکنیم و من واقعاً چنین وقتی ندارم.”
نتیجه
امید است که دستگاه های فرهنگی کشور جمهوری اسلامی ایران با همیاری دیگر دستگاه های اجرایی و مدیریتی و سازمانی بتوانند با به کار بردن مدیرانی دلسوز و آگاه و دانشمدار، فضایی در شان ملت شهید پرو فراهم آورده و موجبات دلسردی دشمنان و شکست معاندین نظام در ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورند.
دیدگاه