موزه خواری در سایه دروغ معاون وزیر؛افشای اسناد واگذاری گنجینه ملی هنر معاصر ایران با ارزش میلیاردها دلار/نهادهای نظارتی کی وارد میشوند؟!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا نگرانیها درباره واگذاری موزه هنرهای معاصر به عنوان یکی از گرانبهاترین اموال ملی ایران به بنیاد رودکی با انتشار اسنادی که بر عدم صداقت معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مهر تأیید میزند، به اوج خود رسیده است؛ اما آیا نهادهای نظارتی اجازه این موزهخواری را خواهند داد یا مقابل این اقدام خطرناک میایستند و با عوامل این عملیات محرمانه برخورد میکنند؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از تابناک ; در هفتههای اخیر، خبرهایی درباره واگذاری موزه ملی هنرهای معاصر به بنیاد رودکی منتشر شد. هرچند بنیاد رودکی زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، همچون سایر بنیادهای و مؤسساتی که زیرمجموعه این وزارتخانه هستند، حکم یک ساختار رسمی دولتی را ندارد و به نوعی شبه دولتی و دارای شخصیت حقوقی و مالی مستقلی محسوب میشود و به همین دلیل، گریزگاههای قانونی متعددی دارد.
به عنوان نمونه در صورت وقوع این واگذاری، مسئولان بنیاد رودکی راساً میتوانند نسبت به فروش تعدادی از تابلوهای موزه هنرهای معاصر که علاوه بر ارزش معنوی، هر یک صدها میلیون دلار ارزش مادی دارد، تصمیم گیری کنند و در واقع با این واگذاری رسماً زمینه موزه خواری فراهم شده و ملت ایران باید با ۱۰ میلیارد دلار از ارزشمندترین آثار هنری گنجینه ملی ایران وداعی جانسوز داشته باشد، زیرا دیگر کنترل این اموال در اختیار مدیران بنیاد رودکی است!
به تعبیر درستی که در برخی رسانهها مطرح شده، واگذاری این مجموعه به بخش غیردولتی یا خصوصی، در واقع بخشیدن اموال مردم به غیرِ آن است؛ اقدامی که نمیتوان در قبال آن سکوت کرد و حتی اگر مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین تصمیم گیری داشتند، باید دیگر نهادها زیر سازمان میراث فرهنگی و همچنین نهادهای قضایی و بازرسی در این زمینه ورود کنند و از واگذاری اموال ملت جلوگیری شود.
مجید ملانورزی، مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۲۴ اسفند در مصاحبه با ایسنا و در واکنش به خبر واگذاری موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی گفته بود: «ما خوشحال میشویم، به این موضوعات پرداخته شود و اداره موزه هنرهای معاصر را نقد کنند، ولی به نظر من، بهعنوان کسی که ۳۰ سال است در حوزه هنرهای تجسمی فعال هستم، این موزه با وجود داشتن یک وجاهت بینالمللی، شایسته و منطقی نیست که زیر نظر بنیاد رودکی اداره شود.»
ملانوروزی در مصاحبه اخیرش با ایلنا گفت: «بنیاد رودکی یکی از مؤسسات وابسته به وزارت ارشاد است و اصلا بحث واگذاری موزه هنرهای معاصر به این بنیاد به معنای واگذاری آن به بخشخصوصی نیست، بلکه تا الان موزه زیر نظر معاونت هنری وزارت ارشاد بوده و از این پس قرار است توسط یکی از شرکتهای وابسته به وزارت ارشاد اداره شود… ممکن است این واگذاری به نفع موزه نیز باشد!»
در این شرایط اما خبرهایی مبنی اجرای روند رسمی واگذاری موزه هنرهای معاصر از روز شنبه ۲۱ فروردین ماه منتشر شد؛ خبرهایی که معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدور اطلاعیه رد کرد و از اساس واگذاری موزه را منکر شد و به گونهای این تکذیبیه با ادبیاتی محکم بود که هر خوانندهای را مطمئن میساخت که موزه خواری در راه نیست و مسئولان معاونت هنری اساساً قصد نداشته اقدام غیرقانونی انجام دهند و خود در اطلاعیه شان به غیرقانونی بودن این واگذاری اذعان کردند.
در متن این اطلاعیه آمده بود: «از روز گذشته شایعهای مبنی بر انتقال موزه هنرهای معاصر به بنیاد فرهنگی هنری رودکی در رسانهها و فضای مجازی منتشر شده است. روابط عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ضمن تکذیب این خبر به اطلاع میرساند اصولا هر گونه تغییرات در بدنه وزارتخانهها مستلزم تأیید دولت و در برخی موارد تصویب مجلس شورای اسلامی است. بنابراین شایعه مندرج در برخی شبکههای مجازی که در این خصوص منتشر شده صحت نداشته و تکذیب میشود».
همزمان با انتشار این اطلاعیه، علی مرادخانی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در گفت و گویی، واگذاری یا انتقال موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی یا هر نهاد دیگری را از بیخ و بن تکذیب کرد و گفت: «تعجب میکنم که چیزی را ناگهان شایع میکنند و درباره آن بحث به راه میافتد. خود من دیروز در جریان چنین موضوعی قرار گرفتم. وقتی قرار باشد چنین اتفاقی در این زمینهها بیفتد دولت باید تصویب کند و مجلس روی آن نظارت داشته باشد. همین طوری که نمیشود چیزی را انتقال داد».
مرادخانی ادامه داد: «این موضوع اساسا یک شایعه است. در خیلی از زمینهها راههای برون رفت از مشکلات دولتی مطرح بوده است. حالا شاید تصور کردند ممکن است این راه باشد، ولی به نظر من درست نیست و هر گونه کاری در این زمینه بخواهد برای بهتر شدن اوضاع یک مجموعه انجام شود قطعا یک بحثهای کارشناسی اساسی لازم دارد، نه اینکه من و شما بخواهیم ناگهان موزه را به بنیاد رودکی منتقل کنیم. بحث مطرح شده در این زمینه خیلی غیرکارشناسی بوده است.»
همچنین بنیاد رودکی که قرار است، موزه ملی هنرهای معاصر را از آن خود کند نیز در اطلاعیهای اعلام کرد: «طی روزهای اخیر خبری مبنی بر انتقال موزه هنرهای معاصر به بنیاد فرهنگی هنری رودکی در فضاهای مجازی منتشر شده است. بنیاد فرهنگی هنری رودکی ضمن تکذیب خبر منتشر شده، به اطلاع می رساند اصولا هرگونه تغییر در این زمینه نیازمند کارشناسی دقیق و مستلزم تأیید هیات محترم دولت می باشد.»
اکنون اسنادی توسط معماری نیوز منتشر شده که نشان میدهد، عملیات انتقال یا واگذاری موزه هنرهای معاصر که بنابر اذعان معاون هنری وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی غیرقانونی است و نیازمند مصوبه نهادهای ارشد کشور نظیر هیات دولت است، با اطلاع مسئولان بنیاد رودکی و شخص معاون هنری یعنی علی مرادخانی از اسفندماه سال گذشته در جریان بوده و مرادخانی متأسفانه امروز خلاف واقع سخن گفته است.
در یکی از این سندها قاسم خسروی مدیرکل دفتر نوسازی و تحول اداری در ۹۴/۱۲/۸ خطاب به مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد به صراحت اعلام کند: «در اجرای تصمیم کمیته ساختار و فن آوری های مدیریت ستاد مرکزی وزارت متبوع در جلسه مورخ ۹۴/۱۰/۶ مبنی بر واگذاری مدیریت فرهنگسرای نیاوران، موزه صبا و موزه هنرهای معاصر با ترک تشریفات به بنیاد رودکی، خواهشمند است دستور فرمایید هزینه های جاری (اعم از پرسنلی و غیره و همچنین نیزام کمک ها) مراکز فوق الذکر جهت اقدامات بعدی به این دفتر ارسال نمایند.»
همچنین در سندی دیگر مرتضی باقر نژاد، مشاور اجرایی معاون هنری وزارت ارشاد در ۹۴/۱۲/۱۱ طی نامه ای به ملانوروزی سرپرست موزه های معاصر، طالبی سرپرست دفتر موسیقی و سجادی مشاور معاون وزیر و سرپرست فرهنگسرای نیاوران، اعلام می کند: «به پیوست نامه شماره ۷۲/۹۴/۱۶۴۴۰۶ مورخ ۲/ ۱۲/ ۹۴ مدیرکل دفتر نوسازی و تحول اداری مبنی بر واگذاری مدیریت فرهنگسرای نیاوران، موزه صبا و موزه هنرهای معاصر به بنیاد رودکی ایفاد می گردد، خواهشمند است دستور فرمایید لیست هزینه های جاری (اعم از پرسنلی و غیره و همچنین میزان کمک ها) مراکز یاد شده را حداکثر تا پایان مورخ ۲۲/۱۲/۹۴ در غالب فایل word برای بهره برداری لازم به این حوزه ارسال نمایند.»
با انتشار این اسناد مشخص میشود، نه تنها این واگذاری ها در حال انجام است، بلکه مرادخانی معاون وزیر ارشاد، ملانوروزی و بهرام جمالی و سایر مسئولین که این واگذاری ها را تکذیب کرده بودند، به افکار عمومی و رسانه ها دروغ گفتهاند. وقتی چنین اتفاق تلخی در سایه دروغ پی گرفته میشود، چگونه میتوان درباره صداقت مسئولان معاونت هنری و شخص معاون هنری با اطمینان سخن گفت؟ تجمعی که مقابل موزه هنری معاصر از سوی اهالی فرهنگ و هنر و در اعتراض به واگذاری موزه هنری معاصر برگزار شد، گواه محکمی است که اهالی فرهنگ و هنر به مرادخانی و همکارانش اعتماد ندارند و نگران اموال ملی ایران هستند.
موزهها در تمامی دنیا جزو اموال عمومی هستند و اگر کلکسیونری علاقه مند باشد، میتواند موزه شخصی خود را بنا کند؛ اما هیچگاه یک موزه ملی ـ آن هم با چنین ارزش مادی و معنوی ـ از دولت به عنوان نماینده عموم مردم سلب مالکیت نمیشود و به بخشی از دولت که شخصیت مستقل حقوقی دارد، واگذار نمیشود.
حتی واگذاری این موزه در قالب واگذاری «مدیریت» و «بهرهبرداری» نیز خطری جدی است که نباید اجازه وقوعش را داد و اینکه در سایه پنهان کاری و دروغ چنین واگذاری پیگیری شده، نشان میدهد، باید بیش از پیش نگران میلیارد دلار اموال ملت ایران بود. «تابناک» با توجه به حساسیت موضوع تا اطمینان یافتن از امنیت اموال هنری ملت ایران، پیگیر عملیاتی که علنی شده، خواهد بود.
موزه هنرهای معاصر تهران، یکی از ده موزه برتر هنر معاصر جهان، به واسطه داشتن مخزنی عظیم از آثاری منحصر به فرد و شاهکارهایی از بزرگترین هنرمندان نقاش و مجسمهساز اروپایی و آمریکایی از زمان تأسیس تاکنون همواره نگاه جهانیان را به خود جلب کرده و بسیاری از چهرههای برجسته هنری به تحسین این مجموعه پرداختهاند.
ادوارد لوسی اسمیت، مورخ انگلیسی و منتقد مطرح هنر معاصر جهان درباره آن گفته است: «موزه هنرهای معاصر تهران، یکی از مهمترین و کاملترین مجموعه شاهکارهای هنر تجسمی معاصر جهان را در اختیار دارد. گنجینه این موزه با داشتن آثاری از آغاز دهه ۱۸۷۰ تا پایان دهه ۱۹۸۰ تصویری جامع از رویدادهای مهم پیشرفت و توسعه هنر نقاشی و مجسمهسازی غرب از طلوع امپرسیونیسم تا پیروزی مینیمالیسم ارائه میکند».
بزرگترین، مهمترین و جامعترین مجموعه از هنر غربی در قاره آسیا در سال ۱۳۵۶ خورشیدی (۱۹۷۷ میلادی) در گوشه غربی پارک لاله و در زمینی به مساحت ۲۰۰۰ متر مربع (به جز باغ تندیسها) با تلفیفی از سنت و مدرنیسم بنا شد و در سالهای پس از انقلاب، این مجموعه در قالب یک مؤسسه، جزو زیرمجموعههای معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد تا بدین ترتیب، این نهاد، متولی ارزشمندترین آثار هنری موجود در ایران شود؛ مجموعهای که در ارزیابیهای پیشین ۲.۵ میلیارد دلار ارزشگذاری شده اما اکنون برای آن ارزشی تا چهار برابر این رقم تخمین زده میشود.
در گنجینه هنرمندان مغرب زمینِ این موزه عظیم، آثاری از چهرههایی چون کلود مونه، پل گوگن، پابلو پیکاسو، کامیل پیسارو، ونسان ونگوگ، کیس وان دونگن، ادوارد مونش، مارک شاگال، خوآن میرو، لوئیس والتات، واسیلی کاندینسکی، مارسل دوشان، ژرژ رنو، فرنان لژه، ژرژ براک، رنه ماگریت، سالوادور دالی، ویلم دکونیگ، مارک روتکو، اندی وارهول، هنری مور، مارینو مارینی، آلبرتو جاکومتی، امبرتو بوچینی و… نگهداری میشود.
در گنجینه آثار هنرمندان ایرانی نیز آثار ارزشمندی نگهداری میشود که قدیمیترین آنها، مجموعه شاهنامه شاه طهماسبی با ۱۱۸ برگ است که در سالهای اخیر با تابلو «زن شماره ۳» اثر دکونینگ، معاوضه شد و در کنار این اوراق بینظیر، آثار کمالالملک و شاگردانش مربوط به دوره قاجار، آثاری از محمود فرشچیان، محمد احصایی، جلیل رسولی، ایران درودی، سهراب سپهری، آیدین آغداشلو، علیرضا اسپهبد، هانیبال الخاص، فرامرز پیلارام، صادق تبریزی، پرویز تناولی، حسین زندهرودی، معصومه سیحون و… جزو آثار چشمگیر است.
دیدگاه