دکتر هم دکترای هندی/به راحتی حکم به قطع درختان ندهیم/برنج تراریخته،خوب یا بد؟!
اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا در حالی رئیس پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی کشور از کشت آزمایشی تراریخته ها از سال جاری خبر داد که به گفته وی در دولت های نهم و دهم جلوی کشت محصولات تراریخته گرفته شد. اما هیچ گونه کنترل و ممانعتی در قبال واردات این محصول انجام نشد
اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا با مرور مهمترین اخبار روزنامه های صبح گیلان همراه ما باشید.
دکتر هم دکترای هندی و پاکستانی!
رضا صبوری در ستون بی منظور و صفحه آخر سوال جواب نوشت:
ننه جانم میگه: یه زمانی کشورهایی مثل هند و پاکستان دکتر وارد ایران می شد و بسیاری از اونا بدون این که حتی زبان بلد باشن با فارسی دست و پا شکسته ای ویزیت می کردن و بدون این همه آزمایش های امروزی، اکثر نسخه هایشان شفابخش بود؛ ولی الان مثل نقل و نبات دکتر ریخته، بطوری که تا چشم کار می کنه دکتره و تا چشم کار نمی کنه دکتر! از صدقه سری ویروس هایی مثل آنفولانزای A وB نون دکترای دم و دستی توی روغنه و به لطف انواع و اقسام سرطان های نوظهور و مریضی های نوبرانه که برخی از آنها حاصل سفرهای خارجی پولدارای عزیزه، جیب دکترای ویژه ورم کرد! البته پارازیت های ارسالی روی مخ مردم که هنوز منبع ارسالی اون مشخص نشده و پارگی لایه اوزون که هنوز کسی موفق به رفو کردن اون نشده بی تاثیر نیست.
به هر حال خواستیم بگیم که عوامل بیماری زا، دکترها و خاک سه ضلع مثلثی را تشکیل می دن، عین سه گانه سینمایی «ستاره های» فریدون جیرانی.
لابد می خواین بدونین خاک کجای این معادله است؟ مگه نشنیدین که خطای دکترا رو خاک می پوشونه؟ مثلا اگه در جراحی قلب به جای رگ معیوب، رگ بغلی ناکار بشه، کی به کیه؟ یا اگه وسایل جراحی مثل پنس و قیچی توی شکم بیمار جا بمونه چی؟ هزینه اش هم تنها یک «متاسفم» ناقابله.
تازه اگه بیمار زنده موند ممکنه پول وسایل جامونده توی شکمش رو حتی ازش بگیرن!… باور نمی کنین بفرمایین امتحان کنین!
دکتری داریم ما در شهر خود/ که بود بس حاذق و وارد به کار
بی گمان هرکس رود در نزد او/ یا بمیرد با نماید انتحار
بی احتیاطی پزشک و …
اکبر محبوبی فر در ستون چند لحظه زندگی نوشت:
جوانی می گفت: آدمی بر اساس تفکر و تخیل خود زندگیش را می سازد اما گاهی اتفاقاتی در زندگی رخ میدهد که دیگران در آن نقش دارند و نمی شود هم به سادگی از کنار آنها گذر کرد، مثل راننده بی احتیاطی که مسیر زندگی مرا تغییر داد و چند ماه است که دستم وبال گردن است و تحت معالجه پزشک قرار دارم و از کار و زندگی افتاده ام.
گفتم: این مسایل قوانین خاص خودش را دارد، چرا شکایت نکردی؟ گفت: حکایت از این قرار است که عصر یک روز بارانی نزدیک و به شانه خاکی در جاده موتور می راندم، هر روز از آن مسیر به محل کار می رفتم، اما راست می گویند حادثه خبر نمی کند، چون گرفتار یک اتفاق ناگهانی شدم و در یک چشم بر هم زدن از پا در آمدم؛ اتومبیلی که از روبرو می آمد به خاطر لغزندگی جاده کنترلش را از دست داد و بعد از یک حرکت به سمت چپ و راست راننده موفق به مهار اتومبیل نشد و من تا به خودم آمدم اتومبیل به من برخورد کرد و دیگر نفهمیدم چه شد؟!
وقتی به هوش آمدم خودم را در بیمارستان و بخش اورژانس دیدم و ممنون از اتومبیل های گذری که مرا به بیمارستان رسانده بودند اما مسئله قابل تامل این است که راننده ای که با اتومبیل به من کوبید و قصد گریز از صحنه را داشت یک پزشک است، بازتاب این حادثه بر زندگی من سایه افکنده و حالا بیمار و بیکار هستم و آقای دکتر هیچگاه این مشکلات را ندید و نمی بیند گفتم: هرگز دوست ندارم که بگویم این نیز چند لحظه از زندگیست.
گیلان امروز :به راحتی حکم به قطع درختان ندهیم
محمد کاظم شکوهی راد در سرمقاله گیلان امروز نوشت:مدیرکل راه و شهرسازی درخواست قطع درختان کهنسال جاده رشت – فومن را کرده است. استدلال این مسئول استانی این است که این درختان – با تاکید بر کهنسال بودن آنها – بعضا ممکن است امنیت اتومبیلهای در حال گذر از جاده را به خطر بیندازند و بههنگام باد و طوفان و نزول برف بر اثر واژگونی به اتومبیلها و عابرین برخورد کنند، این نظر که امنیت عابران و اتومبیلهای در حال گذر از جاده بسیار اهمیت دارد، و اینکه توجه به این امنیت مورد توجه مسئولی قرار گیرد جای تشکر دارد اما به خاطر بیاوریم که همین درختان در مدخل ورودی فومن چه زیبایی و منظری دلکش در پیش چشم دیدارکنندگان از این منطقه قرار میدهند آنگاه باید بپذیریم که نباید به این سادگی مساله قطع این درختان را مطرح کنیم این درختان بیش از ۵۰ سال عمر دارند و یکی از شهرداران خوشذوق و کاردان فومن در زمان تصدی شهرداری فومن اقدام به کاشت درختان چنار در مدخل شهر فومن تا چند کیلومتر خروجی آن کرده است که این اقدام بسیار ارزشمند بارها برای شهرداران دیگر مثال زده شده که کاش شهرداران ما در شهرهای کوچک و بزرگ از این سنت پیروی میکردند و با کمترین هزینه چنین جلوهگاه زیبایی از درخت در ورودی شهرهای خود ایجاد میکردند که متاسفانه علیرغم انتظارات بحق در این مورد بنده شهرداری را نمیشناسم که در استان اقدام به تکرار این تجربه کرده باشد و از دوران خدمت خود یادگاری چنین سبز و دلکش به جا گذاشته باشد.
اما پیشنهاد اینکه این درختان به دلیل کهنسال بودن و احتمال فروافتادن باید قطع شوند، از نظر نگارنده بسیار تاملبرانگیز است آیا راهحل دیگری برای ابقاء و مقاومکردن این درختان وجود ندارد. بنده به چشم خود در همین کشورهای جهان سومی اطراف کشور خودمان دیدهام که برای حفظ حتا یک درخت یک پروژه ساختمانی بزرگ را عوض کرده و به نحوی اجرا کردهاند که درخت قطع نشود. بنابراینجا دارد مسئولین محترم منابع طبیعی، محیط زیست و به ویژه استانداری برای حفظ این زیبایی و درختان کهنسال جاده فومن به رشت به طور جدی کار کارشناسی انجام داده و اقدام کنند. تا ضمن تضمین امنیت مردم و عابرین این درختان نیز حفظ شوند و در هر حال به جای حل مشکل صورت مساله را پاک نکنیم و به راحتی تن به چنین پیشنهادی که بسیار عجولانه و بدون توجه به ارزش حفظ محیط زیست و درختان مطرح شده، ندهیم.
خزر:برنج تراریخته، خوب یا بد؟!
در حالی رئیس پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی کشور از کشت آزمایشی تراریخته ها از سال جاری خبر داد که به گفته وی در دولت های نهم و دهم جلوی کشت محصولات تراریخته گرفته شد. اما هیچ گونه کنترل و ممانعتی در قبال واردات این محصول انجام نشد و سالانه بیش از ۳ تا ۵ میلیارد دلار ذرت، سویا و برخی دیگر از اقلام کشاورزی تراریخته به کشور وارد شد.
بنابراین با وجود ممنوع شدن کشت این نوع محصولات دستکاری شده اجازه ورود آنها صادر می شده است!
با توجه به چنین واقعیتی است که پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی تصمیم گرفت تا به منظور رفع هرگونه نگرانی، مجوز کشت برنج تراریخته را که چند سال پیش دریافت شده بود، بار دیگر و به صورت داوطلبانه اخذ کند تا بدین ترتیب به ایجاد اطمینان خاطر بیشتر در دستگاهها و مردم کمک شود. محصولاتی که مخالفان آن را نوعی عدم اجرای ایمنی زیستی محصولات کشاورزی می دانند اما موافقان، محصولات تراریخته را در جهت دستیابی به تکنولوژی روز جهان دانسته و چنین روشی را راه حلی برای به صرفه شدن کشاورزی، و ارائه محصولاتی با کیفیت تر و بیشتر ارزیابی می کنند.
نسیم:بازار ماهی فروشان انزلی اندر خم یک کوچه
فروش ماهی در بازار سنتی انزلی یا در مغازههای قدیمی انجام میشود یا روی زمین و یا روی تختهای دستفروشان که در هر حال، هیچ کدام از این روشها مناسب عرضه ماهیان تازه صید شده نیست.
زندگی در شهری که تکیه داده به گستره آبی دریای کاسپین، با موج و ماهی پیوند خورده است. ابتدای پل انزلی که توقف کنی، حتما ماهی فروشانی را میبینی که زیر پل در کنار شنبه بازار «روگا» به فروش ماهی مشغولند. فروش ماهی در این بازار سنتی، یا در مغازههای قدیمی که کنار هم ردیف شدهاند انجام میشود و یا دستفروشان انواع ماهی را روی تختهای چوبی وگاه روی زمین برای فروش عرضه میکنند. بعضی با صدای بلند عابران را به خرید فرا میخوانند و بعضی با مهارت بسیار، ماهی فروخته شده را برای مشتری خرد میکنند. در این بازار سنتی که بخشی از شنبه بازار انزلی است مردم شهر و گردشگران در رفت و آمدند و زندگی جریان دارد اما عرضه نامناسب ماهی بدین ترتیب، توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند.
دیدگاه