سفرهای کروبی به شمال،کاشان،قم و کرج و دیدارهای موسوی در ایام حصر
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،مهدی کروبی همکاری کاملی با مأموران امنیتی داشت و بیشتر دوست داشت در منزل قیطریه تنها باشد و حتی تمایلی به حضور همسرش فاطمه کروبی در منزل نداشت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا ،شامگاه ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، هنوز خیابانهای مرکزی شهر تهران در التهاببیانیه اغتشاشآفرین میرحسین موسوی و مهدی کروبی است که مأموران امنیتی به منزل موسوی در خیابان پاستور و منزل مهدی کروبی در شمال تهران، آنها را در حلقه محافظت خود قراردادند. یک روزبعد به تیم محافظان موسوی و کروبی ابلاغ میشود که مسؤولیت حفاظت را به مأموران امنیتی بسپارند.
در همین روز موسوی و کروبی در دو بیانیه جداگانه، بهشدت به آنچه سرکوبی راهپیمایی ۲۵ بهمنم یخواندند، اعتراض کردند. همزمان شورای عالی امنیت ملی به ریاست محمود احمدینژاد و با حضورحسن روحانی بهاتفاق آرا تصویب میکنند که سران فتنه در منازلشان در حصر باشند و ارتباطات سیاسی آنها قطع گردد.
رمز عبور در ادامه نوشت:چند روز بعد یک مقام قضایی که معاون دادستان تهران بود، به منزل موسوی مراجعه میکند و حکم قانونی مبنی بر حصر را به او ابلاغ میکند؛ همزمان این ابلاغ برای کروبی نیز اتفاق میافتد. این مقام قضایی به آنها گفته بود که از وسایل ارتباطی مانند ماهواره، اینترنت و… نمیتوانند استفاده کنند.
مأموران امنیتی که منزل میرحسین موسوی را بازرسی میکنند، با دهها دستگاه گوشی همراه، تلفنماهوارهای ثریا، سیمکارتهای ویژه و لپتاپ مواجه میشوند، با آنکه قرار بود میرحسین موسوی به دستگاههای ارتباطی دسترسی نداشته باشد، او یک رادیو برای خود نگه میدارد و درحالیکه مأموران امنیتی اطلاع داشتند که او رادیو در اختیار دارد، از این مسئله میگذرند. این رادیو پیشرفته، موجب میشد که موسوی بتواند هر شب به رسانههای خارجی دسترسی داشته باشد و از اخبار وتحلیلهای بیبیسی و صدای امریکا بهرهمند گردد.
سرویسهای اطلاعاتی دشمن بلافاصله پس از حصر خبر از دستگیری موسوی و کروبی و انتقال آنهابه زندان حشمتیه دادند و میخواستند هزینه بازداشت سران فتنه را بهپای نظام بنویسند اما چند روزبعد خود سایتهای رسمی کروبی و موسوی که در فرانسه اداره میشدند، اعتراف کردند که موسوی و کروبی در منازل مجللشان هستند.
همچنین به موسوی و کروبی ابلاغ شد که نزدیکان آنها اگر تمایل داشته باشند، میتوانند با آنها ملاقات کنند. همسر کروبی با تمایل خودش نزد مهدی کروبی میماند و دختران موسوی در همان هفته به دیدار موسوی و رهنورد میروند.
دیدارها و سفرها
روزها بر موسوی و کروبی در منازل مجلل و بزرگشان میگذشت. کروبی روزهای خوشتری داشت، دوستان قدیمیاش هر ازگاهی به او سر میزدند و گعده میکردند. آنها بهکروبی میگفتند که کوتاه بیاید و غائله را تمام کند. شیخ قدرت علیخانی همبارها درخواست دیدار کروبی را داشت اما مأموران اطلاعاتی دیدار باکروبی را منوط به موافقت کتبی مهدی کروبی کرده بودند، چراکهمیخواستند از اتهام “توابسازی “دوری کنند، مهدی کروبی هم باملاقات شیخ قدرت علیخانی موافقت نکرده بود.
اتهام “توابسازی” پس از دیدار یکمقام میانی امنیتی با مهدی کروبی دربرخی رسانههای غربی مطرحشدهبود. این مقام امنیتی میگوید که پساز دیدار با کروبی تعجب کردم که شخصی با این درجه افکار و رفتار، چگونه سالها در جمهوریاسلامی صاحبمقامات ارشد مانند ریاست مجلس بوده است.
عدم انسجام فکری و تحلیلی مهدی کروبی و مباحث پراکنده وی در مسائل مختلف موجب شد که اظهارات مهدی کروبی شبیه داستان حسینکرد شبستری شود. کروبی در این دیدار انتقادات بسیارتند و شدید به مواضع هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی داشت و به قول خودش از نامردیها ونامهربانیهای هاشمی و خاتمی به خود از سالهای ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون بهویژه در سالهای ماقبل حصر سخن میگفت.
کروبی مرتباً به استخر انقلاب میرفت، بهگونهای که در برخی هفتهها تا سه نوبت استخر برای حضوراو قرق میشد. مأموران امنیتی کروبی را برای سفر به هر نقطه از ایران آزاد گذاشته بودند. کاشان،قم، کرج، چند سفر شمال تنها بخشی از سفرهای مهدی کروبی و محافظانش بود. او در قم به منزل خواهر مرحومش رفت و یکی از افراد فامیل کروبی به محافظان گفته بود که این برای اولین بار پس ازانقلاب است که مهدی کروبی به منزل آنها میرود.
بعضی سفرها البته برای کروبی تلخ میشد، هرجایی که مردم عادی او را میدیدند، با کنایه و گاهی”مرگ بر سران فتنه” از او پذیرایی میکردند، مانند ماجرایی که در رستورانی در کرج رخ داد و نزدیک بودبه جاهای باریک کشیده شود.
مهدی کروبی همکاری کاملی با مأموران امنیتی داشت و بیشتر دوست داشت در منزل قیطریه تنهاباشد و حتی تمایلی به حضور همسرش فاطمه کروبی در منزل نداشت .با وجود اصرار خانواده و عدممنع مأموران امنیتی برای حضور در منزل جماران، نزدیک یک سال طول کشید تا مهدی کروبی سرانجامتحتفشار خانواده و عوامل سیاسی بیرونی رضایتش را برای انتقال به منزل جماران اعلام کند.
در سوی دیگر اما میرحسین موسوی از ابتدای حصر تاکنون بیشتر وقتش را به نقاشی، مطالعه و گوشدادن به رادیوهای خارجی میگذراند. او در پاسخ به این مسئله که آزاد است که به هر نقطه از ایرانکه بخواهد سفر کند، اظهار داشت که ذاتاً گوشهگیر است و تمایلی به سفر ندارد و حتی در سالهای قبل از حصر نیز این رویه را داشته و تعداد سفرهایش بسیار معدود بوده است؛ بااینحال یکبار موسوی در عید نوروز به همراه دخترانش به ویلای یکی از آشنایانش در شمال کشور سفرکرده بود.
موسوی تردد با ماشینهای عادی در شهر برای حضور در منزل اقوام و آشنایان را نمیپذیرفت چرا کهمیدانست اینگونه تردد موجب میشود تا افسانهسراییهایی که پیرامون سختگیریها در حصر وجود دارد، نقش بر آب شود.
هماکنون نیز میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم به تلویزیون و روزنامهها دسترسی دارند.
تمهیدات خاص
یکی از جالبترین موارد که در دوره حصر میرحسین موسوی پیشآمده بود، جدال برای خرید نان تازه وانجام کارهای روزمره مانند مراجعه به بانک و … بود ؛ موسوی از محافظان میخواست که هر سهوعده برای او نان تازه تهیه کنند که این مسئله با مخالفت آنها روبهرو شد و به او گفته شد کهمیتواند خود شخصاً به نانوایی مراجعه کند.
موسوی پس از آنکه به او گفته شدخریدهای روزمرهاش مانند خرید نان راباید خود یا همسرش انجام دهد ومحافظان از انجام کارهای شخصیاین خانواده معذورند، چند روزیاعتصاب کرد و سپس مجبور شد کهبپذیرد یکی از نزدیکانش خریدهای منزل را انجام دهد؛ یا حضور زهرارهنورد در بانک برای دریافت حقوقشکه تصاویرش در رسانهها منتشر شد.
میرحسن حبیبی موسوی، شوهرخواهر میرحسین موسوی کهبهصورت مرتب با او دیدار دارد،دراینباره میگوید: آنها همچنان در خانه خودشان در حصر هستند ومایحتاجشان را هم خود ما تأمین میکنیم. خورد و خوراک، هیچچیزیاز طرف زندانبانان تأمین نمیشود وهمه را خانواده تأمین میکند.
مأموران امنیتی از همان روز اولهرگونه رفتوآمد به منزل نزدیکان ودیدار با اقوام و آشنایان را بدون ارتباطات سیاسی بلامانع دانسته بودند؛ در این رابطه زهرا رهنورد بارها به دیدار پدر و مادرش رفت اما موسوی بیشتر مواقع تمایلی به همراهی رهنورد نداشت. همچنین بارهاموسوی بر سر مزار پدرش در بهشتزهرا(س) رفت بدون آنکه محدودیت خاصی داشته باشد. دیدار وتماس تلفنی دختران موسوی با منزل خیابان پاستور هم در چهار سال گذشته بهصورت دائم برقرار بودهاما این دیدارها و تماسها دو ضابطه مهم داشته است، یکی اینکه پیامهای سیاسی نباید رد وبدلشود، کما اینکه روز هفتم دیماه ۱۳۹۳ موسوی روند بیانیه دادنش را بهواسطه یکی از دخترانش از سرگرفته است؛ پیشازاین هم موسوی بهواسطه دخترانش انتخابات مجلس نهم را تحریم کرده بود، ثانیاباید این دیدارها با درخواست موسوی باشد، همچنان که موسوی در برخی مواقع تمایلی به دیدار یکی از دخترانش نداشت. این دختر موسوی ارتباط گستردهای با اردشیر امیر ارجمند، بهاصطلاح مشاورحقوقی میرحسین موسوی که وابسته به سرویس اطلاعاتی فرانسه و برادر یکی از عناصر اطلاعاتیسازمان منافقین است، داشت، البته دلایل دیگری ازجمله برخی روابط خانوادگی و … نیز در این عدم تمایل مؤثر بود.
یکی دیگر از موارد خاص، مراقبت کامل پزشکی از موسوی و کروبی در دوران حصر است، بهگونهای کهدر این چند گوشبهزنگ مرتب در حال کنترلهای پزشکی و سلامت و چکاپ شدن بودهاند و به گفتهیکی از آنها، در سالهای قبل از حصر آنها از چنین امکانات پزشکی استفاده نکرده بودند.
هر پزشک معتمد خانواده آنها در هر زمانی که اراده میکرد، میتوانست به معاینه و طبابت موسوی وکروبی بپردازد و در این سالها چند بار عملهای موضعی پزشکی توسط متخصصترین پزشکان رویموسوی و کروبی صورت گرفته است./
دیدگاه