این روزها دیگر فرزندان نان آور و عصای پیری نیستند | در ادبیات توسعه بین فقر و فرزندآوری ارتباط وجود دارد
از آدمهای معمولی که در گعده های مختلف از تاکسی تا مهمانی دور هم مینشینند و بحث می کنند و سخنانشان غیرعلمی و بدون سند و مدرک است، چندان انتظاری وجود ندارد، اما وقتی یک نماینده مجلس به عنوان تصمیم گیرنده قوانین کشور، صحبت می کند، انتظار می رود برخی مستندات و پژوهش های دقیق را برای سخنان خود به عنوان سند و مدرک ارائه کند. نماینده محترم از کجا به این نتیجه رسیده که مشکل فرزندآوری اقتصادی است یا خیر؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از فرارو، علی یزدیخواه نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس اخیرا در اظهاراتی ضمن اشاره به کاهش تعداد فرزندان خانوادهها گفته است: «برخلاف برخی صاحبنظران که مسئله کاهش جمعیت را صرفاً اقتصادی میدانند، به اعتقاد بنده بیشتر یک مسئله فرهنگی است. شاید مرفهترین خانوادهها به لحاظ اقتصادی در شمال تهران هستند اما بیشترین نرخ طلاق و به طبع کاهش نرخ موالید را در آنجا شاهد هستیم.»
با توجه به روند میانسالی و سپس کهنسالی نسل پرجمعیت دهه شصت و خطر بسته شدن پنجره جمعیتی در ایران، مدت هاست که تلاشهای مختلفی برای افزایش جمعیت کشور از سوی دولتهای مختلف انجام شده است. اما این تلاشها اغلب، به شیوهای که انتظار میرفت اثرگذار نبوده است.
کارشناسان همواره برای شکست پروژههای افزایش جمعیت، مولفههایی مشخص را مدنظر قرار میدهند که از مسائل احتماعی تا اقتصادی گسترده است. اکنون با توجه به سخنان نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و تاکید او بر مسائل فرهنگی و ارجحیت این مسائل بر مشکلات اقتصادی، مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه چمران اهواز در گفتگو با فرارو به بررسی این موضوع پرداخته است:
چرا ادعای عضو کمسیون فرهنگی مجلس از واقعیت فاصله دارد؟
مرتضی افقه گفت: «از آدمهای معمولی که در گعدههای مختلف از تاکسی تا مهمانی دور هم مینشینند و بحث میکنند و سخنانشان غیرعلمی و بدون سند و مدرک است، چندان انتظاری وجود ندارد، اما وقتی یک نماینده مجلس به عنوان تصمیم گیرنده قوانین کشور، صحبت میکند، انتظار میرود برخی مستندات و پژوهشهای دقیق را برای سخنان خود به عنوان سند و مدرک ارائه کند. نماینده محترم از کجا به این نتیجه رسیده که مشکل فرزندآوری اقتصادی است یا خیر؟ آیا به جز این است که از حدس و گمان استفاده کرده؟ حدس و گمان شخصی که نظر او بر بودجه کشور و به طور مستقیم بر زندگی مردم تاثیرگذار است، باید بسیار دقیق باشد. هیچ شاهدی دال بر سخنان ایشان نداریم. اتفاقا شواهد دال بر نقطه مقابل نظرات این نماینده است.»
وی افزود: «اگر به طور ذهنی، روند گسترش فقر، نابرابری، کاهش تولید ملی و امثالهم را با میزان فرزندآوری مرتبط کنیم، یک همبستگی را میتوان بین این موارد یافت. در مبانی و مباحث توسعه جمعیت، روی اقتصاد و تاثیر آن برای فرزندآوری، مطالعات علمی گستردهای انجام شده است. به نظر میرسد برخی اظهارنظرها بیش از آن که مبنای علمی داشته باشد، بر مبنای ایدئولوژی یا عقاید حزبی بیان میشود.»
چرا جوامع پیش از این ترسی از افزایش فرزندان نداشتند و اکنون با احتیاط عمل میکنند؟
این اقتصاددان در ادامه گفت: «رابطهای مشخص در ادبیات توسعه، بین فقر و تعداد فرزندان وجود دارد. برای مثال مناطق فقیرنشین تعداد فرزندان بیشتری دارند. اما این برای ایران صدق نمیکند. بلکه برای کشورهایی صادق است که هنوز در مرحله کشاورزی قرار دارند. به ۳ یا ۴ دلیل، تقاضا برای فرزند در آن خانوادهها بالاست: ۱. آنها به فرزند به عنوان نیروی کار نگاه میکنند چون زندگی معیشتی دارند. آنها کشاورزی مدرن ندارند که نیروی کار را از بازار استخدام کنند. آنها معمولا فرزندآوری میکنند تا فرزندان در مزارع کمک دست باشند. ۲. هزینه/ فرصت نگهداری از فرزند برای آن مناطق صفر است چرا که نه امکان شغل و نه امکان تحصیل برای خانمها فراهم است. درواقع اگر فرزندآوری داشته باشند، چیزی از دست نمیدهد. ۳. با توجه به پایین بودن سطح امکانات بهداشتی و با توجه به این که تعدادی از فرزندان از دست میروند، بنابراین امکان این که هر چند فرزند یکبار، کودکانی به دلیل فقر بهداشتی از بین بروند وجود دارند. پس فرزند آوری با تعداد بالا را یک راه حل میبینند. ۴. نکته آخر در این جوامع این است که به فرزند به عنوان عصای پیری و اسباب دست دوران پیری و کهولت در غیاب سیستم تامین اجتماعی نگاه میکنند.»
وی افزود: «این دلایلی که گفتم و بسیار ابتدایی و بدیهی است همگی به جوامعی ربط دارد که در دوره کشاورزی قرار دارند، اما در ایران که عمده مردم ساکن شهرها شدهاند و بخش کشاورزی فقط زیر ۱۷درصد از شاغلان کشور را شامل میشود و بهداشت و درمان نیز مرگ و میر کودکان را کاهش داده و تامین اجتماعی هم داریم، میتوان گفت شاید کاهش فرزندآوری در طبقه مرفه به خاطر مسائل فرهنگی باشد اما در طبقههای متوسط و فقیر به خاطر هزینههای فرزندآوری است. اکنون دیگر نه تنها فرزندآوری با هدف توسعه کشاورزی و عصای دست بودن و امثالهم نیست، بلکه کاملا مسائل اقتصادی فرزندآوری بر دوش والدین خواهد بود. افزایش تعداد فرزندان هزینه مادی دارد و اگر خانوار نتواند از پس هزینههای فرزند خود بربیاید باید با مشکلات جانبی فقر در فرزندپروری، از جمله اعتیاد، بزهکاری و امثالهم فرزند خود رو به رو شود.»
دیدگاه