عباسی: روحانی به تست موشک هم اعتراض داشت و آمریکا را “کدخدا” میدانست
عباسی با مقایسه رویکرد خاتمی و روحانی در صنعت هستهای گفت: «تفکر آقای خاتمی با روحانی متفاوت بود؛ خاتمی دنبال اقتدار بود، از مهندس آقازاده حمایت کرد و صنعت هستهای رشد کرد. اما روحانی گفت “زندگی کنیم”، یعنی پیشرفت را متوقف کنیم.»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی در گفتگو با SNNTV ضمن دفاع از توسعه صنعت هستهای صلحآمیز در ایران، به اهمیت این فناوری در تأمین انرژی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی اشاره کرد.
فریدون عباسی با اشاره به استفاده گسترده کشورهای دارای منابع انرژی از فناوری هستهای اظهار داشت: «اگر روسیه و کشورهای غربی که هم گاز دارند و هم نفت، از انرژی هستهای بهره میبرند، چرا ایران نباید داشته باشد؟ کشورهای پیشرفته بخشی از برق خود را از نیروگاههای هستهای تأمین میکنند.»
وی همچنین به سرمایهگذاری امارات در صنعت هستهای اشاره کرد و گفت: «امارات با وجود منابع عظیم نفت و گاز، چهار راکتور هستهای ۱۴۰۰ مگاواتی ساخته است. این نشاندهنده ضرورت تنوع در سبد انرژی کشورهاست.»
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی تأکید کرد که ایران از پیش از انقلاب اسلامی به دنبال توسعه نیروگاههای هستهای بوده و در این زمینه با فرانسه و آلمان نیز قراردادهایی داشته است. وی تصریح کرد: «این یک مسیر عقلانی و راهبردی بوده که از دهههای گذشته دنبال شده است.»
فریدون عباسی دوانی، اظهار داشت که برنامهریزی جدی ایران برای تأمین برق از سال ۵۳ و همزمان با افزایش قیمت نفت آغاز شد.
وی با اشاره به اقدامات پیش از انقلاب گفت: «در همان زمان، برای ساخت سدها و توسعه تولید برق برنامههایی وجود داشت که پس از انقلاب نیز ادامه یافت. در حوزه هستهای نیز، آمریکا حتی در دوران شاه با پیشرفت ایران مشکل داشت و اجازه نمیداد متخصصان ایرانی در نصب تجهیزات رآکتورها مشارکت کنند تا دانش فنی را کسب نکنند.»
عباسی یکی از مهمترین اختلافات ایران و آمریکا در آن دوره را بازیافت سوخت هستهای عنوان کرد و گفت: «بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸، وزارت خارجه رژیم گذشته چهار سال با آمریکا مذاکره کرد تا حق بازیافت سوخت از ایران سلب نشود.»
وی تأکید کرد که برنامه جامع هستهای ایران از پیش از انقلاب وجود داشته و مسیر آن پس از انقلاب اسلامی با تأکید بر رشد جمعیت، تولید داخلی، رفاه عمومی و توسعه صنعتی با قدرت بیشتری دنبال شده است.
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی تأکید کرد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشورهای غربی تمامی همکاریهای هستهای با ایران را متوقف کردند.
وی اظهار داشت: «مسئله اینجاست که حتی یک گرم اورانیوم غنیشده به ایران داده نشد و از همان روز اول، تحریمهای فناوری هستهای علیه کشور آغاز شد.»
عباسی افزود که غرب حتی فروش تجهیزات ساده صنعتی مانند پمپ خلا و اتصالات را متوقف کرد و راکتورهای نیمهکاره را رها کرد و از ایران خارج شد.
وی این اقدامات را بخشی از تلاشهای کشورهای خارجی برای انکار نیاز ایران به انرژی هستهای دانست و گفت: «از همان ابتدا، آنها میخواستند مسیر توسعه هستهای ایران را متوقف کنند.»
عباسی در ادامه تصریح کرد: «جنگ، تحریم، کودتای رسانهای و نظامی، همه این ابزارها علیه انقلاب اسلامی بهکار گرفته شد، اما در نهایت موفق نشدند.»
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی درباره فشارهای بینالمللی بر برنامه هستهای ایران اظهار داشت که این فشارها پس از مشاهده حمایت گسترده مردم از نظام تشدید شد.
وی با اشاره به اهمیت تاریخی دوم خرداد گفت: «این روز برای ما مهم است، زیرا با مشارکت گسترده مردم، کشور از نظر سیاسی تثبیت شد. رأی مردم به یک روحانی نشان داد که روحانیت همچنان در جامعه اعتبار دارد.»
عباسی همچنین به سوم خرداد اشاره کرد و آن را روز تثبیت سرزمینی دانست. وی گفت: «در این روز، ایران خاک خود را حفظ کرد و جهان دریافت که با زور نمیتوان در برابر ایران ایستاد.»
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه پس از دوم خرداد ۱۳۷۶، دشمنان تصمیم گرفتند سرمایه اجتماعی مردم را هدف قرار دهند، افزود: «این روند در حوزه هستهای نیز ادامه پیدا کرد و با کمک برخی عوامل داخلی، فشارهای بیشتری بر ایران وارد شد.»
فریدون عباسی دوانی اظهار داشت که رژیم صهیونیستی نقش اجرایی در عملیاتهای خرابکاری علیه ایران داشته اما تصمیمگیر اصلی، سرویسهای اطلاعاتی غربی بودهاند.
وی با اشاره به ساختار جاسوسی رژیم صهیونیستی گفت: «این رژیم پادوی عملکننده است، اما پادوی ضعیفی نیست، چرا که افرادی در اختیار دارد که از همین منطقه ما بودهاند و این ترکیب انسانی قدرت نفوذ و جاسوسی بالایی به آنها داده است.»
عباسی در ادامه افزود: «آمریکاییها نیز از ملیتهای مختلف برای عملیات اطلاعاتی استفاده میکنند و حتی در دستگاههای امنیتی خود، کلاس آموزش زبان فارسی دارند، اما باید دانست که تصمیمگیر اصلی آنها نیستند.»
وی تصریح کرد که پشت بسیاری از ترورها و خرابکاریها در ایران، سرویسهای امنیتی انگلیس، آمریکا و سایر کشورهای غربی قرار دارند و این اقدامات با برنامهریزی گسترده و حمایتهای اطلاعاتی دقیق اجرا شدهاند.
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی اظهار داشت که برخلاف برخی شایعات، هیچ مخالفتی با اصل غنیسازی هستهای در دولت و مجلس سال ۱۳۶۸ وجود نداشت.
وی با اشاره به دیدگاه مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در خصوص برنامه هستهای ایران گفت: «در سال ۶۸، از طریق واسطهای از آقای هاشمی درباره آینده برنامه هستهای کشور سؤال کردم. پاسخ او روشن بود: “ادامه بدهید؛ ما از کار شما حمایت میکنیم.” حتی تأکید داشت که برای حفظ محرمانگی و مقابله با جاسوسی نیز تدابیری اندیشیده خواهد شد.»
عباسی افزود: «آقای هاشمی تأکید داشت که سازمان انرژی اتمی یک سرمایهگذاری از پیش از انقلاب است و باید همان مسیر را ادامه دهد.»
وی خاطرنشان کرد که در آن دوران، دستور توسعه زیرساخت علمی کشور صادر شد و مأموریت داده شد که آموزش فناوری هستهای در دانشگاهها و مراکز علمی آغاز شود.
عباسی اظهار داشت که در سال ۷۶، انتخاب مهندس آقازاده به ریاست سازمان انرژی اتمی، تحولی اساسی در مسیر توسعه این صنعت ایجاد کرد.
وی با اشاره به واکنشهای اولیه به این انتصاب گفت: «همه تعجب کردند؛ میگفتند او از نفت آمده و هستهای بلد نیست، اما آقازاده مدیریت را بلد بود و توانست تجربه بینالمللی خود را در خدمت صنعت هستهای قرار دهد.»
عباسی افزود: «آقازاده اوپک را میشناخت، سیستمهای خرید تخصصی را میفهمید و صنعت را به خوبی درک میکرد. او با ورود بخش خصوصی به صنعت هستهای، زمینه توسعه این بخش را فراهم کرد.»
وی تأکید کرد که در آن دوران، جذب نیروی جوان و استفاده از ظرفیتهای دانشگاهی در اولویت قرار گرفت و نیاز به اعزام دانشجویان دکتری به خارج از کشور کاهش یافت، زیرا در دهه ۷۰، دانشگاههای ایران قدرت علمی بیشتری پیدا کرده بودند.
عباسی اظهار داشت: «امروز کسی حال آقازاده را نمیپرسد، در حالی که یکی از بزرگترین خدمات را به کشور کرده است.»
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی درباره فشارهای خارجی بر برنامه هستهای ایران اظهار داشت که دشمن پس از مشاهده پیشرفتهای ایران علیرغم تحریمهای گسترده، تصمیم گرفت با روشهای دقیقتر و اطلاعات امنیتی علیه این برنامه اقدام کند.
وی گفت: «دشمن اطلاعات لازم را هم از سرویسهای امنیتی خود به دست میآورد و هم از خریدهای علمی ایران، و بر این اساس، فشارهای خود را تشدید کرد.»
عباسی به دوران مذاکرات ایران و اروپا بین سالهای ۸۲ تا ۸۴ اشاره کرد و افزود: «در آن سالها، تیم مذاکرهکننده ایران به سرپرستی آقای روحانی مشغول مذاکرات با اروپا بود، اما همان زمان نخستین اشتباه راهبردی رخ داد و هزینههای آن هنوز هم بر ایران تحمیل میشود.»
وی همچنین به نقش جریانهای داخلی در این روند اشاره کرد و تصریح کرد: «جریان سازش از همان ابتدای انقلاب فعال بود و همچنان نیز حضور دارد.»
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی، تصریح کرد که پس از پایان دولت دهم، حاضر به همکاری با حسن روحانی نشد، زیرا دیدگاه او را در مذاکرات هستهای بین سالهای ۸۲ تا ۸۴ “تست” کرده بود.
عباسی گفت: «میدانستم دیدگاه روحانی چیست و چگونه با هر فشار غربی عقبنشینی میکند.»
وی افزود: «او غنیسازی را تعطیل کرد، پروژه ایران۱۴۰ را متوقف کرد، و حتی به تست موشکی اعتراض داشت!»
عباسی تصریح کرد که روحانی آمریکا را “کدخدا” میدانست و در برابر فشارهای خارجی تصمیم به تعلیق فعالیتهای هستهای ایران گرفت، که بهگفته وی، هزینههای سنگینی برای کشور داشت.
وی همچنین به حضور مخفیانه جک استرا در ایران اشاره کرد و گفت: «او را یواشکی آوردند، اصفهان و شیراز را نشانش دادند، و سپس او به اروپا رفت و قطعنامه علیه ایران را نوشت.»
عباسی تأکید کرد که تمام این اتفاقات در دورهای رخ داد که روحانی مدعی بود “بار پرونده هستهای ایران را بر دوش دارد”.
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی، اظهار داشت که بین سالهای ۸۲ تا ۸۴، حسن روحانی مسئول مذاکرات هستهای ایران با اروپا بود، اما این مذاکرات به صدور ۷ قطعنامه در شورای حکام علیه ایران منجر شد.
وی افزود: «روحانی با سه کشور اروپایی مذاکره میکرد، اما همانها شبانه متن قطعنامهها را آماده و تصویب کردند.»
عباسی همچنین به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت اشاره کرد و گفت: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که قادر به حل پرونده ایران نیست و آن را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد. اولین قطعنامه شورای امنیت زمانی صادر شد که دولت احمدینژاد تازه کار خود را آغاز کرده بود و حتی از ابعاد ماجرا بیاطلاع بود.»
وی با اشاره به گزارش آژانس در سال ۲۰۱۱ تأکید کرد که در آن گزارش، آژانس اعلام کرد مشکلات با ایران مربوط به قبل از سال ۲۰۰۳ بوده است.
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی تصریح کرد که ترور دانشمندان ایرانی نیز در همین دوره شدت گرفت و در سال ۱۳۹۲، دولت روحانی معاهده خلع سلاح را پذیرفت، اقدامی که به گفته او به معنای پذیرش ادعای وجود برنامه نظامی در ایران بود.
وی در پایان اظهار داشت: «این تصمیمگیری بدون هیچ دستاوردی انجام شد. برخی تصور میکردند اگر همهچیز را واگذار کنیم، دشمن دست از فشارها برخواهد داشت، اما این سیاست چیزی نبود جز مدل لیبی؛ واگذاری همهچیز به امید کاهش تهدیدها.»
فریدون عباسی اظهار داشت که در دوران ریاست خود بر سازمان انرژی اتمی، اجازه دسترسی بیمنطق به آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نداده است.
وی با اشاره به فشارهای خارجی گفت: «به یوکیا آمانو گفتم که این مکانهایی که شما سایت هستهای میدانید، باید ابتدا برای ما ثابت شود.»
عباسی در بخش دیگری از این گفتگو، به روایتهای تحریفشده از ترور دانشمندان ایرانی اشاره کرد و افزود: «برخی در داخل کشور نمیخواستند این ترورها را هستهای جلوه دهند. درباره شهید رضایینژاد گفتند که فقط دانشجوی دانشگاه خواجهنصیر بود. درباره شهید احمدی روشن گفتند که ده سال قبل از دانشگاه شریف فارغالتحصیل شده. هدفشان این بود که واژه “هستهای” از ذهن مردم حذف شود.»
وی همچنین تصریح کرد: «وقتی شهید فخریزاده را ترور کردند، اعلام شد که او فقط مدیر وزارت دفاع بوده است، در حالی که یکی از ارکان علمی برنامه هستهای کشور بهشمار میرفت.»
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی در پایان اظهار داشت: «چرا این واقعیات را پنهان کردند؟ چون میترسیدند مردم متوجه شوند که دشمن، جنگ علمی و راهبردی را جدی گرفته است، اما برخی در داخل هنوز هم جرأت گفتن واقعیت را ندارند.»
فریدون عباسی، تصریح کرد که در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، سیاست کلان دولت به سمت عقبنشینی حرکت کرد و این رویکرد تأثیر قابلتوجهی بر پروژههای علمی و فناوری داشت.
وی افزود: «وقتی پروژهها متوقف شدند، بودجهها کاهش پیدا کرد و سازمان فضایی از نفس افتاد، فهمیدیم که سیاست کلان روحانی، عقبنشینی است.»
عباسی با مقایسه رویکرد خاتمی و روحانی در صنعت هستهای گفت: «تفکر آقای خاتمی با روحانی متفاوت بود؛ خاتمی دنبال اقتدار بود، از مهندس آقازاده حمایت کرد و صنعت هستهای رشد کرد. اما روحانی گفت “زندگی کنیم”، یعنی پیشرفت را متوقف کنیم.»
وی همچنین درباره روند پیشرفت فناوری هستهای اظهار داشت: «اگر بخواهیم منحنی پیشرفت صنعت هستهای را ترسیم کنیم، در دولت اصلاحات رشد آرام داشتیم، اما در دولت نهم و دهم جهش اتفاق افتاد.»
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی تأکید کرد که دلیل این پیشرفت فقط تأمین بودجه نبود، بلکه روحیه تهاجمی و انقلابی دولت احمدینژاد باعث شد که مسیر توسعه علمی با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند.
دیدگاه