قابل توجه میراث فرهنگی گیلان؛

در قزوین، تاریخ نفس می‌کشد؛ در رشت، تاریخ دفن می‌شود

در حالی که قزوین با حفظ بناهای تاریخی‌اش به بازخوانی خاطره جمعی شهروندانش پرداخته، در رشت کمتر نشانی از چنین سیاست‌هایی دیده می‌شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، در سفر نوروزی ۱۴۰۴ به شهر قزوین، یکی از نکاتی که بیش از همه توجه‌مان را جلب کرد، حضور پررنگ خانه‌های تاریخی در بافت شهری و نوع برخورد مدیریت شهری و میراث فرهنگی با این آثار ارزشمند بود. در شعاعی بسیار محدود در قلب قزوین، می‌توان مجموعه‌ای از بناهای تاریخی، خانه‌های قدیمی و آثار باستانی را مشاهده کرد؛ مجموعه‌ای که نه‌تنها حفظ شده، بلکه در بسیاری از موارد به شکل خلاقانه‌ای در زندگی امروز مردم ادغام شده‌اند.

خانه‌هایی مثل خانه زعیم که حالا تبدیل به کافه‌ای دلنشین شده، یا خانه موزه ابوترابی، خانه یزدی‌ها، خانه رئوفی، خانه امیرکبیر و حسینیه امینی‌ها نه‌تنها تخریب نشده‌اند، بلکه با مرمت و ثبت رسمی، به بخشی از هویت فرهنگی-گردشگری شهر تبدیل شده‌اند. این بناها در کنار بازار سنتی قزوین، فضایی زنده و پویا برای بازدیدکنندگان و ساکنان شهر فراهم کرده‌اند.

طبق آمار منتشرشده در خبرگزاری ایرنا در سال ۱۴۰۱، دست‌کم ۶۵ خانه تاریخی در قزوین به ثبت رسیده‌اند که بیشترشان متعلق به دوره قاجار هستند. بسیاری از این خانه‌ها با کاربری‌هایی چون موزه، مرکز فرهنگی یا حتی کافه به حیات خود ادامه می‌دهند.

این تجربه قزوینی، وقتی با وضعیت مشابه در رشت و گیلان مقایسه می‌شود، طعم تلخ حسرت را به همراه دارد. در رشت، شهری با پیشینه فرهنگی درخشان، بسیاری از خانه‌های قدیمی و باارزش در سال‌های اخیر یا تخریب شده‌اند یا به حال خود رها گشته‌اند. اماکنی چون خانه داروخانه کارون، خانه مادری هوشنگ ابتهاج و بسیاری از بناهای مشابه که می‌توانستند امروز به نقاط فرهنگی و گردشگری مهمی تبدیل شوند، به‌جای مرمت، تخریب و جایگزین شده‌اند با پارکینگ، مجتمع تجاری یا ساختمان‌های بی‌هویت چند طبقه.

در حالی که قزوین با حفظ بناهای تاریخی‌اش به بازخوانی خاطره جمعی شهروندانش پرداخته، در رشت کمتر نشانی از چنین سیاست‌هایی دیده می‌شود. آنچه در قزوین رخ داده، حاصل برنامه‌ریزی، نگاه مسئولانه میراث فرهنگی و همکاری بخش خصوصی برای مرمت و بهره‌برداری معقول از فضاهای تاریخی است؛ موضوعی که در گیلان یا نادیده گرفته شده یا با بی‌برنامگی مواجه بوده است.

از سوی دیگر قزوین با برخورداری از مجموعه‌ای ارزشمند از موزه‌های متنوع، از جمله موزه مردم‌شناسی حمام قجر، موزه خوشنویسی چهلستون، موزه شهر قزوین، موزه فرهنگ و هنر مدرسه دیانت، موزه باغستان (عمارت باغ سپهدار)، موزه دکتر علی‌اکبر صالحی، موزه شاهنامه، موزه شهربانی، موزه بلدیه و دیگر فضاهای فرهنگی، به‌خوبی جایگاه خود را به‌عنوان یکی از شهرهای فرهنگی کشور تثبیت کرده است. این تنوع و گستردگی موزه‌ای، گویای توجه ویژه مدیران و مسئولان قزوین به حفظ میراث فرهنگی، هویت تاریخی و ارتقای آگاهی عمومی از طریق توسعه زیرساخت‌های فرهنگی است.

شهرهایی مثل قزوین نشان می‌دهند که میراث فرهنگی صرفاً یک گذشته نیست، بلکه امکان زندگی امروز و آینده را نیز تعریف می‌کند. خانه‌های تاریخی اگر تنها به چشم سازه‌ای فرسوده دیده شوند، چیزی جز تخریب و نابودی در انتظارشان نخواهد بود. اما اگر همان بناها را به‌عنوان فرصت‌های فرهنگی، گردشگری و حتی اقتصادی بشناسیم، می‌توانند همچنان زنده بمانند و تنفس کنند.

امید است مسئولان شهری و میراث فرهنگی گیلان، پیش از آنکه فرصت‌های باقیمانده هم از میان برود، از تجربه شهرهایی مثل قزوین بیاموزند و خانه‌های قدیمی را نه به‌عنوان مانع، بلکه به‌عنوان میراثی زنده، قابل احیا و الهام‌بخش نگاه کنند.

Share