دارو، درمان و سلامت مردم درگیر سرطان ناترازی

سایه سنگین تورم و بی‌پولی بر سلامت مردم؛ هزینه‌های درمانی از توان مردم خارج شده

سلامت از آن نعمت‌هایی است که با هیچ کالایی قابل جایگزینی نیست اما ناترازی‌های کشور که در همه زمینه‌ها گسترده است به نظام بهداشت و درمان هم رسیده و سلامت را به کالایی گران و گاه دست‌نیافتنی تبدیل کرده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، به نقل از ایرنا، این روزها ناترازی از جمله واژه‌های پرتکرار است که بیش از هر زمانی در میان اخبار، گزارش رسانه‌ها، جملات مسئولان و دولتمردان و حتی گفت‌وگوهای عمومی شنیده می‌شود. ناترازی در حوزه‌های مختلف مانند اقتصاد و بودجه، بانکداری، آب، برق، گاز، محیط زیست، رفاه اجتماعی، درآمد، تغذیه، اشتغال، آموزش، مسکن، ناترازی بین استان‌ها و… به چشم می‌آید اما ناترازی در حوزه سلامت با بقیه فرق دارد چون اینجا پای جان آدمی در میان است.

ناترازی در حوزه سلامت یعنی از بین رفتن تعادل زندگی میلیون‌ها انسانی که حق حیات دارند. حق دارند زندگی سالمی داشته باشند، بدون بیماری، بدون درد، بدون معلولیت، بدون افسردگی و بدون… اما حالا با روند افزایش مشکلات اقتصادی، سایه سنگین ناترازی‌ها به سلامت مردم هم رسیده است.

از دید بسیاری از مردم به خصوص آن‌هایی که بیمار صعب‌العلاج دارند و گرفتار فرایندهای دشوار درمان و تامین دارو هستند، خدمات بهداشتی به حاشیه رفته است و بیماری‌های مختلف جسمی و روانی مانند دیابت، سرطان، بیماری‌های قلبی و به خصوص طیف متنوع بیماری‌های روان رو به افزایش است.

بر اساس گزارش‌هایی که در رسانه‌ها انتشار می‌یابد، شاخص‌های تغذیه‌ای مردم افت کرده و شمار قابل تاملی از مردم دیگر توان خرید گوشت و میوه و لبنیات کافی را ندارند. آذرماه پارسال بود که رسانه‌ها به نقل از معاون بهداشت وزارت بهداشت نوشتند «سرانه مصرف گوشت در کشور باید ۷۵گرم باشد اما اکنون ۳۵گرم در روز است…همچنین سرانه مصرف شیر و لبنیات در کشور پایین است.»

بر اساس گزارش‌های منتشر شده، مصرف دخانیات با وجود برنامه‌های مقابله و پیشگیری، کاهش نیافته و حتی به گروه‌های سنی زیر ۱۰ سال رسیده است. سرانه تحرک و ورزش مردم به علت گرانی خدمات ورزشی بسیار پایین و به کمتر از ۱۴ دقیقه در روز رسیده است. شاخص‌های سلامت دندان نیز دلهره‌آور است، هر ایرانی به طور متوسط ۶ دندان پوسیده دارد و در سن بالای ۴۰ سال این شاخص به ۱۲ دندان پوسیده می‌رسد.

خیلی‌ها می‌گویند اگر به سیگار و قلیان یا مواد مخدر اعتیاد نداشته باشیم هم این آلودگی هوا است که نفس‌مان را می‌گیرد. دی‌ماه پارسال و در روزهای آلوده ابتدای زمستان بود که رییس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت اعلام کرد «وزارت بهداشت بیماری و مرگ‌های منتسب به آلودگی هوا در ۵۷ شهر کشور و در جامعه آماری بالغ بر ۴۸ میلیون نفر را طی سال ۱۴۰۲ مورد بررسی قرار داده و بر اساس نتایج این بررسی، میزان مرگ‌های منتسب به آلودگی هوا بالغ بر ۳۰هزار و ۶۹۲ نفر برآورد شده است.»

با توجه به این اوضاع هشدارها روز به روز جدی‌تر می‌شود. همزمان با اظهارات رئیس گروه سلامت هوا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران در برنامه‌ای تلویزیونی گفت که «از هر ۵ نفر زیر ۵۰ سال یک نفر دچار سرطان می‌شود». چند هفته بعد یعنی اوایل بهمن‌ماه گذشته معاون پژوهشی پژوهشکده سرطان دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به مرگ روزانه ۲۰۰ بیمار مبتلا به سرطان در کشور بیان داشت «ایران به لحاظ روند رو به رشد بروز سرطان بین کشورهای جهان، رتبه ۴۸ را دارد.»

اما آنچه امروز بیش از همه نگران‌کننده و وحشت‌آور است، بخش اورژانسی ماجرا است؛ جایی که به علت هزینه‌های گران دارو و درمان و کمبود دارو و امکانات پزشکی و هزینه‌های سنگین خدمات سرپایی و بستری، بسیاری از مردم از درمان بیمارشان سر باز می‌زنند زیرا چاره‌ای ندارند، پولش را ندارند. کمبود دارو دیگر حتی برای مسئولان قابل کتمان نیست؛ در میان انتشار اخبار مربوط به حذف ارز ترجیحی دارو و تجهیزات پزشکی یا تغییر نرخ آن، هر چند با هدف حذف رانت و فساد از این چرخه صورت می‌گیرد اما نگرانی‌ها را در میان مریض‌داران و مبتلایان تشدید کرده است.

تغییرات ارزی و حذف ارز ترجیحی از دارو و تجهیزات پزشکی، قیمت دارو و تجهیزات پزشکی را چندین برابر کرده است به طوری که درست مانند خرید خانه که برای بسیاری از مردم به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شده، خرید دارو و دریافت خدمات درمانی آبرومند نیز از سبد زندگی بخشی از جامعه خارج شده و نه تنها برخی بیماران از خرید داروهای خود به علت قیمت بالا سر باز می‌زنند بلکه حتی دیده شده بیماران خاص که به داروهای سهمیه‌ای دسترسی دارند نیز این داروها را در بازار آزاد می‌فروشند تا بتوانند زندگی روزمره خود را سپری کنند.

مسئولان انجمن داروسازان ایران سال گذشته اعلام کردند که حدود ۳۰ درصد بیماران نسخه داروی خود را تهیه نمی‌کنند. سازمان غذا و دارو البته به دنبال این ادعا اعلام داشت بررسی آمارهای رسمی، تصویری متفاوت از وضعیت تجویز و دریافت دارو ارائه می‌دهد. با این حال با افزایش تعرفه‌های پزشکی و در سال ۱۴۰۴ در کنار تورم بالای مواد غذایی و هزینه‌های زندگی که با افزایش درآمد اکثر مردم جامعه مطابقت ندارد، تعداد بیمارانی که از رفتن به پزشک و ویزیت و حتی بستری در بیمارستان طفره می‌روند بیشتر می‌شود و باید از مسئولان پرسید چند درصد از بیماران جسمی و روانی نیازمند درمان به پزشک مراجعه نمی‌کنند؟

در بخش بستری بیماران بدحال نیز تعداد تخت‌های مراقبت‌های ویژه به خصوص در بخش دولتی با نیاز مردم مطابقت ندارد و صف طولانی بیماران بدحال دچار عوارض قلبی و مغزی یا حوادث که با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند و پشت در بیمارستان یا بخش‌های مراقبت ویژه می‌مانند طولانی‌تر می‌شود.

در بین کارکنان نظام سلامت هم ناترازی در پرداخت‌ها، بسیاری از پزشکان و پرستاران را بی‌انگیزه کرده است. بر اساس برخی گزارش‌ها و اظهارات، تفاوت‌کارانه کادر درمان حتی در بخش دولتی گاه به بیش از ۵۰ تا ۱۰۰ برابر می‌رسد.

بازار نظام سلامت در ایران هر سال بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. بازار سلامت ایران به گفته رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از ۴۶۰ هزار میلیارد تومان به حدود ۸۶۰ هزار میلیارد تومان می‌رسد اما به علت ضعف و ناتوانی بیمه‌ها سهم بزرگ هزینه این «کیک تلخ» بر دوش مردم است. این در حالی است که طبق قوانین باید سهم مردم از هزینه‌های سلامت به زیر ۲۵ درصد برسد.

ادامه این وضعیت تصویر بسیار نگران کننده‌ای را پیش‌رو می‌گذارد و برخی فعالان این حوزه هشدار می‌دهند در صورت کاهش درآمدهای دولتی در ماه‌های آینده و ضعف ساختاری بیمه‌های کشور، به مرور بیمه‌ها سطح و کیفیت خدمات خود را کاهش دهند. به این ترتیب، درصد بالاتری از مردم از دارو و درمان مناسب محروم می‌شوند و خدمات مناسب درمانی و داروهای موثر (ایرانی یا خارجی) به گروه محدودتری از افراد در دهک‌های بالا اختصاص می‌یابد؛ ناترازی که به قیمت افزایش بیماری و مرگ تمام می‌شود.

راهکار این ناترازی و آشفتگی در نظام سلامت را بیش از ۲ دهه است که کارشناسان و سیاستگذاران کشور در اجرای برنامه پزشک خانواده، نظام ارجاع، سطح‌بندی خدمات درمانی و پوشش همگانی بیمه‌های سلامت برای خدمات بهداشتی و درمانی دانسته‌اند؛ برنامه‌ای که بخش عمده آن در ۲۰ سال گذشته بر روی کاغذهای خاک خورده کتاب‌های قانون مانده است و وعده اجرای آن از دولتی به دولتی بعد تکرار می‌شود اما مشکل به اجرا نشدن قوانین سلامت محدود نمی‌شود و بسیاری می‌گویند راهکار اساسی در نگاه جامع مسئولان برای نجات کل اقتصاد کشور نهفته است.

Share