گلهمندی اهالی چند روستای رودبار از صدور مجوزهای مرغداری؛ در سرزمین پدری جایی برای زندگی نیست
تخریب زمینهای کشاورزی به نام صنعت مرغداری، آلودگی زیستمحیطی، مشکلات آب، تخریب منابع و راهها و ایجاد تفرقه و نزاع بین کشاورزان، نمونههایی از عواقب تأسفبار احداث مرغداریها در روستاهای خاصکول، انارکول، پره و لافنسرا هستند. آیا میتوان اجازه داد که ریشه کشاورزی در منطقهای که به عنوان یک مقصد گردشگری شناخته میشود، از بین برود؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، در دل کوهها و دشتهای سرسبز و زیبا، اهالی روستاهای خاصکول، کلایه، انارکول، پره، ولیجار و لافنسرا با دلی پر از نگرانی و چشمانی اشکآلود، صدای خود را به گوش مسئولان میرسانند. حدود ۲۰ مرغداری اطراف این روستاها را احاطه کردهاند و آنها دیگر راهی برای رهایی نمیبینند. در حالی که نماینده مجلس، فرماندار، بخشدار، جهادکشاورزی و محیط زیست شهرستان رودبار به مشکلات آنها توجهی ندارند، آیندهای مبهم و تاریک در انتظارشان است.
به نام حمایت از تولید، چندین فقره مجوز مرغداری صادر شده است، بدون آنکه به تبعات این تصمیمات فکر کنند. این منطقه با دارا بودن تقریباً ۴۰۰ هکتار اراضی مسکونی و کشاورزی فعال، در حال حاضر با حدود ۲۰ مرغداری مواجه است؛ به عبارت دیگر، به ازای هر ۲۰ هکتار، یک مرغداری فعالیت میکند. آیا این منطقی است که در حالی از تولید ملی صحبت میشود، طرحهایی مانند مرغداری به دلیل آلودگی، اشتغال کم و مشکلات زیستمحیطی، بهعنوان گزینهای غیربهینه در نظر گرفته نشوند؟
با توجه به تنش آبی منطقه، اهالی این روستاها از کمبود آب رنج میبرند. آب آشامیدنی آنها یک روز در میان و آن هم نصف روز تأمین میشود. در این میان، مرغداریها به صورت غیرقانونی از آب روستا استفاده میکنند که به تنش آبی منطقه دامن میزنند. از سوی دیگر، برخی مسئولان بدون توجه به ایجاد جاده در مزارع وعدم تغییر کاربری اراضی از زراعی به مرغداری، به مالکین مرغداریها مجوز دادهاند. این موضوع نیازمند توجه ویژه دستگاه محترم قضایی است.
همچنین، با توجه به شیب طبیعی منطقه، بهداشت و سلامت اهالی نیز در خطر است. پسماندهای ناشی از مرغداریها بهراحتی به سمت رودخانه و روستاها حرکت میکنند و این موضوع میتواند عواقب وخیمی برای سلامت ساکنان به همراه داشته باشد. آیا مسئولان آگاه نیستند که تاسیسات مرغداری باید در فاصلهای امن از آبهای روان و در مسیر جریان باد قرار نگیرند؟ متأسفانه، این نکات حیاتی و اساسی به سادگی نادیده گرفته شدهاند. بر اساس استانداردها، فاصله تاسیسات مرغداریها از روستا باید با فاصله ۱۰۰۰ متری باشد، اما متأسفانه این قانون بهطور جدی رعایت نمیشود و این مسئله سلامت و کیفیت زندگی اهالی را به خطر انداخته است.
علاوه بر این، رضایت همسایگان در احداث مرغداری لحاظ نشده است. طبق قانون و دستورالعمل جهاد کشاورزی، احداث دامداری یا مرغداری بدون رضایتنامه کتبی همسایگان امکانپذیر نخواهد بود. آیا این قوانین و اصول در نظر گرفته میشوند؟ آیا استعلام شورای اسلامی روستا و نظر مثبت آن اخذ میشود؟
مرغداریها، به عنوان یک ابرچالش، نه تنها به سلامت و رفاه اهالی آسیب میزنند، بلکه خطه تفریحی گردشگری، میراث فرهنگی، رودخانهها، گندمزارها، شالیزارها، جنگلها و باغهای زیتون آنها را به خطر انداختهاند. ماشینآلات سنگین و وسایل نقلیه مرغداریها، جادهها و مسیرهای عبور و مرور این مناطق را خراب کرده و کسی هم پاسخگو نیست. آیا این است آیندهای که آنها برای فرزندانشان آرزو کردهاند؟ آیا میتوانند به فرزندان خود بگویند که در سرزمین پدریشان، جایی برای زندگی و امید وجود ندارد؟
جدای همه این موارد، برخی مرغداران اهالی را تهدید کرده و میگویند که روستاییان هیچ کاری نمیتوانند بکنند و ما پشتیبانانی قوی داریم و هر کسی اعتراض کند، در فرصت مناسب به حسابش خواهیم رسید. این تهدیدها بر دلهای اهالی سایه افکنده و احساس ناامنی را در آنها ایجاد کرده است.
اهالی با دلی شکسته و نگاهی پر از ناامیدی، از مسئولان عاجزانه درخواست میکنند که قبل از بروز تنشهای اجتماعی، نسبت به ابطال مجوزهای جدید و ساماندهی و جلوگیری از افزایش بیرویه تعداد مرغداریهای فعال اقدام نمایند. امید آنها این است که تصمیمات مسئولان، چراغی در تاریکی زندگیشان باشد و نشان دهد که صدای آنها شنیده میشود.
تخریب زمینهای کشاورزی به نام صنعت مرغداری، آلودگی زیستمحیطی، مشکلات آب، تخریب منابع و راهها و ایجاد تفرقه و نزاع بین کشاورزان، نمونههایی از عواقب تأسفبار احداث مرغداریها در روستاهای خاصکول، انارکول، پره و لافنسرا هستند. آیا میتوان اجازه داد که ریشه کشاورزی در منطقهای که به عنوان یک مقصد گردشگری شناخته میشود، از بین برود؟
تخریب زمینهای کشاورزی مردم توسط عدهای از سرمایهداران که تنها به منافع شخصی خود میاندیشند، چه کسی را پاسخگو خواهد کرد؟ مردم این مناطق با احداث این همه مرغداری باید از سرزمین پدری خود کوچ کنند. دستهای تهی پدران آنها از این تهیتر خواهد شد. آیا مسئولان پاسخگوی این عزیزان خواهند بود؟
منطقه جوبن در نزدیکی آنها سالها پیش دچار چنین مصیبتی گردید و اکنون هیچکس در آنجا راضی به ماندن نیست و چارهای جز تحمل خاک آلوده و بوی تعفن و آلودگیهای دیگر ندارند. قرار نیست خاصکول و روستاهای زیبای اطراف دچار چنین مصیبتی گردند. بهتر است علاج واقعه قبل از بروز هر مصیبتی صورت گیرد.
اهالی این دیار به مسئولان هشدار میدهند: صدای آنها را بشنوند و برای حفظ سلامت و رفاه آنها اقدام کنند. آینده آنها و نسلهای آینده در دستان مسئولان است. توسعه پایدار و متوازن با تمرکز بر کشاورزی و گردشگری، بهترین گزینه برای این منطقه است. آیا میتوانند با هم برای حفظ این سرزمین زیبا و منابع طبیعیاش تلاش کنند؟
دیدگاه