در پی لو رفتن سناریوی ساختگی؛

مصاحبه با پسری که شریک بدهکار پدرش را کشت | با چاقو به او حمله کردم چند ضربه زدم

پسر جوان که برای گرفتن طلب میلیاردی پدرش دست به قتل مرد تاجر زده بود با گذشت دو سال به جرمش اعتراف کرد و گفت: من اصلا قصد کشتن نداشتم و ناخواسته مرتکب قتل شدم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از سایت جنایی، دو سال قبل مرگ مرد میانسالی در آتش سوزی باعث شد بازپرس محسن اختیاری و تیم بررسی صحنه جرم وارد عمل شوند. در بررسی‌های اولیه مشخص شد مرد فوت شده تاجری است که به نظر می‌رسید خانه‌اش دچار حریق شده و در میان شعله‌های آتش گرفتار شده است.

تحقیقات کارشناسان آتش‌نشانی مشخص کرد حریق عمدی بوده است. از سویی دیگر متخصصان پزشکی قانونی، آثار چاقو را روی بدن مرد فوت شده تشخیص دادند. به این ترتیب با توجه به عمدی بودن حریق و وجود آثار چاقو بر پیکر مرد تاجر که حجت نام داشت تحقیقات پلیسی ادامه یافت تا اینکه با گذشت دو سال، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند مقتول اختلاف ۴ میلیارد تومانی با شرکایش داشت.

به‌این ترتیب دو شریک حجت بازداشت شدند و یکی از آن‌ها به نام ساسان مدعی شد: برای اینکه پولمان را وصول کنیم سارقی را اجیر کردیم تا از خانه حجت سرقت کند. اما ظاهرا زمانی که سارق در خانه بوده، حجت وارد شده و سارق هم به ناچار دست به چاقو شده است.

شریک دستگیر شده مرد تاجر که در کار صادرات بود، چنین ادعایی را مطرح کرد اما نتوانست سارقی را که مدعی بود مرتکب قتل شده به پلیس معرفی کند.

همین احتمال سناریوی ساختگی از سوی مرد دستگیر شده را مطرح کرد. در ادامه تحقیقات تاجر دستگیر شده هویت عامل قتل را که پسرش بود برملا کرد و گفت: تا الان سعی داشتم با داستان‌سرایی مسیر تحقیقات را تغییر دهم و پسرم را از اتهام قتل دو رنگه دارم، چون سارقی در کار نبود. آن روز پسرم برای گرفتن طلب میلیاردی وارد خانه شریکم شد و او را کشت.

با اعترافات مرد میانسال به دستور بازپرس جنایی، متهم اصلی بازداشت شد و در ادامه تحقیقات به قتل اعتراف کرد. پس از آن متهم به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و تحقیقات در مورد پرونده ادامه دارد.

پسر جوان که برای گرفتن طلب میلیاردی پدرش دست به قتل مرد تاجر زده بود با گذشت دو سال به جرمش اعتراف کرد.

مصاحبه با این متهم را بخوانید:

*همسایه‌ها متوجه درگیری شما و آتش سوزی نشدند؟

زمانی که وارد خانه مقتول شدم برای اینکه مقتول را بترسانم، خانه‌اش را که پر از کاغذ بود آتش زدم. همسایه‌ها متوجه دود ناشی از سوختن کاغذها شدند و یکی از آن‌ها با تلفن همراه حجت تماس گرفت اما حجت گفت چیز خاصی نیست و خودش کاغذها را آتش زده است.

*بعد چه اتفاقی افتاد؟

از حجت خواستم بدهی پدرم را بدهد اما او مدام بهانه می‌آورد و من هم از شدت عصبانیت با چاقو به او حمله کردم چند ضربه زدم. بعد از آن فهمیدم اثر انگشتم در تمام خانه وجود دارد، آن موقع بود که برای از بین بردن آثار حضورم و برای اینکه ردی از خودم به جا نگذارم خانه را آتش زدم.

*آیا از خانه سرقت هم کردی؟

بله، دلارهای او بر ارزش حدود ۷۰۰ میلیون تومان، سکه و پول هم بود که با گوشی تلفن همراه مقتول برداشتم. البته گوشی را برای این سرقت کردم که آخرین شخصی بودم که با او تماس گرفته بود. برای همین پس از خروج از خانه گوشی را شکستم و داخل سطل زباله انداختم.

*پدرت از ماجرا باخبر بود؟

پدرم می‌دانست که برای وصول طلبمان به سراغ حجت رفته‌ام، زمانی که از خانه حجت خارج شدم به پدرم زنگ زدم و ماجرا را برایش تعریف کردم.

*بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟

پدرم سفارش کرد تا زمانی که آب‌ها از آسیاب بیفتد باید در محلی مخفی شوم. مدتی در شهرستان‌های مرکزی کشور بودم و با گذشت زمان و از آنجایی که پلیس به سراغم نیامد، فکر کردم کردم پرونده بسته شده و به تهران برگشتم.

*عذاب وجدان نداشتی؟

درست است که خودم را معرفی نکردم، اما مگر می‌شود که عذاب وجدان نداشته باشم. من اصلا قصد کشتن نداشتم و ناخواسته مرتکب قتل شدم.

Share