از ۱۵ معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری گیلان، ۱۰ معاون بومی نیستند
از دولت سازندگی تا دولت وفاق؛ بررسی محل تولد معاونین سیاسی استان گیلان در ۳۵ سال گذشته نشان میدهد «غیر بومی گزینی» سنت حاکم بر این انتصابات بوده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، انتصاب اخیر سرپرستان غیر بومی معاونتهای هماهنگی امور عمرانی و سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری گیلان بویژه سرپرست معاونت سیاسی با انتقادات برخی رسانهها و افراد مواجه شده است.
اگرچه رزومه سرپرست فعلی معاونت سیاسی گیلان و سطح تحصیلات وی همسان معاونت عمرانی نیست و نیروهای گیلانی شایستهای برای تصدی مهمترین معاونت استانداری وجود دارند؛ اما بررسی محل تولد معاونین سیاسی استان در ۳۵ سال گذشته نشان میدهد «غیر بومی گزینی» سنت حاکم بر این انتصابات بوده است.
از دولت سازندگی تا دولت وفاق، آقایان مسعودی (قم)، امینی (مازندران)، معین (تهران)، باقری (تهران)، حسینی (کرمانشاه)، درزی (مازندران)، رضوانی (خوزستان)، اکبرزاده (گیلان)، احمدیپور (گیلان)، جمشید نژاد (کردستان)، زارع (بوشهر)، قاسم نژاد (گیلان)، مصطفی پور (گیلان)، جلایی (گیلان) و باقری (زنجان) به عنوان معاونین سیاسی منصوب شدند که از ۱۵ معاون نامبرده، ۱۰ نفر غیر بومی و ۵ نفر هم گیلانی هستند.
شایان ذکر است از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۰ استانداری معاون سیاسی گیلانی نداشت و در دوره استانداری کیهان هاشم نیا، محمد اکبرزاده متولد رشت اولین معاون سیاسی گیلانی بعد از سالها بود.
نکته دیگر اینکه به جز محمد احمدیپور که بیش از ۴ سال معاون سیاسی استانداری بود و در این زمینه رکورد دار است بیشتر معاونین بویژه گیلانیها کمتر از دوسال عهده دار این سمت حساس بودند.
در خصوص فرایند مذکور میتوان به دلایل مختلفی اشاره کرد. از جمله اینکه سنت حاکم بر وزرات کشور در بیشتر سالها انتصاب معاونین غیر بومی بوده است و حتی در برخی مواقع استاندار و معاون وی هر دو گیلانی نبودند و این مسئله در دولتهای مختلف با گرایش میانه رو، اصلاح طلب و اصولگرا به وقوع پیوسته است.
علاوه بر آنچه که اشاره شد عدهای اصل بحث بومی یا غیر بومی بودن مدیران را مسئله فرعی میدانند و بر این باورند که گیلان به دلایل شرایط فرهنگی که دارد راحتتر پذیرای مهاجرین است.
در نقطه مقابل نیز برخی معتقدند غلبه انتصاب معاونین سیاسی غیر بومی در فرهنگ «خودی انتقادی» گروههای سیاسی استان ریشه دارد.
از نظر دکتر سریع القلم در کتاب عقلانیت و توسعه یافتگی ایران «خلقیات قبیلهای ایرانی در حذف غیر خودی و بیگانه دیدن کسی که صدردصد با او همراه نباشد» از نقاط ضعف رفتاری گرایشهای مختلف سیاسی و حکمرانی مدیریتی کشور است.
به نظر میرسد این موضوع در گیلان بیشتر در خصوص نیروهای بومی صدق میکند چرا که در طول سالها کنش سیاسی قطعا اصطکاکها و همچنینعدم اجماع بین افراد و نیروهای استان بوجود میآید لذا بر اساس روحیات و خلقیات اشاره شده مخالفت با نیروهای بومی افزایش مییابد.
مسئله دیگری که وجود دارد این است که معمولا به دلیل آشنایی بیشتر با یکدیگر در طول سالیان دراز، افراد با نقاط ضعف و همچنین برخی موضوعات حساسیت زای احتمالی، بیشتر اشراف دارند و در رقابتهای سیاسی از این مسائل برای تخریب یکدیگر استفاده میکنند.
در چنین شرایطی، استانداران نیز با توجه به شرایط پیچیده سیاسی استان برای کاهش تنشها و حساسیتهای احتمالی و پرهیز از حاشیه مخالفتهای جدی با نیروهای بومی که گاهی تا وزارت کشور کشیده میشود ترجیح میدهند از نیروهای سیاسی غیربومی یا گمنام استفاده کنند.
دیدگاه