دخل ۳۸ و خرج ۱۰۰ است | مصیبتی است که مسئولان قیمتها را با بازار آزاد ارز مقایسه می کنند
اگر در محاسبات بودجه ۱۴۰۴، هزینه عمرانی را هم درنظر بگیریم، از هر ۱۰۰ واحد پولی که دولت می خواهد خرج کند، باید ۶۲ واحد قرض بگیرد یا دارایی بفروشد که از جمله آنها نفت است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، دکتر حسن سبحانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، با بیان اینکه با توجه به شرایطی که کشور در آن قرار دارد، تلاش برای کاهش هزینه ها باید به مراتب از تلاش برای افزایش درآمدها بیشتر باشد، گفت: اگر رویه فعلی حاکم باشد و مسئولان بگویند خرج که وجود دارد، ما سراغ درآمد می رویم علاوه بر اینکه موفق نمی شوند، با این وضعیت مواجه خواهند شد که هزینه های تامین درآمد، به مراتب از هزینه های کاستن از مخارج بیشتر است. یکی از راه هایی که اکنون متاسفانه در حال انجام آن هستند، افزایش قیمت دلار مربوط به واردات کالاهای اساسی است. پیشنهاد کردند دلاری که به غلط با ۲۸ هزار تومان با آن کالاهای اساسی وارد می شده، به اندازه نرخ تورم افزایش یابد. این افزایش که مقداری درآمد برای دولت ایجاد می کند، خود موجب افزایش سطح عمومی همه قیمتها می شود و همه مردم را ناراضی می کند.
دکتر حسن سبحانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران و نماینده پیشین مجلس در گفت وگو با جماران با اشاره به بخشهایی از کلیات لایحه بودجه ۱۴۰۴، تصریح کرد: ذیل مفهوم «تراز عملیاتی» بررسی می شود که اگر دولتی بخواهد امور جاری کشور را با درآمدهای غیروابسته به منابع طبیعی اداره کند، آیا کسری دارد یا خیر. به عنوان مثال درباره کشور ما، اتکای به درآمد نفت، درآمدی وابسته به منابع طبیعی در نظر گرفته می شود. بنابراین اگر دولت ایران بخواهد حتی به اندازه یک ریال کار عمرانی نکند و فقط امور کشور، شامل امور عمومی، امنیتی، اقتصادی، بهداشتی، آموزشی و رفاه و این موارد را رسیدگی کند و از پول نفت هم استفاده نکند، آیا درآمدهای غیرنفتی اش کفایت می کند یا خیر!؟ اگر درآمدها برای پرداختن به امور جاری کشور کفایت کرد، می گوییم این بودجه تراز عملیاتی اش یا صفر یا مثبت است.
بدون هزینه عمرانی، دولت از هر ۱۰۰ واحد خرج، باید ۴۴ واحد قرض بگیرد
وی افزود: درباره ما، همواره تراز عملیاتی منفی است. به این معنا که درآمدهای غیرنفتی دولت، کفاف هزینه های جاری – و نه عمرانی – کشور را نمی دهد و باید به نحوی آنها را تامین کند. در حقیقت ما برای تامین ۱۰۰ واحد خرج خودمان، باید ۴۴ واحد از جای دیگری تامین کنیم. یعنی هر ۱۰۰ واحدی که می خواهیم خرج کنیم، ۵۶ تا از درآمدهای غیرنفتی مان داریم اما برای ۴۴ واحد دیگر یا باید قرض بگیریم و یا دارایی بفروشیم.
این اقتصاددان با یادآوری اینکه دولت هزینه عمرانی هم دارد و نمی توان گفت هزینه عمرانی نداشته باشد، گفت: بنابراین یک هزینه اضافی هم وارد کار می شود که اگر آن هزینه عمرانی را درنظر بگیریم، از هر ۱۰۰ واحد پولی که دولت می خواهد خرج کند، باید ۶۲ واحد قرض بگیرد یا دارایی بفروشد که از جمله آنها نفت است. بنابراین ببینید که چقدر اوضاع خطرناک است و همان شعر سعدی را یادآور می شود که «خدا را بر آن بنده باید گریست / که دخلش بود نوزده، خرج بیست». اما اینجا اکنون نوزده و بیستی هم وجود ندارد! دخل ۳۸ و خرج ۱۰۰ است!
دولت به سرعت سراغ مدیریت هزینه ها برود
به گفته سبحانی؛ پذیرفتنی است که در دوره ای کوتاه مدت، نمی توان کار بزرگ کرد. اما از آنجا که این روند از گذشته بوده و اکنون به مثابه بهمنی بزرگ شده، دولت و مجلس باید به جد و در کوتاه مدت، به سراغ هزینه های کشور بروند و با طبقه بندی هزینه ها، نسبت به کاهش آنها اقدام کنند. به این دلیل که ما اگر از هزینه هایمان کم نکنیم، هیچ گاه نمی توانیم به اندازه هزینه ها درآمد تامین کنیم. کاهش هزینه ها، نارضایتی ها و یا مشکلاتی درست می کند، اما اولویت بندی آنها، آن هم در این بودجه ای که این میزان بزرگ است می تواند دولت و مجلس را به سراغ مواردی ببرد که حذف آنها و یا فعلا از رده خارج کردنشان، موجب حساسیت زیادی نمی شود.
تلاش برای کاهش هزینه ها باید به مراتب از تلاش برای افزایش درآمدها بیشتر باشد
وی ادامه داد: اما اگر رویه فعلی حاکم باشد و مسئولان بگویند خرج که وجود دارد، ما سراغ افزایش درآمد می رویم علاوه بر اینکه موفق نمی شوند، با این وضعیت مواجه خواهند شد که هزینه های تامین درآمد، به مراتب از هزینه های کاستن از مخارج بیشتر است؛ به عنوان مثال، یکی از راه هایی که اکنون متاسفانه در حال انجام آن هستند، افزایش قیمت دلار مربوط به واردات کالاهای اساسی است. پیشنهاد کردند دلاری که به غلط با ۲۸ هزار تومان با آن کالاهای اساسی وارد می شده، به اندازه نرخ تورم افزایش یابد، این اقدام به این معنا است که اگر نرخ تورم را ۴۰ درصد بگیریم، ۲۸ هزار تومان، ۴۱ هزار تومان می شود، این افزایش که مقداری درآمد برای دولت ایجاد می کند، خود موجب افزایش سطح عمومی همه قیمتها می شود و همه مردم را ناراضی می کند. با توجه به شرایطی که کشور در آن قرار دارد، تلاش برای کاهش هزینه ها باید به مراتب از تلاش برای افزایش درآمدها بیشتر باشد.
مصیبتی است که مسئولان قیمتها را با بازار آزاد ارز مقایسه می کنند
این استاد اقتصاد در رابطه با انتقادات رئیس جمهور درخصوص بار مالی تامین بنزین برای بودجه دولت، اظهارداشت: اکنون مقامات می گویند قصد افزایش قیمت بنزین را نداریم و آن صحبتها درباره افزایش قیمت بنزین در بودجه جا پیدا نکرده است. اما مصیبت بزرگتری وجود دارد و آن اینکه در تمام ۳۵ سال گذشته در کشور ما، یک قیمت مصنوعی به نام بازار ارز وجود داشته که شاید ۵ درصد ارز کشور در آن بازار باشد و سهم اندکی دارد. اما متاسفانه مقامات همیشه به آن قیمت مصنوعی نگاه کرده اند، آن قیمت را ملاک قرار داده اند و قیمت فرآورده های نفتی یا برق و برخی کالاهای دیگر را با آن قیمت مصنوعی می سنجند. برای نمونه اگر بر فرض یک لیتر بنزین یک دلار باشد، اگر قیمت دلار را به بازار آزاد بگیرید یک لیتر بنزین می شود ۶۰ هزار تومان، اما اگر به قیمت غیرواقعی توجه نکنید و بگویید مثلا قیمت ارز ۳۰ هزار تومان یا ۳ هزار تومان است، همان ۳۰ هزارتومان و سه هزارتومان می شود.
سبحانی گفت: نکاتی که ایشان می فرمایند بر اساس ارز بازار آزاد است، اما کشور ما قیمت کالاهای اساسی و مسائلی از این قبیل را با ارز بازار آزاد تعیین نمی کند که اکنون ما بخواهیم قیمتها را با آن بسنجیم. بنابراین باید در بیان این مطالب بسیار دقت شود؛ چرا که آثار روانی بر جامعه تحمیل می کند.
دیدگاه