فرشاد مومنی: آقای پزشکیان از شوک درمانی بپرهیزید | مدارای نجیبانه مردم ایران با فقر، ابدی نیست
فرشاد مومنی گفت: گزارشی دارم که با جزئیات برای شما نشان میدهم که با بیتدبیری و بیمایگی نظام تصمیم گیریهای اساسی، چگونه ۳۵ سال، ریشه دارترین صنایع ایران را به سمت ورشکستگی سوق دادند، به نام صنعت، فعالیتهای عمدتا خام فروشانه رانتی معدنی را رواج دادند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از جماران، فرشاد مومنی، اقتصاددان، با بیان انتقاداتی نسبت به اظهارات رئیس جمهور درخصوص قیمت بنزین، از ایشان خواست نظرات اقتصاددانها درباره این موضوع را بشنود، با بیان اینکه اظهارات رئیس جمهور درباره قیمت بنزین، بسیار خطرناک و بیپایه بود، گفت: بانک جهانی، رشد متوسط قیمتها را از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ برای یک دوره ۳۴ساله مطالعه کرده است، این دوره از همان سالی است که برنامه تعدیل ساختاری در ایران اجرا شده و آمار آن خجالتآور است. رشد متوسط قیمتها در این ۳۴ سال، در عربستان صعودی۵۵درصد، جمهوری آذربایجان ۳۱۲ درصد، در مصر که منحطترین کارنامهها را در آفریقا داشته ۸۹۷ درصد، در ایران بالغ بر ۱۲هزار درصد بوده است. وقتی به تولید پشت میکنید و از طریق شوک درمانی و دست بردن پی در پی میخواهید برای دولت کسب درآمد کنید، تولید ضربه میبیند و فقر، نابرابری و وابستگی ذلتآور به دنیای خارج افزایش مییابد و ناپایداری ذاتی سیستمی هم گریبان کشور را میگیرد.
با یک بهره کشی خشن و استثماری شدید علیه اکثریت قاطع جمعیت روبرو هستیم
دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد که در نشست دولت چهاردهم و بحران صنعت کارخانهای در ایران در این موسسه سخن میگفت، با بیان اینکه آنچه که در حیطه صنعت کارخانهای ایران مشاهده میشود، نوعی آشنفتگی، سرگردانی و بلاتکلیفی مطلق است که از درون آن شاهد روند انحطاطی، شکننده و به غایت خطرناک هستیم، اظهارداشت: عنصر اساسی در این وضعیت، این است که ما با یک روند میان تهیسازی فراگیر نظام حیات جمعی روبرو هستیم. در این چارچوب، از یک سو با یک بهره کشی خشن و استثماری شدید علیه اکثریت قاطع جمعیت روبرو هستیم و از طرف دیگر، اکثریت قریب به اتفاق منافعی که از درون این مناسبات پدیدار میشود، نصیب افراد و گروههایی میشود که ویژگی مشترک آنها، نداشتن علائق تولیدی است.
فقر اندیشهای، در نظام تصمیم گیریهای اساسی ما بیداد میکند
وی افزود: فقر اندیشهای، در نظام تصمیم گیریهای اساسی ما بیداد میکند که باعث شده بیشتر روی یک سلسله توهمات تمرکز داشته باشند تا اداره عالمانه و توسعه گرای کشور در عصر شتاب تاریخ. برای نمونه، روند بهره کشی شدید از مردم و بنگاههای تولیدی و نهاد دولت در یک سو و در طرف دیگر، روندهای قهقرایی است که در همه عرصههای رفاهی و کیفیت زندگی و چشم اندازهای توسعه ملی در آینده مشاهده میشود. اگر بخواهیم این وضعیت را حمل بر صحت کنیم، میتوان گفت این فقر اندیشهای است که بیداد میکند. آنها تصور میکنند از طریق تشویق دلالی، واردات و هر نوع فعالیت غیرمولدی، میتوان انتظار بهبود وضعیت در ایران داشت.
جامعهای که فهمی از منزلت تولید فناورانه نداشته باشد، در اسارت قدرتهای بزرگ قرار میگیرد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه اگر اندکی از حمل بر صحت گرفتن مساله فاصله بگیریم و فراتر از آن را ببینیم، ماجرا مقداری پیچیدهتر میشود، توضیح داد: جامعهای که فهمی از منزلت تولید فناورانه نداشته باشد، در اسارت قدرتهای بزرگ قرار میگیرد. مساله وابستگی یا اسارت به دست قدرتهای بزرگ را نباید صرفا در کادر مسائل احساسی ببینیم. از نظر احساسی، کتاب «مارک گازیوروفسکی»، با عنوان «سیاست خارجی آمریکا و شاه» را مطالعه کنید، مشاهده میکنید که او برای اولین بار در میان متفکران توسعه، شاخص دست نشاندگی برای رژیمهای مسلط در کشورهای در حال توسعه طراحی کرده و در چارچوب آن نشان میدهد، گستره و عمق دست نشاندگی رژیم پهلوی، از حدودی که برای جامعه ایران قابل تحمل باشد، فراتر رفته است. بنابراین فروافتادگی رژیم پهلوی را از این طریق توضیح میدهد.
مفهوم «درونی شدن وابستگی» چیست؟
به گفته مومنی؛ دیدگاههای جدیدتر درباره وابستگی از یک مفهوم جدیدی برای توضیح این مناسبات استفاده میکنند که مسائل ایران را بهتر توضیح میدهد. عنوان این مفهوم «درونی شدن وابستگی» است. در چارچوب این مفهوم توضیح داده میشود که در کشورهای توسعه نیافته و عقب مانده، بعد از اینکه مناسبات دست نشاندگی و وابستگی، طی چند دوره خود را بازتولید کرد، گروههای ذی نفع قدرتمندی در داخل پیدا میکند که حتی بدون نیاز یا اتکا به نیروی محرکه خارجی، مناسبات وابستگی را بازتولید میکنند.
طرز نگاه وزرای صنعت در ۱۰ساله اخیر به تولید، بازتابی از «درونی شدن وابستگی» است
راه حل وزیران صمت برای کمک به تولید کشور، واردات است!
این اقتصاددان، ادامه داد: شما میتوانید این درونی شدن وابستگی را از طرز نگاه وزرای صنعت در ۱۰ساله اخیر ایران نگاه کنید. همه آنها به طرز رقت برانگیز تولید صنعتی در برخی از واحدهای تولید کننده کالاهای به شدت مورد نیاز کشور سخن میگویند، اما راه حلی که برای آن ارائه میکنند، واردات است. در این مناسبات مبتنی بر وابستگی، کمترین حدی از درک و آینده نگری دیده نمیشود. برای نمونه، ما اکنون رقمی بین ۳۰ تا ۳۲میلیون خودروی در حال حرکت در کشور داریم، میگویند این بازار ۳۲ میلیونی را با مجوز واردات ۲۰۰هزار خودرو تنظیم کنیم! این راه حل، مضحک است. آنها حلیم خارجیها را هم میزنند و هیچ درکی از واقعیتهای ایران در این راه حل وجود ندارد. اگر بخواهیم، اظهاراتی از این سنخ را جدیتر بگیریم، باید به آنها نگاه کنیم که صداوسیمای ایران به آنها میدان میدهد و خدا میداند که چه کسانی از آنها پشتیبانی مالی میکنند، میگویند که این دو خودروساز بزرگش را تعطیل کند و ما کل مساله را از طریق واردات در کشور حل و فصل کنیم!
چاقوی خارجیها را در این اقتصاد تیز میکنید!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با اشاره به محدودیتهایی که کشور به لحاظ تامین ارز با آن مواجه است، خاطرنشان کرد: اگر این ۳۲ میلیون را حتی اگر در ۱۰ هزار ضرب کنیم، ۳۲۰میلیارد دلار میشود! آیا کشوری که برای تامین ۲ میلیارد دلار دارو، با مشکلات جدی روبرو است، میتواند فقط برای واردات خودروهای مورد نیاز کشور، ۳۲۰میلیارد دلار منابع آزاد کند!؟ بنابراین از نظر ایجابی، شاید رسالت ملی و دینی ما این باشد که علاوه بر سنجش میزان حمل بر صحت اظهارات، «درونی شدن وابستگی» را جدی بگیریم. وقتی مناسباتی طراحی کردید که پشت همه حرفها و وعدههای شیرین و جذاب، انتهای کار، دامن زدن به مناسبات سوداگرانه و ضربههای مهلک زدن به بخشهای مولد است، باید حکومت را متوجه کنیم که با این کار، عملا چاقوی خارجیها را در این اقتصاد تیز میکنید! ولو اینکه وابستگی عاطفی به آنها وجود نداشته باشد و عجیر آنها هم نباشیم، گرچه که در حدی که رسانهها منتشر میکنند، افرادی که با عنوان نفوذی و جاسوس شناسایی میشوند، کم نیستند.
بازارگرایی مبتذل، بنیان اندیشهای بازتولیدمناسبات بهره کشانه را مدیریت میکند
بخش بزرگی از بازارگراهای مبتذل در ایران، نمیفهمند چه میگویند
وی با بیان اینکه بازارگرایی مبتذل، اساس و بنیان اندیشهای بازتولیدمناسبات بهره کشانه را در اقتصاد ایران مدیریت میکند، گفت: اینگونه نیست که مثلا هر کس در دانشکده اقتصاد، بازارگرا بود، نوکر بیجیره و مواجب این مناسبات است، بلکه بحث بر سر این است که در جهت گیریهای سیاستی، آن مناسبات بهره کش انتخاب میشود، از اندیشه بازارگرایی مبتذل به عنوان بزک و صورتکی به عنوان تامین اعتبار پشتوانه علمی این سیاستهای مخرب استفاده میکنند. ما به آنها که عالمانه بازارگرا باشند، احترام میگذاریم، وقتی کتاب «میلتون فریدمن» را میخوانید، روشن است که او میفهمد چه میگوید، اما بدبختانه بخش بزرگی از بازارگراهای مبتذل در ایران، نمیفهمند چه میگویند.
مناسبات بهره کش، از بازارگراها سوءاستفاده میکند و در ازای آن، امکاناتی هم به آنها میدهد
مومنی ضمن تشریح آرای میلتون فریدمن، با تاکید بر اینکه تمام گزارههای او گزارههای مشروط است اما این مباحث در ایران دیده نمیشود، اظهارداشت: مناسبات بهره کش از آنها استفاده خود را میکند و امکاناتی هم در ازای آن، به آنها میدهد. بخشی از آنها میفهمند که اگر رویکرد انتقادی را برگزینند و کاستیهای بازارگرایی مبتذل را مورد توجه قرار دهند، از گردونه مهر توزیع کنندگان رانت خارج میشوند. به همین دلیل هم است که این مناسبات، به همین شکل استمرار مییابد و هر رسانهای که بوق تبلیغاتی این بازارگرایی مبتذل شود، از برخورداریهای غیرمتعارفی بهره میبرد و آنها که رویکرد انتقادی دارند، حذف و تهدید میشوند.
دولت محترم! شاقولی به نام سیاستهای تورمزا پیش روی خود بگذار
کل بضاعت مالی حکومتی که داعیه عدالت دارد، به زیر ۱۰درصد فروافتاده است!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه به دولت محترم میگوییم شاقولی به نام سیاستهای تورمزا پیش روی خود بگذارد تا کارشناسانش اعلام کنند که برندگان و بازندگان آن، چه کسانی هستند، تاکید کرد: به قاعده این ۳۵ سال گذشته که تجربه شده، مهلکترین ضربهها به بنیه مالی حکومت وارد شده است. چقدر تلخ است حکومتی که داعیه عدالت دارد، کل بضاعت مالیاش برای اینکه وظایف حاکمیتی را برعهده بگیرد، در سال ۱۴۰۳، به زیر ۱۰درصد فروافتاده است؛ در حالی که دولت ایده آل بنیادگرایی بازار که به آن «دولت اسمیتی» میگویند، فقط برای اینکه نظم، عدالت و امنیت را برقرار کند، سهم امور حاکمیتی و تولید ناخالص داخلی اش، بالای ۱۵درصد است.
مومنی توضیح داد: داگلاس نورث، آن را برای قرن ۲۱، محاسبه کرده و میگوید تعهد حکومتهای به غایت فقیر و شکننده در زمینه امور حاکمیتی در دنیا به طور متوسط ۲۳ درصد است. در شرایطی که این همه موسسات در ایران هستند که ادعای مطالعاتی با «عمق راهبردی» میکنند و وضعیت ایران زیر ۱۰درصد قرار گرفته، است هیچ صدایی ندارند. اگر شما «عمق راهبردی» میدانید، درک نمیکنید که در کشوری که حدود ۱۵ استان مرزی دارد، وقتی کل تعهدی که راجع به مسکن، آموزش و سلامت و تغذیه و رفاه شهروندان دارید این میزان شرمآور و فاجعه ساز شده، نیروی گریز از مرکز را تقویت میکند.
سهم ایران از صادرات جهان، ۰.۲۳درصد شده است
وی با یادآوری اینکه در سال ۶۷ که سال پایان جنگ بوده و ایران بدترین وضعیت اقتصادی را داشته، سهم ایران از صادرات جهان، در آن شرایط، با سهم جمعیتی ایران، کاملا متناسب بوده، ادامه داد: یک درصد جمعیت دنیا را داشتیم و یک درصد هم از صادرات دنیا سهم داشتیم، اما اکنون در سال ۲۰۲۳، بر اساس گزارش بانک جهانی، سهم ایران از صادرات جهان، ۰.۲۳درصد شده است. این رقم کمتر از یک چهارم یک درصد است، آنها که «عمق استراتژیک» را متوجه میشوند، در اینجاها باید واکنش نشان دهند نه اینکه بگیر و ببند راه بیندازند!
این عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه دولت برای حمایت حداقلی از عائله خود و حقوق کارکنان خود دچار مشکل شده است، گفت: کتاب «نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی» داگلاس نورث، را ببینید، میگوید حکومتی که با سیاستهای بیثبات ساز، مانند سیاستهای تورم زا، ضربههای مهلک به تولیدکنندگان و مردمش میزند و پست به تولیدفناورانه میکند، چند چیز چیز را دور خواهد کرد؛ به جای شعور دینی، تعصب و جاهلیت مذهبی رشد میکند. در کنار چالش کمیابی حاد، دستیابی به منابعی که بقا را امکانپذیر میکند، به چالش شکنندگیآور تبدیل میشود در نتیجه خشونت و حذف رویه مسلط میشود. بعد از آن، نظامیها در سیاست و اقتصاد همه کاره میشوند و بعد باید فاتحه تولید و رفاه را خواند و رسیدگی به مردم فقط از طریق رویههای تحقیرآمیز و سفله پرورانه محقق میشود و عزت نفس و مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی و ایجاد اعتبار اجتماعی به واسطه تولید همراه با خلاقیت، قربانی میشود.
آقای پزشکیان، صدای اقتصاددانها را بشنوید
مومنی ضمن انتقاد نسبت به اظهارات رئیس جمهور درخصوص قیمت بنزین، از ایشان خواست نظرات اقتصاددانها درباره این موضوع را بشنود، با بیان اینکه اظهارات رئیس جمهور درباره قیمت بنزین، بسیار خطرناک و بیپایه بود، گفت: از آقای پزشکیان میخواهیم صدای اقتصاددانها را بشنود تا به روزگار آقای رئیسی دچار نشوید، وقتی مرحوم رئیسی سال ۱۴۰۱، میخواست ماجرای شوک نرخ ارز را راه بیندازد، ۱۱جلسه در موسسه دین و اقتصاد و ۵جلسه در فرهنگستان علوم بحث کردیم و خصلت تورم زای این سیاست را توضیح دادیم و گفتیم در اثر اجرای برنامه تعدیل ساختاری، بیش از دو دهه است که به محض اینکه دچار تورم میشویم، رکود، بلافاصله پشت آن میآید، ما علاوه بر تورم ما بحران جهش موجودی انبار بنگاههای تولیدی روبرو هستیم.
این اقتصاددان با یادآوری اینکه بنگاههای تولیدی کشور با حدود ۴۰درصد ظرفیت کار میکنند و نزدیک دو، سوم ظرفیت تولیدشان را بلااستفاده رها کردند، تصریح کرد: بخش مهمی از همین میزان اندک تولید هم برمی گردد و تبدیل به موجودی انبار میشود. چون در مناسبات مبتنی بر بیتوجهی به تولید، فقر، نابرابری و وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج افزایش مییابد.
به آقای رئیسی گفتیم شوک نرخ ارز را انجام نده، انجام داد
بینید چقدر افلاس دولت را افزایش داد!؟
وی ادامه داد: صدها اقتصاددان به آقای رئیسی گفتند شوک نرخ ارز را انجام نده، ایشان انجام داد و بینید چقدر افلاس دولت را افزایش داد. به محض اینکه آن اتفاق افتاد، همانها که میگفتند ما داریم رانت حذف میکنیم تا زیرساخت بسازیم، وقتی یک باره جرقه اعتراضات حذف شد، یک باره بر فراز قانون، چیزی حدود ۱۰برابر یارانه نقدی را توزیع کردند. اما این رقم به دلیل شوکی که به زندگی مردم مفلوک و فقیر کشور شده بود هم کارساز نشد، بعد هم که دیدید چه خبرهایی شد!
آقای پزشکیان ما را با آنها که چنین توصیههایی درباره قیمت بنزین میکنند، رودررو کنید
چرا لرزه به دل مردم میاندازید!؟
مومنی اضافه کرد: من در حضور آقای پزشکیان هم گفتم که حتی اگر این داده مخدوش هم اعتبار میداشت، این متغیر باید در کنار ۷۴ متغیر دیگر قرار میگرفت تا بتوان درباره قیمت بنزین صحبت کرد، آقای پزشکیان سخنان ناصحانه اقتصاددانها را بشنود و تجربه آقایان رئیسی، روحانی و هاشمی رفسنجانی و ماجراهای سالهای ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ را لحاظ کند. اگر مساله دولت درباره تعیین تکلیف قیمت بنزین، فقر اندیشهای است، آقای پزشکیان ما را با آنها که چنین توصیههایی به دولت میکنند، رودررو کند و فقط گوش کند و بین خود و خدا، آن استدلالهایی که معتبر و مستند یافت را اجرا کند. چرا لرزه به دل مردم میاندازید!؟
برای اصلاح اقتصادی، باید ۷۵ حلقه درنظر بگیرید، بازی با قیمت حلقه انتهایی است
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، خاطرنشان کرد: در جلسهای که با آقای پزشکیان داشتیم، به ایشان گفتیم گرفتاری روسای جمهور قبل از شما هم این بود که اهلیت حرفهای و صلاحیت تخصصی در حیطه اقتصاد نداشتند و به کارشناسانی اعتماد کردند که فقط اهرم قیمت و بازی با آن را میشناسند. در حالی که یک عالِم اقتصادی، میگوید برای اصلاح اقتصادی، باید ۷۵ حلقه درنظر بگیرید، بازی با قیمت حلقه انتهایی است و نه حلقه ابتدایی. کشور را به آشوب میکشند و به آشوب کشیدن کشور، فقط این نیست که عدهای در خیابانها داد و بیداد کنند، اینکه دولت به این فلاکت مالی افتاده است آشوب بزرگی است. سیل راه میافتد و چون دولت منابع ندارد، نمیتواند سیل بند به اندازه کافی ایجاد کند.
وی با تاکید بر اینکه دولت باید صفحه ۳۴ تا ۴۶ گزارش اقتصادی سال ۱۳۷۳ سازمان برنامه را بخواند که بعد از شش سال تجربه شوک درمانی گفتند به ازای هر یک واحد درآمدی که دولت از محل شوک درمانی کسب میکند، هزینههای مصرفی دولت بیش از ۳.۵ برابر و هزینه سرمایهگذاریاش به مراتب بالاتر میشود، خاطرنشان کرد: اینکه اکنون گفته میشود کشور با بحران حاد سرمایهگذاری روبرو است، به این دلیل است که در دهه ۱۳۹۰ که سرآغاز این فاجعه بود، بیشترین دستکاری قیمتهای کلیدی و شوک حاملهای انرژی و نرخ ارز در این دهه اتفاق افتاده است و اکنون دولت حتی برای تامین حقوق ماهانه کارکنانش دچار کابوس است.
چند بار دیگر باید از سوراخ شوک درمانی گزیده شویم!؟
مومنی با بیان اینکه حادترین بحران بنگاههای تولیدی کشور نبود سرمایه در گردش برای گذران امور جاریشان است، گفت: در این شرایط نمیتوان انتظار سرمایهگذاری آینده نگرانه داشت و با این بازیهای دائم با نرخ ارز، فضای اقتصادی کشور را ناامن و بیثبات میکنید. چند بار دیگر باید از سوراخ شوک درمانی گزیده شویم!؟ بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، فقط در دوره احمدی نژاد، که دوره قله درآمدی ارزی کشور بود، کسری بودجه خانوارها در پایان دولت، ۴.۵ برابر زمان شروع به کار دولت بوده است. ارز بری هر واحد جی دی پی در سال پایانی او، ۵ برابر سال شروعش بوده است. یعنی به نام تولید، مونتاژکاری میکنید و حق العمل پیچ و مهره سفت کردن میگیرید! یعنی دیگر تولیدکننده نیستید. اینها در اثر شوک درمانی ایجاد شده است.
دولت تا این لحظه درخواستی برای ارائه نظرات کارشناسی از فرهنگستان علوم نداشته
این اقتصاددان با اشاره به ضرورت توجه دولت به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در خصوص کتاب «هنر تحریمها» که در آن به صراحت عنوان شده مقامات آمریکایی معتقدند راهی ثمربخشتر برای فروپاشی حکومت در ایران، از سیاستهای تورمزا و اشتغالزدا پیدا نکرده اند، افزود: من در تنها جلسهای که با آقای روحانی روبرو شدم، به ایشان گفتم دانشکده اقتصاد و موسسه مطالعات دین اقتصاد، این مسئولیت را برعهده میگیرد که این کتاب را به اعضای دولت آموزش دهد و اکنون دولت چهاردهم هم بیش از دولت روحانی به این آموزش نیاز دارد، چرا که تا این لحظه درصد اندکی از افراد آن، کیفیتهای بایسته برای درک شرایط پیچیده کنونی را از خود نشان داده اند. در دیدار حضوری آقای پزشکیان گفت ما قطعا از این دیدگاهها استفاده میکنیم، اما تا این لحظه خبری از تحقق آن قول و قرارها نشده و با شاخه اقتصاد فرهنگستان و موسسه مطالعات دین و اقتصاد تماسی گرفته نشده است. انشالله از این به بعد که کابینه ایشان مستقر شده است، رئیس جمهور فرصت بیشتری داشته باشند.
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه مناسبات وابستگی و نوکری خارجیها را کردن، منحصرا از درون مناسبات بهره کش اتفاق میافتد، افزود: شناخته شدهترین شیوه بهره کشی در دنیا، اتخاذ سیاستهای تورمزا است. از این دریچه، گزارش روزهای گذشته بانک جهانی قابل توجه است؛ چرا که ماجرای بهره کشی در اقتصاد سیاسی ایران را از دریچه مطالعه تطبیقی عملکرد ایران و دیگر کشورها درباره تورم به خوبی روشن میشود. اگر واقعا ارادهای برای اصلاح وجود داشته باشد، همین دریچه سیاستهای تورم زا، دریچه راهگشایی است.
آمار بانک جهانی از وضعیت اسف بار رشد قیمتها در ایران
مومنی توضیح داد: بانک جهانی، رشد متوسط قیمتها را از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ برای یک دوره ۳۴ساله مطالعه کرده است، این دوره از همان سالی است که برنامه تعدیل ساختاری در ایران اجرا شده و آمار آن خجالتآور است. رشد متوسط قیمتها در این ۳۴ سال، در عربستان صعودی۵۵درصد، جمهوری آذربایجان ۳۱۲ درصد، در مصر که منحطترین کارنامهها را در آفریقا داشته ۸۹۷ درصد، در ایران بالغ بر ۱۲هزار درصد بوده است. وقتی به تولید پشت میکنید و از طریق شوک درمانی و دست بردن پی در پی میخواهید برای دولت کسب درآمد کنید، تولید ضربه میبیند و فقر، نابرابری و وابستگی ذلتآور به دنیای خارج افزایش مییابد و ناپایداری ذاتی سیستمی هم گریبان کشور را میگیرد.
مدارای نجیبانه مردم ایران با فقر، ابدی نیست
شریفترین انسانهای این کشور اکنون معترضند
با استمرار شوک درمانی و بیثباتسازی فضای اقتصاد کلان، راه به جایی نخواهید برد
این اقتصاددان با بیان اینکه سال ۹۶، هشدار دادم که مدارای نجیبانه مردم ایران با فقر، ابدی نیست و جایی میرسد که کارد به استخوان میرسد و یک سال بعد این پیش بینی محقق شد، افزود: معلمان، کارگران و پرستاران، یعنی شریفترین انسانهای این کشور اکنون معترضند. شرم آورترین آن، بازنشستهها هستند که عمرشان را برای این جامعه گذاشتند. میانگین دریافتی بازنشسته ها، زیر ۵۰درصد خط فقر رسما اعلام شده است. چطور میشود که این مسائل روشن را نمیبینید و همچنان به دنبال شوک درمانی هستید! با استمرار شوک درمانی و بیثباتسازی فضای اقتصاد کلان، راه به جایی نخواهید برد.
آقای پزشکیان! شرافتمندانه تعهد کردید سراغ شوک درمانی نخواهم رفت
آنچه که این روزها میگویید چیست!؟
مومنی پرسید: به عنوان برادر دینی به آقای پزشکیان میگویم مگر نمیگویند «المؤمنون عند شروطهم»!؟ ، وقتی میخواستید رای بگیرید شرافتمندانه تعهد کردید سراغ شوک درمانی نخواهم رفت، پس آنچه که این روزها میگویید چیست!؟ به غیر از اینکه این اظهارات با تجربههای تاریخی دنیا و واقعیتهای کنونی کشور ما ناسازگار است، با تعهد اخلاقی این برادر دینی ما هم ناسازگار است.
پزشکیان تعهدات دیگری، از جمله عدالت در سلامت و آموزش هم داده بود
این استاد دانشگاه با یادآوری اینکه پزشکیان تعهدات دیگری، از جمله عدالت در سلامت و آموزش هم داده بود و باید کارشناسان و معاونانش درباره اینکه آسیب پذیرترین گروه هزینهای در برابر شوکهای تورمی، گروه سلامت است، بدهند، خاطرنشان کرد: مقامات کلیدی وزارت بهداشت میگویند به خاطر گرانی بیش از حد خدمات مربوط به سلامت، مردم به سمت خوددرمانی رفتهاند و کمتر به پزشک مراجعه میکنند. بلافاصله بعد از هر تجربه شوک نرخ ارز یا انرژی، سهم جمعیتی آسیبپذیر ما از ناحیه پدیده شوم و فاجعهآمیز «فروافتادن به فقر در اثر هزینههای کمرشکن درمان» طی ۳۵ سال گذشته، دو برابر شده است. این چه تعهدی است که میگویید میخواهید عدالت اجرا کنید و سیاست تورمزا که خشنترین و مهلکترین ضربهها را به فقرا میزند، در دستور کار قرار میدهید!؟
یک توصیه مهم و اولویت دارد به دولت آقای پزشکیان! قبل از هر نوع تدبیری، یک برنامه ملی مبارزه با فساد، در دستور کار قراردهید
بعد از آن، نوبت به یک برنامه حمایت توسعه گرا از بنگاههای تولید میرسد
مومنی با بیان اینکه تا زمانی که رویهها و انگیزههای سوداگرانه درباره ارز، خودرو، طلا و سکه، مسکن، مجوز بنگاههای تولیدی و از این قبیل وجود دارد، اقتصاد ایران روی آرامش نخواهد دید، تاکید کرد: آقای پزشکیان، اگر میخواهد عدالت برقرار کند، باید باب مفت خوارگی را در این حیطهها مسدود کند. مفت خوارگی بزرگ دیگر، که بزرگترین آفت و آسیب ناشی از شوک درمانی است، گسترش و تعمیق فساد است. در هر دورهای که شوک به قیمتهای کلیدی وارد شده، گستره و عمق فساد، به شکل متناسب افزایش یافته. آقای پزشکیان! قبل از هر نوع تدبیری، یک برنامه ملی مبارزه با فساد، با خصلت پیش گیرندگی در دستور کار قراردهید. بعد از آن، نوبت به یک برنامه حمایت توسعه گرا از بنگاههای تولید میرسد.
وی ضمن تشریح آفات ضد توسعهای ترویج مونتاژکاری به نام تولید، گفت: کاش آقای پزشکیان کارشناسان امین و شجاعی داشته باشد و فقط دادههای بورس را نگاه کنند! هر تولید کنندهای که به سمت شرافت و استقلال کشور بوده و اهتمام به عمق بخشی به توان تولید داخلی داشته وضع اضطراریتری دارد و بنگاهها، هر قدر که مونتاژکارترند، اوضاعشان پررونقتر است. به جای اینکه از طریق شوک قیمت بنزین، تمام سیستم را دچار اختلال کنید، این بابها را مسدود کنید.
به جای شوک درمانی، روندهای ضدتوسعهای و ضدتولیدی را متوقف کنید
مومنی با بیان اینکه تولیدکنندگان موجود کشور، نمیتوانند از دو، سوم ظرفیتشان استفاده کنند، اما به اسم ترویج رقابت، به طور بیضابطه مجوز جدید میدهند، اینها مشکوک است و با هیچ منطقی سازگار نیست، تاکید کرد: پیشنهاد ایجابی بعدی این است که به جای شوک درمانی، روندهای ضدتوسعهای و ضدتولیدی را متوقف کنید.
فاجعهای به نام «نقش بانکهای خصوصی در صنعتزدایی در اقتصاد ایران»
وی اضافه کرد: به آقای پزشکیان پیشنهاد میکنم، پروژهای را در دستگاههایتان با عنوان بررسی «نقش بانکهای خصوصی در صنعتزدایی در اقتصاد ایران» تعریف کند، در حد آماری که منتشر شده، شواهدی وجود دارد که بانکهای خصوصی در دامن زدن به تب سوداگری در بازار ارز، سکه و مسکن، و تحریک دولت به سمت سیاستهای تورمزا چقدر نقش ایفا کردند. گزارشی دارم که میتوانم نشان دهم وقتی تورم ایجاد میشود، بانکهای خصوصی، چگونه زیانهای انباشتهشان را تبدیل به سود میکنند.
۳۵سال، ریشه دارترین صنایع ایران را به سمت ورشکستگی سوق دادند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ادامه داد: گزارشی دارم که با جزئیات برای شما نشان میدهم که با بیتدبیری و بیمایگی نظام تصمیم گیریهای اساسی، چگونه ۳۵ سال، ریشه دارترین صنایع ایران را به سمت ورشکستگی سوق دادند، به نام صنعت، فعالیتهای عمدتا خام فروشانه رانتی معدنی را رواج دادند. بسیار تلخ است. مشخصع فعالیتهای رانتی معدنی این است که به شدت سرمایه بر، به غایت ناتوان در خلق فرصتهای شغلی کافی، به شدت مصرف کننده آب و به شدت آلوده کننده محیط زیست هستند. وزیر صنعت دولت دوم حسن روحانی، میگفت پاشنه در معاون من را که مجوز واحدهای جدید میدهد را رانت جوها در آورده اند! او گفته بود ما چندین برابر نیازمان ظرفیت تولیدی برپا شده داریم، اما امان ما را برای مجوز جدید واحدفولادی یا پتروشیمی آن هم در خشکترین و آلودهترین مناطق کشور بگیرند. فساد در چارچوب این مناسبات اجتناب ناپذیر است.
سودآوری دلالهای خودرو، بین ۲.۵ تا ۳ برابر کل فروش خودروسازها است
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه گزارش مالی بخشی از بانکهای خصوصی نشان داده سودآوری فعالیتهای آنها در بازی و دلالی روی ارز، از سودآوری فعالیتهای بانکیشان بیشتر بوده است، تصریح کرد: این همه به خودروسازها حمله میکنند، ما هم میگوییم حمله به کیفیت نازل خودروها منصفانه است، هر چند که طرز اداره مدارس، دانشگاهها و چمن زمین فوتبال، بسیار منحطتر از پراید است. سودآوری دلالهای خودرو، بین ۲.۵ تا ۳ برابر کل فروش خودروسازها است. ببینید چه خبر است!؟ به جای اینکه آنها به دلالها ایراد وارد کنند، تمام تمرکز روی خودروسازی است؛ چرا که مافیای واردات پشت این است که خودروسازی در ایران به لجن کشیده و غیرمعتبر شود تا مثلا باب واردات بیشتر باز شود.
کاش «عمق راهبردی» ما در مبارزه با فساد، فهمیده شود
مومنی با تاکید بر اینکه بازکردن دهان هیولاها برای تقاضاهای جدید ارز، دور باطل افزایش قیمت حاملهای انرژی و نرخ ارز را به همراه میآورد، افزود: کاش «عمق راهبردی» ما در مبارزه با فساد، فهمیده شود. در ۳۵ساله گذشته، تحت عنوان سیاستهای کنترل نرخ ارز، ۴۵۰میلیارد دلار داراییهای بین نسلی کشور را دود کردند و این ضربه هولناکی به توسعه کشور ما از همه ابعاد وارد کرده است. اگر سقوط قدرت خرید دلار را هم لحاظ کنید، میزان افزایش نرخ ارز در ایران، بیش از ۳۲هزار برابر شده است! اگر مناسبات حساب کشی در کار بود، کسی باید اینها را حساب کشی میکرد که چرا خودتان نرخ ارز را بالا میبرید و تحت آن عنوان مجوز میگیرید که دوباره ارز به بازار سیاه ترزیق کنید! مافیاهای خارجی باید بیایند اینجا آموزش ببینند! تولید را توخالی کردهاید و بخش بزرگی از آن، مونتاژکاری شده است، بعد همچنان روی آنها که روی عمق بخشی به ساخت داخل کار میکنند، فشارهای مهلک وارد میکنید و در کنار آن مافیاهایی را هم بسیج کردهاید که میگویند ببند در آنها را! همین مساله درباره خصوصیسازی هم هست، مدیران بیکیفیت را بر سر کارهای بزرگ میگذارید، نه صلاحیت و نه کارشناسی دارد، بنگاه را به افلاس میکشد و بعد میگویند حال که چنین است به افراد خاصی آن را بفروشیم! بعد اسم آن را خصوصیسازی گذاشته اند.
به اسم خصوصیسازی، به داراییهای بین نسلی عمومی چوب حراج میزنند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با اشاره به کتاب «فساد در نظام سرمایه سالار»، نوشته «گای استندینگ»، این پروژه را یک پروژه جهانی علیه کشورهای درحال توسعه عنوان کرد و افزود: به اسم خصوصیسازی، به داراییهای بین نسلی عمومی چوب حراج میزنند و هزینههای آن گروه اقلیت را عمومیسازی میکنند. این مناسبات مشوق بهره کشی و تخلیه ظرفیتهای مادی و انسانی توسعه گرا در کشور است.
۱۰ گروه استدلال در رد شوک درمانی
آقای پزشکیان دوست عزیز من است اما باید با ایشان صریح صحبت کنیم
انحصارگر بیکفایت دولتی این اتلافها را انجام میدهد
وی تاکید کرد: توصیه موکد من به آقای پزشکیان و دوستان همراهش این است که از شوک درمانی بپرهیزند. من در این جلسه، ۱۰ گروه استدلال در رد آن مطرح کردم. آقای پزشکیان دوست عزیز من است و چون اکنون در مسئولیت اجتماعی قرار گرفته اند، باید با ایشان صریح صحبت کنیم. ایشان گفتند منطقی نیست که قیمت تمام شده بنزین فلان قدر باشد و ما کمتر بفروشیم، در حالی که باید گفت آیا مگر منطقی است که در بلخ آهنگری گنه کند و شما به شوشتر گردن مسگری را بزنید!؟ تولید کننده شما بیکفایت است و براساس گزارشهای سالانه ترازنامه انرژی، روزانه نزدیک به ۱.۴میلیون بشکه معادل نفت، فقط در فرایندهای تولید، انتقال و توزیع حاملهای انرژی، انرژی تلف میکنید، انحصارگر بیکفایت دولتی این اتلافها را انجام میدهد، بعد منتش را سر مردم میگذارید!؟ بعد میپرسید انصاف است!؟
خیلی متاسفم که آقای پزشکیان میگوید سوبسید هیچ توجیهی ندارد!
آن فردی که این اطلاعات مخدوش و فاجعه ساز به زبان شما جاری میکند را از دور خودتان دور کنید
این اقتصاددان اضافه کرد: خیلی متاسفم که آقای پزشکیان میگوید سوبسید هیچ توجیهی ندارد! این غیرکارشناسیترین و بیمایهترین حرفی است که میشود در مورد سوبسید زد. تحت یک شرایطی، سوبسید، یکی از کلیدیترین ابزارها برای جهشهای توسعهای است!؟ چه کسی به شما این گونه مشاوره داده است!؟ آن فردی که این اطلاعات دست کاری شده مشکوک، مخدوش و فاجعه ساز به زبان شما جاری میکند را از دور خودتان دور کنید.
منابع سازمان هدفمندی، صرف چه اموری میشود!؟
این اقتصاددان یادآورشد: ماجرای سوبسید در ایران، یکی از ماجراهایی است که ناجوانمردانهترین دستکاریها را هم در مفهومش، هم در صورتبندی نظریاش و هم در طرز اجرایش به کار گذاشتند. مرکز پژوهشهای مجلس میگوید سازمان هدفمندی یارانه ها، باید جبرانهایی برای تولیدکننده، دولت و مردم در نظر بگیرد. مرکز پژوهشهای مجلس، فهرستی از تخصیصهای این سازمان در عمل ارائه داده است. ۱۶ مورد ذکر کرده که بند یک آن، کمک به تولید آثار فاخر صداوسیما است. تقویت فرهنگ دینی در شهرستانها هم بند دوم آن است و آنها که با بودجه ریزی و برنامه ریزی آشنا هستند میدانند که این عبارتهای کلی که کسی از آن چیزی نمیفهمد، چه حکمتی دارد! حساب و کتاب هیچ کدام از آنها روشن نیست.
آقای پزشکیان در این زمینه از شوک درمانی که نیروی محرکه اضمحلال نظام ملی است، بپرهیزید
مومنی ضمن برشمردن موارد دیگری که جزء مخارج سازمان هدفمندی یارانهها گنجانده شده است، تاکید کرد: هر کس که بودجه نیاز دارد باید در بودجه عمومی به طور شفاف پرداختی بگیرد و نه به صورت غیرشفاف از این کانالها بودجه دریافت کند. این منابع را صرف این امور میکنند و از سوی دیگر رئیس جمهور را وامی دارند که چنین اظهاراتی را مطرح کند. باید گفت آقای پزشکیان در این زمینه از شوک درمانی که نیروی محرکه اضمحلال نظام ملی است، بپرهیزید. از آنچه در دولتهای قبلی گذشت عبرت بگیرید. تاریخ از اکنون شروع نشده و آزمودهها را نیازمایید. در شرایط کنونی، تلاش برای حل مورد و موضعی مسائل محکوم به شکست است. باید برنامهای بریزید که محور اصلی آن ارتقای بنیه تولید ملی و امکانپذیر ساختن زندگی شرافتمندانه برای مردم با یک شیفت کار شرافتمندانه است. آنچه که درست یا غلط است باید ذیل آن برنامه روشن شود و نه در پرتو منافع گروههای پرنفوذ فاسد رانتی. این برنامه را در معرض دید و قضاوت عمومی قرار دهید و ما صمیمانه قول میدهیم که هر کمکی از دستمان برآید میکنیم.
دیدگاه