عبدالملکی نمادی از وعده‌های نافرجام

سرنوشت نامعلوم وعده های فضایی عبدالملکی؛ سرمایه گذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری امارات چه شد؟

با گذشت بیش از یک سال از وعده عبدالملکی برای سرمایه گذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری امارات در مناطق آزاد ایران، مطالبه سرنوشت وعده های فضایی از برخی مسئولان ضروری است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، حجت‌ا… عبدالملکی نمادی از وعده‌های نافرجام در انواع جایگاه‌های مدیریتی است. وعده‌هایی که قبل از دوران مسئولیتش در دولت نیز زبانزد خاص و عام بود در دوران وزارت وی هم وجود داشت و در جایگاه دبیری شورای عالی مناطق آزاد هم ادامه پیدا کرد.

به نوشته خراسان، بد نیست حالا که مسئولان دولت قبل باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند و برخی از آنان نیز مسئولیت را به نفر بعدی واگذار کرده اند، برخی از وعده‌های آقای عبدالملکی را مرور کنیم. او در سال ۱۴۰۰ در بحبوحه رقابت های انتخاباتی مدعی شد دولت با ارزپاشی ۳۰۰ میلیون دلاری می تواند دلاری را که در آن زمان حدود ۲۳ هزار تومان بود، به کمتر از ۱۵ هزار تومان برساند و دو ماه در آن محدوده نگه دارد.

در همان سال ها وعده اشتغال زایی برای هر فرد، فقط با یک میلیون تومان، ساخت لامبورگینی توسط چند جوان، واگذاری کل زمین های کشاورزی به مردم جهت ساخت و ساز وعدم تاثیرگذاری تحریم ها بر اقتصاد ایران به دلیل فقدان ارتباط تجاری بین ایران و آمریکا از دیگر وعده ها و اظهارات شاذّی بود که وی مطرح کرد و بازخوردهای مختلفی در فضای مجازی داشت.زنجیره حرف ها و ادعاهای عجیب و غریب عبدالملکی در دوره مسئولیت وی در دبیرخانه مناطق آزاد نیز ادامه یافت. ایشان در میانه مرداد سال گذشته مدعی شد بسته های سرمایه گذاری در مناطق آزاد ایران به اتاق های بازرگانی و رایزن های بازرگانی کشورهای مختلف ارائه شده است.

وی افزود: چینی ها کل بسته های سرمایه گذاری ایران را که شامل ۳۷۰ بسته بود یک جا در اردیبهشت ماه (۱۴۰۲) با خود بردند و گفت این بسته ها را به سرمایه گذاران چینی معرفی می کنم و فکر می کنم خیلی استقبال کنند. وی سپس ادامه داد: اتاق سرمایه گذاری خارجی امارات گفت تا ۱۰۰ میلیارد دلار آماده اند در ایران سرمایه گذاری کنند. تمام طرح ها را یک جا برده اند بررسی کنند و ما در حال رفت و برگشتیم.اکنون انتظار می رود پس از گذشت بیش از یک سال از آن زمان، ایشان پاسخ دهد که چه میزان واقعی از این عدد محقق شده است؟ نه کل آن که آیا ۱۰ درصدش هم محقق شده است؟ نه ۱۰ درصد که حتی مناطق آزاد یک درصد این رقم را جذب کرده  است؟ همان زمان به ایشان تذکر داده شد که این اعداد و وعده‌ها پوشالی است اما عجیب بود که ایشان متوجه آن نمی‌شود یا متوجه می‌شود و خدای نکرده وعده توخالی پشت تریبون رسمی می‌دهد.
از این دست وعده‌های ناشدنی و واضحا غیرممکن، در همان نشست خبری بسیار وجود دارد اما مسئله، این شخصِ تجربه‌شده نیست، بلکه مشکل نوعی از مدیریت و ارتقا در فضای مدیریتی است که در آن افراد براساس عملکرد و نتیجه‌بخشی وعده‌های گذشته ارتقا نمی‌یابند. افرادی که مشخصا در مسئولیت قبلی خود کار برجسته‌ای نکرده و قدم بزرگی برنداشته‌اند، به مسئولیتی دیگر گمارده می‌شوند. همین امر باعث می‌شود تا در هر جایگاهی سخنان و وعده‌های بزرگ بدهند، چراکه می‌دانند کسی در مقامات بالاتر از آن ها چندان سوالی درباره تحقق آن وعده‌ها نخواهد کرد. عمق این مسئله در آن جاست که پای برخی گروه و باندبازی‌ها هم در میان باشد و مسئله‌ اصلی وفاداری باشد و نه توانمندی و کارآمدی. تجمیع این عناصر می‌شود وعده‌های مدیریتی بزرگ اما پوچ، عملکرد کوچک حتی با شکست و عقب نشینی و بهانه‌های بسیار برای افکار عمومی.
حالا که در آغاز یک دولت جدید هستیم باید نسبت به این شکل مدیریتی حساس باشیم. باید هزینه سخنان و وعده‌های بزرگ و نشدنی را در رسانه افزایش داد تا افراد نتوانند افکار عمومی را فریب دهند. همچنین باید نسبت به عملکرد گذشته‌ هر مسئول جدید یا نامزد برای مسئولیت مهم، حساس بود، یعنی مقام بالاتری که قرار است چینش مدیران را به عهده بگیرد، باید نسبت به توانایی آن افراد پیشنهادی هم پاسخگو باشد و به همه نشان دهد که این مدیر جدید در مسئولیت‌های قبلی چه کارآمدی از خود نشان داده است. این جا باید انتظارات واقع‌بینانه همراه با آرمان‌گرایی معقول هم توسط آن مسئول بالاتر برای هر مسئولیت مشخص شود. این روش به معنای حرکت پلکانی مسئولان در مدیریت‌ها و براساس شایستگی آن هاست، یعنی با قراردادن این قاعده در راس انتصاب‌ها می‌توان امیدوار بود که به مرور مسئله‌ شایسته‌گزینی نیز حل و فصل شود.مجموعه این عناصر است که می‌تواند بخشی از این مشکل ناکارآمدی در مدیریت‌ها را حل کند اما این به یک تصمیم سیاسی در راس دولت و وزارتخانه‌ها هم نیاز دارد. متاسفانه برخی رویه‌های کنونی بازتولید همان روش‌های اشتباهی است که همیشه وجود داشته و فقط افراد و باندها در آن تغییر می‌کرده‌اند.
بخش دیگری از پازل فرایند تصحیح وضعیت انتصابات، به عهده‌ رسانه‌هاست. جایی که باید نسبت به وعده‌های پوچ حساس باشند و به دور از نگاه سیاسی و جناحی آن را نقد کنند. پس از ایراد سخنان مسئول مربوطه نیز در برهه‌های مختلف، وعده‌ها را پیگیری کنند، یعنی مکرر از او پرسیده شود که چه میزان واقعی از وعده‌های او محقق شده و تا کجا پیش رفته است؟ این پیگیری موجب می‌شود تا وعده‌های پوچ بعدی تولید نشود. برای مثال اگر به درستی نسبت به ناتوانی آقای عبدالملکی در تحقق وعده‌هایش در وزارت کار، مطالبه و آگاه‌سازی صورت می‌گرفت، ایشان امکان نشستن بر روی صندلی مدیریتی بعدی را نداشت تا به ما وعده ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری صرفا از طرف امارات را بدهد، لذا ما باید با همین ابزار رسانه، سعی کنیم در انتصابات دولتی نقش آفرینی کنیم و جلوی روندهای اشتباه گذشته را بگیریم.

Share