بررسی وضعیت فرسودگی شبکه و تولید برق

حبس تولید به دلیل فرسودگی خطوط انتقال؛ جایگزینی کمبود به جای ناترازی!

۱۵ درصد از ظرفیت نیروگاهی کشور با عمر بالای ۳۰ سال در حال بهره‌برداری است و ۳ درصد از ظرفیت برق نیز از نیروگاه‌هایی با عمر بالای ۴۰ سال تامین می‌شود. حدود ۲۰ درصد از ظرفیت پست‌های شبکه دچار فرسودگی و عمر بالای ۳۰ سال دارند. ۱۵.۳ درصد از آن نیز عمر بالای ۳۵ سال را دارد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران می‌گوید ۱۵ درصد از ظرفیت نیروگاهی کشور با عمر بالای ۳۰ سال در حال بهره‌برداری است و ۳ درصد از ظرفیت برق نیز از نیروگاه‌هایی با عمر بالای ۴۰ سال تامین می‌شود و این نیروگاه‌ها نرخ خروج اضطراری بسیار بالاتری نسبت به سایر نیروگاه‌ها دارند و امکان بهره‌برداری مستمر از آن‌ها وجود ندارد. با این حساب اگر عمر مفید یک نیروگاه ۳۰ سال در نظر گرفته شود می‌توان گفت که ۱۵ درصد از ظرفیت نیروگاهی ایران از کارافتاده است.

گزارش مرکز پژوهش‌های اتاق ایران اضافه می‌کند که حدود ۲۰ درصد از ظرفیت پست‌های شبکه دچار فرسودگی و عمر بالای ۳۰ سال دارند. ۱۵.۳ درصد از آن نیز عمر بالای ۳۵ سال را دارد.

از سوی دیگر خطوط انتقال برق که برق تولیدی نیروگاه را به محدوده‌های شهری و صنعتی منتقل می‌کند با دو آسیب جدی عمر بالا، اشباع شدید و عدم کفایت ظرفیت خطوط، مواجه است.

حدود ۲۹ درصد از عمر خطوط انتقال برق، بالای ۲۰ سال است و بالغ بر ۲۱.۴ درصد از آن عمر بالای ۳۵ سال را دارد.»

در گزارش این مرکز عنوان شده که حل کمبود انرژی در کشور نیازمند سرمایه است.

سرمایه دولت برای حل این ناترازی کافی نیست و اصلا سرمایه‌ای برای حل این موضوع ندارد. در نتیجه باید زمینه‌سازی به گونه‌ای انجام شود که بخش خصوصی سرمایه مورد نیاز جذب و توسعه را انجام دهد.

بخش خصوصی در حوزه‌ای که ابهام مقرراتی وجود داشته باشد ورود نمی‌کند؛ در نتیجه شفاف کردن مقررات در حوزه انرژی در بلندمدت و کاهش مداخلات دستوری از الزامات تحقق این مهم است.

سهم اندک انرژی تجدیدپذیر

در پایان سال گذشته ظرفیت اسمی نیروگاه‌های کشور ۹۲.۸ هزار مگاوات بوده است. اما نکته مهم سهم اندک نیروگاه‌های خورشیدی یا بادی در تولید برق است. آن هم در حالی که شاخص تامین برق از انرژی تجدیدپذیر توسط کشور‌های پیشرفته به ۳۰ درصد ظرفیت اسمی نیز رسیده است. اما در ایران مطابق گزارش مرکز پژوهش‌های اتاق ایران بیش از ۸۵ درصد ظرفیت اسمی تولید برق از نیروگاه‌های سوخت فسیلی و مابقی آن از نیروگاه‌های برق‌آبی، اتمی و تجدیدپذیر بوده است. در این میان حدود ۱/۱ درصد از ظرفیت اسمی منصوبه در کشور متعلق به نیروگاه‌های تجدیدپذیر بوده است.

جایگزینی کمبود به جای ناترازی

مرکز پژوهش‌های اتاق در بخش دیگری از گزارش خود عنوان می‌کند که عبارت «ناترازی» تصویر دقیقی از نیاز کشور را نشان نمی‌دهد و باید از آن تحت عنوان «کمبود» یاد کرد. چرا که در سالیان گذشته کمبود برق در حدود۳۰۰ ساعت و به طور تقریبی حدود ۲ هفته در کشور را در برمی‌گرفت، اکنون این بازه زمانی به بیش از ۳ ماه گسترش پیدا کرده است.

گزارش این مرکز نشان می‌دهد که در زمان پیک مصرف برق در تابستان امسال حداقل ۱۴.۱ هزار مگاوات و حداکثر ۱۷.۱ هزار مگاوات کمبود برق وجود خواهد داشت. به این ترتیب، در سطح میانه «کمبود برق» در تابستان امسال ۱۵.۶ هزار مگاوات خواهد بود.

در سال‌های گذشته محدودیت‌هایی برای مشترکان برق در نظر گرفته شده بود و این محدودیت‌ها اگر امسال هم ادامه پیدا کند در بهترین حالت ۱۱ هزار مگاوات از کمبود برق می‌کاهد. با این شرایط در بدترین حالت ۶ هزار مگاوات و در بهترین حالت ۳.۱ هزار مگاوات کمبود برق در تابستان امسال وجود دارد. در چنین شرایطی، وزارت نیرو یا باید محدودیت‌های اعمال شده و قطع برق واحد‌های تولیدی و مصارف عمده را تشدید کند یا اینکه به سراغ بخش خانگی برود و قطع برق در این بخش رخ بدهد.

حبس تولید به دلیل فرسودگی خطوط انتقال

بر اساس این گزارش، یکی از نکات مهم در برق‌رسانی که طی سال‌های اخیر مورد غفلت قرار گرفته، وضعیت کفایت ظرفیت خطوط انتقالی در شبکه سراسری بوده است. انحراف میان ظرفیت نیروگاهی و خطوط انتقال برق در مقایسه با حداکثر نیاز تقاضای شبکه فزاینده است. این عقب‌افتادگی در تقویت ظرفیت خطوط انتقالی برق به این معناست که اگر ظرفیت تولید برق از محل‌هایی، چون نیروگاه‌های برق‌آبی فراتر از حد انتظار و تا سقف ظرفیت عملی آن تولید توان داشته باشد، محدودیت‌های موجود در شبکه برق دارای ظرفیت مورد نیاز برای انتقال این برق نخواهد بود و شبکه با حبس تولید مواجه می‌شود. شایان توجه است دوره پیشبرد و احداث خطوط انتقال به مراتب بیشتر از احداث پست انتقال و نیروگاه است و برنامه‌ریزی‌های بلندمدت برای تقویت این ظرفیت باید در تناسب توسعه ظرفیت تولید باشد.

انرژی برق مصرفی و توان مورد تقاضای مشترکین متأثر از عوامل مختلفی، چون وضعیت آب و هوا، متغیر‌های اجتماعی و فرهنگی و وضعیت اقتصادی است که با توجه به نوع مشترک، میزان اثرگذاری متفاوتی بر روند رشد مصرف دارند. میزان اثرپذیری رفتار مصرفی هر یک از مشترکین متفاوت است. برای مثال دما، تعداد خانوار و سطح درآمدی عوامل اثرگذار بر روند رشد مصرف انرژی برق و حداکثر نیاز مصرفی در بخش خانگی است.

هجوم بخش خانگی به برق

این در حالی است که در بخش‌های تولیدی نظیر کشاورزی، صنعتی و تجاری وضعیت اقتصادی مهم‌ترین عامل در وضعیت روند نیاز مصرف شبکه است. برای مثال مشترکین خانگی گرچه حدود ۳۲ درصد از انرژی برق در طول سال را مصرف می‌کنند، اما در زمان پیک مصرف برق بیش از ۴۸ درصد از مصرف متعلق به این بخش است و شرایط اقلیمی به شدت روی مصرف این دسته از مشترکین اثر می‌گذارد. در این میان بخش صنعتی ۳۶ و کشاورزی ۱۵ درصد از انرژی برق در سال گذشته را مصرف کردند که سهم آن‌ها از اوج مصرف برق در سال ۱۴۰۲ به ترتیب ۲۸ و ۱۲ درصد بوده است.

اثر خشکسالی بر تولید برق

طی سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۲ میزان تولید نیروگاه‌های برق‌آبی نقش تعیین کننده در میزان کسری برق و به تبع آن میزان قطعی برق داشته است. به طور مثال ناترازی در سال ۱۳۹۷ و ۱۴۰۰ از محل افت قابل توجه تولید نیروگاه‌های برق‌آبی اثر منفی وارد شده و از طرفی بهبود تولید این نیروگاه‌ها در سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ نقش قابل توجهی در حفظ پایداری شبکه و مدیریت کسری برق داشته است.

باید توجه داشت که نیروگاه‌های برق‌آبی در برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت (پیک تا پیک) نقش بسزایی دارد و چشم‌انداز‌های میان‌مدت و بلندمدت متاثر از برنامه‌ریزی‌های تکمیل و توسعه ظرفیت‌های نیروگاهی اعم از حرارتی یا تجدیدپذیر، بازسازی و نوسازی نیروگاه‌ها است.

نتیجه روند فعلی چیست؟

چنانچه اثربخشی سیاست‌های توسعه صنعت برق همچون سنوات ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۲ تداوم پیدا کند، مدیریت کسری برق با سیاست‌های فعلی قابل تداوم نخواهد بود و امنیت تأمین برق بخش خانگی را با مخاطره جدی مواجه خواهد ساخت. زیرا بنگاه‌های تولیدی صنعتی، کشاورزی و خدماتی بر اساس سیاستگذاری که طی سال‌های اخیر اتخاذ شده صنعت و بخش کشاورزی که همان بنگاه‌های تولیدی کشور است بیش از ۸۱ درصد از کمبود برق در سال گذشته (یعنی ۱۲۴۴۱ مگاوات کمبود در زمان اوج مصرف) متحمل محدودیت تأمین برق شدند.

در حال حاضر این محدودیت‌ها از نیمه خرداد ماه تا شهریورماه را در برمی‌گیرد. گرچه در سالیان گذشته کمبود برق در حدود ۳۰۰ ساعت و به طور تقریبی حدود ۲ هفته در کشور را در برمی‌گرفت اکنون این بازه زمانی به بیش از ۳ ماه گسترش پیدا کرده است.

عمده تحلیل‌های بررسی ناترازی / کمبود برق معطوف به «زمان» وقوع پیک مصرف است این در حالی است که شبکه سراسری در بازه «زمانی» مشخصی تحت‌فشار پرباری بوده و این موضوع می‌تواند امنیت تأمین برق و بروز حوادث در شبکه را محتمل کند. بر اساس بررسی‌های انجام‌شده در این پژوهش طی هفته دوازدهم (۱۲) تا بیست و هشتم (۲۸) سال کشور با کسری برق مواجه بوده که این میزان در هفته شانزدهم (۱۶) تا بیست و سوم (۲۳) به بیشینه مقدار خود می‌رسد. بررسی اساس مطالعه انجام شده در این پژوهش کسری برق طی هفته دوازدهم (۱۲) تا بیست و هشتم (۲۸) سال به طور متوسط ۱۰ هزار مگاوات است. این استمرار پرباری شبکه در کنار عمر بالای برخی از تجهیزات نیروگاهی و شبکه انتقال برق می‌تواند نرخ خروج اضطراری تجهیزات و بروز حوادث را دوچندان کند.

چه باید کرد؟

با توجه به اینکه دامنه این پژوهش به امنیت تامین برق در تابستان ۱۴۰۳ معطوف می‌شود، پیشنهاد‌هایی با قابلیت اجرا در کوتاه‌مدت و محدود به مدت زمان باقی‌مانده در دوره پیک مصرف، ارائه شده که شامل افزایش مشارکت مشترکین خرد به ویژه خانگی، افزایش اختیارات استانداری‌ها برای مدیریت مصرف و تغییر ساعات کاری با هدف هموار کردن پخش بار بهینه در شبکه، استفاده از ظرفیت ژنراتور‌های موجود در مراکز حساس و نظامی در زمان‌های پیک مصرف روز است.

Share