روزنامه جوان تحلیل کرد:

درخواست اصلاح طلبان برای افزایش مشارکت در انتخابات ایده شیطانی است

اکنون تمایل دارند که مشارکت حداکثری شود با اینکه دورکردن مردم از صندوق‌های رأی اگر مبنای اقتصادی داشته باشد، بی‌ارتباط با سه‌دهه حضور آنان در قدرت نیست؛ و اگر سیاسی و اخلاقی باشد، چرا نباید آن را اثر سیاه‌نمایی‌ها و تحریم‌های مکرر خود در انتخابات‌های گذشته بدانند؟!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، غلامرضا صادقیان سردبیر روزنامه جوان نوشت:

تمایلات و تناقضات برخی جریان‌های سیاسی و نامزد‌ها در این دوره از انتخابات به شکل عجیبی برجسته‌تر شد. جریان اصلاحات از سال‌ها پیش مدعی است که رهبری مایل نیست نامزد آنان پیروز شود و از طرفی ادعا دارد که مشارکت بالا به پیروزی نامزد آنان می‌انجامد. با این دو ادعا، نمی‌توانند دعوت و اصرار رهبر انقلاب به مشارکت حداکثری را تبیین کنند. این تناقضی ویرانگر است که ادعا‌های مکرر آنان را درباره اصول نظام و رهبری بی‌ارزش می‌کند. برای عبور از این تناقض، یکی از ایشان گفته است، چون رهبری در سخنرانی روز عید غدیر بر افزایش مشارکت تأکید کرد و، چون می‌داند نتیجه قطعی افزایش مشارکت، پیروزی نامزد اصلاح‌طلبان است، پس نشانه موجود در سخنرانی رهبری آن است که ایشان به پیروزی نامزد اصلاح‌طلبان مایل است یا دست‌کم آن را پذیرفته است.
این آشفته‌حالی ناشی از آن است که روشنفکران اصلاح‌طلب به‌جای آنکه خود را تأویل کنند، حرف بکر را تأویل می‌کنند. ولایت رهبر انقلاب و حضور در این جایگاه، از جنس «مهر» و «لطف» است، نه از جنس «قهر» و «انتقام». اگر این را نفهمند، رهبری را همچون یکی از خود می‌پندارند و در این مقایسه، آن سخن اخیر ایشان را هم که به هدایت الهی قلوب مردم در انتخابات اشاره کردند، نمی‌فهمند و تعابیر عجیب و غریب بروز می‌دهند. نگاه رهبری به نامزد پیروز و اراده مردم، از همان جنس مهر به مردم، یعنی به تک‌تک مردم بی‌کم‌وکاست است، نه نگاه یک تحلیلگر سیاسی که کار دنیا را سبک‌و‌سنگین می‌کند و می‌پندارد که یا باید رند عالم‌سوز بود یا حاکم مصلحت‌بین. امام نیز همین تناقض را در ذهن روشنفکران جهان انداخته بود که چگونه می‌توان هم گدای درگاه الهی بود و هم پادشاه ملک جهان! «ترک کرد او ملک هفت اقلیم را/ می‌زند بر دلق، سوزن، چون گدا/ شیخ واقف گشت از اندیشه‌اش/ شیخ، چون شیرست و دل‌ها بیشه‌اش/، چون رجا و خوف در دل‌ها روان/ نیست مخفی بر وی اسرار جهان/ دل نگه دارید‌ای بی‌حاصلان/ در حضور حضرت صاحب‌دلان/ پیش اهل تن ادب بر ظاهر است/ که خدا زیشان نهان را ساتر است/ پیش اهل دل ادب بر باطن است/ زانک دلشان بر سرایر فاطن است»
کسی که رهبری را چونان حکومت‌طلبی محاسبه‌گر یا اندیشه‌ورزی در همین حدود و حوالی دنیای فانی ببیند، معلوم است که چنین می‌پندارد که رهبری نه از سر مهر و لطف بلکه از سر ناچاری مقابل اقتضائات سیاسی، تصمیم می‌گیرد. همین‌گروه برای آنکه بتوانند تبیین کنند که چرا مطابق ادعا‌های قبلی خودشان، رهبری مانع احراز صلاحیت نامزدشان نشد، می‌گویند رهبری می‌دانست با تأیید صلاحیت یک نامزد اصلاح‌طلب او پیروز انتخابات می‌شود، اما به دلایلی چنین و چنان، چاره‌ای جز بازگشت اصلاح‌طلبان به قدرت ندید!
با همین تحلیل‌ها، تمایلات آنان نیز عجیب و غریب است. اکنون تمایل دارند که مشارکت حداکثری شود با اینکه دورکردن مردم از صندوق‌های رأی اگر مبنای اقتصادی داشته باشد، بی‌ارتباط با سه‌دهه حضور آنان در قدرت نیست؛ و اگر سیاسی و اخلاقی باشد، چرا نباید آن را اثر سیاه‌نمایی‌ها و تحریم‌های مکرر خود در انتخابات‌های گذشته بدانند؟! اما این تمایل‌شان به مشارکت هم یک چیز غیردموکراتیک و حتی شیطانی است. خاتمی که انتخابات قبلی را به بهانه «ماندن کنار مردم» تحریم کرد، اکنون دوباره به بهانه «ماندن کنار مردم» و در یک پیام خالی از هرگونه ارزش‌های دینی و انقلابی دعوت به مشارکت می‌کند. باطن پیام او، اما بر زبان برادرش که در گردهمایی طرفداران نامزد اصلاح‌طلب سخنرانی کرد، جاری شد، آنجا که گفت «ما در هر انتخاباتی شرکت نمی‌کنیم. ما رأی می‌دهیم نه برای مشروعیت‌بخشی به چیزی و نه برای خوشامد کسی»! این تفکر، «استبداد رأی» است. این «دیکتاتوری دموکراسی‌خواهان» است. اسمش هرچه هست، دموکراسی‌خواهی نیست. وقتی هم عصبانی می‌شوند-که این روز‌ها زیاد عصبانی شده‌اند- نه برای مردم است، نه برای ایران، نه اخلاق، فقط از آن جهت است که می‌بینند آن مشارکت حداکثری که می‌پندارند با آن پیروز می‌شوند، به‌رغم سخنرانی‌های آنان هنوز در دسترس نیست. سال‌ها سیاه‌نمایی کرده‌اند و انتخابات ایران را نادموکراسی نامیده‌اند و حالا گمان می‌کنند همین مردم با دو هفته سفیدنمایی (درواقع زردنمایی به جای سفیدنمایی) به اراده آنان پای صندوق رأی می‌آیند، با آنکه قبلاً به کرات اعتراف کرده‌اند که نوستالژی اصلاح‌طلبی، پایگاه اجتماعی آنان را از مردم گرفته است. این را درست حدس زده‌اند. مردم اگر مشارکت را به حداکثر برسانند و حتی اگر به نامزد اصلاح‌طلبان رأی بدهند، ساده‌لوحانه‌ترین تحلیل این است که بگوییم مردم با این انتخاب، می‌خواهند مطابق ادعای خاتمی‌ها، مشروعیت را از نظام بگیرند و مطابق ادعای برخی همراهان آن نامزد، هشت‌سال دویدن دنبال توافق با امریکا را یک‌بار دیگر مزه کنند! با این عبارات که «ما نیامده‌ایم به نظام مشروعیت بدهیم» خود را برای پسند امریکا زینت می‌کنند و همچنان مردم در سپهر سیاسی آنان جایی ندارند. «چون نداری فطنت و نور هدی/ بهر کوران روی را می‌زن جلا». وقتی از زیرکی و هدایت الهی خالی باشی، به جای آنکه خودت را برای مردم و خدای مردم زینت کنی، خودت را برای نابینایان جهل و استبداد می‌آرایی!

Share