فرشاد مومنی: در مناظرات به مبتذل‌ترین شیوه‌ها وعده‌های مصرفی داده می‌شد

توسعه با اندیشه جامد محقق نمی شود | حکمرانی باندی خوب، عین توهم است

دکتر فرشاد مومنی با بیان اینکه اگر حکومتی تن به سازماندهی و تحزب مردمش ندهد در اسارت مافیاها و گروه‌ها و باندها قرار خواهد گرفت، تاکید کرد: اگر دستگاه‌های مسئولی را در ایران دیدید که رسالت خود را نابود کردن احزاب و سازمان‌های سیاسی تعریف کنند و آن را موفقیت بدانند، صمیمانه و خاضعانه از دریچه اندیشه توسعه باید به آنها گفت شما قرار بود مراقب نفوذ بیگانگان باشید.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی که در نشستی با عنوان “شهید بهشتی و اقتضائات زمانه” که به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت الله بهشتی در موسسه “مطالعات دین و اقتصاد” سخن می‌گفت، خاطرنشان کرد: یکی از مشخصه‌های بزرگ انسان‌های خداگونه و کسانی که به مقام خلیفه اللهی نائل شدند این است که غیاب آنها بسیار بیشتر از حضورشان حس می‌شود؛ چرا که تا زمانی که انسان از نعمتی برخوردار است و آن را ابدی می‌پندارد حضورش حس نمی شود. کارهایی هم که چنین انسانهایی انجام می‌دهند چندان درک نمی‌شود به این دلیل که این انسان‌ها معمولا کارها را بی‌توقع در سکوت و بی‌مزد و منت انجام می‌دهند، اما به محض اینکه آنها نیستند خلاء وجودی‌شان از تمام زوایا با تمام وجود احساس می‌شود.

پرکاری و خستگی ناپذیری ویژگی انسانهای خداگونه است

وی پرکاری و خستگی ناپذیری را یکی دیگر از خصوصیات انسان‌های خداگونه عنوان کرد و ادامه داد: وقتی به کارنامه شهید بهشتی چه در ساحت عمل و چه در ساحت نظر نگاه می‌کنید، با تمام وجود از اینکه چطور یک انسان با همه محدودیت‌هایش می‌توانسته تا این میزان اندیشه و عمل خلق کند شگفت زده می‌شوید.

این استاد دانشگاه ادامه داد: خاطرم هست وقتی این افتخار نصیبم شد که برای انتشار کتاب “بانکداری، ربا و مسائل مالی اسلام” با خانواده گرامی شهید بهشتی همراهی کنم، فرزند برومند ایشان من را به اتاق بزرگی بردند که نزدیک سه متر ارتفاع داشت. سرتاسر آن با قفسه‌های فلزی طبقه‌بندی شده بود و فیش‌های تحقیقاتی شهید بهشتی را در آنجا نگهداری می‌کردند. حقیقتا نظمی که در آن اتاق وجود داشت یک طرف و عظمت فایل‌های موضوعی و اینکه همه آنها پر از فیش‌های تحقیقاتی بود مرا منقلب کرد. شهید بهشتی همه آن فایل‌ها را با دست خود نوشته بود!

بهشتی در هر سخنرانی، حاصل یک پژوهش را ارائه می کرد

مومنی یادآور شد: شهید بهشتی چند هفته پس از پیروزی انقلاب وقتی در کتابخانه‌اش حاضر شده بود، با حسرتی، به پسرش گفته بود من تا قبل از پیروزی انقلاب به ندرت سخنرانی کردم تا سخنرانی کرده باشم، و در هر سخنرانی حاصل یک پژوهش علمی خود را عرضه کردم. این سیره عملی برای روحانیان و دانشگاهیان بسیار اعتلابخش است.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، ضمن بیان خاطرات خود از سال‌های حضور در کنار شهید بهشتی گفت: با نظر لطف ایشان بعد از تشکیل حزب جمهوری اسلامی، مسئولیت واحد دانش آموزی را بر عهده داشتم. در آن ایام دائما دچار بحران کمبود وقت می‌شدم، یک بار از خودم پرسیدم که چگونه آقای شهید بهشتی علی رغم مسئولیت دبیر کلی حزب و مسئولیت‌های بزرگ دیگر به همه کارهایشان می‌رسند، اما من در این رابطه ناتوانم! فقط تعداد جلسات موظفی که ایشان باید در طول هفته در آن شرکت می‌کردند را دیدم، تا جایی که من اطلاع دارم ایشان باید در هفته حدود ۴۰ ساعت در جلسات موظف شرکت می کردند!

مومنی ادامه داد: وقتی این مسئله را با دوستان عزیزم خصوصا سه یار بسیار عزیزم که هر سه در ماجرای هفتم تیر شهید شدند، یعنی شهید حسن اجاره‌دار، جواد مالکی و علی اصغر آقا زمانی به عنوان شگفتی مطرح کردم به اتفاق آرا جمع‌بندی ما این بود که این ناشی از نظم استثنایی و منحصر به فرد ایشان است که خداوند تا این درجه در اوقاتش برکت قرار می‌دهد.

بهشتی ۱۸ تا ۲۰ ساعت در روز کار با کیفیت، همراه با نظم و دانایی می‌کرد

مومنی گفت: شاهد بودم افرادی با التماس وارد حزب می‌شدند و می‌گفتند کار اضطراری با ایشان دارند، شهید علی درخشان که از دوستان عزیز ما و یار کم نظیر شهید بهشتی که بسیار مهربان بود جدول اوقات برنامه‌های شهید بهشتی را مقابل آنها می‌گذاشت و نشان می داد وقت شهید بهشتی کاملا پر است اما با اصرار آنها از کمترین فرصتی برای انجام این ملاقات استفاده می‌شد و ایشان کوچک‌ترین وقت استراحتی نداشت. شهید بهشتی نزدیک ۱۸ تا ۲۰ ساعت در روز کار با کیفیت همراه با نظم و دانایی می‌کرد.

وی خاطرنشان کرد: وقتی به این فکر می‌کنم که چه باید کرد تا چنین انسان‌هایی بیشتر تکرار شوند به این نتیجه می رسم که باید بنیان‌های اندیشه‌ای و اسلوب روش شناختی ایشان را به خوبی بشناسیم و بشناسانیم و در این راستا، عمیقا نیازمندیم با منش و روش زیست فردی و جمعی ایشان هم آشنا شویم. حقیقتا جای دریغ و تاسف بزرگی است که در این بیش از ۴۰ سال که از شهادت ایشان می‌گذرد، دقیقا در این زمینه‌ها با کمترین آثار روبرو هستیم.

به گفته این اقتصاددان؛ حل کردن این پارادوکس بزرگ که چگونه بر روی اصول ثابت استخراج شده از دین پافشاری کنیم و همزمان اقتضائات زمانه را هم رعایت کرده باشیم خدمت بزرگی به ایران معاصر است. چنین پرسشی، عینا در اندیشه توسعه هم موضوعیت دارد. بدون استثنا همه تجربه‌های موفق توسعه از یک سلسله اصول ثابت پیروی کرده‌اند، مثلا همه آنها راه را برای بهره‌مندی بدون صلاحیت و تلاش بسته‌اند.

ملی کردن بانکهای خصوصی گام اول تجربه های موفق توسعه در قرن بیستم

وی یادآور شد: در تمام تجربه‌های موفق توسعه در قرن بیستم، گام نخست حرکت ملی کردن و یا متوقف کردن بانک‌های خصوصی است. به اندازه‌ای تامل و دقت درباره آن وجود دارد که می‌توان چند جلسه درباره آن صحبت کرد. حتی در دوره شیلی پسا آلنده که ترکیب منحوس دیکتاتوری نظامی کودتاگر و بازارگرایی افراطی به نمایش گذاشته شده بود، وقتی رژیم پینوشه دید حتی برای کنترل مردم رعب ناشی از نظامی‌گری و زور سرنیزه کار را راه نمی‌اندازد، گام نخست برای برون رفت از بحران را ملی کردن بانک‌های خصوصی دانستند.

بانکهای خصوصی در ایران سلطه غیرمتعارفی پیدا کرده‌اند

مومنی تاکید کرد: حتی در انگلستان و فرانسه بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم که بازسازی و توسعه در دستور کار قرار گرفت، اولین اقدام، ملی کردن بانک‌های خصوصی بوده است. با مرور فجایعی که بانکداری خصوصی در ایران از نقطه عطف ۱۳۸۰ تا به امروز پدیدار کرده، روشن است که برای نجات ایران هم یکی از اجتناب ناپذیرترین گام‌های ضروری این مسئله است که دلیل سلطه غیرمتعارفی که بانک‌های خصوصی در ایران پیدا کرده‌اند، شاید بسیاری با من هم نظر باشند، اما به دلیل برخی ملاحظات آن را به زبان جاری نمی‌کنند. با این حال آنچه که راه نجات کشور است و مردم را از این فقر و فلاکت و کشور را از این پس افتادگی و انحطاط نجات می‌دهد، از این مسیر می گذرد و ما چاره‌ای جز این نداریم که آن را بیان کنیم و هزینه‌هایش را هم بپردازیم. برخی از آن طفره می‌روند اما گریزی از آن نداریم.

فاجعه ای که بعد از ایجاد بانکهای خصوصی در ایران رقم خورد…

این اقتصاددان با بیان اینکه این مسئله به معنای نادیده گرفتن همه بحران‌ها، کاستی‌ها و نارسایی‌های اقتصاد توسعه نیافته رانتی نیست، یادآورشد: در نامه‌ای که کمیسیون اقتصادی مجلس نوشته بود آورده بود از ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۹ و در مقطعی که پای بانک‌های خصوصی در ایران باز شده در یک دوره ۲۰ ساله رشد تولید ۳۶ درصد و رشد نقدینگی ۱۰۲۵۰ درصد بوده است! جا دارد ساعت‌ها راجع به این مسئله صحبت کنیم که همین ۳۶ درصد هم تا چه میزان نادقیق است؛ چرا که خام فروشی نفت، تولید معیشتی و ضد توسعه‌ای در محاسبات آنها با عنوان «تولید» حساب شده و نام مونتاژکاری که تنها با اهرم دلارهای نفتی می‌تواند بقا داشته باشد، تولید صنعتی گذاشته شده است.

مملکت را از نظر مالی دچار افلاس و ورشکستگی کرده‌اند

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: تنها به روند تحولات بدهی‌های دولت در این مدت نگاه کنید تا ببینید چرا دولت به این روز افتاده که دائما مجبور است از تعهدات حاکمیتی خود در زمینه آموزش، سلامت، بهداشت، تغذیه، مسکن مردم و زیرساخت‌های عمرانی و فیزیکی و هر آنچه که به زندگی با عزت و قابل قبول متصل و در حیطه مسئولیت‌های دولت است طفره می رود. نسبت هزینه‌های حاکمیتی دولت به تولید ناخالص داخلی فقیرترین کشورهای دنیا که درآمد سرانه‌شان بین ۲ تا ۵ هزار دلار است، به طور متوسط ۲۷ درصد است. این رقم در ایران حدود ۱۰ سال است که به حدود ۱۰ درصد فروافتاده، ببینید چه به روز دولت آورده‌اند و در چه ابعادی نهاد حکومت را از نظر مالی دچار افلاس و ورشکستگی کرده‌اند!

مسئولیت پذیری حکومت در ایران، یک سوم فقیرترین کشورها است

مومنی تاکید کرد: وقتی حرف‌های غیرمتعارفی که راجع به کارنامه سه سال اخیر زده می‌شود را با محک واقعیت ها می‌سنجیم، می‌بینیم از این ناحیه که حیاتی‌ترین شاخص برای سنجش عملکرد واقعی یک دولت است در لایحه بودجه ۱۴۰۳ این نسبت به زیر ۱۰ درصد فرو افتاده است. میزان مسئولیت پذیری حکومت در زمینه وظایف حاکمیتیش تقریبا به یک سوم میانگین فقیرترین و پس افتاده‌ترین کشورها رسیده است. از این دریچه می‌توانیم حرف‌های پوچ و توخالی که راجع به نرخ رشد اقتصادی اعلام می‌شود را بسنجیم. رشدی که از طریق سرمایه‌گذاری خالص منفی حاصل شده باشد، مشخص است جز به کار ژست گرفتن و تبلیغ کردن به هیچ کار دیگری نمی‌آید به همین دلیل هم است که به هیچ وجه مورد اعتنای کسی قرار نمی‌گیرد.

در طول ۲۰ سال، رشد عرضه ۳۶ درصد، رشد تقاضا ۱۰۲۵۰ درصد بوده

این اقتصاددان توضیح داد: قسمت عرضه کل اقتصاد، با همه ملاحظات، در ۲۰ سال ۳۶ درصد رشد کرده. قسمت تقاضای اقتصاد در همان ۲۰ سال، ۱۰۲۵۰ درصد رشد داشته است ببینید برای پر کردن این شکاف وحشتناک چقدر باید به سمت وابستگی‌های ذلت آور به دنیای خارج برویم، چه تحمیل‌هایی را متحمل شویم و دم برنیاوریم! اگر انشاالله شرایط کشور مساعد و بابی باز شود که گزارش‌های شفافی تهیه شود فقط درباره اینکه نفتمان را چگونه به چینی‌ها فروختیم و پول آن را به چه میزان و به چه صورت و در کادر چه قیدهایی پس گرفتیم، دور از ذهن نیست که ننگ های دیگر به ننگ خام فروشی اضافه شود.

وی در عین حال گفت: در مقام دفاع از حریم بخش خصوصی شرافتمند و مولد، باید گفت اطلاق لفظ بانک خصوصی به بانک‌هایی که در ایران با قاعده بانکداری خصوصی مجوز فعالیت پیدا کرده‌اند هم یک ظلم بزرگ و آشکاری است. اگر بابی باز شود که روشن گردد که چه کسانی پشت سر این بانک‌ها هستند و به چه کانال‌های قدرت و ثروتی متصلند زوایای شگفت انگیزی از اقتصاد سیاسی ایران برملا می‌شود. همانطور که اگر تجربه خصوصی‌سازی در ایران را از این زاویه مورد واکاوی قرار دهید، به همین نتیجه می رسید. هر چند که گویی فقط از ایده خصوصی‌سازی تنها برای بی آبرو کردن و لجن مالی بخش خصوصی مولد استفاده شده در حالی که بهره‌مندان اصلی آن، هیچ نسبت قابل ذکری نه با بخش خصوصی دارند، نه با فعالیت‌های مولد.

ردگیری اندیشه توسعه در آثار شهید بهشتی حیاتی است

 رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ردگیری اندیشه توسعه در آثار شهید بهشتی را یکی از اقدامات بسیار حیاتی عنوان کرد و اظهار داشت: شهید بهشتی از جهت اسلوب روش شناختی، منطق فطرت را برگزید. ایشان حتی شناخت از دیدگاه فطرت را بررسی کردند که بسیار خارق‌العاده است. اجمالا منطق فطرت به معنای توجه به گونه خاصی از خلقت و آفرینش است که بر اساس مصرحات قرآنی به طور خدادادی و ذاتی و تغییرناپذیر است و کل ماجرای زندگی این است که هر کس چقدر توفیق دارد که از آن قوه‌ای که در چهارچوب منطق فطرت در خلقت انسان به کار گرفته، فعلیت بسازد.

مومنی بیان اینکه از دیدگاه شهید بهشتی اگر بخواهد توسعه‌ای اتفاق بیفتد این امور پنجگانه فطری باید در مرکز توجه قرار گیرد؛ تربیت مبتنی بر آزادی، توجه به عقل و عقلانیت به مثابه ابزار فعلیت یافتن استعدادهای فطری، ترکیب خردمندانه عقل و دل در انسان شناسی اسلامی، به رسمیت شناختن اینکه هر انسان نماد ظرفیت‌هایی برای تحول پذیری و شدن‌های مستمر است، و همچنین ترکیب خردمندانه خودسازی و محیط سازی به عنوان یک ستون بسیار محوری در منطقه فطرت

مهمترین معنای زندگی این است که مناسبات عادلانه برپا کنیم

وی با بیان اینکه در اسلوب روش شناختی شهید بهشتی قرآن محوری نیز دیده می‌شود، تکلیف قرآنی ساختن یک جامعه نمونه اسلامی برای مسلمانان را از دیگر محورها عنوان کرد و گفت: از دیدگاه قرآن، قیامت باید به مثابه تجلیگاه عمل انسان‌ها دیده شود. از نظر ایشان، مهمترین معنای زندگی این است که مناسبات عادلانه برپا کنیم و فلسفه اعتقاد به امام زمان(عج) هم عدالت محوری انسان مسلمان است. از همه تکانده دهنده‌تر اینکه ریشه اصلی انحطاط و نداشتن عزت در میان مسلمانان و جوامع اسلامی این است که آنها عاملان حق و عدل نیستند که به این روز افتاده‌اند.

 مومنی با بیان اینکه یکی از وجوه عظمت اندیشه‌ای شهید بهشتی این است که می‌توانستند اقتضائات زمانه را خوب بفهمند، ادامه داد شهید بهشتی در مسیر مبارزه با جمود و تحجر برای فهم عالمانه اقتضائات زمان جایگاه استثنایی و منحصر به فرد تعریف کرده بود.

توسعه با اندیشه جامد محقق نمی شود

وی با بیان اینکه «داگلاس نورث» در کتاب «فهم فرایند تحول اقتصادی توسعه» توسعه خواهی را به مثابه مطالبه تغییر اعتلابخش می‌داند که با اندیشه «متصلب» و «جامد»، شدنی نیست، اظهار داشت: شهید بهشتی، وقوف روش شناختی به مسئله نقص اطلاعات انسان‌ها داشت و اکنون در دستگاه نظریه نهادگرایی در این زمینه مفصل بحث می‌شود که می‌گویند، نقص اطلاعات انسان‌ها به توزیع نامتقارن همان اطلاعات ناقص گره می‌خورد که بشر را در قالب‌های فردی و اجتماعی‌اش در برابر فرصت طلبی‌ها و فریبکاری‌ها آسیب‌پذیر می‌کند. هر کس مثل ما، در یک مناسبات رانتی زندگی کرده باشد با اندکی دقت، با تمام وجودش حس می‌کند که چقدر در معرض سوء استفاده از نقص اطلاعات و توزیع نامتقارن آن در کشور هستیم، چرا که لازمه بقاء مناسبات رانتی گیج کردن ذینفعان و فریب دادن آنها و دادن آدرس‌های غلط به آنها است.

اظهارات برخی کاندیداها در مناظرات، در کادر الگوی فرافکنانه بازارگرایی مبتذل بود

مومنی ادامه داد: در همین مناظره‌های انتخاباتی ریاست جمهوری آنچه که برخی به زبان آوردند به خوبی نشان می‌داد اگر حمل بر صحت کنیم و این فرض را جدی بگیریم که هیچ کدام از آنها به کانون‌های توزیع رانتی عایدات وصل نیستند، همان حرف‌هایی که درباره برخی تحلیل‌ها مثلا ریشه تورم می‌زدند، تماما در کادر الگوی فرافکنانه بازارگرایی مبتذل در ایران بود. اگر به هر کدام از توصیه‌هایی که مطرح می‌کردند عمل شود، یعنی باید فاتحه جامعه حتی با تورم یک رقمی در ایران را خواند!

سمبه رانت جویان و شوک درمانگرها در ایران قدرتمند است

در مناظرات به مبتذل‌ترین شیوه‌ها وعده‌های مصرفی داده می‌شد

این اقتصاددان با بیان اینکه از اینجا متوجه شدم که چقدر سمبه رانت جویان و شوک درمانگرها در ایران قدرتمند است، تاکید کرد: پیش از این هشدار داده بودیم که باید باب دادن وعده‌های مالایطاق، فرصت طلبانه و تحریک کننده مصرف و انگیزه‌های مصرفی به جای انگیزه‌های خلاقیت و تولید را ببندید. اما به مبتذل‌ترین شیوه‌ها وعده‌های مصرفی داده می‌شد و خدا می‌داند اگر درصدی از آنها می‌خواست عملی شود چه فاجعه‌هایی را باید تصور کرد چون از کانال‌های سالم که نمی‌شود کار غلط انجام داد و برای تامین منابع آن باید سراغ شیوه‌هایی بروند که جز فاجعه برای کشور نساخته است.

این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: نفس اینکه هنوز از این حرف‌ها می‌زنند نشان دهنده ده‌ها مسئله است که باید آنها را با گفت وگوهای ملی تحلیل کرد و اگر نهادهایی مانند مراکز پژوهشی شورای نگهبان یا مجلس این کار را نکردند، نیازمندیم که رسانه‌ها این کار را بکنند و انشاالله که داغ و درفش نمایش داده از سوی این و آن نیز متوقف شود تا مقداری یادگیری های ما هویت جمعی پیدا کند و بدانیم این سازه‌های ذهنی که مستلزم تخریب‌های گسترده‌تر در نظم اجتماعی و اقتصادی است، چه بر سر ما آورده است و گویی هیچ چیز دیگر به ذهن آنها نمی‌رسد.

تصویر وضعیت تولید فناورانه در کشور، قلب هر انسان توسعه خواهی را می‌فشارد

 وی با بیان اینکه از همه تکان دهنده‌تر این است که حتی در یک مورد یکی از آنها اشاره‌ای به وضعیت فاجعه آمیز تولید فناورانه در ایران نکرد، ادامه داد: تصویری که از وضعیت تولید فناورانه در کشور وجود دارد قلب هر انسان توسعه خواهی را می‌فشارد و نشان می‌دهد پشت کردن به خلاقیت و تولید، عدالت و آزادی چگونه ما را از حق طلبی و عدالت خواهی دور و به تعبیر شهید بهشتی ما را دچار بی‌عزتی کرده است. شهید بهشتی در کتاب حق و باطل از دیدگاه قرآن که جزء افتخارآمیزترین دستاوردهای معرفتی تمدن اسلامی در قرن بیستم است تاکید دارد بنا به مصرحات قرآن، وقتی اسلام دین جهانی معرفی می‌شود، دلالت‌های معرفتی روش شناختی و اجرایی و عملی آن چیست! هوش از سر انسان می‌برد!

در مناسبات رانتی، منافع اقلیت مفت‌خوار و زورگو این است که فریبکار باشد

به گفته مومنی؛ در مناسبات رانتی، منافع اقلیت مفت‌خوار و زورگو این است که فریبکار باشد و اکنون آنها با به کارگیری برخی رسانه‌ها، فریبکاری را به شکل مدرن انجام می‌دهند. وی افزود: شاهد بودیم که وقتی فساد یکی از رانتی معدنی‌ها عریان شد، یکی از ستون‌های آن فساد، تزریق پول به رسانه‌های خاص بود؛ اما چون حواس ما پرت است راجع به این مسائل حیاتی که نیازمند ژرفکاوی است، اساسا حرفی نمی‌شنویم! حتی در تلویزیون، گاه مشاهده می‌شود ظاهرا برنامه‌ای اجرا می‌کند اما پشت سر آن یک تامین کننده مالی وجود دارد که با کمال تاسف عموما به واردات وصل و مشوق مصرف است و نه به مشوق تولید و خلاقیت! اگر ساختار قدرت از جمله شورای نگهبان و دیگر نهادهای نظارتی، اهل یادگیری باشند یکی از عالی‌ترین یادگیری‌ها، از دریچه رمزگشایی از مضمون ضد توسعه‌ای اکثر وعده‌هایی بود که کاندیداها می‌دادند، در این چارچوب نمی توان راهی به حق و عدل متصور بود.

سهم جمعیتی ایران از کل جمعیت دنیا تقریبا یک درصد

سهم ایران از کل صادرات جهان صرف نظر از کیفیت آن در ۲۰۲۲ رقم ۰.۲۳

این استاد دانشگاه اضافه کرد: اگر فکر می‌کنید که بدون تغییر ریل بنیادی از شوک درمانی و رانت محوری به سمت خلاقیت و تولید، راهی برای نجات ایران قابل تصور است باید بدانید که محال است. با جابجایی افراد ممکن است مقداری در سطوح خسارت‌هایی که به کشور وارد می‌شود تغییر ایجاد شود، اما بیشتر از آن امکان ندارد و باید ساختار قدرت ایران هرچه زودتر بفهمد که وقتی از حق و عدل دور شدیم، دچار چه عدم تناسب‌های ذلت آور و تحمیل کننده وابستگی ذلت آور به دنیای خارج شده‌ایم؛ مثلا در حالی که سهم جمعیتی ایران از کل جمعیت دنیا تقریبا یک درصد است، اما چقدر تلخ است که سهم ایران از کل صادرات جهان صرف نظر از کیفیت آن در ۲۰۲۲ رقم ۰.۲۳ درصد، یعنی یک پنجم رقم یک درصد، بوده است.

 مومنی با یادآوری اینکه سهم ایران از نظر انتشار سالانه دی اکسید کربن دو برابر سهم جمعیتی‌اش است، گفت: ایران از نظر آسیب پذیری در برابر بحران تغییر اقلیم رتبه ۷ دنیا را دارد.

اراده مشکوکی با تمام توان تلاش می‌کنند کرکره عقل را پایین بکشد

حاکم کردن جهل و تعصب‌های کور، باب توسعه در ایران را مسدود می‌کند

این عضو هیات علمی دانشگاه اضافه کرد: شاهد نشانه‌های بسیار نگران کننده‌ای، به ویژه در رسانه‌های فراگیر هستیم که نشان می دهد اراده‌ای مشکوک تلاش می کند اندیشه‌های عالمان بزرگ دینی که ویژگی مشترک همه شان عقل گرایی و عقل محوری بوده است، کنار گذاشته شود و معرفی اسلام به عهده افرادی سپرده می‌شود که نمی‌خواهم اسم صنف آنها را بگویم تا سوء تفاهم نشود، چرا که در آن صنف هم مانند همه اصناف دیگر افراد شایسته‌ای حضور دارد. نمی‌خواهم بگویم همه مداحان فلان گونه هستند، اما گویی با تمام توان تلاش می‌کنند کرکره عقل را پایین بکشد. این اقدام به تعبیر شهید بهشتی خلاف فطرت و فلسفه خلقت انسان است. حاکم کردن جمود و جهل و تعصب‌های کور، باب توسعه در ایران را مسدود می‌کند. این مسئله یکی از زمینه‌های بسیار جالب است.

این اقتصاددان به کتاب منتشر شده با عنوان «اسلام و اقتضائات زمانه از دیدگاه شهید بهشتی» نوشته «صدیقه قاسمی» اشاره کرد و گفت: جمع میان اصول ثابت اسلام و رعایت اقتضائات زمان، منحصرا از طریق عقل محوری، عدل محوری و آزادی محوری امکان‌پذیر است.

تلاشها برای کاهش منزلت عقل در ایران، ضد دینی و ضد ملی است

وی با بیان اینکه در عصر شتاب تاریخ، در دنیایی زندگی می‌کنیم که در هر یک ثانیه، بیش از یک اختراع ثبت می‌شود، اضافه کرد: هر کس با هر انگیزه‌ای تلاش می‌کند منزلت عقل را در ایران کاهش دهد به همان اندازه که ضد دینی عمل می‌کند، ضد ملی هم عمل می‌کند و ما را دچار گرفتاری‌های بسیار بزرگ در اداره جامعه مان و گرفتاری‌های بسیار بزرگتر در حفظ تمامیت ارضی کشورمان می‌کند. اگر از سر جهل، کوته نگری و یا شوخی است، با بد جایی شوخی می‌کنند.

تغییر ریل باید اتفاق بیفتد

چه کسانی را برای عرضه دین خدا جلو می فرستید!؟

این استاد دانشگاه گفت: تغییر ریل باید اتفاق بیفتد، یعنی همانطور که در اقتصاد می‌گوییم باید هزینه – فرصت مفت خوارگی را بالا ببرید و مانع فساد شوید و به صورت نظام وار نهادمند و برنامه‌ای به خلاقیت و تولید پاداش دهید و نه به خلاف آن، در ساحت رسانه‌ای نیز باید تغییر ریل اتفاق بیفتد. چقدر کفران نعمت است که ذخایر اندیشه‌ای برای معرفی اسلام مانند بهشتی، مطهری، صدرها، طالقانی و باهنرها را کنار بگذارید و بعد چه کسانی را برای عرضه دین خدا جلو بفرستید! این بدترین مصداق کفران نعمت و بد دفاع کردن از دین است. چه چیزهایی را به دین نسبت می‌دهند با این ظلمی که به دین خدا ائمه و پیامبر ما می‌کنند خدا می‌داند عاقبت خودشان چه خواهد شد!

اهمیت جایگاه تحزب و سازمان یابی در اندیشه شهید بهشتی

حکومتی که تن به تحزب ندهد در اسارت مافیاها و باندها قرار می گیرد

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد به پیوستگی وضعیت اقتصاد و سیاست در یک جامعه اشاره کرد و یادآور شد: شهید بهشتی اقتضائات قدرت در دوران مدرن را هم به طرز بی‌نظیری درک می‌کردند. به همین دلیل هم در اندیشه ایشان جایگاهی برای سازمان یابی و تحزب در نظر گرفته شده است، در حالی که نمی‌توان در تاریخ اسلام یک اسلام شناس پیدا کرد که تا این اندازه بر تحزب و سازماندهی مسلمانان تاکید داشته باشد. در عصر مدرن، قدرت اقناعی اگر بخواهد هویت جمعی پیدا کند باید از درون سازمان‌ها عبور کند و اگر حکومتی تن به سازماندهی و تحزب مردمش ندهد در اسارت مافیاها و گروه‌ها و باندها قرار خواهد گرفت. اگر دستگاه‌های مسئولی را در ایران دیدید که رسالت خود را نابود کردن احزاب و سازمان‌های سیاسی تعریف کنند و آن را موفقیت بدانند، صمیمانه و خاضعانه از دریچه اندیشه توسعه باید به آنها گفت شما قرار بود مراقب نفوذ بیگانگان باشید، این اندیشه نشان می‌دهد شما تحت سلطه و نفوذ امثال چینی‌ها، روس‌ها و انگلیسی‌ها قرار گرفته‌اید. در دوره قاجار همواره می‌شنیدیم که شعار محوری انگلیسی‌ها، تفرقه بینداز و حکومت کن بود. قرار آنها این بود ایرانی‌ها کار جمعی کردن، یاد نگیرند و قدرت کار جمعی نداشته باشند تا همیشه سلطه پذیر باقی بمانند.

حکمرانی باندی خوب، عین توهم است

 مومنی ضمن تشریح تاکیدات شهید بهشتی نسبت به ضرورت سازماندهی مردم و تن دادن حکومت به حکمرانی حزب محور و تاثیر آن بر بهره‌مندی از شفافیت و برنامه داشتن و مسئولیت پذیری سیستمی، گفت: گزینه رقیب آن این است که کشور را به باندها و مافیاها بسپارید و شهید بهشتی می‌گوید حواستان باشد که ما حکمرانی باندی محفلی خوب نداریم. حکمرانی باندی خوب عین توهم است.

وی با بیان اینکه استیکلیتز در سال ۱۹۹۹ مطالبی را گفته که شهید بهشتی سال‌ها پیش بر اساس موازین قرآنی و حکمت‌های دینی بیان کرده است، گفت: شهید بهشتی ‌صورت بندی مدرن اینکه چرا گفته می‌شود دست خدا با جماعت است را تشریح می‌کند و می‌گوید تنها تجربه‌های تاریخی ایران در قرن بیستم را بخوانید و ببینید از ناحیه ضعف در سازماندهی مسلمانان ما چقدر ضربه خورده‌ایم! ایشان بیش از ۳۰ بار در یک کتاب این مسئله را گوشزد می‌کند افتخارآمیز است که در چنین نظام اندیشه‌ای که امثال شهید بهشتی در آن هستند قرار بگیریم.

مومنی ضمن تشریح فلسفه تحزب و سازمان یابی در اندیشه اسلامی، اضافه کرد: سازمان یابی و تحزب، نیروی محرکه رشد اخلاق کار دسته جمعی و رشد استعدادها و شناخت و تربیت کادرهای مورد نیاز جامعه است. ببینید چقدر افراد تربیت نشده و بی‌کیفیت به جای کادرهای شناخته شده حزبی در این کشور مسئولیت قبول کردند و ما تا چه میزان از این بابت ضربه خوردیم! ایشان می‌گوید از درون تحزب و سازماندهی، امکان پذیری تهیه برنامه، قبول مسئولیت و اجرای آن بیرون می‌آید.

این اقتصاددان اظهار داشت: شهید بهشتی به حکومتگران پس از انقلاب می‌گوید اگر برای جامعه‌تان فایده داشته باشید، باقی می‌مانید. این در عین حال که نوید می دهد، هشدار بزرگ نیز هست. چقدر باید خجالت بکشیم که ما در چه زمینه‌هایی رتبه بالا داریم و در چه زمینه‌هایی رتبه پایین! این مایه شرم و خجالت است. ما باید با تغییر ریل به صورت نظام وار بازگردیم و خودمان را مجهز به اسلوب اندیشه ورزی شهید بهشتی و ذخیره دانایی به کار گرفته شده از اندیشه های ایشان، برای عرضه یک درک روزآمد و مقتضی زمان و راهگشا برای اداره جامعه، کنیم.

مومنی در پایان گفت: مجموعه آثاری که از شهید بهشتی باقی مانده، حکم ذخیره دانایی کم نظیر و منحصر به فرد را دارد. ما از طریق عمق بخشی به دانایی‌های خود از این دریچه به خوبی می‌توانیم بفهمیم که چرا اکنون کارمان تا این اندازه زار شده و در عین حال سازوکارهای برون رفت از این وضعیت را به خوبی شناسایی کنیم و توفیق بهره‌مندتری بیشتر را مدد کنیم.

Share