لعان چیست و چه شرایطی دارد؟

در دو مورد ممکن است بین زن و شوهر لعان صورت گیرد که به این دو مورد اسباب لعان گفته می­شود.

لعان در لغت به معنای مطلق مباهله و همدیگر را لعنت کردن است و لعن یعنی دور کردن کسی از خیر. اما در اصطلاح فقهی، مباهله­ ای است میان زن و شوهر برای نفی حد قذف (نسبت دادن زنا به کسی) یا نفی فرزند که با الفاظ ویژه ای نزد حاکم انجام می­پذیرد. در واقع زن و شوهر ضمن حضور در دادگاه، با ادای سوگندهای مخصوص، یکدیگر را تخطئه می­کنند. آیات ششم تا دهم سوره مبارکه نور در قرآن کریم به لعان و تشریفات ویژه این نهاد اختصاص دارد.

اسباب لعان

در دو مورد ممکن است بین زن و شوهر لعان صورت گیرد که به این دو مورد اسباب لعان گفته می­شود.

الف) مرد به همسر خود نسبت زنا با دیگری بدهد. یعنی به او بگوید تو در زمان زوجیت با من یا قبل از آن با شخص دیگری مرتکب ( رابطه نامشروع تلفنی ) زنا شده ای؛ در حالی­که برای ادعای خود هیچ دلیلی اعم از شاهد و غیره نداشته باشد.

ب) مرد فرزندی را که زن به دنیا آورده است، از خود نفی کند. بدین معنی که اگرچه فرزندی در زمان زوجیت زن و شوهر به دنیا آمده یا طبق اماره فراش ملحق به شوهر است، اما شوهر می­گوید این فرزند ناشی از زناشویی من و همسرم نیست و نطفه او از رابطه همسرم با مرد دیگری تشکیل شده است؛ بنابراین فرزند ملحق به مرد دیگری می­باشد.

چگونگی انجام لعان

  1. باید نزد حاکم که در زمان کنونی قاضی دادگاه است، صورت گیرد.
  2. زن و شوهر باید هنگام ادای شهادت و صیغه لعان بایستند.
  3. مرد چهار بار با نام اللّه شهادت می­دهد در نسبتی که به زن داده است، راست می­گوید. بدین صورت که بیان می­کند: خدا را شاهد می­گیرم در آن چه به زنم از زنا نسبت داده­ ام از راست­گویانم. و اگر لعان برای نفی فرزند باشد مرد ادامه می­دهد: و این فرزند از زنا بوده و از من نیست. سپس یک بار می­گوید: لعنت خدا بر من باد اگر در نسبتی که به همسرم داده ام یا در نفی فرزند از دروغ­گویان باشم.
  4. پس از تمام شدن شهادت و لعنت مرد، زن چهار بار به خداوند شهادت می­دهد که شوهرش در نسبتی که به او داده است، از دروغگویان است. بدین صورت که بیان می­کند: خدا را شاهد می­گیرم که شوهرم در نسبت زنایی که به من داده است، از دروغ­گویان است؛ و سپس ادامه می­دهد: خشم خداوند بر من باد اگر شوهرم از راست­گویان باشد.

شرایط لعان

  • لعان کننده (مرد) باید عاقل و بالغ باشد. بنابر نظر مشهورتر، غیرمسلمانان نیز می­توانند تشریفات آن را انجام دهند و در لعان، اسلام شرط نیست.
  • مرد باید ادعا کند زن را هنگام زنا مشاهده کرده است؛ در حالی­که هیچ دلیلی اعم از شاهد و غیره برای ادعای خود نداشته باشد؛ چرا که اگر مرد بتواند ادعای خود را با دلیل اثبات نماید، نیازی به لعان نیست و حد زنا بر زن جاری می­گردد.
  • لعان شونده (زن) باید عاقل و بالغ باشد و بنابر نظر مشهورتر زن باید از کری و لالی سالم باشد تا از نسبتی که به او داده می­شود آگاه شده و بتواند برای نفی حد زنا از خود تشریفات آن را به جای آورد.
  • بین زن و شوهر باید رابطه زوجیت دائمی برقرار باشد و اگر زن و شوهری به موجب عقد موقت به ازدواج یکدیگر درآمده باشند، لعان جاری نمی­شود.

آثار لعان

پس از انجام لعان نتایجی حاصل خواهد شد که به ترتیب به آن­ها می­پردازیم.

بیشتر بخوانید : وکیل کیفری اراک

ساقط شدن حد قذف از مرد.

قذف عبارت است از نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگر و اگر کسی به دیگری نسبت زنا یا لواط دهد و به اصطلاح حقوقی، دیگری را قذف نماید، مطابق ماده ۲۵۰ قانون مجازات اسلامی، مجازات حد هشتاد ضربه شلاق بر او بار خواهد شد. اما به موجب ماده ۲۶۱ همین قانون “اگر مردی زنش را پس از قذف، به زنای پیش از زوجیت یا زمان زوجیت لعان کند، حد قذف از او ساقط خواهد شد.

ساقط شدن حد زنا از زن.

طبق ماده ۲۲۵ قانون مجازات اسلامی، “حد زنا برای زن شوهر دار رجم (سنگسار) یا صد ضربه شلاق است.” اگر مرد همسر خود را لعان کند و زن به زنا اقرار نماید یا این­که اقرار نکند اما از لعان نیز خودداری ورزد (یعنی چهار مرتبه شهادت و یک لعنت که پیش­تر گفته شد را به زبان نیاورد)، حد زنا بر زن واجب می­شود؛ اما اگر پس از لعان توسط مرد، زن نیز تشریفات لعان را به جای آورد، حد زنا از وی ساقط شده و جرمی به او نسبت داده نخواهد شد.

منحل شدن ازدواج زن و شوهر.

با انجام تشریفات لعان، زوجیت منحل شده و طرفین دیگر زن و شوهر محسوب نمی­شوند. در چنین حالتی جاری شدن صیغه طلاق نیز لازم نیست و به محض اتمام لعان، زن و شوهر از هم جدا می­شوند. زن نیز پس از پایان عده می­تواند با شخص دیگری ازدواج نماید.

حرمت ابدی زن و مرد.

طبق ماده ۱۰۵۲ قانون مدنی، “تفریقی که با لعان حاصل می­شود موجب حرمت ابدی است.” و پس از لعان، زن و مرد به هم حرام مؤبد می­شوند؛ یعنی نه تنها رابطه زوجیت آن­ها با لعان از بین می­رود، بلکه تا آخر عمر نمی­توانند دوباره با هم ازدواج نمایند؛ بلکه هرکدام از آن­ها می­توانند همسر شخص دیگری باشند.

قطع رابطه تو ارث بین زن و مرد.

تاکنون پنج مورد از آثار لعان بیان شد که این نتایج پس از هر لعانی حاصل خواهند شد؛ یعنی چه لعان به سبب نسبت دادن زنا به همسر باشد چه به سبب نفی فرزند، نتایج بالا محقق می شوند. اما دو نتیجه دیگر از آن فقط هنگامی به وجود خواهند آمد که لعان به سبب نفی فرزند صورت گرفته باشد.

منتفی شدن فرزند از مرد.

در لعانی که به سبب نفی فرزند اجرا می شود، نسب فرزند از پدر منتفی می­شود؛ بدین معنا که فرزند از این پس فقط به مادر خویش ملحق می­گردد و رابطه نسبی پدر و فرزند قطع می­شود.

قطع رابطه تو ارث بین پدر و فرزند.

مطابق ماده ۸۸۲ قانون مدنی، “فرزندی که به سبب انکار او لعان واقع شده­، از پدر و پدر از او ارث نمی­برد.”

به عبارت روشن تر، چون پس از لعان فرزند دیگر نسبتی با مرد نخواهد داشت، بدیهی است که از او ارث نمی­برد و چنان­چه فرزند فوت نماید، مرد لعان کننده نیز از فرزند لعان شونده ارث نخواهد برد. اما در لعان به سبب نفی فرزند، رابطه نسب و توارث فقط بین مرد و فرزند از بین خواهد رفت و این رابطه هم­چنان بین مادر و فرزند برقرار است؛ چرا که یقیناً فرزند از همان زن متولد شده است و بدیهی است رابطه مادر فرزندی قابل انکار نیست.

به همین سبب ماده ۸۸۲ قانون مدنی بیان می­کند “فرزند مزبور از مادر و خویشان مادر خود و هم­چنین مادر و خویشان مادری از او ارث می­برند.” هم چنین اگر مرد بعد از لعان پشیمان شده و از آن رجوع نماید، یعنی بگوید فرزندی که از خودم نفی نمودم از آن من است و من پدر او هستم، رابطه توارث مجدداً برقرار خواهد شد. ماده ۸۸۳ قانون مدنی بیان می­کند: “هرگاه پدر از لعان رجوع کند، پسر از او ارث می­برد.”

Share