در کجای دنیا برای حل مشکلات فرهنگی از نسخه تخریب استفاده می کنند؟
برخی از افراد به مشکلات فرهنگی پیاده راه اشاره می نمایند و راه حل را در تخریب آن جستجو می کنند. در همین بخش از این دغدغه مندان می توان پرسید در کجای دنیا برای حل مشکلات فرهنگی از چنین نسخه های استفاده می کنند؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، رضا علیزاده، پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه گیلان در مرور نوشت:
از زمان احداث پیاده راه شهرداری در میانه دهه ۹۰ شمسی، مخالفان تلاش فراوانی برای برچیدن پروژه نموده اند و این مخالفت ها تا امروز ادامه دارد. مخالفان عمدتا در حوزه های شهرسازی، اقتصادی و فرهنگی از تریبون های مختلف به احداث پیاده راه فرهنگی شهر معترض هستند و با اهرم های گوناگون از مدیران شهری می خواهند که ” اصطلاحا بساط پیاده راه ” را جمع نمایند. در این مقال قصد پرداختن به استدلال های مخالفان را ندارم که البته هر کدام باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. اما نکته اساسی در حکمرانی، جامعه رضایت شهروندان از عملکردهاست و هر نظام سیاسی تلاش می کند تا رضایت عامه را کسب نماید. در جوامع امروزی کم هزینه ترین روش برای دست یابی به نظرات شهروندان استفاده از روش های علمی و انجام نظرسنجی های معتبر است. در این یادداشت که با استفاده از نظرات شهروندان شهر رشت طی سه تحقیق میدانی بدست آمده است، نگاه مردم شهر رشت نسبت به پیاده راه شهرداری را منعکس نماییم تا از هدر رفت سرمایه جلوگیری گردد.
در نظرسنجی سال ۱۳۹۵ که با نمونه ۶۰۰ نفری در ۵ منطقه شهری رشت جمع آوری شد ۷۲.۵ درصد شهروندان رضایت در حد زیاد و خیلی زیاد از پیاده راه شهرداری داشته اند و فقط ۶.۷ درصد رضایت کم و خیلی کم از این پروژه ابراز کرده اند. در ضمن این پروژه در کنار بازسازی سبزه میدان شهر و زیرگذر شهیدرجایی (رشتیان) بیشترین اقبال را از سوی شهروندان به خود نشان داده است. در نظرسنجی سال ۱۳۹۸ که با نمونه ۱۰۸۰ نفری در ۵ منطقه شهری انجام گرفت ۶۳.۲ درصد رضایت در حد زیاد و خیلی زیاد و ۱۱.۹ درصد رضایت در حد کم و خیلی کم از این پروژه داشته اند و مانند سال ۹۵ جز سه پروژه پرطرفدار شهری محسوب می شدند. نکته جالب تر آنکه از نظر شهروندان یکی از جذابیت های پروژه، برگزاری جشنواره های فرهنگی در محوطه پیاده راه بوده است، بطوریکه ۶۵ درصد از پاسخگویان رضایت زیاد از جشنواره ها و برنامه های فرهنگی پیاده راه داشته اند و میزان نارضایتی در حد ۱۰.۵ درصد بود. (لازم به توضیح است داده ها بصورت تصادفی درب منازل توسط همه گروههای سنی، جنسی و تحصیلی و شغلی تکمیل شده است).
در پژوهشی دیگر که توسط طالبی و همکاران در سال ۱۴۰۰ با نمونه ۳۸۰ نفری از استفاده کنندگان پیاده راه انجام پذیرفت، داده ها نشان داد که این پروژه دارای جذابیت و رضایتمندی متوسط رو به بالاست و عناصری چون مجسمه میرزاکوچک خان، ساختمان ساعت، حضور مردم و نمای کلی پیاده راه موجب هویت یابی و شکل گیری رضایت مندی شهروندان شده است. به هر صورت جمع بندی داده های تحقیقات میدانی سه دوره مختلف حاکی از علاقه مردم شهر به پیاده راه شهرداری است. ولی متاسفانه در هر دوره ای به دلایل مختلف و بدون ملاحظه بسیاری از جوانب فرهنگی ـ اجتماعی تخریب پیاده راه دستور کار افراد مختلف قرار می گیرد. در پایان ذکر چند نکته حیاتی به نظر می رسد:
۱ـ به نظر بسیاری از کارشناسان مزیت نسبی شهر رشت، ایجاد فضاهای گردشگری و توریستی است. به همین دلیل، پیاده راه بافت مرکزی با حفظ بافت تاریخی آن جذابیتهای لازم را برای شهروندان و گردشگران بوجود آورده است، جایی که افراد میتوانند برای خرید مایحتاج بدان مراجعه نمایند و از طرف دیگر قابلیت جذب شهروندان برای افزایش پیادهروی و تأمین سلامت را داراست شهری که آمارهای مختلف حکایت از عقب افتادگی های متعدد آن دارد، نیازمند تغییرات اساسی در سیاست شهری است. فقدان اشتغال و نرخ بالای بیکاری، رکود، فقدان زیبایی های بصری، ترافیک در هم تنیده و شلوغی خیابان ها ضرورت حفظ و توسعه پیاده راه سازی را با کارکرد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صدچندان می نماید. البته موفقیت پروژه های بنیادی مستلزم سیاست یکپارچه در سطح مدیران و مشارکت مردمی است. در همین راستا از مسوولان شهر و استان می توان پرسید غیر از پیاده راه شهرداری، خانه و مزار میرزاکوچک، پارک محشتم و بازار اصلی شهر رشت چه اماکنی را می توان به گردشگران معرفی کرد؟ چرا با جدل ها و تصمیمات عجیب و غریب باعث ناراحتی عموم مردم می شویم؟ آیا این منازعات راه مناسبی برای بقای فرهنگی ماست؟
۲ـ هیچ کس منکر اشکالات مختلف محیطی، دیداری و نمادسازی پروژه پیاده راه نیست. اما وجود این نقایص به منزله نابودی پروژه نیست، بلکه باید با استفاده از ظرفیت های مختلف شهر و استان در بخش کارشناسی مشکلات پروژه را رفع نماییم.
۳ـ برخی از افراد به مشکلات فرهنگی پیاده راه اشاره می نمایند و راه حل را در تخریب آن جستجو می کنند. در همین بخش از این دغدغه مندان می توان پرسید در کجای دنیا برای حل مشکلات فرهنگی از چنین نسخه های استفاده می کنند؟ بعنوان یک پژوهشگر اجتماعی می پرسم در کدام برهه تاریخی با چنین روش هایی موفقیت حاصل شده است؟ با سایر نقاط شهر چه می کنید؟ در آن مکان ها هم تغییر کاربری را دستور کار قرار می دهید ؟ کافه ها، پاساژها و خیابان ها را چه می کنید؟
۴ـ به پشتوانه کدام تحقیقات و پژوهش های علمی چنین تصمیمی گرفته اید؟ کدام جامعه شناس و شهرساز بر چنین نظری صحه می گذارد؟ امیدوارم با مشورت اهالی علم و فرهنگ هزینه های بیشتر بر شهر و استان وارد نکنیم.
دیدگاه