«خیارات» یعنی چه؟ | آشنایی با موارد مورد بحث در قراردادها
یکی از موضوعات مورد بحث در قراردادها، وجود خیارات و یا عدم وجود آنهاست و با توجه به اینکه اصولا در هر قراردادی با جمله معروف اسقاط کافه خیارات مواجه میشویم باید بدانیم دقیقا این جمله یعنی چه و ما چه چیزی را اسقاط میکنیم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، مهتاب سحابی، وکیل دادگستری در هفت صبح نوشت: یکی از موضوعات مورد بحث در قراردادها، وجود خیارات و یا عدم وجود آنهاست و با توجه به اینکه اصولا در هر قراردادی با جمله معروف اسقاط کافه خیارات مواجه میشویم باید بدانیم دقیقا این جمله یعنی چه و ما چه چیزی را اسقاط میکنیم. خیارات در واقع حقوقی است که برای طرفین و یا یکی از آنها بهصورت پیشفرض از طرف قانونگذار تعیین شده است. چند خیار مهم در عقود یا قراردادها را بررسی میکنیم:
خیار شرط: در عقد بیع (خرید و فروش) ممکن است شرط شود که در مدت معین برای خریدار و یا مشتری و یا هر دو و یا شخص سوم، اختیار فسخ معامله باشد. این خیار بدینمعناست که طرفین توافق میکنند که ظرف مدت معینی قرارداد فسخ شود (پایان پذیرد). این خیار در همه عقود نیست و در عقودی چون نکاح و وقف و ضمان جایگاهی ندارد. اگر برای خیار شرط مدت معین نشده باشد، هم شرط خیار و هم بیع (اصل قرارداد) باطل است.
خیار تاخیر ثمن: اول اینکه این خیار از حقوق فروشنده است و هر گاه مال مورد معامله کالایی و یا جنسی باشد که مشخص و معین است و برای پرداخت ثمن قرارداد و تسلیم مال مورد معامله مدت زمانی مشخص نشود و از آن ۳ روز بگذرد و در این مدت نه فروشنده مال مورد معامله را تسلیم کند و نه خریدار ثمن (قیمت) را پرداخت کند، فروشنده اختیار فسخ معامله را دارد. حال اگر فروشنده که میتواند قرارداد را فسخ کند بهجای اعلام فسخ، به خریدار بگوید ثمن قرارداد را پرداخت کن، در این حالت این خیار و اختیار فسخ از بین میرود و ساقط میشود. یادمان باشد حتی اگر خریدار بخشی از ثمن معامله را پرداخت کند، خیار از بین نمیرود.
خیار رویت و تخلف از وصف: اگر خریدار و یا فروشنده مالی معین را ندیده و با اوصافش خریداری کند و یا بفروشد در آن صورت اگر مالی که ارسال میشود با آن اوصاف مطابقت نداشته باشد، خریدار مختار میشود بیع را فسخ کند و یا به همان شکل و با همان اوصاف آن را بپذیرد. این خیار تنها در بیع عین معین یا در حکم معین است. (بیع معین فرضا به یک دستگاه یخچالی گفته میشود که در حال حاضر موجود است.) مطلب مهم در این نوع خیار فوری بودن آن است (بایستی فوری اعلام فسخ شود) و نیز اینکه حتی اگر بعضی از مورد معامله هم با اوصاف مطابقت داشته باشد و بعضی از آن مغایر باشد؛ باز هم این امکان برای خریدار فراهم میشود که قرارداد را فسخ کند.
خیار غبن: این خیار زمانی بهوجود میآید که یکی از طرفین قرارداد نسبت به ارزش مورد معامله فریب خورده باشد و یا آگاه نبوده و به مبلغ کمتری فروخته و یا آگاه نبوده و به مبلغ زیادتری خریداری کرده است. معیار این کثرت و قلت عرف است. این خیار، پس از علم بدان فوری است و حتی با پرداخت تفاوت قیمت نیز ساقط نمیشود مگر با رضایت مغبون.
خیار عیب: این خیار همانطور که از نام آن پیداست در صورت وجود عیب در مورد معامله به وجود میآید و اگر پس از عقد معلوم شود که مبیع معیوب بوده است خریدار مختار است در قبول با پرداخت مبلغ اضافه یا اصطلاحا ارش و یا فسخ معامله. این نوع خیار نیز پس از علم بدان، فوری است .
خیار تبعض صفقه: ممکن است شما پس از وقوع عقد متوجه شوید که عقد نسبت به بخشی از مورد معامله صحیح نیست و این صحیح نبودن میتواند باطل بودن، منفسخ شدن، فسخ شدن و یا هر دلیل دیگری باشد. در این صورت طرفین هر یک امکان استفاده از این خیار را دارند که بتوانند عقد را نسبت به بخش صحیح نیز فسخ کنند و این خیار این حق فسخ را در اختیار طرفین قرارداد، قرار میدهد.
خیار تدلیس: این خیار ناشی از فریب است و در واقع در صورتی که هر یک از طرفین در مورد قرارداد فریب خورده باشد این خیار برای او پدید میآید.
توجه کنید که اکثر خیارات فوریاند و حتی در صورتی که در قرارداد ساقط نشده باشند نیز ممکن است با اعمال صاحب حق، به صورت ضمنی ساقط شوند چه زمانی که فوریت داشته باشد و با عدم اقدام به اعلام فسخ ساقط شود و چه در مورد تنفیذ ضمنی عقد.
دیدگاه