یادداشتی از دکتر آرش داداش‌پور؛

نگاهی به همکاری‌های اقتصادی‌ ۵ کشور حاشیه خزر؛ مزیت‌ها و موانع

حمل‌ونقل، پایه تجارت است اما اگر روابط تجاری شکل نگیرد و روابط تجاری وجود نداشته باشد، حمل‌ونقل چطور می‌تواند زمینه‌ای برای همکاری‌های اقتصادی باشد؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا،  دکتر آرش داداش‌پور – فعال اقتصادی – در یادداشتی نوشت:

پنج کشور روسیه، ترکمنستان، آذربایجان، قزاقستان و ایران با گذشت بیش از حدود ۳دهه از فروپاشی شوروی، اکنون کنار هم قرار گرفته‌اند تا با محوریت بزرگ‌ترین پهنه آبی محصور در خشکی جهان، همکاری‌های اقتصادی‌شان را گسترش دهند.
آمار بانک جهانی نشان می‌دهد حجم تجارت خارجی این ۵کشور بیش از ۹۵۰میلیارد دلار است اما سهم تجارت میان خود آن‌ها با یکدیگر چیزی در حدود ۲۵میلیارد دلار است. بنابراین می‌توان استدلال کرد توسعه روابط تجاری میان این ۵کشور، طی سال‌های گذشته اولویت آن‌ها نبوده است.
با این حال کشور ما که از لحاظ اقتصادی در مسیر خاصی قرار دارد و میبایست از راهکارهای مناسب و زود بازده بهره ببرد تا به اقتصاد و معیشت مردم سامان ببخشد به موارد ذیل میتوان اشاره کرد:
حمل‌ونقل، پایه تجارت است اما اگر روابط تجاری شکل نگیرد و روابط تجاری وجود نداشته باشد، حمل‌ونقل چطور می‌تواند زمینه‌ای برای همکاری‌های اقتصادی باشد؟ در زمینه حمل‌ونقل، هنوز خط آهن‌ها میان این چند کشور کامل نشده است. راه‌آهن شمال-جنوب که از آن به کریدور شمال-جنوب یاد می‌کنیم، هنوز در حد اسم است. یعنی هنوز مسیر برای کالایی که بتواند از هند به ایران بیاید و از ایران به سمت شمال و روسیه برود، شکل نگرفته است، البته این نکته قابل ذکر است که ما بعنوان بخش خصوصی بر اساس تعهداتمان درخصوص فراهم‌سازی زیرساخت لازم همچون ساخت اسکله‌ها و جهت پهلودهی کشتی‌ها بزرگ دریای خزر را برای غلات و مواد روغنی فراهم کنیم و از طرف دیگر باایجاد ۸۵ هزار تن مخازن روغن توانسته‌ایم سهم قابل توجه‌ای از ورود مواد روغنی را به کشور داشته باشیم اما با این حال به جهت توسعه چشم به راه ساخت راه آهن کاسپین هستیم.
با انجام مراحل تکمیلی و اضافه شدن ریل به بندر کاسپین میتوان علاوه بر سیل عظیم تجاری و اقتصادی که ایجاد می‌شود بر اشتغال چشمگیر جوانان خطه گیلان اشاره کرد.
غیراز این، گردشگری هم می‌تواند زمینه مناسبی برای همکاری میان این ۵کشور باشد اما این کشورها دارای ساختارهای متفاوت سیاسی و فرهنگی هستند و هنوز موفق نشده‌اند حتی یک خط کشتیرانی مسافربری در دریای خزر تاسیس کنند. ایران پتانسیل بسیار خوبی برای صادرات محصولات غذایی و کشاورزی به ۴کشور دیگر دارد، اما اینجانب به عنوان فعال بخش خصوصی میتوانم درمورد این موضوع بگویم، این است که سختگیری‌های این کشورها در زمینه استانداردهای متفاوت و عملا فعالیت در این زمینه را غیرممکن کرده است. درحالی‌که ما با عراق در این زمینه بسیار همکاری خوبی داریم. البته فراموش نکنیم ذائقه مردم این کشورها هم متفاوت است. ذائقه مردم این کشورها به ذائقه مردم کشورهای اصلی طرف معامله نزدیک شده است.
همانطور که ما در ایران یک برنامه بلندمدت به نام آمایش سرزمین نداریم، دیگر کشورهای حاشیه خزر هم‌چنین برنامه‌ای ندارند. کشورها براساس برنامه آمایش سرزمین، چشم‌انداز اقتصادی خود را تعیین می‌کنند. چنین برنامه‌ای نه در ایران و نه در کشورهای دیگر حاشیه خزر وجود ندارد. بنابراین اقدامات آن‌ها نیز موردی است و برنامه استراتژیک در این زمینه ندارند. کشورهای حاشیه خزر سمت‌وسوی اقتصادشان یا به سمت شرق یعنی چین است یا به سمت شمال یعنی روسیه است یا به سمت غرب یعنی اروپاست. روابطشان هم بر مبنای صادرات انرژی و واردات کالاست. ایران می‌تواند تاحدودی در زمینه تجارت کالا با این کشورها همکاری داشته باشد اما نمی‌توان آن‌ها را شریک استراتژیک برای ایران درنظر گرفت.