خوش چهره: سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و برخی بانکها در قضیه مسکن نقش دارند
خوشچهره با بیان اینکه ما یک انحرافاتی ایجاد کردهایم که تنها با بازگشت به مفهوم اصلی انقلابیگری قابل بازسازی است، گفت: ما بر خلاف توصیههای امام خمینی (س) مبنی بر مشارکت بالا، مدام فکر کردهایم با یک انتخابات حداقلی قدرت را در دست بگیریم و جلو برویم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از جماران، دکتر محمد خوشچهره اقتصاددان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و نماینده اسبق تهران در مجلس شورای اسلامی ۲ چالش اساسی پیش روی دولت که نیازمند اقدام فوری هستند را مدیریت تقاضای ارز و تامین مسکن میداند و راه حلهایی برای ارائه آنها ارائه کرده است.
این استاد دانشگاه معتقد است که غفلت، طمع شخصی و نفوذ در بین برخی تصمیم گیران باعث شده اتاق فکر دستگاههای اطلاعاتی نظیر موساد در بازار مسکن نقش آفرینی کند.
ادامه این گفتگو را در ادامه میخوانید:
خوشچهره با بیان اینکه سرمایهای به نام مردم با اراده خداوند متعال و رهبری امام خمینی (س) باعث وقوع انقلاب شدند، گفت: ما هرچه جلوتر آمده ایم، کمتر به سرمایه مردمی توجه کردهایم و از دوران پس جنگ در تصمیم گیریها شاهد چالشهای عقلانیت، خام خیالی، ساده انگاری، کوته نگری و… بودیم تاجایی که یک رییس جمهور دچار خودشیفتگی، توهم و انحرافات مذهبی شد. در شرایط جاری هم میبینیم برخی دوستان سطحی نگر هستند و دقت نمیکنند که ادعای عدالت داشتن، فقط در لفظ نیست. در طول تاریخ حتی دیکتاتورها هم ادعای اجرای عدالت داشته اند. اگر شما درک صحیح و مفهومی از عدالت نداشته باشید و برای آن شاخص و شیوه رسیدن تعریف نکرده باشید، مانند دولتهای موسوم به عدالت و مهرورزی که در خام فروشی رکورد زد، به ضد عدالت تبدیل میشوید. آن دولت یک ثروت افسانهای ۷۰۰ میلیارد دلاری در دست داشت اما به جای رفع موانع تولید، با توزیع پول، به فقرا قرص مُسکن دادند درحالیکه باید برای درد مردم نسخه درمان نوشته میشد برای مثال موانع توسعه کشاورزی، صنعت و… رفع نمیشود تا افراد از طریق شغل درآمد پایدار داشته باشند.
وی افزود: بخش زیادی از قوت لایموت مردم از جمله نان و گوشت وارداتی شده است درحالیکه با یک برنامه ریزی انقلابیِ عقلایی میتوان این مشکلات را رفع کرد البته باید دقت کرد که روحیه انقلابی بدون عقل خطرناک است. از این رو اگر شاخصهای عدالت تبیین نشود، به ضد ارزش تبدیل میشود. برای مثال میگوییم در ده سال آینده میخواهیم سطح بهداشت مردم را افزایش دهیم لذا از طریق دانشگاه به عنوان یک ابزار برنامه ریزی، میخواهیم فلان مقدار نیروی پزشکی تربیت کنیم اما الآن ما میبینیم که خود دانشگاهها به منشا بیعدالتی تبدیل شدهاند چراکه امیدی به اشتغال دانشجویان نیست چون نوع آموزش آنها کاربردی نبوده است. ما در آگهیهای استخدام میبینیم که نوشتهاند حسابدار با ۱۰ سال سابقه میخواهیم یعنی بخش خصوصی، حسابداری شما را قبول نمیکند و در نتیجه یک افسردگی بین جوانان ما شکل میگیرد که از وضعیت خود خجالت میکشند.
خوشچهره با بیان اینکه ما یک انحرافاتی ایجاد کردهایم که تنها با بازگشت به مفهوم اصلی انقلابیگری قابل بازسازی است، گفت: ما بر خلاف توصیههای امام خمینی (س) مبنی بر مشارکت بالا، مدام فکر کردهایم با یک انتخابات حداقلی قدرت را در دست بگیریم و جلو برویم. این نگاه ما را به جایی رسانده که یک عده میپرسند اصلا انقلاب کار خوبی بود یا نه؟ درحالیکه سطح رفاه مردم در حکومت پیشین و شاخصهایی مانند فقر و بیسوادی، بد مسکنی و… در سطح وحشتناکی بود.
استاد دانشگاه تهران با برشمردن عوامل محدود کنندهی مشارکت حداکثری در کشور، خاطرنشان کرد: در وهله اول طمع، منافع جناحی و شخصی، غفلت و جهالت در کنار تعمد و نفوذ یک عده در داخل و در وهله بعدی متضرر شدن برخی کشورها از جمله آمریکا باعث شده سرمایه مردمی کشور مورد هدف قرار گیرد. یعنی همعدم عقلانیت و هم بمباران بیرونی مشارکت را پایین میآورد. مردم درآمد خود را برای خوراک، مسکن، پوشاک، بهداشت و درمان، آموزش و… هزینه میکنند. همه این اقلام به صورت حساب شده هدف قرار گرفته شده است. من شک ندارم سرویسهای اطلاعاتی شیطانی اما مبرز در حال برنامه ریزی هستند که معاش مردم را هدف قرار دهند تا باور و اعتقادات آنها را خدشه دار کند.
وی افزود: ما همانند یک رزمی کار که پذیرفته با یک فرد دیگر مسابقه دهد، در برابر قدرتهای خارجی قرار گرفتهایم لذا باید گارد مناسب داشته باشیم اما اگر آمادگی نداشتی و با گارد پایین خود مرتب ضربه خوردی، نباید سر دیگری فریاد بزنی و گریه کنی. ماهیت مبارزه زد و خورد است! در زمان احمدی نژاد ما را چپ و راست تحریم میکردند چون او قطع نامهها را کاغذ پاره میدانست و قبول نداشت دنیا با ما در جنگ است. در همان دولت با توصیه یک آقایی چند میلیارد دلار را برای خرید سهام در آمریکا از کشور خارج کردند. یعنی پول ملی را بردند درکشوری که ما با آن در حال جنگ بودیم سپس یک دادگاهی همه آن پولها را مصادره کرد. شما گوشت لخم را جلوی یک ببر که دشمن شما است گذاشتهاید و شعار آمریکای خونخوار را هم سر میدهید؟ در دوران آقای روحانی نیز، فقط در سالهای پایانی دیدیم که یک درکی از جنگ اقتصادی پیدا کردند. در مورد دولت آقای رییسی نیز به صراحت میگویم علی رغم اینکه از ابتدا به جنگ اقتصادی اشاره کردند، تاکنون درک درستی از مساله نداشته اند.
نماینده اسبق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، یکی از چالشهای بزرگ کشور را در بخش مسکن قلمداد کرد و گفت: جوانان آینده خود را روشن نمیبینند به ما میگویند ما نمیتوانیم ازدواج کنیم چون نیازهای اساسی خود مثل درآمد، مسکن، پوشاک و… را نمیتواند تامین کند. مسئله مسکن ریشه در یک وضع نابسامان دارد. یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری میگفت اگر من انتخاب شوم در حوزه مسکن چنین و چنان میکنم بعد که از او پرسیده میشد چگونه؟ میگفت وام میدهیم! سوال ما این است که شما چگونه میخواهید با وضع فعلی درآمدها، اقساط یک وام میلیاردی را بگیرید؟ بعدها گفتند این وامها مادام العمری است و اقساط آن میتواند به وراث برسند. ممکن است هرکس این ایده را بشنود بخندد اما متاسفانه برخی از همین آقایان با همان تصورات در حال اداره کشور هستند.
وی افزود: من محکم و قاطع میگویم در بحث مشکل مسکن، موساد و سرویسهای خارجی نقش دارند. ماهیت آنها هم همین است لذا ما باید ببینیم یک اتاق فکر به حد و اندازه داریم که ببیند چگونه با نرخ ارز بازی میشود؟ مدیران ما فکر میکنند خودشان در حال اداره بازار ارز هستند؟ ترامپ در گزارشی که به کنگره آمریکا داد، اشاره کرد که با کمک همپیمانان خود توانستیم روی پول ملی ایران سوار شویم و ریال را تضعیف کنیم. این اتفاق دائما در حال تکرار است چون اینها حتما در نظام بانکی و کنار مقامات ارشد نفوذیهایی در نقش مشاور دارد که میگوید سیاست ارزی انبساطی باشد برای مثال به مردم بگوییم بیایید این مقدار یورو بخرید. در تمام دنیا هدف اصلی بانک مرکزی کشورها حفظ ارزش پول ملی سپس عملیات تجارت است. در تجارت نیز تعرفه و نرخ ارز مطرح میشود اما ما آن را به یک کالای قابل مبادله تبدیل کردهایم چون اقتصاد ما نفتی است و دولت به جای رفع موانع تولید و ایجاد اشتغال دست به خام فروشی میزند در نتیجه به جای مدیریت تقاضای ارز، عموما مدیریت عرضه صورت گرفته است یعنی بانک مرکزی در را باز میکند و میگوید هرکس سکه و ارز میخواهد بیاید داخل در صورتیکه اینها نیاز ضروری به ارز ندارند. اگر آمریکا هم مانند شما تقاضای ارز را تحریک کند، یوروی اروپا جوابگوی نیاز و هجوم آنها نخواهد بود. کسی پول ملی خود را در برابر دلار اینگونه آسیبپذیر نمیکند که در همه چیز به نرخ آن وابسته شود. زمین که اصلیترین مسئله مسکن است، کالای وارداتی که نیست. مصالح ساختمانی، آهن و… برای ساخت مسکن غیر اشرافی هم داریم اما چرا با تغییرات دلاری قیمت آن نیز بالا میرود؟ علت این است ضعف درک وجود دارد. شما زمین را رها کردهاید به طوری که طعمه سوداگری شده و سرویسهای اطلاعاتی هم بر آن سوار شده اند. آورده سرمایه گذار برای زمین در تمام دنیا به جز چند کلانشهر ویژه مانند توکیو و نیویورک و… زیر ۱۵ درصد است. در ایران بازار مسکن تحت تاثیر بازار مسکن تهران است یعنی تغییرات قیمتی در دو سه نقطه مانند الهیه، ولنجک و سعادت آباد در کل تهران و سپس در کل کشور موج ایجاد میکند. همین باعث شده آورده سرمایه گذار برای زمین در کشور ما بالای ۶۵ درصد باشد یعنی زمین منابع را میخورد.
این اقتصاددان با اشاره به وعده ساخت مسکن دولت سیزدهم نیز گفت: تجربه اجرایی این دولت نشان میدهد که نمیتواند سالی یک میلیون مسکن بسازد بنابراین دولت باید برنامههای آنی داشته باشد. اتاق جنگ دشمن در پایین آوردن مشارکت مردم با وارد شدن به قضیه مسکن و خوراک نمره بالایی میگیرد چون مسکن به تنهایی مردم را عاجز کرده که مصداق ظلم است. وقتی در الهیه، ولنجک و سعادت آباد دنبال میکنید ماجرا چیست میبینید چون بانکها یاد گرفتهاند برای گسترش داراییهای خود شعباتشان را گسترش دهند یا ملک خریداری کنند، برای خرید ساختمان یک شعبه، قیمت زیادی پرداخت میکند سپس بنگاهیها در آن منطقه همان قیمت را به عنوان پایه قیمت منطقه اعمال میکنند تا کمیسیونشان بیشتر شود درحالیکه ساخت و ساز خوابیده و رکود حاکم شده است. علت این است که این افزایش قیمتها خود را در رهن و اجاره نشان داده و یکباره تا ۵ برابر قیمت رخ میدهد تا فقیر، فقیرتر شود، ازدواجها عقب بیفتد، شاغلان زیر بار هزینه له شوند و… سیاست گذاران ما نیز دنبال راه حلهای ناقص هستند و فقط وعده میدهند. الان چه کسی میخواهد پاسخ کسانی زیر بار هزینه اجاره مسکن کمرشان خم شده، بدهد؟ من در روز قیامت جزو مدعیان آقایانی از دولتهای فعلی و قبلی هستم که این موضوعات را برایشان توضیح داده بودم اما کاری نکردند.
وی در ادامه با اشاره به راه حل سریع خود در حوزه مسکن، افزود: ساخت ۴ میلیون مسکن در نوبه خود اگر اجرا شود خوب است اما وقتی در سال اول انجام نشده ما باید برای بحرانی که باعث شده گردن سرپرست خانوارها جلوی صاحبخانه کج شود اقدامات فوری انجام دهیم. اگر بخواهیم قیمت مسکن را برای زوجهای جوان پایین بیاوریم، یک راه این است که از تجربه اسکان بدون ساخت و ساز جنگ زدگان در دوران جنگ استفاده کنیم و هر صنف مکانیزم خود را فعال کند. یک مثال میزنم: بخش زیادی از املاک مستقر در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران خریداری شده و قابلیت این را دارند که آزاد و به صورت موقت در اختیار زوجهای دانشگاه تهران یا اساتید قرار داده شوند. سازمانهای دیگر هم باید با همکاری شهرداریها کمک کنند از بعضی زمینها سریعا استفاده شود. مستحقترین دستگاه هم آموزش و پرورش است. هم اکنون فضای زیادی در اختیار بانکها است که باید در اختیار یک نهاد متمرکز قرار بگیرد تا زوجهای جوان کارگری از آنها استفاده کنند. ما با همین شیوه میتوانیم یک میلیون زوج را اسکان و از همین طریق نرخ اجاره بها را کاهش دهیم. در انگلیس پس از خصوصیسازی که توسط تاچر صورت گرفت، قیمت مسکن در لندن یکباره دو برابر شد. درپی این اتفاق دولت و شهرداری قانونی وضع کردند که هرکس میخواهد مسکن خود را بفروشد باید تا ۹۰ درصد آن مقدار افزایش یافته را مالیات بپردازد. همین باعث شد انگیزه سوداگرانه خرید و فروش مسکن کاهش یابد سپس این مالیات را به شهرداریها میدادند تا برای زوجهای جوان و با درآمد زیر هزار پوند دست به بلند مرتبهسازی بزند. آن زمان مبلغ اجاره خانهها به طور معمول ۵۰۰ پوند اما اجاره این خانه ها۱۰۰ پوند بود یعنی عقل سلیم بدون اینکه کار خاصی بکند مشکل را حل میکند. در آمریکا و اروپا، وام مسکن تا ۹۵ درصد قیمت مسکن را پوشش میدهد یعنی خیلی زود میشود خانه خرید اما در کشور ما هرچقدر عدد وام را افزایش میدهند به قیمت مسکن نمیرسند. هنر امام خمینی (س) این بود که مردم با سی هزار تومان وام از حساب ۱۰۰ امام، صاحب خانه میشدند
خوشچهره در پایان با بیان اینکه دولت باید از طریق ابزارهای خاص جلوی افزایش قیمت اجاره بها را بگیرد، گفت: دولت فعلی علیرغم فهمیدن وجود جنگ نتوانسته یک اتاق فکر قوی تشکیل دهد، آنهم در شرایطی که با توجه به یکدست بودن دولت، قوه قضاییه، مجلس، شهرداری و… دیگر کسی نمیگوید دولت موفق نبود بلکه میگویند نظام و اسلام نتوانست بنابراین پیام من به رییس جمهور این است که شما فرصت اشتباه ندارید. علاوه بر بحران مسکن، بحران قیمتها و بحران بیکاری هم دارید. شما چگونه قائل هستید که در جنگ حضور دارید اما به جای فرمانده لشکر، فرمانده دسته میگذارید؟ شما چگونه میخواستید وزارت آموزش و پرورش که در ناآرامیها معلوم شد مدارس در اختیارتان نیست، با یک مدیر مدرسه مدیریت کنید؟ البته خدا را شکر مجلس جلوی انتخاب این فرد را گرفت. بخش زیادی از اخبار ما به مرغ و تخم مرغ اختصاص پیدا کرده است که خجالتآور است. متاسفانه عدهای فکر میکنند هنوز در موقعیت شغلی خود هستند که مرتب میگویند باید اینگونه باشد با نباید اینگونه باشد. با خطابه گفتن که کار درست نمیشود. این کارها عقلانیت و حقانیت نظام را زیر سوال میبرد و دشمن هم استفاده خود را میبرد اما همه چیز به شیطنت آنها ربط ندارد.
دیدگاه