نگذارید آرامش مردم به‌هم بریزد

نگران افکار مسموم علیه دختران ایران | افکار عمومی دیگر کشش التهاب جدید را ندارد

با فروکش کردن همه‌گیری کرونا این امید در کشور به‌وجود آمد که دیگر سایه تعطیلی و افت تحصیلی از سر نظام آموزشی کشور برداشته شده است. اما به نظر می‌رسد کرونا تنها تهدید نظام آموزشی نبوده است. بعد از شکست تلاش اپوزیسیون برای به تعطیلی کشاندن کشور از جمله در حوزه آموزش اکنون مدتی است که مسمومیت‌های سریالی دامن دانش‌آموزان را گرفته است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از فرهیختگان، با فروکش کردن همه‌گیری کرونا این امید در کشور به‌وجود آمد که دیگر سایه تعطیلی و افت تحصیلی از سر نظام آموزشی کشور برداشته شده است. اما به نظر می‌رسد کرونا تنها تهدید نظام آموزشی نبوده است. بعد از شکست تلاش اپوزیسیون برای به تعطیلی کشاندن کشور از جمله در حوزه آموزش اکنون مدتی است که مسمومیت‌های سریالی دامن دانش‌آموزان را گرفته است.

سریال مسمومیت‌ها ابتدا از دانشگاه‌ها آغاز شد. دانشگاه‌های خوارزمی، صنعتی اراک و صنعتی اصفهان ۳ دانشگاهی بودند که موج مسمومیت‌ها از آنجا آغاز شد. در پی این مسمومیت‌ها ۱۲۰۰ نفر دچار عوارض جسمانی شدند. درنهایت دلیل این مسمومیت‌ها مصرف غذای سلف عنوان شد. بعد از دانشگاه‌ها اکنون موج مسمومیت‌ها به مدارس رسیده است.

موجی که با شدت از قم آغاز شد و دامنه آن به دیگر شهرها نیز رسید. اظهارات ضد و نقیض مسئولان مختلف در مورد علت مسمومیت‌ها و همزمان تکرار این ماجرا موجی از نگرانی را در افکار عمومی به‌وجود آورد. این نگرانی به مرور با مطرح شدن شایعات مختلف نیز تشدید می‌شود. در این بین برخی چهره‌های سیاسی نیز با اظهاراتی که رنگ و بوی تسویه‌حساب می‌دهد بهره‌برداری سوء از ماجرا را در دستور کار قرار داده‌اند بدون اینکه اهمیتی برای شکل‌گیری موج نگرانی در جامعه قائل باشند.

این قبیل شایعه‌پراکنی‌ها زمانی پایان می‌یابد که دستگاه‌های امنیتی با در نظر گرفتن احتمال خرابکاری بررسی ماجرا را آغاز کرده و درصورتی‌که چنین گزاره‌ای به تایید رسید برخورد با خاطیان نیز سریعا در دستور کار دستگاه قضا قرار گیرد. علی‌رغم اینکه ۳ ماه از آغاز سریال مسمومیت‌ها از قم گذشته و دادستان کل کشور نیز احتمال عمدی بودن ماجرا را مطرح کرده است شاهدیم که هنوز نتیجه قطعی از جانب نهادهای مسئول اعلام نشده و همچنان این اظهارات متناقض و شایعات است که افکار عمومی و روند آموزشی را به بازی می‌گیرد.

آغاز موج مسمومیت‌ها از قم

نخستین بار ۹ آذر ماه بود که ۱۸ دانش‌آموز یک هنرستان در شهر قم دچار علائم بی‌حالی و سرگیجه شده بودند و روانه اورژانس بیمارستان ولیعصر قم شدند که از بین آن‌ها ۲ نفر به دلیل بیماری‌های زمینه‌ای تحت مراقبت‌های بیشتر قرار گرفتند. علت اولیه این اتفاق براساس نظر پزشکان و علائم بالینی، مسمومیت اعلام شد. ۲ هفته بعد در اتفاقی مشابه این‌بار ۵۱ دانش‌آموز هنرستان دخترانه نور قم با علائم مسمومیت به بیمارستان منتقل شدند. بعد از هنرستان‌ها این روند به دبیرستان‌های قم نیز کشیده شد.

دبیرستان فاطمیه قم دو نوبت این اتفاق را تجربه کرد. در مرحله اول ۱۵ نفر و در مرحله دوم ۱۷ نفر دچار مسمومیت شدند. بعد از این اتفاقات شهر باخرز در خراسان‌رضوی نیز اتفاقی مشابه را این‌بار در یک مدرسه پسرانه تجربه کرد و تعدادی از دانش‌آموزان که دچار علائم حالت تهوع و سرگیجه شده بودند به بیمارستان منتقل شدند. ۱۶ بهمن از ۴ واحد آموزشی شهر قم مسمومیت گزارش شد و این رقم در۱۷ بهمن دو برابر شد. ۶۱ دانش‌آموز در ۸ واحد آموزشی مسموم شدند. در پی این مسمومیت‌ها در همین روز گروهی از والدین در مقابل مدرسه حضرت فاطمه‌الزهرا (س) شهر قم برای پیگیری وضعیت سلامت فرزندان‌شان تجمع کردند.

با رنگ بوی امنیتی پیدا کردن ماجرا نهایتا روابط‌عمومی اداره کل آموزش‌وپرورش قم به جهت بررسی دلایل بروز مسمومیت در مدارس قم، و در خواست اولیای دانش‌آموزان، تمامی واحدهای آموزشی تحت نظارت این اداره کل را به مدت ۲ روز تعطیل اعلام کرد. این تعطیلی درنهایت کمکی به رفع مشکل نکرد و در هفته یعنی ۲۵ بهمن ۱۱۷ نفر از دانش‌آموزان در بیمارستان‌های قم بستری شدند. توالی مسمومیت دانش‌آموزان قمی باعث شده است تا مردم این‌بار نه از خبر مسمومیت که از خبرعدم مسمومیت دانش‌آموزان تعجب کنند.

اگرچه سه‌شنبه هفته گذشته دانشگاه علوم پزشکی قم اعلام کرد که هیچ دانش‌آموزی در این روز مسموم نشده است اما این خبر پایان ماجرا نبود و سریال مسمومیت‌ها همچنان ادامه دارد و تا لحظه نوشتن این گزارش مسمومیت ۷ دانش‌آموز قمی در روز یکشنبه آخرین خبر از موج مسمومیت‌های این شهر بوده است. پس از قم اکنون شهر بروجرد دچار چالش مسمومیت سریالی دانش‌آموزان شده است. نخستین بار دوم اسفند ۱۵ دانش‌آموز دختر مدرسه احمدیه بروجرد دچار مسمومیت شدند که دلیل آن مسمومیت با گاز مونواکسید کربن عنوان شد. فردای همین روز ۶۲ دانش‌آموز دیگر در همین مدرسه دچار مسمومیت شدند.

این مدرسه شنبه همین هفته برای سومین بار این اتفاق را تجربه کرد و ۴۴ دانش‌آموز دچار مسمومیت شدند تا نهایتا این مدرسه نیز به تعطیلی کشیده شود. ماجرای مسمومیت در مدارس بروجرد به مدرسه احمدیه محدود نماند. روز یکشنبه ۷ اسفند ۵۰ دانش‌آموز مدرسه ۱۵ خرداد بروجرد نیز دچار مسمومیت شدند و یکی از رسانه‌ها با استناد به مشاهدات دانش‌آموزان دلیل این مسمومیت را ترکیدن شیئی عنوان کرد که از بیرون به داخل پرتاب شده و دودی با بوی نعناع از آن برخاسته است.

افکار عمومی دیگر کشش التهاب جدید را ندارد

شاید بدیهی به‌نظر برسد اما آنچه حساسیت افکار عمومی نسبت به مساله مسمومیت دانش‌آموزان مدارس در چند شهر کشور را بیش از هرزمان دیگری برانگیخته کرده و آن را در کانون توجهات قرار داده، شرایط پرالتهاب حال‌حاضر حاکم بر فضای عمومی جامعه است. یعنی دقیقا در روزهایی که افکار عمومی با چالش‌های بزرگ و فرسوده‌کننده‌ای مثل سرعت پایین و دسترسی نامطلوب اینترنت، نرخ بالای تورم و کاهش روزانه ارزش پول ملی و به‌طورکلی وضعیت به‌هم ریخته اقتصادی درگیر است و از لحاظ معیشتی و البته روحی تحت فشار قرار دارد، مساله جدیدی مثل به خطر افتادن سلامت و امنیت دانش‌آموزان در مدارس‌شان ضربه‌ای مهلک به آرامش روان آن‌هاست.
نکته واضح دراین‌باره آن است که بعد از هجوم همه‌جانبه حواشی و اتفاقات تلخ پاییز ۱۴۰۱ آنچه قابل پیش‌بینی به‌نظر می‌رسد، این است که جامعه دیگر کشش تحمل التهابی جدید در فضای عمومی کشور را ندارد و اتفاقاتی مشابه آنچه در برخی مدارس کشور رخ داد جز فرسودگی بیشتر مردم و آب شدن سرمایه اجتماعی دستگاه‌های تصمیم‌گیر کشور، نتیجه دیگری نخواهد داشت.

البته برای جلوگیری از جدی شدن این چالش جدید، راه‌حل‌های نه‌چندان پیچیده‌ای وجود دارد که بی‌توجهی به این راه‌حل‌ها قطعا چالش پیش آمده را به یک بحران گسترده تبدیل خواهد کرد. همان‌طورکه از نهادهای امنیتی و انتظامی انتظار می‌رود، لازم است در سریع‌ترین زمان ممکن -اگر حتی تحقیقات هنوز به نتیجه نرسیده- حداقل این حس به مردم منتقل شود که دستگاه‌های مربوطه با حداکثر توان‌شان مشغول پیگیری علل و عوامل و همچنین تعقیب خرابکاران احتمالی هستند. مساله‌ای که در فاجعه چند سال قبل اسیدپاشی‌های اصفهان، به اندازه‌ای که انتظار می‌رفت دیده نشد و نتیجه‌اش هم غیر از ضربه‌ای که به افکار عمومی و سرمایه اجتماعی نظام زد، خلق روایت‌هایی جعلی از عوامل اسیدپاشی‌ها بود. روایت‌هایی که قطعا درصورت مشاهده شدن پیگیری‌های جدی از سوی دستگاه‌های انتظامی و امنیتی کشور، هیچ‌گاه خلق نمی‌شد، چه رسد به اینکه از سوی بخش‌هایی از جامعه باور شود.

حالا در ماجرای جدید مسمومیت سریالی دانش‌آموزان که کشور نزدیک به سه ماه است با آن درگیر شده، مثل بسیاری از اتفاقات مشابه قبلی شاهد نوعی رهاشدگی افکار عمومی به‌حال خود هستیم. به این معنا که گویی متولی مشخصی برای اعلام نتایج نهایی تحقیقات و اعلام عوامل دخیل در این خرابکاری‌ها در کشور وجود ندارد. هرمقام مسئولی احساس نیاز کند در حد چند جمله چیزی درباره این اتفاق می‌گوید و از کنار آن رد می‌شود. در اوج احساس مسئولیت مسئولان هم شاهد تعطیلی دو سه روزه مدارس سراسر قم بودیم که درنتیجه آن، عامل اصلی این اتفاقات شناسایی و معرفی شود که این اتفاق نیفتاد و مدارس دوباره بازگشایی شد. نکته تکراری اما مهم آنکه تجربه فاجعه اسیدپاشی‌های اصفهان و البته سلسله اتفاقات تلخ پاییز ۱۴۰۱ ثابت کرد نهادهای رسمی و مقامات تصمیم‌گیر در حوزه‌های مرتبط با اتفاقات اخیر، هرچه کمتر از خود کنش داشته باشند و ترجیح بدهند بیشتر سکوت کنند، این جریانات ضدایرانی و دشمنان آرامش افکار عمومی ایران هستند که دست به خلق روایت‌هایی می‌زنند که عموما ۱۸۰ درجه با واقعیت‌های میدانی در تضاد و تناقض است. نتیجه آنکه اعلام نظر قطعی مسئولان مربوطه و معرفی و مجازات عوامل این مسمومیت‌ها هرچه دیرتر اتفاق بیفتد، به تبع آن، سرمایه اجتماعی نهادهای تصمیم‌گیر کشور هم روزبه‌روز بیش از قبل دچار ریزش خواهد شد و تجربه پاییز ۱۴۰۱ هم نشان داده این ریزش‌ها، بیشتر سبد جریانات ضدایرانی را پر می‌کند تا جریانات سیاسی داخل کشور، پس منطقی‌تر هم آن است که جریانات سیاسی و جناح‌های منتقد دولت، با منطق و ملاحظات ملی در این خصوص به کنشگری بپردازند.

هر دم از این باغ، اظهارنظری می‌رسد

درباره ماجرای مسمومیت‌ها، مسئولان ادله مختلفی را ذکر کرده‌اند. شروع ذکر دلایل از اینجا شروع می‌شود که مدیر ناحیه چهار اداره کل آموزش و پرورش قم می‌گوید: «استرس ناشی از احتمال مسمومیت در یکی از مدارس دخترانه قم، ۱۸ دانش‌آموز را راهی مراکز درمانی کرده است.» او در ادامه هم تاکید می‌کند «تنها در مدرسه دخترانه امامی به‌دلیل نقص در سیستم گرمایشی ۳ دانش‌آموز به‌دلیل مسمومیت با مونوکسیدکربن به بیمارستان اعزام شده‌اند.» پس از او مسئول دیگری در قم یعنی معاون درمان علوم پزشکی قم می‌گوید: «نمونه‌های آزمایشگاهی برای تشخیص دلیل حادثه از دانش‌آموزان تهیه شده است. یافته‌های اولیه از حوادث قبلی و مشابه وجود گاز مونوکسیدکربن را در تعدادی مدارس تایید می‌کند و بررسی‌ها برای شناسایی علت‌های احتمالی دیگری ادامه دارد.» او در ادامه به این هم پرداخته که هیچ علامتی دال بر مسمومیت با آمونیاک در دانش‌آموزان بستری در مراکز درمانی مشاهده نشده است. چندی پس از قم، خبر مسمومیت‌ها در تهران هم منتشر می‌شود و روابط عمومی آموزش‌وپرورش درباره مسمومیت دانش‌آموزان تهرانی می‌گوید: «در پی کنجکاوی دو دانش‌آموز یکی از مدارس منطقه ۱۱ تهران، اسپری حشره‌کش در فضای کلاس منتشر و حدود ۳۰ دانش‌آموز دچار مشکل تنفسی شدند.»
البته پس از این، وزیر بهداشت اظهار کرد که «مسمومیت بسیار خفیف است و عارضه‌ای از شروع مسمومیت تا امروز ایجاد نشده و نگرانی در این جهت وجود ندارد. چند تیم از تهران به قم اعزام شده و جمع‌بندی ما این است که عامل مسمومیت، عامل میکروبی نیست.» پس از وزیر، دادستان کل کشور هم گفته است «اخبار واصله از یک جریان نگران‌کننده نوعی مسمومیت در بعضی از مراکز آموزشی قم نشان از احتمال اقدامات مجرمانه عمدی دارد که قابل‌توجه و پیگیری دقیق است.»

چندی از ماجرای مسمومیت در تهران و قم نگذشته بود که ماجرای مسمومیت در بروجرد هم به آن اضافه شد. رئیس اورژانس پیش‌بیمارستانی لرستان درباره این ماجرا اولین اظهار را داشته و گفته: «۱۵ دانش‌آموز بروجردی به‌دلیل نشت گاز مونوکسید کربن مسموم و به مراکز درمانی منتقل شدند. براساس نظریه اولیه کارشناسان آتش‌نشانی، نشت گاز مونوکسیدکربن متصاعد شده از دودکش سالن ورزشی مجاور مدرسه بوده است.»
معاون وزیر بهداشت یونس پناهی هم دراین‌باره اظهار کرده: «پس از مسمومیت چندین‌باره در قم، مشخص شد افرادی دوست داشتند مدارس دخترانه تعطیل شود.» نهایتا هم علیرضا منادی، رئیس کمیسیون آموزش مجلس اعلام کرد «اراده و فکر پلیدی می‌خواهد دختران کشور را از آموزش باز دارد.» باتوجه به این ادله، هنوزم پرونده مسمومیت‌ها باز است و مشخص نیست پشت‌پرده ماجرا دقیقا چه بوده است.
این مسمومیت‌ها درحالی ادامه پیدا می‌کند که یوسف نوری، وزیر آموزش‌وپرورش ۲۶ بهمن‌ماه در گفت‌وگو با خبرنگاران، بخش اعظم این چالش را ناشی از شایعات عنوان کرد و گفت که گزارش مراجع ذی‌صلاح نشان می‌دهد مشکلی وجود ندارد. او همچنین در ادامه پرسش و پاسخ با خبرنگاران، در اظهاراتی جنجال‌برانگیز گفت: «در تعدادی از مدارس این بو احساس شده بود که تعدادی از دانش‌آموزان به بیمارستان رفتند. برخی از آن‌ها چون دارای بیماری‌های زمینه‌ای بودند پزشکان آن‌ها را نگه داشتند.»

با وجود وعده‌های مسئولان برای پیگیری هنوز گزارش جامعی ارائه نشده است

دادستان قم نخستین مقامی بود که اعلام کرد دستگاه‌های استان تا حصول نتیجه و آرامش خاطر خانواده‌ها برای مدیریت صحیح و شایسته ماجرای مسمومیت‌ها بسیج شده‌اند. بعد از این اظهارات ستایشی سخنگوی قوه قضائیه نیز از شکایت تعدادی از خانواده‌ها در دستگاه قضا خبر داد و اعلام کرد که قوه قضائیه به جد این موضوع را پیگیری می‌کند. با وجود تکرار چندباره وزیر آموزش‌وپرورش ۲۶ بهمن ماه در جمع خبرنگاران اعلام کرد که مشکلی در این رابطه وجود ندارد. بخش اعظم این مشکل ناشی از شایعاتی است که مردم و دانش‌آموزان را دچار ترس کرده است. با ادامه پیدا کردن این اتفاقات منتظری، دادستان کل کشور نیز وارد ماجرا شده و دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان قم را مامور به پیگیری ویژه و برخورد قاطع با مقصران احتمالی کرد. دادستان کل کشور در پیام خود به دادستان قم احتمال عمدی بودن مسمومیت دانش‌آموزان را مطرح کرد. در این پیام آمده بود: «اخبار واصله از یک جریان نگران‌کننده نوعی مسمومیت در بعضی از مراکز آموزشی قم نشان از احتمال اقدامات مجرمانه عمدی دارد که قابل توجه و پیگیری دقیق می‌باشد.» دادستان کل کشور در این پیام همچنین به لزوم برخورد با مقصران نیز این‌گونه اشاره کرد: «ضروری است از جایگاه مدعی‌العموم با اهتمام بیشتر و سرعت و دقت موضوع را تحت پیگرد قانونی قرار داده و ضمن همکاری لازم با مسئولان ذی‌ربط به ریشه‌یابی و کشف واقعه پرداخته تا هرچه زودتر نگرانی‌های شهروندان و اولیای دانش‌آموزان برطرف و چنانچه کسانی در این امر قصور یا تقصیر داشته یا توطئه‌ای در کار بوده برخورد قاطع و قانونی انجام دهند و نتیجه را گزارش کنند.» همزمان با دادستانی کل کشور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز اعلام کرد: «ماجرای عمدی بودن مسمومیت دختران دانش‌آموز را دنبال می‌کند.»
در همین راستا علیرضا منادی رئیس کمیسیون آموزش مجلس در حاشیه جلسه علنی نوبت عصر مجلس در واکنش به تایید عمدی بودن مسمومیت دانش‌آموزان دختر در قم گفت: «معاون وزیر بهداشت عمدی بودن مسمومیت دانش‌آموزان دختر را در قم تایید کرد که این خبر خوبی نبود. کمیسیون آموزش از ابتدا پیگیر این ماجرا بود و مساله را از وزرای مربوط و دستگاه‌های اطلاعاتی پیگیری می‌کرد.»

وی اضافه کرد: «طبق اخبار رسیده سم استفاده شده از سموم جنگی نیست که خطر بالایی داشته باشد اما همین که اراده و فکر پلیدی پشت ماجرا بوده که بچه‌های این سرزمین به‌خصوص دختران گل‌مان را از آموزش بازدارند خطر مهمی است و خبر بسیار بدی محسوب می‌شود. باید تلاش کنیم تا ریشه‌ها را پیدا کنیم.» وزیر آموزش‌وپرورش که ابتدا گفته بود مشکل خاصی وجود ندارد با تایید عمدی بودن ماجرا اعلام کرد که وزارت بهداشت به‌عنوان نهاد پیگیر ماجرای مسمومیت‌ها قرار است نتیجه نهایی را از طریق رسانه‌ها اعلام کند. علی‌رغم وعده‌های مکرر مسئولان قضایی و اجرایی برای پیگیری ماجرا تاکنون گزارش جامعی در مورد مسمومیت‌های رخ‌داده اعلام نشده و مردم نیز درحالی‌که هر روز یک شایعه جدید می‌شنوند به انتظار نشسته‌اند تا بلکه این وعده‌های چندماهه به نتیجه رسیده و گزارشی در مورد دستگیری و برخورد با مقصران احتمالی از جانب نهادهای مسئول ارائه شود.

عدم‌پاسخگویی کار دست‌تان می‌دهد

به محض اینکه در جامعه‌ای اتفاقی رخ می‌دهد، واکنش‌ها نسبت به آن اتفاق دومینووار شکل می‌گیرد. اما نه واکنش‌هایی در سطح مسئولان، بلکه واکنش‌هایی در کف جامعه و صحبت‌هایی از چرایی ماجرا. بادقت بیشتر می‌توان متوجه شد، سیر واکنش نشان‌دادن‌ها وارونه است، به جای آنکه مسئولان پاسخ ماجرای رخ‌داده را بدهند، واکنش‌های جامعه خوانش از آن ماجرا را شکل می‌دهد. اما این شکل واکنش وارونه آیا خوانش درستی از ماجرا ارائه می‌دهد؟ در این میان وظیفه مسئولان اما چیز دیگری است. مسئولان که دیرهنگام به خوانش ماجرا ورود پیدا می‌کنند، نه‌تنها ذهنیت جامعه نسبت به مسئولان را تا مدت زیادی برهم می‌زنند، بلکه حتی ابعاد تاریک واقعه رخ‌داده را جدی‌تر نیز می‌کنند. در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان در مدارس قم که چند ماه است نقل محافل عمومی شده همین عدم‌پاسخگویی مسئولان به‌وضوح دیده می‌شود. چندین هفته است که هرکس در محافل عمومی چیزی می‌گوید و ماجرای اصلی را پر و بال می‌دهد اما مسئولان عین خیال‌شان هم نیست. اصلا اینکه کدام مسئول باید پاسخگوی این مساله باشد هم برای خود نکته‌ای است. از قم که بگذریم بعد از بی‌توجهی مسئولان نسبت به مساله، این ماجرا به مدارس بروجرد هم می‌رسد. تنها چیزی که در این قضیه تاکنون محرز شده این است که تعدادی از دانش‌آموزان مسموم شده‌اند؛ حالا توسط چه چیزی یا چه کسی را خدا می‌داند. همین حد از اطلاعات هم به موهبت رسانه‌ها متوجه شدیم وگرنه نه مسئولی از دلیل قطعی آن چیزی گفته نه پیگیری جدی و نتیجه‌بخشی انجام شده است. حالا برخی برای جبران کردن این بی‌مسئولیتی مسئولان، گزارش‌های متعددی نوشته‌اند و تحلیل‌های بسیاری انجام داده‌اند، برخی گفته‌اند مونوکسیدکربن باعث مسمومیت دانش‌آموزان شده، برخی دیگر سناریوهای پیچیده‌تری را دلیل این اتفاق دانسته‌اند، اما اینکه واقعیت چیست و چرا گفته نمی‌شود، خودش سوال بزرگی است و از این مهم‌تر، سوال این است که این عدم‌پاسخگویی چه ضربه‌ای به جامعه می‌زند؟ با جامعه‌ای که روزهای پرالتهابی را از شهریور تاکنون پشت سر گذاشته و اکنون هم در شرایط پساناآرامی به سر می‌برد، باید به‌گونه‌ای برخورد کرد که نه‌تنها روزهای بد او را جبران کند، بلکه حتی زخم‌هایش را التیام دهد اما با عدم‌پاسخگویی این زخم التیامی ندارد. عدم التیام این زخم هم طبیعتا اعتماد جامعه را نسبت به مسئولان خدشه‌دار می‌کند. البته مسمومیت تنها ماجرایی نبوده که زخمش به موقع التیام داده نشده، ماجرای اسیدپاشی‌ها در اصفهان هم یکی از وقایعی است که مسئولان درباره آن دیرهنگام به ماجرا ورود پیدا کردند، به‌طوری که هنوز هم زخم این ماجرا بر تن جامعه باقی مانده است. ماجرای دیگر که البته کمی قبل‌تر از مسمومیت دانش‌آموزان رخ داد، وقوع مسمومیت در چند دانشگاه بود. همه اینها روی هم، در چند ماه اخیر، بار سنگینی بر دوش جامعه شده است، بار سنگینی از بی‌اعتمادی و ترس. ترسی که در جان مردم می‌ماند چراکه جامعه مدام نگران این است که فرزندان‌شان در خانه دوم خود امنیت خواهند داشت یا خیر.

نگذارید آرامش مردم به‌هم بریزد

حقیقتش این است که همه می‌دانیم نه مسئولان ناتوانند نه دستگاه‌های امنیتی. دستگاه‌های امنیتی ایران که بسیاری از جریانات تروریستی و برهم زنندگان آرامش مردم و رهبران آن‌ها از جمله عبدالمالک ریگی معدوم را در برهه‌های مختلف و در شرایطی پیچیده رهگیری و بازداشت کرده‌اند، قطعا از پیدا کردن ریشه مسأله دومینووار مسمومیت‌ها ناتوان نیستند. درکنار دستگاه‌های امنیتی، وزارت آموزش‌وپرورش یا حتی جا دارد وزیر کشور نیز به این ماجرا ورود کنند تا مو را از ماست بیرون بکشند. اخیرا هم در این میان رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، علیرضا منادی عامل این مسمومیت را اعلام کرده، البته برای این سخن خود هیچ ادله یا استناد به مدارک ندارد و تنها مسمومیت‌ها را به ناآرامی‌های اخیر ربط داده و با اشاره به مسمومیت روزهای اخیر دانش‌آموزان در قم و بروجرد گفته است: «معلوم نیست چرا کسانی که به‌دنبال اغتشاش در ماه‌های گذشته بودند اکنون به عمد دنبال به تعطیلی کشاندن مدارس دخترانه هستند.» این‌گونه صحبت‌ها اگرچه دغدغه‌مندی مسئولان را نشان می‌دهد اما تا زمانی که کار تحقیقاتی درستی روی این ماجرا انجام نشود، عملا به اعتماد مردم ضربه وارد می‌شود. هرچند ممکن است این احتمالی که رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از آن سخن گفته است درست باشد یا حتی شاید بعد از بررسی‌ها معلوم شود اتاق فکر این مسمومیت‌ها خارج از کشور است، اما نکته این است که تا این قضیه از طرف دستگاه‌های مربوطه پیگیری و اعلام نشود، نمی‌توان جامعه را از آسیب‌ها مصون داشت؛ آسیب‌هایی همچون روایت‌سازی و تخریب سرمایه اجتماعی. از این‌رو، از مسئولان انتظار بیشتری وجود دارد، انتظاری که حداقل اگر صحبتی می‌کنند با استناد باشد. یا حداقل برای کشف حقیقت این ماجرا تلاش کنند. تلاشی که برای مردم ملموس باشد. در ماجرای پیشین همچون فاجعه اسیدپاشی‌های اصفهان هم این تلاش توسط مردم لمس نشد به طوری که اگر از مردم بپرسیم واقعه اسیدپاشی چطور از سوی مسئولان حل‌وفصل شد، عموم مردم چیزی به یاد نخواهند آورد.

خطاب به منتقدان دولت شما هم این وسط از آب گل‌آلود ماهی نگیرید!

فارغ از اصل مساله مسمومیت‌های سلسله‌وار در مدارس قم و بروجرد که معاون وزیر بهداشت آن را به طور قطعی و دادستان کل کشور به طور احتمالی عمدی عنوان کرده‌اند، این واکنش چهره‌های سیاسی وابسته به جریانات منتقد دولت است که باید آن را از چند منظر مورد بحث قرار داد. این افراد که شاید بتوان شاخص‌ترین آن‌ها را محمدعلی ابطحی و محمدتقی فاضل‌میبدی دانست، در مواضعی، به زعم خود عوامل این اتفاقات را تقریبا به طور قطعی شناسایی کرده‌اند و حتی از وابستگی فکری و اعتقادی این افراد هم نوشته و گفته‌اند باید جلوی این طرز فکر گرفته شود.

البته فاضل‌میبدی اصلاح‌طلب که عنوان عضویت در مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم را هم با خود یدک می‌کشد، گفت‌وگوهایی با رسانه‌ها داشته و به مواردی که در این‌باره به ذهنش رسیده اشاره کرده که همین موارد خود به محلی برای جنجال‌های جدید تبدیل شده است. فاضل‌میبدی در شرایطی که جامعه به طور حداکثری درگیر التهابات متنوعی از جمله نرخ دلار و وضعیت تورم و ادامه نگرانی‌ها درباره ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان است، مصاحبه‌ای با شرق داشته و از چیزی تحت عنوان «هزاره‌گرایان» نام برده و متن گفت‌وگو که البته به ادعای خود میبدی به‌درستی تنظیم نشده، اینطور به مخاطب القا می‌کند که گویی جریان یا گروهی به این نام که فاضل میبدی از آن اسم می‌برد وجود داشته که این اتفاقات را برنامه‌ریزی و مدیریت کرده است.

این درحالی است که این لفظ، یعنی «هزاره‌گرایی» که فاضل میبدی در مصاحبه‌اش آن را به‌کار برد و البته چند ساعت بعد در گفت‌وگو با ایرنا آن را نقل قولی از یک دوستان جامعه‌شناس عنوان کرد، نه اسم یک گروه، گروهک یا فرقه خرابکار، که یک گرایش است و ظاهرا قرار است در ذهن مخاطب این را متبادر کند که این هزاره‌گرایان ربطی به قوم هزاره افغانستان دارند که البته اگر کسی نداند طی دهه‌های اخیر رفتار طالبان با قوم هزاره افغانستان تا چه حد پرالتهاب و عموما خصمانه بوده، در ذهنش، عوامل ادعایی اتفاقات اخیر در مدارس را به تفکر طالبانی مرتبط می‌داند و برای آن حکم هم صادر می‌کند. درصورتی که هنوز هیچ مرجعی به‌طور قطعی و رسمی به عوامل انسانی این سلسله مسمومیت‌ها اشاره‌ای نداشته است. این قبیل اظهارنظرها از سوی چهره‌های اصلاح‌طلب که از نظر فکری در اردوگاه مخالفان دولت دسته‌بندی می‌شوند یک پیام منفی دارد و آن، احتمال دخیل بودن تفاوت دیدگاه‌های سیاسی در اظهارات این افراد است.

Share