میخواهند ارز جهانگیری را با ۱۰۰ پله بی آبرویی بیشتر به عنوان ارز مخبر جا بیندازند
فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشگاه علامه و اقتصاددان در نشستی با موضوع «بودجه و بحران یادگیری دولت» گفت: در شرایطی که کشور با بحران اشتغال روبرو است، تصمیم گیران برای واردات خودرو مسابقه گذاشته اند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از جماران، نشست تخصصی شاخه اقتصادی گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم با موضوع «بودجه و بحران یادگیری دولت» برگزار شد.
فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشگاه علامه و اقتصاددان در این نشست، با بیان اینکه در شرایط بحرانی، شیوههای تک بعدی نگر پاسخگو نیست، گفت: در این نگرش بنیادی، توصیه راهبردی متفکران بزرگ این است که از انسانشناسی شروع کنید. آنهایی که توصیه میکنند به جای خرد، خشونت به کار ببرید، درک خاصی از انسان دارند که ضد توسعه ای، ضد دینی و ضد عقلی است. ما باید از خرد و دانایی مدد بگیریم و در جست و جوی فهم مشترک برای حل و فصل مسائل تلاش کنیم لذا گام نخست بازنگری در بنیانهای انسان شناختی حکومت گران است. باید مشخص شود آنها به سبک قرون وسطی، انسانها را رعیت به شمار میآورند یا انسانها را صاحب خرد میخواهند.
وی افزود: وقتی توسعه، عدالت و آزادی محور کوشش تصمیم گیران قرار گیرد، مشارکت، یادگیری و… به رویههای گانگستری تقدم مییابد. حکومت گران بفهمند که هرکس که در مواجهه با مردم بر طبل خشونت میکوبد مشکوک یا نادان است. جامعهای که شهروندان خود را گرامی ندارد، قادر به انجام کارهای بزرگ نیست. خوار کردن شهروندان به خواری مضاعف و بزرگتر حکومتها میانجامد. ما میتوانیم ذهن خود را به صدها سال پیش ببریم و یاد بگیریم که سهل انگاری مالی حکومتها و تحمیل فشارهای مافوق طاقت مالیاتی در شرایط بحرانی، یکی از ریشههای سقوط تمدنها است. میتوانیم دوره زمانی خود را کوتاهتر کنیم و ایران را از زمان بودجه ریزی پارلمانی بررسی کنیم. در اینجا هم میبینیم یکی از کانونهای اصلی نابرابری، فساد و دست نشاندگی حکومت ها، پافشاری بر شیوههای غیرعالمانه در تنظیم رفتارهای مالی است. حکومتها همیشه ادعاهای بزرگی دارند اما رفتارهای مالی آنها، آینه ذاتشان است. حکومت گران گرامی ما باید بفهمند که آمیزهای از سازههای ذهنی پول محور، نظام قاعدهگذاریهای تسخیر شده به دست رانت جویان و نظام توزیع منافع مافیا پرور، فاجعه ساز خواهد شد و از دل آن توسعه بیرون نمیآید. بیش از ۲۸ سال است که با استناد به مطالعات و مکتوبات رسمی انتشار یافته در درون حکومت نشان دادهایم وقتی دولت میخواهد با شوک درمانی مسائل خود را حل و فصل کند، قبل از تنبیه مردم و تولیدکننده ها، خود را دچار بحران مالی میکند.
تا زمانی بانکهای خصوصی فعال هستند شما نمیتوانید در بازار پول اعمال حاکمیت کنید
مومنی با تاکید بر فروافتادگی مالی دولت در اثر شوک درمانی ها، گفت: صندوق پول گزارشی از میزان مسئولیتشناسی حکومتهای جهان در خصوص تعهدات خود ارائه کرد که فقط ۵ کشور در دنیا هستند که وضع بدتری از ایران دارند. یعنی شوک درمانی لاشخورها را چاق کرده و مردم و تولیدکنندگان را به فلاکت کشانده است و ایران را به یکی از بیمسئولیتترین کشورها تبدیل کرده است. در اقتصاد سیاسی توسعه به این پدیده تسخیرشدگی و حاکمیتزدایی از حکومت گفته میشود. حاکمیت دولت در بازار پول، در بازار سرمایه، در بازار کار و بازار ارز زایل شده و بیشتر اراده لاشخورها در این بازارها حاکم شده است. آنها که حکومت را به یک بازنگری بنیادی در این رابطه دعوت میکنند، دلسوز هستند. وقتی گزارشهای رسمی میگوید ۵۸ درصد شاغلین کشور در بخش غیر رسمی فعال هستند، یعنی قاعدهگذاریهای دولت در آن بخش کارکرد نخواهد داشت. اگرچه گفته میشود رقم واقعی این شاخص ۷۵ تا ۸۵ درصد است. مگر ما نمیگوییم انسانها عامل توسعه و انسانهای مولد برجستهترین آنها در جریان توسعه هستند؟ چرا باید حکومت به دست خود در این بازار حاکمیتزدایی کند؟ عین این مساله در بازارهای دیگر هم وجود دارد. به ازای یک واحد نقدینگی بانک مرکزی خلق میکند، بانکهای خصوصی نزدیک به ۶ برابر آن پول خلق میکنند لذا مشخص است که مقام پولی دنباله روی مافیاها میشود. وقتی ما میگوییم تا زمانی بانکهای خصوصی فعال هستند شما نمیتوانید در بازار پول اعمال حاکمیت کنید، چنین حساب و کتابهایی دارد. وقتی بیش از ۶۰ درصد بازار سرمایه در اختیار فعالیتهای رانتی-معدنی و سوداگرانه است، با شاخصی که گویای واقعیت این بازار نیست با حکومت بازی میکنند و باج میگیرند. اگر حکومت نسبت به این شیوهها حساس نشود، نمیتواند از عهده این ناآرامیها و آشفتگیها بر بیاید.
عضو هیات دانشگاه علامه خاطرنشان کرد: شوک نرخ ارز، ۳۵۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی کشور را به باد فنا داده و قیمت ارز را حدود ۲۰ هزار برابر کرده است. چقدر باید بیکفایتی اینگونه سیاستها بر ملا شود که تصمیم گیران از زیر یوغ رانت جوها بیرون بیایند؟ چرا باید دولت از این الزام قانونی که قبل از ارائه بودجه هر سال تصویری از روند بدهیهای خود بدهد، طفره میرود؟ ناصحانه میگویم از گذشته این رویهها که سی سال است ادامه دارند، عبرت بگیرید. بیش از ۸۲ درصد کل عایدات ارزی کشور از سال ۱۳۳۸ تا امروز، در اختیار تصمیم گیران بعد از جنگ تحمیلی بوده است. چطور این همه ارز در اختیار داشتهاید اما ۷۵ میلیارد به صندوق توسعه و بیش از ۵۰ میلیارد دلار بدهی ارزی از کانال شرکت نفت دارید؟ خالص بدهی دولت به سیستم بانکی نسبت به جی دی پی از حول و حوش ۳.۷ درصد در سال ۱۳۹۰ به حدود ۱۰.۳ درصد در سال ۱۳۹۹ رسیده است که نام آن را پیشروی در باتلاق میگذاریم. آنهایی که این ضعفهای شما را میپوشانند میخواهند شما سقوط کنید. دولت را اینگونه دچار یک افلاس کردهاید و تولیدکنندگان را به روزی انداخته که فقط در ۸ساله احمدی نژاد ۷ هزار بنگاه صنعتی در ایران ورکست شده است. دین خدا به شما گفته از محل فروش داراییهای مردم نیرو آموزش دهید و زیرساختهای تولیدی مهیا کنید اما دو سوم آن بلااستفاده بماند؟ ازلحاظ اقتصاد سیاسی بین منافع مردم و منافع تولیدکنندهها درهم تنیدگی وجود دارد و دود این رفتارها به چشم مردم میرود.
به گزارش خبرنگار جماران وی افزود: در شرایطی که کشور با بحران اشتغال روبرو است، تصمیم گیران برای واردات خودرو مسابقه گذاشته اند. مقامی که باید مساله ترافیک را حل کند بر علیه تولیدکننده داخلی و به نفع خارجیها حرف میزند بعد همانها که این افراد را در این مناصب میگمارند میگویند ما نسبت به نفوذ حساس هستیم. وقتی ساختار قدرت به تسخیر واردات چیها و دلالها میآید به جای کشف نفوذ از بیرون باید خود را در آینه ببیند. وقتی وزیر شما سنگ واردات را به سینه میزند دنبال نفوذ در کجا میگردید؟ نفوذ در اندیشهها نمود پیدا میکند. از دل تمام این رفتارهای مالی، بازتولید وابستگی رخ میدهد. گزارش مهر سال ۱۳۹۲ مرکزپژوههای مجلس را ببینید که میگوید رد دوره ۸ساله احمدی نژاد ارزبری هر واحد جی دی پی در ایران ۵ برابر دوره ۸ساله قبل ان شده است. احمدی نژاد خیلی ادعا میکرد اما کارنامه اقتصاد سیاسی آن وابستگی درونی را نشان میدهد. رییس قبلی سازمان برنامه و بودجه میگفت برای رشد ۸ درصدی نیاز به ۲۰۰ میلیارد دلار نیاز داریم. این سخنان در حالی مطرح میشود که در برنامه چهارم توسعه ما برای رشد ۸ درصدی به ۱۶.۵ میلیارد دلار ارز نیاز داشتیم. نباید سیاست گذاران ما در پی این تغییرات وضعیت فوق العاده اعلام کنند؟ چون تمام سیاستهای مالی، تجاری، صنعتی و ارزی ایران در این سالها پاس گل به تحریم کنندگان بوده است.
مومنی با اشاره به پژوهش اخیر دفتر پژوهشهای اتاق مشهد (اینجا بخوانید)، گفت: ما در دوره ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۶ چیزی حدود ۱۹۹ میلیارد دلار بنزین و در دوره ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۶ چیزی حدود ۳۱۸ میلیارد دلار گازوییل مصرف کردیم که جمع این دو مورد ۵۱۷ میلیارد دلار است. چرا یک درصد این رقم صرف طراحی یک موتور بنزینی و یک موتور دیزلی کارآمد نشد که هم صنعت خودرو را ارتقا دهید، هم فارغ التحصیلان با صلاحیت را به کار بگیرید و هم هوای پاکتری داشته باشید؟ به جای دعواهای رانتی بگویید چرا با آن همه ادعا درباره داشتن برنامه ۷ هزار صفحهای در ارائه برنامه یکساله بودجه تاخیر دارند؟ یک حرفهایی میزنند که از نظر دانایی شرمآور است. بارها در خصوص شوکهای چندلایه برنامه بودجه سال ۱۴۰۱ هشدار دادیم اما آقایان گفتند که ما به رانت حساس هستیم و آن فجایع را رقم زدند حالا میگویند ما میخواهیم همان کاری که به آن حساسیت داشتیم را در یک سطح ۶ برابری اجرا کنیم. به اندازه فاصله ارز ۴۲۰۰ تا ۲۸۵۰۰ تومان به سر چه کسانی گل زدید؟ نمیبینید چه کسانی را به افلاس کشیدید و چه کسانی را چاق کردید که حالا میگویید دوباره روز از نو؟ میخواهند ارز جهانگیری که آن همه در تقبیحش حرف زدند را با ۱۰۰ پله بیآبرویی بیشتر به عنوان ارز مخبر جا بیندازند. ۱۰ سال پیش در جهاد کشاورزی گزارشی منتشر میشد که اگر الگوی کشت سنتی خودش را به الگوی کشت گلخانهای محصولات جالیزی بدهد، آب بری آن ۸۵ درصد کاهش، زمین بری آن ۹۰ درصد کاهش و بازدهی آن بیش از ۷ برابر افزایش مییابد. به جای شیرین کاریهایی که بلد هستید، این کار را انجام دهید و با افتخار از آن نام ببرید. دانایی اینقدر امید بخش است.
وی بیان کرد: سازمان بهداشت جهانی مطالعهای داشته مبنی بر اینکه که سهم مراقبتهای بالینی از کل عوامل بیماری ۱۰ درصد است و ۷۰ درآن به عوامل فردی، اقتصادی و اجتماعی مربوط میشود و این سهم ۷۰ درصدی با آموزش قابل رفع است بنابراین شما به جای طراحی یک نظام سلامت مبتنی بر درمان باید پیشگیری را دستور کار قرار دهید. مجمع جهانی اقتصاد میگوید بزرگترین درس پاندمی کرونا این است که نظامهای سلامت مبتنی بر پیشگیری ۵۰۰ برابر نسبت به نظامهای سلامت مبتنی بر درمان بازدهی اقتصادی داشته است. از این جهت باید بگوییم تکیه به دانایی بسیار امیدبخش است. اگر تصمیم گیران از تجربه خطاهای فاحشی که در بودجه ۱۴۰۱ بود، درس بگیرند، در جریان بودجه ۱۴۰۲ باید بر روی تلطیف رابطه ملت و حکومت همت بگذارند. از طریق بودجه میتوان فهمید که مسئولان چه تصمیمی در این رابطه میگیرند. رویههای پنهانکارانه و شفافیت زدایانه را باید کنار گذاشت. ما به تمام روسای بانک مرکزی از سال ۱۳۹۶ تا کنون گفتهایم نحوه تخصیص ارز در حدفاصل سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶ را شفاف کنید. از چه میترسید که دادههای تخصیص دلار مربوط به مدیریت قبل خودتان را منتشر نمیکنید؟ چطور دادههای قبل و بعد آن منتشر شده اما دادههای مربوط به این دوسال عمومی نمیشود؟ چه چیزی در آن دادهها وجود دارد؟ اکنون به رییس جدید بانک مرکزی هم میگوییم هم دادههای مربوط به آن سالها و هم دادههای مربوط به سال ۱۴۰۰ به بعد را منتشر کنید. کسری واقعی دولت، سهم واقعی نفت در بودجه و میزان بدهی واقعی دولت را پنهان میکنند. سهل انگاری درباره بودجه شرکتهای دولتی را هم باید کنار بگذارید. نمیشود سهم دو سوم بودجه کل ازمیزان بررسیهای مجلس نزدیک به صفر باشد. همه ما از این رویهها صدمه میبینیم.
مومنی در پایان گفت: از تجربه سال ۱۴۰۱ پرهیز کنید و دست از شوک درمانی بردارید. چندبار باید این سیاست شکست بخورد تا از آن درس بگیریم؟ اگر روندهای وحشتناک صنعتزدایی متوقف نشود و ما از یک برنامه توسعه گرا تبعیت نکنیم، روی آرامش نخواهیم دید. یادتان رفته که میگفتند بگذارید ارز ترجیحی را حذف کنیم تا تولیدکنندهها حمایت شوند؟ آیا شرافت این را دارند که بگویند میزان تولید مرغ چقدر در این ۸ ماهه کاهش یافته است؟ وقتی شما بر سر تولیدکننده مرغ میزنید راه را برای واردات مرغ باز میکنید. درباره هر تولید دیگر هم این است. فشارهای فاسد رانتی به خودروسازها آوردید و آنها را به مرکز مطامع رانتی تبدیل کردید بعد با افتخار میگویید ما راه را برای واردات خودرو باز میکنید؟ در شرایطی که کشور با این همه بحران روبرو است باید تصمیم گیران ما افتخار کنند که خودرو وارد میکنند؟
به گزارش جماران؛ دکتر حسین نمازی رییس شاخه اقتصادی فرهنگستان علوم و وزیر اسبق دارایی دیگر سخنران این نشست در سخنان کوتاهی گفت: استفاده از تجربههای تاریخی در بودجه ریزی خیلی حائر اهمیت است. باید دید دانش اقتصاد به چه اندازه به دانشهای تجربی نزدیک است. یک نظریه مطرح است که نظریات اقتصادی قابل تجربه است و با مشاهدات عملی نشان داده میشود که نظریات اقتصادی با واقعیت چقدر انطباق دارد. برای مثال تجربه نشان میدهد تاثیر افزایش مالیات بر درآمد یا سود بانکی بر سرمایهگذاری چه خواهد بود. فرض کنید داروسازان و پزشکان بگویند یک ماده خاص بر یک بیماری تاثیر خواهد داشت اما اگر دیدیم از ۱۰۰ موردی که از آن ماده استفاده میکنند ۸۰ نفرشان فوت کردند و مابقی هم خوب نشدند، حت اگر تمام پزشکان بگویند از لحاظ تئوری این ماده اثر مثبت دارد، به آنها گفته میشود بیخود کردید. درباره اقتصاد هم میبینید طی ۳۰ سال تجربه، میتوان فهمید افزایش نرخ ارز نمیتواند کسری مالی دولت را برطرف کند.
وی افزود: من سالها پیش گفتم شما فکر میکنید این سیاست درست است و کسری مالی دولت را رفع میکند. هفتاد درصد متقاضی ارز خود دولت است بنابراین افزایش نرخ ارز، کسری را بیشتر میکند. وقتی ما از این تجارب استفاده نکنیم و باز نرخ ارز را افزایش میدهیم باید بدانیم کسانی که این سیاست را پیشنهاد میکنند یا فاقد درک هستند یا به خاطر اهداف و منافعی که دارند با ذینفعان زد و بند میکنند. اگر ما سعی کنیم از تجربیات عملی و مشاهدات عینی خود در این سی سال استفاده کنیم، بسیاری از مسائل این روزها را نخواهیم داشت.
دیدگاه