شریعتمداری و نادران زندگی با ماهی ۳ میلیون تومان را به مردم یاد بدهند
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری گفت: مخالفت با دائمی شدن همسانسازی حقوق بازنشستگان به دلیل منافع جناحی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، از روزهای آغازین ماه جاری که خبر ارسال لایحه دائمی شدن همسانسازی حقوق بازنشستگان از دولت به مجلس اعلام شد، «الیاس نادران» رئیس کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۰ در تلویزیون حاضر شد و به نقد افزایش تعهدات دولت به صندوقهای بازنشستگی پرداخت و تاکید کرد که افزایش بار تعهدات دولت در این حوزه تورمزاست. در همین حال روزنامه «کیهان» هم با انتشار یادداشتی به افزایش این تعهدات اشاره کرد و به نقد این لایحه تهیه شده توسط دولت پرداخت.
روزنامه کار و کارگر در گفتوگو با «حسن صادقی» رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری به دلایل مطرح شدن این دیدگاهها در مقطعی که بازنشستگان تامین اجتماعی منتظر تعیین تکلیف همسانسازی سالهای آینده از محل بدهی دولت هستند، پرداخته است.
– از هفته گذشته که بحث مطرح شدن لایحه دائمی شدن همسانسازی حقوق بازنشستگان در مجلس توسط دولت پیش کشیده شد، شاهد شکل گرفتن موجی از اعتراضها علیه دولت هستیم؛ اعتراضهایی مبنی بر اینکه دولت مستقر به بهانه این لایحه، در حال تحمیل دائمی تعهدات خود به دولت آینده است. چرا تثبیت تعهداتی که دولت دوازدهم هم در حال اجرای آنهاست، برای عدهای تا این اندازه سنگین تمام شده است؟
بحث درباره تورمزایی منابع اجرای همسانسازی و افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی، فرار به جلوست. اینکه در این مقطع که دولت در آستانه انتقال است، چنین بحثی مطرح میشود ارتباطی با منافع ملی ندارد و منافع جناحی اصولگرایان در آن بسیار پررنگ است. روزنامه کیهان در بعد رسانهای بر تنور تورمزا بودن رسیدگی دولت به صندوقهای بازنشستگی مانور میدهد و چند روز پیش هم «الیاس نادران» از نمایندگان طیف راست سنتی، در صداوسیما مشابه همین ادبیات را به کار گرفت.
به نظر میرسد در زمانی که لایحه دائمی شدن همسانسازی برای تصویب نیاز به اجماع دارد، چنین خطی را به رسانهها کشیدهاند و چون بار مالی اجرای همسانسازی را دیدند، رنگ عوض کردند. از این منظر، اینکه تازه یادشان افتاده که بودجه بار تورمی دارد، چندان عجیب نیست. آقای نادران، رئیس کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۰ به خوبی در جریان تغییرات بودجه بود و امروز نمیتواند ایجاد بار مالی برای اجرای همسانسازی را روی دوش دولت روحانی بیاندازد. کیهان هم نمیتواند به گونهای وانمود کند که تازه از بار مالی اجرای همسانسازی خبردار شده است. همینها، دولت مستقر را به گرسنه نگه داشتن بازنشستگان و نادیده گرفتن حقوق آنها متهم میکردند.
– البته در ۸ سال اخیر همین جریانها منتقد وضع موجود بودند و دولت را به کوتاهی تمام و کمال در قبال بازنشستگان متهم میکردند.
نمیشود که یک مقطعی وانمود کنند که در کنار بازنشستگان هستند و حالا در مخالفت با رسیدگی دولت به آنها شعار بدهند. این رفتار جای سوال و ابهام دارد؛ ابهامی که نشات گرفته از نگرش سیاسی به موضوعات صنفی است. در این میان نباید فراموش کرد که لایحه دائمی شدن همسانسازی، اجرای آن را پایدار میکند و دولت را ملزم به تامین منابع اجرای آن میکند. در این چارچوب دولت باید هر ساله همسانسازی را با شرایط اقتصادی کشور، تورم و افزایش حقوق شاغلان تطبیق دهد. طبیعی است که این لایحه دولت و در کلان آن، حاکمیت یکپارچه را تحت فشار میگذارد اما مگر دولت روحانی با همین ظرفیت اقتصادی، یعنی بدون درآمد نفتی پیش از برجام، به همراه سنگینترین تحریمها در فضای همراه با منع هر نوع مذاکره در عرصه بینالملل، همسانسازی را به اجرا نگذاشت؟ پس چرا آقای نادران و کیهان ساز مخالف میزنند؟ چرا امروز مطبوعات اصولگرا سرنا را از سر گشادش میدمند؟ البته ایراد ندارد که تورم را کنترل کنند اما آیا با اجرا نشدن همسانسازی تورم تکرقمی میشود؟
– عدهای همچنان تاکید دارند که با وجود تمام نقدهایی که به عملکرد دولت دوازدهم وارد است اما به هر حال کشور در این دوره در شرایط تحریم اداره شد.
همین جریاناتی که به نقد دولت روحانی میپردازند، باید در آینده چراغ بردارند و مجدد به دنبال آن بگردند؛ دولتی که با تحریمهای تا بندندان فلجکننده، کشوری را که کرونا از همه طرف اقتصاد آن را احاطه کرده بود، اداره کرد، کشوری که اقتصاد مولد آن زیر بار مراودات قاچاقچیان و واردات گسترده کالا از مبادی غیررسمی، فلج شده است. متاسفانه ۸ سال دولت روحانی را در عرصه عمومی ناکارآمدترین دولت قلمداد کردند اما امروز که لایحه همسانسازی را دیدهاند و رفع تحریمها را مشکل میبینند، بنای مخالفت با بازنشستگان را گذاشتهاند. طنز ماجرا اینجاست که از اول هم موضوع را میدانستند اما فراموش کرده بودند که تاریخ برای بار دوم غمبارتر تکرار میشود.
اساسا هر تحرک پولی در اقتصاد دارای عدم تحرک و ثبات، میتواند زمینهساز تورم باشد اما آنچه تورم را مزمن و ویرانگر ساخته تا جایی که امروز دولتها خود را در مقابل آن ناتوان میبینند، رفتارهایی است که اقتصاد ایران را بهعدم تحرک تشویق میکنند. فروش نفت و پیشخور کردن آن در شرایطی که هیچ عجلهای برای انداختن حلقه اقتصاد ایران به اقتصاد بینالمللی وجود ندارد، عامل تورم است، یعنی رفتاری حاکم است که تورم از آن تغذیه میکند و چاق میشود. آیا این اتفاق تقصیر بازنشسته بینواست؛ بازنشستهای که چون سیر نمیشود هر روز به بازگشت مجدد به بازار کار و کنار گذاشتن رویاهای بازنشستگی فکر میکند؟ جدا از این بحث، اگر آقایان اقتصاد ایران را به اقتصاد بینالملل وصل کردند، آنگاه میتوانیم بگوییم هنر کردهاند.
– برای ۴ سال آینده، از دولت چه انتظاری دارید؟
عمل به قانون. دولت متعهد است که تا پایان برنامه ششم توسعه یعنی سال جاری، بدهی خود به تامین اجتماعی را صفر کند و بدهی جدید هم ایجاد نکند. در لایحه همسانسازی هم دولت متعهد شده که سهم سازمان را در بودجه جاری کشور ببیند. دولت براساس قانون مکلف است افرادی را که به شکل «من غیرحق» در قالب مصوبات مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام، بر سر سفره تامین اجتماعی نشستهاند را به صندوقهای بازنشستگی دیگر بفرستد و منابع آن را هر سال به صورت یکجا تامین و پرداخت کند. از دولت آینده انتظار داریم تعهدات حاکمیتی را به سازمان تامین اجتماعی تحمیل نکند.
دیدگاه