شکارچیان آهو چگونه دو محیط بان زنجانی را به شهادت رساندند؟
مهدی و میکاییل ۵ روز پیش کشته شدند. این حافظان محیط زیست شامگاه سهشنبه وقتی در منطقه حفاظت شده «فیله خاصه» درحال گشتزنی بودند، در جدال نابرابر با شکارچیان غیرمجاز، جانشان را از دست دادند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، به نقل از شهروند، مهدی مجلل و میکاییل هاشمی دو محیطبانی هستند که در قطعه شهدای بهشت زهرای زنجان برای همیشه خفتهاند. مهدی و میکاییل حالا به لیست صدوچهلوپنج شهید محیطبان کشور اضافه شدند. مهدی و میکاییل ۵ روز پیش کشته شدند. این حافظان محیط زیست شامگاه سهشنبه وقتی در منطقه حفاظت شده «فیله خاصه» درحال گشتزنی بودند، در جدال نابرابر با شکارچیان غیرمجاز، جانشان را از دست دادند.
میکاییل، محیطبان ۴۲ ساله با ۲۰ سال سابقه و مهدی با ۷ سال سابقه نخستین شهدای محیط زیست استان زنجان هستند که حافظ منطقه ۵۲ هزار متری فیله خاصه بودند. حالا سازمان محیط زیست، دو محیطبان باسابقهاش را از دست داده است. دو محیطبانی که در شیفت کاریشان با شکارچیان آهو روبهرو شدند.
ماجرا چه بود؟
منطقه حفاظت شده فیله خاصه، چهار محیطبان داشت. سه روز شیفت کاری مهدی و میکاییل بود و ۳ روز دیگر شیفت کاری دو همکار دیگرشان. از بامداد دوشنبه در منطقه در حال گشتزنی بودند که غروب با خودروی نیسان آبی متخلفان برخورد کردند و مشکوک شدند. از سرنشینان خودرو خواستند که نیسان را متوقف کنند اما آنها سرعتشان را بیشتر کردند و تعقیب و گریز آغاز شد.
اسماعیل قلیزاده، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان زنجان است. او پس از دریافت اولین پیام دو محیطبان شهید، خود را به منطقه رساند و همراه با سه همکار دیگرش به دنبال ردی از مهدی و میکاییل بود. قلیزاده در گفتوگو با «شهروند» جزئیات روز حادثه را فاش کرد.
در جستوجوی مهدی و میکاییل
عصر روز دوشنبه بود که محیطبانان «مهدی مجلل» و «میکاییل هاشمی» که با خودروی پیکاپ سازمانی، شکارچیان نیسان سواری را تعقیب میکنند. سرنشینان خودرو با وجود درخواستهای مکرر این دو محیطبان متوقف نشدند. به همین خاطر از مرکز استان تقاضای نیروی کمکی و انسداد جاده را کردند. من به همراه نیروهای کمکی با خودروی فوتون محیطبانی به منطقه رفتیم. جاده آسفالته را مسدود کردیم اما شکارچیان چند کیلومتر جلوتر وارد یک راه خاکی شدند. ۱۰ دقیقه منتظر شدیم اما خبری نشد. به همین خاطر شروع به جستوجو کردیم. هیچ ردی نبود. فرضیههای زیادی وجود داشت. میدانستیم حادثه تلخی رخ داده است. پاسخگوی تلفن و بیسیم نبودند. هرچه پیش میرفتیم اضطرابمان بیشتر میشد، اما اثری از مهدی و میکاییل نبود. این عملیات با تاریک شدن هوا دشوار شده بود. بامداد سهشنبه دوباره جستوجوها را آغاز کردیم.
فاجعه در حوالی الوارلو
خودروی فوتون مهدی و میکاییل را در یک راه فرعی حوالی روستای الوارلو پیدا کردیم. مردی را دیدیم که در حال پیاده شدن از خودرو بود. تصور کردیم میکاییل است، اما جلوتر که رفتیم متوجه شدیم یکی از همان شکارچیهاست که دوباره به منطقه برگشته است. شاید قصد داشت صحنهسازی کند تا مسیر پرونده را تغییر دهد. متهم که حدودا ۴۵ سال داشت را دستگیر کردیم و با پلیس تماس گرفتیم. بررسی صحنه نشان میداد درگیری متخلفان با حافظان محیط زیست از داخل خودرو به پایین کشیده شده بود. متهمان، مهدی و میکاییل را از خودرو پیاده کرده و به سرشان شلیک کرده بودند. متهم تحویل پلیس آگاهی شد.»
اعتراف به جنایت
متهم در بازجوییها ادعا کرد که در قتل محیطبانان نقشی نداشته، اما از طرف قاتلان برای پاک کردن آثار جرم به محل حادثه فرستاده شده است. مأموران پلیس برای دستگیری شکارچیان قاتل عازم روستای محل سکونتشان شدند، اما متهم با مأموران درگیر شد تا جایی که دست یکی از عوامل پلیس را هم شکست. مأموران در خانه این متهم سه اسلحه شکاری و مقادیری گوشت شکار متعلق به آهو کشف کردند. متهمان به مرکز پلیس آگاهی انتقال یافتند و به درگیری مسلحانه و قتل محیطبانان اعتراف کردند.
یکی از متهمان ۴۵ سال دارد که سابقهدار است. پیشتر هم به خاطر شکار آهو دستگیر شده بود. مردی هیکلی و تنومند که ساکن زنجان است. این متهم به همراه مرد دیگری که در یکی از شهرستانهای میانه زندگی میکند برای شکار به منطقه فیله خاصه آمده بودند و دست به جنایت زدند.
زنجان ۲۶ محیطبان داشت
قلیزاده در ادامه از مناطق حفاظت شده استان زنجان گفت. زنجان سه منطقه حفاظت شده دارد انگوران، سرخآباد و فیله خاصه. منطقه انگوران که در شهرستان ماهنشان قرار دارد ۱۲۲ هزار هکتار است با ۱۲ محیطبان. سرخآباد هم ۱۲۲ هزار هکتار دارد با ۱۰ محیطبان و فیله خاصه هم تشکیلات جدایی ندارد و از منطقه سرخآباد تغذیه میکند. ۵۲ هزار هکتار با ۴ محیطبان که دو محیطبان شهید شدند.
داغ بزرگ ۲خانواده
خانه مهدی و میکاییل هر دو سیاهپوش شدهاند. ۵ روز از این حادثه میگذرد اما هنوز از غم دو خانواده کم نشده است. پارسا چشم انتظار پدرش است. میکاییل هاشمی با ۲۰ سال سابقه کار در حفاظت محیط زیست یک پسر ۶ ساله داشت و دختری که تا ماه دیگر قرار است به دنیا بیاید. همسر و پسرش بیقرارند.
بهشت زهرای زنجان جایی است که میکاییل و مهدی در آنجا زیر خروارها خاک در کنار سه شهید دیگر آرامیدهاند. پارسا میداند پدرش شهید شده است ولی میخواهد یک بار دیگر او را در آغوش بگیرد. هر روز بر سر مزارش میرود تا دلش آرام گیرد اما دلگیرتر از پیش به همراه مادر و پدربزرگ به خانه برمیگردد.
دختر میکاییل یک ماه دیگر به دنیا میآید
پدر میکاییل که خود بازنشسته محیطبانی است با بغضی در گلو از فراق پسرش به «شهروند» گفت. از روزهای سیاهی که در جایجای خانهشان نقش بسته است. از پسری که راه خودش را ادامه داد و در سازمان محیط زیست مشغول به کار شد تا برای کشور و مردمش خدمت کند اما ناجوانمردانه شهید شد.
«از کودکی به محیط زیست علاقه داشت. میخواست راه من را ادامه بدهد. اطلاعات زیادی داشت. به همین خاطر از سال ۸۰ وارد سازمان شد. ۵ دختر و پسر دارم اما تنها میکاییل وارد این حرفه شد. حرفه سخت و پرخطر. من سال ۸۷ بازنشسته شدم. همیشه از خطرات این شغل او را باخبر میکردم اما علاقه عجیبی داشت. من هم در این راه همیشه درگیر بودم، اما شهادت نصیبم نشد. از وقتی باخبر شدیم زندگیمان زیرورو شد. نمیدانم جواب مادرش را چه بدهم. لحظهای نیست که اشک نریزد و بیتابی نکند. نوهام پارسا هم بهشدت ناراحت است. از همه بدتر وضعیت همسرش است که باردار است و ماه دیگر دخترش به دنیا میآید. نوههای معصومم چه گناهی کردهاند. باید یتیم بزرگ شوند. چه کسی جواب آنها را خواهد داد؟»
شهادت برادرم را از رادیو شنیدم
«اسلحه داشتن محیطبانان چه ارزشی دارد وقتی قرار نیست از جانشان حفاظت کند.» این را برادر مهدی میگوید. برادری که جریان شهادت برادرش را از رادیو شنید و خود را به محل حادثه رساند. جایی که همه آمده بودند. محیطبانان،مأموران تجسس و پلیس آگاهی و قاضی.
«راننده هستم. ساعت ۹ صبح ۱۷ فروردین ماه بود که پشت فرمان بودم. رادیو روشن بود که خبر شهادت برادرم و همکارش را اعلام کرد. شوکه شدم. بیهوش ساعتی در ماشین افتاده بودم. باورم نمیشد. وقتی به هوش آمدم تصور میکردم خواب بودم، اما واقعیت داشت. با برادرم تماس گرفتم و به همراه او به سمت روستای محل حادثه رفتیم. در این مدت هم همه بستگان تماس میگرفتند و ماجرا را شنیده بودند. تنها از آنها میخواستم به سمت خانهمان بروند و در کنار مادرم باشند. او تنها در خانه بود.»
قصاص میخواهیم
حسن برادر کوچکتر مهدی در ادامه گفت: «برادرم ۷ سال سابقه کار داشت. در آزمون استخدامی قبول شد و وارد سازمان محیط زیست شد. با وجود خطرهایی که در کارش داشت، با علاقه از شغلش دفاع میکرد. درست سه روز پیش از این حادثه شکارچی را دستگیر کرده بود که گلوله سلاح این متخلف از کنار گوشش عبور کرده بود. از سختی کارش به مادرمان چیزی نمیگفت. نمیخواست او را نگران کند. گاهی درباره شغلش با من صحبت میکرد اگر میدانستم شغلش خطرناک است هرگز اجازه نمیدادم ادامه دهد. مهدی عاشق مادرم بود به همین خاطر ازدواج نکرد تا او تنها نماند حالا اما او تنها ماند با یک دنیا غم.»
این برادر در ادامه میگوید: «تصویر متهمان را دیدهام. شکارچی قدبلند و با بدنی ورزیده. مگر میشود محیطبانان بدون سلاح این متخلفان را دستگیر کنند. چرا جان این حافظان محیط ارزشی ندارد. صبح یکشنبه به دادسرا رفتیم و از متهمان شکایت کردهایم. قصاص متهمان را میخواهیم. متهمانی که با بیرحمی دو محیطبان کشورمان را به قتل رساندند.»
حسن به اینجا که میرسد کلماتش را کوبندهتر میگوید: «هرکسی مطلب خلاف واقع منتشر کنه، از طرف من پیگیری حقوقی خواهد شد.»
چگونه از این حوادث پیشگیری کنیم؟
سرهنگ جمشید محبتخانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست درباره اقدامات لازم برای پیشگیری از وقوع چنین جنایاتی میگوید:
«در سه سال اخیر، هر سال تعداد پروندهها، کشف سلاح و دستگیریهایمان بیشتر بوده، اما روند تعداد شهدا نزولی است. این موضوع به خاطر آموزش همه محیطبانان، تأمین تجهیزات و جلیقههای ضدگلوله و تفهیم قانون بهکارگیری سلاح است؛ اگر مقام محترم قضائی ورود کند و شکارچیها برابر قانون سریعتر به مجازات کارشان برسند، این امر میتواند بازدارنده باشد. محیطبانی جزو معدود شغلهایی در کشور است که شهید می دهد، چون طرف مقابل سلاح دارد؛ کسی بدون اسلحه به شکار نمیآید. وقتی محیطبان به شکارچی ایست میدهد، او از ترس اینکه سلاحش توقیف شود و به زندان برود، به سمت محیطبان شلیک میکند؛ مگر زمانی که شکار غیرمجاز به صفر برسد. برای این امر نیاز است که یک اتاق فکر تشکیل شود تا ببینیم چه کار میتوان انجام داد تا شکار غیرمجاز مسلح به صفر برسد.»
محیطبانان درچه صورتی میتوانند از اسلحه استفاده کنند؟
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست گفت: «محیطبانان در صورتی که جانشان در خطر باشد و آن را ثابت کنند، میتوانند از اسلحه استفاده کنند.»
سرهنگ جمشید محبتخانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور با اشاره به قانون بکارگیری سلاح، اظهار کرد: «بر اساس قانون بکارگیری سلاح، محیطبانان میتوانند برای نجات جان خود و همکارانشان از سلاح استفاده کنند. اگر علیه محیطبان تیراندازی شود، زمانی میتواند از سلاح استفاده کند که بتواند ثابت کند که جان خودش یا سایر محیطبانان در خطر بوده است.»
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور گفت: «این قانون سال گذشته تصویب شده است و نیاز به اصلاحیه دارد تا محیطبانان بتوانند از جان خودشان حفاظت کنند.»
دیدگاه