مسعود پزشکیان مطرح کرد:

مردم را نداشته باشیم مثل شوروی دوام نمی‌آوری | لزوم واگذاری اختیاراتِ مرکز به مناطق

پزشکیان اعتقاد دارد: «نیازمند حمایت حداکثری مردم در انتخابات هستیم و اگر این حمایت را نداشته باشیم، همان‌طور که شوروی با وجود داشتن تسلیحات نظامی و موشکی بسیار قوی از هم پاشید، ما هم بدون حمایت مردم دوام نمی‌آوریم.»

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، مسعود پزشکیان، نماینده اصلاح‌طلب ادوار مختلف مردم تبریز در مجلس و نایب‌رییس کمیسیون مجلس دهم که وزارت بهداشت و درمان دولت اصلاحات را هم در پرونده خود دارد، ضمن اعلام کاندیداتوری برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ گفت: «در همه عرصه‌ها مستقل وارد عمل شده‌ام و اگر بنای حضور در انتخابات را داشته باشم نیز مستقل می‌آیم چراکه حق، مستقل از جریان‌های سیاسی است.»

پزشکیان همچنین اعتقاد دارد: «نیازمند حمایت حداکثری مردم در انتخابات هستیم و اگر این حمایت را نداشته باشیم، همان‌طور که شوروی با وجود داشتن تسلیحات نظامی و موشکی بسیار قوی از هم پاشید، ما هم بدون حمایت مردم دوام نمی‌آوریم.»

آنچه در زیر می‌خوانید حاصل گفت‌وگوی معصومه معظمی از روزنامه «جهان‌صنعت» با مسعود پزشکیان نامزد احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و نماینده فعلی مجلس است.

* این روزها اخبار زیادی درباره تمایل برخی چهره‌ها و شخصیت‌ها برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ به گوش می‌رسد و این خبر درباره شما هم مطرح است. می‌خواستم این موضوع را از زبان خودتان بشنوم که آیا قصد کاندیداتوری در انتخابات پیش‌رو را دارید؟

به صورتی که شما تصور می‌کنید، سیستماتیک قصد این کار را نداشتم و تصمیم جدی نگرفتم اما با توجه به روندی که در کشورمان مشاهده می‌کنم، منتظر اتفاقات پیش‌رو خواهم ماند. بنابراین اگر حضور من بتواند کمکی به بهبود اوضاع کشور کند و ما را از این شرایط خارج کند، طبیعتا تلاش خواهم کرد این اتفاق بیفتد. تصور می‌کنم بسیاری از مشکلات کشور را سیستم و برخورد مناسب حل می‌کند نه بگیر و ببند. ادامه این روند روز‌به‌روز شرایط کشور را بدتر می‌کند و اگر نخواهیم مشکلات را سیستماتیک حل کنیم و دنبال تزریق مُسکن باشیم، مشکلات کشور ادامه‌دار خواهد بود.

بنابراین اگر نتوانیم شرایط را تغییر دهیم و مشارکت و اعتماد اکثریت جامعه را به دست آوریم، راه به جایی نخواهیم برد. معتقدم کشور با حضور اکثریت مردم به پیشرفت می‌رسد یعنی در یک منحنی نرمال درصد بالایی از نخبگان هستند و درصد پایینی مثلا پنج یا شش درصد هم افراد شرور و غیرقابل انعطاف وجود دارند. اما اکثریت جامعه تابع حاکمیتی هستند که بخواهد بر اساس انصاف و عدالت رفتار کند. با این توضیح، هر چقدر بتوانیم شکاف و وازدگی و بازشدگی را کاهش دهیم و این فاصله‌ها را به هم نزدیک‌تر کنیم، می‌توانیم مشارکت حداکثری مردم را پای صندوق‌های رای داشته باشیم. در نتیجه وقتی بتوانیم مشارکت حداکثری مردم را داشته باشیم، می‌توانیم از این وضعیتی که در آن گرفتار شده‌ایم خارج شویم.

* پس از این تریبون کاندیداتوری خود را برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ اعلام می‌کنید؟ اگر جواب‌تان مثبت است آیا با پرچم اصلاحات وارد می‌شوید یا ورود مستقل را ترجیح می‌دهید؟

هنوز تصمیم قطعی در این ‌باره نگرفته‌ام اما احتمال اینکه برای کاندیداتوری ثبت‌نام کنم وجود دارد. درباره چگونگی ورودم همیشه به صورت مستقل کار کرده‌ام. چه در دوره نمایندگی مجلس و چه زندگی‌ام همیشه تابع حق بوده‌ام و حق مستقل از من و شما و مستقل از جریانات سیاسی و دسته‌هاست. بنابراین اگر بتوانیم چارچوب درست را پیدا کنیم و در مقابل حرف حق سر خم کنیم و آن را بپذیریم مملکت نجات پیدا می‌کند. (نه مثل برخی افراد که تصور می‌کنند همیشه آنها درست می‌گویند و حرف دیگران باطل و نادرست است)

* مردم نسبت به برخی مسوولان بی‌اعتماد شده‌اند و تصور می‌کنند خروجی انتخابات چیزی نیست که بتواند در تغییر سرنوشت کشور اثرگذار باشد. به نظر شما باید چه کاری انجام دهیم که مردم را به حضور در انتخابات امیدوار و اعتماد مخدوش‌شده آنها را ترمیم کنیم؟

اینکه در این فرصت کوتاه چند هفته‌ای یا چند ماهه چه کاری انجام دهیم که اعتماد مخدوش شده مردم به انتخابات برگردد، کار سختی است و حتی گفتن آن هم راحت نیست.

افراد زیادی در زمان انقلاب، انتخابات مجلس یا ریاست‌جمهوری طی این سال‌ها شعارهایی دادند اما بعد از روی کار آمدن نتوانستند به وعده‌هایشان پایبند بمانند. یا مسیرشان را تغییر دادند یا نخواستند و رها کردند یا حتی نتوانستند آن وعده‌ها را اجرایی کنند.

بنابراین تصور می‌کنم ساختاری که حضرت علی (ع) برای حکومت داشتند می‌تواند برای اصلاح امور به ما کمک کند. ساختار مدنظر ایشان برای حکومت، دادن اختیار و قدرت به مناطق است. اگر بتوانیم اختیاراتی که متمرکز کردیم را واگذار کنیم و اجازه دهیم بازیگرانی که در مدیریت، سیاست، اقتصاد، صنعت و کشاورزی هستند صاحبان فرآیند باشند، آنها برای تصمیم‌گیری درباره امور مربوط به خود به میدان می‌آیند. اگر این فراخوان را منطقه‌ای کنیم، در آن منطقه افراد مشارکت می‌کنند در حالی که اکنون افرادی در یک وزارتخانه می‌نشینند و برای کل کشور تصمیم می‌گیرند بدون اینکه درک درستی از مشکلات مناطق داشته باشند و مردم درگیر با آن مشکلات را درک کنند. بنابراین به اعتقاد من اگر بتوانیم تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی را تا جایی که امکان‌پذیر است، به سطوح پایین‌تر منتقل کنیم و با در نظر گرفتن سیاست‌های کلی نظام، آنها را در بازی مشارکت دهیم تا بتوانند در روند توسعه، صنعت، علم و سیاستی که باید داشته باشند، مشارکت کنند، شرایط بهتر می‌شود.

بنابراین باید قبله و جهت‌ها را مشخص کنیم اما اجازه دهیم صاحبان اصلی این علم با در نظر گرفتن سیاست‌های کلی که از سوی مقام معظم رهبری ترسیم شده‌اند، مسیر خودشان را پیدا کنند. زمانی که در وزارت بهداشت وزیر بودم، سعی داشتم خودم را از دخالت در دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها کنار بکشم یعنی سیاستگذاری را در وزارتخانه انجام می‌دادیم اما آنها به عنوان مدیر تصمیم‌گیر بودند تا خودشان را اداره کنند. این باعث تشویق و افزایش مشارکت آنها در امور می‌شد.

پس اگر این مدل را در همه سطوح به مقداری که اجازه بازیگری و سیاست‌سازی داریم، بدهیم و تصمیم‌گیری را به سطوح پایین منتقل کنیم، خواه‌ناخواه میزان مشارکت افزایش خواهد یافت.

علاوه بر این موضوع باید افراد را توانمند کنیم و آموزش لازم را به آنها بدهیم تا بتوانند به اهدافی که مد نظر است، برسند. این وظیفه‌ای است که دولت‌ها برعهده دارند نه اینکه بخواهند برای همه تصمیم بگیرند و مردم را به سکوت دعوت کنند.

* اصلاح‌طلبان گزینه‌های زیادی را به عنوان کاندیداهای انتخاباتی ۱۴۰۰ مطرح کرده‌اند. جدا از اینکه شورای نگهبان نامزدهای اصلاح‌طلب را تایید صلاحیت کند یا نه، آیا با وجود اینکه مردم دولت روحانی و کاستی‌هایش را پای اصلاح‌طلبان نوشته‌اند به آنها رای خواهند داد؟

تحلیلی که برخی درباره دولت روحانی دارند، صرف‌نظر از اینکه این دولت را پای اصلاح‌طلبان بنویسند یا ننویسند، اشتباه می‌کنند و این نوع نگاه منصفانه نیست چراکه ما تحت انواع تحریم‌ها قرار داریم و آمریکا و کشورهای اروپایی اعلام کرده بودند طولی نمی‌کشد که جمهوری اسلامی ایران ساقط می‌شود ولی ساقط نشد. چرا ساقط نشدیم؟

آنها که بدترین فشارهای اقتصادی، سیاسی، پولی و بانکی، حمل‌و‌نقل و تکنولوژی را بر کشور ما تحمیل کرده‌اند. با تصور اینکه آقای روحانی رییس‌جمهوری نبود و هر کسی از راست و چپ یا هر جریان دیگری روی کار بود، آیا در این شرایط کاری از دستش برمی‌آمد که انجام دهد؟ بنای آنها بر نابودی ایران بود؛ نابود نشدیم اما صدمه دیدیم و نیاز به ترمیم داریم.

منتقدانی که دولت را نقد می‌کنند اگر انصاف داشته باشند باید نقد منصفانه کنند. مشکلات را ببینند و بعد بگویند عملکرد روحانی ضعیف یا قوی بوده است. سوال من این است که کدام‌یک از مدیران ما اگر به جای روحانی بودند، می‌توانستند تغییر اساسی ایجاد و کشور را گلستان کنند؟ طی ۴۰ سال گذشته که تحریم‌های جدی نداشتیم، نتوانستیم کاری انجام دهیم. حالا که تحریم‌های شدیدی را بر ما تحمیل کرده‌اند، توقع معجزه از دولت روحانی داریم؟

نمی‌گویم آقای روحانی بی‌عیب است، قطعا ایراداتی دارد اما همین که در این شرایط اجازه نداده وضع کشور به سرنگونی بکشد، کار بزرگی انجام داده است. در نتیجه فرقی نمی‌کند کدام دولت در شرایط بحران روی کار باشد. وقتی در بحران و جنگ قرار داریم پس صدمه دیده‌ایم و این صدمه‌ای نیست که صرفا به فرماندهی مربوط باشد. فرماندهی یک بخش قضیه است و جهت‌گیری‌ها یک بخش، تحریم‌ها یک بخش و ناتوانی‌ها و اختلافات ما هم بخش دیگر ماجراست. به جای اینکه کمک کنیم در این جنگ مشکلی پیش نیاید، کنار ایستاده‌ایم و با بروز هر مشکلی می‌گوییم دیدید حرف ما درست بود و شما عرضه اداره کشور را نداشتید!

* همان‌طور که گفتید در این شرایط هر کسی هم که به عنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ بیاید، فرقی ندارد و کاری از دستش برنمی‌آید. چاره کار چیست؟

اگر بتوانیم مشارکت حداکثری در مدیریت داشته باشیم یعنی اجازه داده‌ایم افراد توانمند و عالم بیایند نه افرادی که عضو دسته و جناح و گروهند؛ کسانی که در این باره علم و تجربه و توان‌شان بیشتر است. مثلا در یک بازی فوتبال وقتی می‌خواهیم ۱۱ بازیکن را در زمین بچینیم چندین میلیارد به یک مربی خارجی پول می‌دهیم و نتیجه می‌گیریم. البته همه می‌توانند آن ۱۱ بازیکن را در زمین بچینند ولی تاثیرگذاری آن مربی خارجی بیشتر است. آن مربی خارجی نماز نمی‌خواند و اعتقادی به دین ندارد اما در بازی فوتبال متخصص و اثرگذار است و برای برد تیم خود به تخصص او نیاز داریم. بنابراین ما در اقتصاد، تکنولوژی، سیاست و… اگر تصور نکنیم عقل کل هستیم، به دنبال کارشناسانی برویم که می‌توانند به ما کمک کنند، پس از آن به افراد دیگر اجازه دهیم در صحنه بمانند و با ما همکاری کنند نه اینکه بگوییم مثلا از قیافه فلانی بدم می‌آید یا مثلا فلان حرف را زده است پس باید برود و… در این صورت اگر تحمل افراد توانمند را خارج از سلیقه سیاسی داشته باشیم، مملکت درست می‌شود.

* پیش‌بینی شما از انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟

باید منتظر بود و دید اولا چه کسانی اعلام کاندیداتوری رسمی می‌کنند. بعد شورای محترم نگهبان به چه کسانی اجازه حضور می‌دهد تا در صحنه انتخابات به رقابت بپردازند.

Share