با پان ترکها هیچ حرفی ندارم | احمدی نژاد ۱۴۰۰ واقعیتر است تا احمدی نژاد ۸۴
مسعود پزشکیان درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات گفت که بستگی به آن دارد که چقدر اجازه دهیم سلایق بیایند و دوم اینکه چقدر اجازه دهیم واقعیتها و حق، صادقانه کسی که میگوید صادقانه بگوید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، مسعود پزشکیان، نماینده مجلس یازدهم در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی پیرامون انتخابات ۱۴۰۰، وضعیت اصلاح طلبان، مشارکت مردم در انتخابات… پرداخته است که بخشی از آن را در ادامه به نقل از انتخاب میخوانید.
متن کامل گفتگوی با دکتر مسعود پزشکیان در زیر می آید:
انتخاب: سلام عرض می کنم خدمتتان آقای دکتر! ممنون از فرصتی که در اختیار پایگاه خبری انتخاب قرار دادید.
پزشکیان: خواهش می کنم. من هم خدمت شما و عزیزانی که گفتگوی ما را می شنوند، سلام عرض می کنم و آرزوی سربلندی و توفیق دارم.
انتخاب: آقای دکتر من سوال می کنم، شاید مخاطبان ندانند، شما دکترای چی دارید؟
پزشکیان: من پزشک عمومی ام، متخصص جراحی عمومی ام، فوق تخصص جراحی قلب هم هستم.
انتخاب: الان هم فعالیتی دارید در این زمینه؟
پزشکیان: هفته ای یک روز می روم بیمارستان، اتاق عمل، عمل می کنم.
انتخاب: درسته. ماسک تان را درنمی آورید دیگر!
پزشکیان: نه دیگر به خاطر کرونا و اینکه هرچقدر ما بتوانیم مراعات بکنیم و فاصله ها را هم داشته باشیم و نظافت را و دست هایمان را بشوریم، می توانیم این بیماری را پیشگیری بکنیم.
انتخاب: آقای دکتر واقعیتش من امروز که خواستم خدمتتان برسم برای گفتگو، تازه متوجه شدم که شما عضو فعلی مجلس هستید.
پزشکیان: بله، تازه متوجه شدید؟
انتخاب: آره، به خاطر اینکه من هیچ ظهور و بروزی از شما در این مدت ندیدم. علت این اتفاق چی بوده؟
پزشکیان: دیگر مجلس تک صدایی است و عزیزانی که اینجا آمدند در مجلس الان تقریبا اکثرا…
انتخاب: خیلی مجلس ها تک صدایی بوده.
پزشکیان: نه، به این شکل نبوده.
انتخاب: مجلس ششم.
پزشکیان: مجلس ششم باز گروههای تقریبا یک ۵۰، ۶۰، ۷۰ نفری نبودند، آنجوری.
انتخاب: یعنی هیچ دریچهای برای اینکه شما صحبت کنید…؟
پزشکیان: آخر صحبت کردن زمانی میارزد که آدم پیامی داشته باشد که بتواند نتیجه بگیرد.
انتخاب: بالاخره در قالب گفتگو، در قالب اشکال دیگر.
پزشکیان: گفتگو که دیگر در صحن به هر کسی یک نوبتی میرسد، یک ۱۰ دقیقه ای صحبت می کند. برسد آن زمان میشود صحبت کرد.
انتخاب: درواقع تاحالا هیچ گفتگویی…
پزشکیان: مشکلی که الان در مجلس وجود دارد و در حقیقت فرصتهایی هم که بدست میآید، صحبت می کنند، حالا ۱۰ دقیقه یا ۲ دقیقه ای که شروع می کنند هرکی به اسم تذکر یک تذکراتی می دهد، با این صحبت ها نمی شود مشکلی را حل کرد. با گفتن صرف اینکه فقط بخواهید صدایی داشته باشید و بگویید، شاید فقط صداست. اینکه ما کاری را بکنیم، بتوانیم تاثیرگذار باشیم، «فاذکر ان فاتم ذکرا» حرف را زمانی باید زد که تصور کنی، این حرف به جایی خواهد رسید. در نتیجه در جاهایی که در کمیسیون خودمان است و می شود پیگیری کرد، کارهای خودمان را می کنیم، پیشنهادات خودمان را داریم و طبیعتا برنامه هایی که ما در کمیسیون داریم، می شود با قاطعیت ازش دفاع کرد.
انتخاب: من در مجالس گذشته دیده بودم، مثلا افرادی مثل آقای مطهری در اقلیت محض بودند ولی خب، صدایشان رسا و بلند بود. این را واقعیتش از شما به عنوان یک چهره اصلاح طلب، فکر می کنم توقع جدی تری از شما وجود داشته باشد. صدایی از شما خیلی هنوز پیدا نشده.
پزشکیان: حالا آن سلیقه آقای مطهری است و ما هم سلیقه خاص خودمان را داریم. در همان زمانی که آقای مطهری بود، سال ۸۸ بود بعد از آن جریانات، اولین صحبت را ما کردیم و بعد از ما شروع شد بحث کردن. ولی بعد از یک مدتی وقتی تصور بر این بود که میشود از صحبت های آدم، دشمنان و بیگانان هم می توانند سوءاستفاده کنند، سعی کردم کاری نکنم که خوراکی هم به طرف مقابل بدهیم که آنها بتوانند علیه خود ما استفاده کنند.
انتخاب: طرف مقابل منظورتان!
پزشکیان: طرف مقابل، کسانی که در خارج نشستند و می خواهند وحدت و انسجام داخلی کشور ما را بهم بزنند. چیزی که برای من مهم است، وحدت کشور ماست تا اینکه حق و باطل با کی هست و چگونه است؟ اینکه ما یک حرفی را بزنیم و حق با ما هم باشد، ولی دشمنان ما از آن حرف، سوءاستفاده کنند برای بهم زدن بین ارتباط وحدت و انسجام داخلی، من این را صلاح ندیدم و صلاح نمی بینم.
انتخاب: شاید یکی از علل سکوت حضرتعالی در مجلس فعلی هم همین باشد.
پزشکیان: بالاخره باید کاری بکنیم که کمتر باعث تفرقه و نفاق و شکاف شود، این چیزی است که به آن معتقدم. حضرت علی(ع) ۲۵ سال سکوت کرد، حرف هم نزد، حتی کمک کرد به خلفایی که وجود داشتند. چرا؟ برای اینک تمامیت آن اسلام وحاکمیت مهمتر از این بود که حالا ایشان خلیفه بشود یا نشود. به نظر من باید کاری بکنیم که اگر حرفی داریم، باز حضرت علی در آن خطبه شانزده است که اولین خطبه ای است که وقتی به قدرت می رسد، می خواند و می گوید: «یعرف قَدرَهُ لایهلک علی التّقوی سنخ اصلٍ و لایظما علیها زرع قومٍ فَاستَتِرُوا فِی بُیوتَکُم وَاصلِحوا ذاتَ بَینِکُم وَالتّوبَه مِن وَرَایکم وَلایحمد حامد الّا رَبّهُ وَلَا یَلُم لائم الانَفسهُ» می گوید: «وقتی تقوای واقعی وجود داشته باشد، جامعه کشتش بی آب نمی ماند، تشنه نمی ماند. در حضور متقی، فلاکت معنا ندارد. اگر می بینید مشکل هست، فقر هست، بیداد و گرسنگی و مشکلات هست، بروید در خانه هایتان قایم شوید، اختلافات درونی خودتان را حل کنید، مشکل خودتان هستید، اما نه اینکه در بیرون داد بزنید بلکه در خانه بنشینند و هرچقدر به سر و کله همدیگر می زنید، بزنید ولی وقتی بیرون قرار است حرف بزنید، یکصدا باشید. اگر حمد می کنید، فقط خدا را حمد کنید و اگر ملامت می کنید، فقط خودتان را ملامت کنید.» از پشت تریبون ها همیشه دیگران را ملامت می کنیم. شما الان مجلس را که نگاه می کنید، کسی عیب خودش را نمی بیند. ما در مجلس کلی مشکل داریم. در قانون نوشتن، در مدیریت کردن، در نظارت کردن، ما هیچوقت نمی آییم مشکلات خودمان را بگوییم، ما همیشه مشکلات دیگران را می بینیم. هنر این است که هرکسی اگر بتواند در جایی که قرار گرفته، مشکل خودش را حل کند. قانونی که ما در بهداشت و درمان می نویسیم، در کمیسیون، قانونی که در کمیسیون های مختلف اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی و یا قضایی نوشته می شود، اگر درست باشد و نظارت اگر بر آن قانون درست باشد، نباید این مشکلات پیش بیاید.
انتخاب: آقای دکتر! حضرت علی اشاره به این می کنند که باید درواقع بعد از ۲۳ سال اتفاقاتی که افتاده، یک نوعی انقلاب اتفاق بیفتد. فکر می کنم تعبیر این است که…
پزشکیان: «وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَهً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَهً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّی یَعُودَ أَسْفَلُکُمْ».
انتخاب: همین را عرض می کنم.
پزشکیان: این بحث مدیریتی ببینید! یک بحث مدیریتی هست، یک دعوای داخلی هست. اینکه می گوید من به ابتلاء می کشم شما را، اصلا در قرآن می گوید: وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» کِی می توانی امام شوی و جلودار شوی؟ وقتی که امتحان داده شده، داده باشی و آمده باشی بالا. حاکمیت، مدیریت ها، به جای اینکه بیاید براساس جناح و دسته و گروه و قوم و خویش آدم ها را سر پُست بگذارد، آدم ها را بعد از امتحان و ارزیابی ها می کشد بالا. وقتی همه امتحان ها گذشت، می شود رئیس اداره. نه اینکه یک آدمی در هیچ پستی در اداره نبوده، یکدفعه یکی را از یکجا برداری و بیاوری مدیرکل سازمانی بکنی! بحث مدیریتی که حضرت دارند، تازه آن اولش هم می گوید: «انما سر .. اما بین یدیهم من .. حجزت تقوا ان تقهم الشبهات» وقتی برای این تصمیم می گیرید، بک گراند و آن بررسی تاریخی را معنا می کند. یعنی تو باید گذشته ها را و روندها را اگر بدانی و از آن درس گرفته باشی، با قدرت و با قاطعیت و با یقین تصمیم می گیری. و آنوقت وقتی قرار است یکی را بگذاری، براساس اطلاعات و تجربه آدم ها را می آوری و نه براساس شناخت و جناح و دسته و گروهی که الان… چرا ما مشکل داریم؟ در مدیریت ها علت اینکه نمی توانیم این کار را بکنیم همین حرفی است که حضرت علی… بدون ابتلاء آدم ها آمده اند بالا. بدون اینکه من در یک اداره ای سطوح یک و دو و سه را گذرانده باشم یکهو رئیس کل و مدیرکل شدم! این یک بحث اداره است، یک بحث اختلافات و حرفهای داخلی و نقدهاست. وقتی تو می خواهی نقد کنی، اول می گوید خودت را نقد کن، قبل از اینکه به دیگران برسی.
انتخاب: شما قبل از اینکه وزیر بهداشت شوید، سابقه تان چی بود؟
پزشکیان: من معاون باصطلاح وزیر بودم، رئیس دانشگاه بودم، رئیس بیمارستان بودم و قبل از آن هم…
انتخاب: این سطوحی که می گویید خیلی…
پزشکیان: اوایل انقلاب که اینجوری نبود. انقلاب کردیم یک عده را ریختیم بیرون و البته فکر می کنم آنجا هم نیاز بود که به این شدت عمل نکنیم. می بایست و می شد خیلی بهتر از این عمل کرد. ولی خب، تجربه کمتر داشته باشیم و بک گراندی که باید داشته باشیم را نداشتیم. احساسات تندی داشتیم و آموزش هایی که علم و آگاهی آن را نداشتیم که بتوانیم آن کارها را بکنیم. ولی در سیر جریان بالاخره ما مسیر را طی کردیم، آمدیم رسیدیم به آنجایی که باید برسیم و تازه آن موقعی که من وزیر شدم، نه براساس ارتباط جناحی و دسته ای، چون در هیچ حزب و گروهی نبودم. در صورتی که بودند کسانی که در حزب و بودند و با اینها بودند ولی خب، ما را انتخاب کردند.
انتخاب: خب، حزب که هیچ وقت نبوده بالاخره در جریانی تعریف می شدید.
پزشکیان: در این جریان ها به آن شکلی که الان وجود دارد، نبودم.
پیش بینی شما از انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟
بستگی دارد، این را من بارها هم گفتم. شورای محترم نگهبان در رابطه با مجلس اتفاقی که رخ داد بالاخره مجلسی درست شده که بیشتر یک جهت و یک جریان و یک سلیقه را دارد مدیریت میکند. ما خب، طبیعتا تا زمانی که نقد نباشد، بررسی نشود و براساس کارشناسی جلو نرویم، انتظار اینکه یک اتفاق عجیب و غریب اتفاق نه ولی کارآمدی بیفتد، -حالا عجیب و غریب که نه-، خیلی کمتر است به نظر من. برای ریاست جمهوری، اگر ما نتوانیم سلایق مختلف و یا گرایشها و انگیزههای مختلف را در چارچوب همین قانون اجازه باصطلاح حضور ندهیم و نگذاریم اینها در انتخابات کاندید شوند، طبیعتا اگر از یک سلیقه بیاید، از یک جناح و یا از یک نوع نگرش بیاید، تعداد افرادی که ممکن است بیایند حضور پیدا کنند، به سهم آنها خواهد بود.
به نظر شما شورای نگهبان رویه ۹۸ را تکرارخواهد کرد؟
دیگر این روندی است که باید منتظر بود.
فکر میکنید این دوره مشارکت چقدر باشد؟
بستگی به آن دارد که چقدر اجازه دهیم سلایق بیایند و دوم اینکه چقدر اجازه دهیم واقعیتها و حق، صادقانه کسی که میگوید صادقانه بگوید. نمیشود من بیایم از مردم حرف بزنم ولی در سابقه من خیلی خلاف آن چیزی که دارم میگویم، اتفاق افتاده باشد. مردم رفتار مرا بهتر از گفتار من میبینند و میشنوند و میپذیرند. آنچه که همه میفهمند، رفتار من است. آنچه که خیلیها نمیفهمند، حرفهایی است که دارم میزنم. این رفتار ماست که با شفافیت خیلی بالایی میتواند سخن بگوید و مردم این رفتار را میبینند.
وضعیت اصلاح طلبان را در انتخابات آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
حالا آن جبهه واحدی که باید در همان اصلاح طلبی هم درست شود، شکل نگرفته. تندروی ها، کندروی ها، میانه رویها و سلایق مختلفی دارد شکل میگیرد تا به جایی برسیم که نگاهها و زبانهایمان مشترک شود، خب یک پختگی و رشدی میخواهد که باید شکل بگیرد. اصلاحات در نگاه من، درحقیقت از نظر اعتقادی و باوری هم شما نگاه کنید، پیامبران مصلحیناند، تمام پیامبران کسانیاند که میآیند در جامعه اصلاح ایجاد کنند. شما نگاه کنید وقتی از ایمان در قرآن حرف میزند، میگوید: «وَ الَّذِینَ یُمَسِّکُونَ بِالْکِتابِ وَ أَقامُوا الصَّلاهَ إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ» کسی که به کتاب، به اویدنس، به قرآن تمسک بکند و برای این قرآن نماز برپا کند، خدا اجر کسانی که مصلحند، (را) ضایع نخواهد کرد. در ماه مبارک یک ماه روزه میگیریم، بعد وقتی دعا میکنیم میگوییم: «اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُک خَیْرَ ما سَئَلَک بِهِ عِبادُک الصّالِحُونَ وَ اَعُوذُ بِک مِمّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُک الْمُخْلَصُون» یعنی باز آنجا دنبال… اصلا تمام حرکت در جهت این است که ما اصلاحی بکنیم.
درسته! یک مقدار میخواهم درواقع غیرکلیتر صحبت بکنیم و وارد مسائل جزئی شویم. عرض کردم در جریان اصلاحات الان نوعی تشتت وجود دارد. مثلا جریان کارگزاران همچنان معتقد به این است که کاندیدای نیابتی میتواند داشته باشد در جریان اصلاحات واز طرفی بخش دیگری از جریان اصلاحات که منتسب به آقای خاتمی هستند میگویند نخیر! دیگر ما زیر بار رحم اجارهای به تعبیر آنها نخواهیم رفت. به نظر شما اگر کار به جایی برسد که مثلا جریان اصلاحات مجبور باشد روی علی لاریجانی سرمایهگذاری کند این اتفاق باید بیفتد؟ حالا با توجه به اینکه شما با آقای لاریجانی همنظر بودید.
بالاخره این نظری است که باید چون تشتت آراء وجود دارد به این سادگی جمع شدنی نیست و اگر یکی این نظر را داشته باشد ممکن است خیلیها نپذیرند و به همان خاطری که گفتم در سیستم آن نگاه و زبان مشترک وجود ندارد. خودتان میبینید مثلا ۳۰ و چند تا مثلا، تبریز آن موقع که تازه انتخابات نمایندگان بود، ۳۷ تا از این حزبها و دستههای اصلاح طلبی بودند که یک یک کاندیداها را صدا میکردند و مثلا حالا نظراتشان را میخواستند و نظراتشان را میدادند. ۳۷ تا خیلی زیاد است! و خب طبیعی است که اینها به جایی نمیرسند، سخت است. و وقتی به جایی نرسند، طبیعی است که نمیتوانند. و اگر حرفی را که میزنیم آن شاملیت و جامعیت را نداشته باشد و وقتی که ما خودمان را نمیتوانیم، بسیج کنیم چگونه میخواهیم جامعه را بسیج کنیم؟
همین! من میگویم با این شرایط اگر فرض را بر این بگیریم کسی مثل آقای لاریجانی بیاید، آیا اصلاح طلبان میروند زیر بار؟
بعید است، به نظر من بعید است.
محسن هاشمی چی؟
باز هم همین حرفها وجود دارد.
یعنی این اجماع ناشدنی است عملا.
سخت میشود. به نظر من بعید است. تازه آن موقعی که خود آقای خاتمی بود، کسی که چی میگویند، لیدر این جریان است وقتی در خود آن جریان یک عده میگویند باید از این عبور کرد! حالا آنهایی که در قسمتهای پائینتر هستند که اولیتر عبور میکنند.
آقای جهانگیری چطور؟
فرقی نمیکند. در همان زمانی که کاندید شده بود هنوز اختلاف وجود داشت بین مجموعه
بالاخره ایشان نزدیکتر است به آقای خاتمی و آن مجموعه.
نه به آن شکل. گفتم وقتی عبور از آقای خاتمی معنی میگیرد، برای آقای جهانگیری که خیلی شدیدتر میتواند باشد.
آن مالِ دوره اصلاحات بود.
فرقی نمیکند الان که خیلی بیشتر تقسیم شدند. آن موقع حداقل دو، سه تا جناح بود حالا که شدد ۳۰ و چند تا جناح.
در مورد آقای ظریف چی فکر میکنید؟
شاید انسجام بیشتری ایجاد بکند اگر بیاید!
اقبالی به ایشان میشود؟
بستگی به نوع گفتارش دارد و ادبیاتی که با جامعه بتواند صحبت کند و پیش بیاورد. چون به هر حال یک دیپلمات سیاسی موفق باید بتواند یک دیپلماتی هم باشد در رابطه با مردم و جامعه و مدیریتهایی که هست. آیا این توان را خواهد داشت؟ باید امتحان دهد و بعد خودش را در میدان عمل به منصه ظهور برساند تا بتواند تاثیرگذار باشد.
ناظران سیاسی معتقدند که روی آقای ظریف احتمال اینکه اجماع شود، بیشتر است. شورای نگهبان به نظر شما؟
فکر میکنم اشکالش برای او کمتر باشد.
تائید میکنند ایشان را؟
فکر میکنم. فکر میکنم کمتر باشد ولی خب، بالاخره در مجلس، بیرون، افراد تندروی که…
موج حمله به ایشان به قدری زیاد هست که…
خب، در رابطه با همین برجام و افای تی اف و بحثهای مختلف در جوی که ایجاد کردند، تاثیرگذار است. آیا آقای دکتر ظریف خواهد توانست با قدرت دفاع کند یا نه، زیر بارش نرود؟ بحثی است که…
اگر رد صلاحیت شود؟
همان حرفی که باز اول گفتم. اگر ما اجازه ندهیم سلایق بیایند، حالا وقتی ظریف نتواند بیاید دیگر کی را میخواهند بگذارند بیاید؟! اگر نیامد، خب طبیعی است از یک جناح و یک گروه و یک دسته میخواهد بیاید. فرق میکند حالا هرکی را میخواهند انتخاب کنند.
نقش سیدحسن خمینی را در جریان اصلاحات چطور میبینید؟
زیاد فعال نمیبینم. حالا جزئیات را نمیدانم. باز تصور میکنم آنچه که آنها تلاش میکنند باشد این است که کاری نکنیم تفرقه و شکاف در جامعه افزایش پیدا کند.
فکر میکنید ایشان اگر کاندیدا بشود، توسط شورای نگهبان تائید میشود؟
نمیدانم.
در خبرگان که حالا…
تائیدش نکردند.
اگر فکر میکنید که مثلا آقای رئیسی بیاید یا اقای قالیباف یا هرکس دیگر، معتقدید که آنها درواقع غالب خواهند شد و پیروز خواهند شد در انتخابات؟
بستگی دارد باز این طرف کی بیاید؟ شما کی را در مقابل آنها میخواهید قرار دهید که آدم بگوید میشود یا نمیشود؟
مثلا فرض بگیرید که ظریف بیاید!
احتمال اینکه آنها برنده نشوند، وجود دارد و بخصوص اگر آقای ظریف بتواند خوب موضع گیری کند و حرفهایش را بزند.
قانون هستهای را که اخیرا مجلس تصویب کرد چطور ارزیابی میکنید؟ شما رای منفی دادید.
بله من رای منفی دادم و تصورم این هست که قانون گذاشتن یک بحث است، رجیب برخورد کردن در بحثهای سیاسی و بین المللی یک بحث دیگر است. ما وقتی شورای امنیت را داریم و اصولا آنها از نظر خود قانون هم ارتباطات خارجی و روابط بین الملل را شورای امنیت باید بیشتر کار کند.
منظورتان شورای عالی امنیت ملی است که دبیرخانهاش نامه زد و یک اتفاق خارق العاده افتاد. یعنی رئیسش یک نظر دیگری داشت و دبیرش یک نظر دیگر.
پس این نشان میدهد که آن روند و روال را طی نکرده.
به نظرتان چرا این اختلاف بین دبیر و شورای عالی امنیت ملی پیش آمد؟
باز هم همان تک صدایی است که ما خواستیم ایجادش بکنیم به نظر من. به هر حال آنچه که به صلاح مملکت است باید ریش سفیدان و بزرگان ما بنشینند و براساس آنچه که به نفع است تصمیم بگیرند.
در مورد قانون هستهای توضیحی ندارید.
آن هم باز در مورد قانون هستهای به نظر من، ما باید در قبال آمریکا که دارد قلدری میکند تصمیم میگرفتیم و برخورد بکنیم ولی اینکه قابلیت انعطاف به کسانی که درجریان بازی هستند ندهیم و دستشان را ببندیم برای اینکه بتوانند گفتگو کنند، داریم مشکل ایجاد میکنیم.
به نظرتان این اقدام درواقع یک رفتار سیاسی بود برای زدن جریان رقیب.
بالاخره میتواند باشد. چون شورای عالی امنیت ملی میتوانست این وظیفه را انجام دهد به نظر من. و آن تصمیمی که آنجا گرفته میشود از مجلس و رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و از رئیس دولت هست و کارشناسان نظامی و آنها هستند که راحتتر میتوانستند در این جریان بنشینند بحث بکنند و تصمیم بگیرند تا کسانی که اصلا در جزئیات و روندها اطلاعی ندارند.
آقای دکتر! آقای احمدی نژاد در واکنش به اظهارات آقای حدادعادل گفتند که آقای حداد دستبوسی فرح را میکرده و حالا آمده سوپرانقلابی و سوپرحزب اللهی شده. نظری در این مورد دارید؟
دیگر دو تا آدم دارند به همدیگر حرف میگویند. چه نظری میتوانم داشته باشم؟
آخر اینها با همدیگر خیلی رفیق و…
خب این شناخت آدم هاست. آدمی که احترام پیشکسوتها را نداشته باشد، آدمی که گذشته را نفی بکند، برای آینده نمیتواند نقشه بکشد. من اگر هویت خودم را، گذشته خودم را انکار بکنم برای آینده نمیتوانم نقشه درست بکشم. آقای دکتر احمدی نژاد همه آنچه را که در گذشته بود را نفی میکرد ولی خب، یک عده هم تائیدش میکردند! نمیدانم حالا باید از آن آدمها پرسید که چرا اینجوری تائید میکردید؟ حالا نتیجهای که بدست آوردند، این است. اصولا آنچه که تجربه و تاریخ نشان میدهد. الان شما در خارج هم اگر یک آدمی نابغه هم باشد، در جایی که کار میکند، اصول اولیه ارتباطات کاریاش را مراعات نکند و مدیر ارشد آنجا را ناراضی بکند، هیچ جا قبولش نمیکنند برای اینکه میگویند آدمی که میتواند به آنجایی که کار میکرده، نامردی بکند، بیاید به ما هم نامردی میکند. آدمی که در یک روندی بلند شده، بزرگ شده، به قدرت رسیده بعد همه آن کسانی که به او اجازه دادند در این بستر بالا بیاید را نفی بکند، آن آدم بقیه را هم میتواند نفی بکند و قابل اعتماد نیست.
انتخاب: خب آقای دکتر به عنوان سوال آخر؛ فکر می کنم تقریبا یک جزء آیه و قرآن برای ما خواندید. شما درس طلبگی خواندید؟
پزشکیان: نه
انتخاب: این همه آیه را از کی و از کجا آموختید؟
پزشکیان: ببینید! کتاب دستور زندگی است. مشکل ما این است که آن دستور زندگی را کنار گذاشتیم و برای مرده ها می خوانیم و خودمان هم می گوییم مسلمانیم. من نمی فهمم کدام اسلام را ما داریم؟ یا باید به کتاب عمل کنیم یا به سنت. به روش امامان. امام بیّنش حضرت علی است و دستوراتی که هست و بقیه ائمه. کتاب هم که قرآن است. ما نه به قرآن عمل می کنیم و نه به دستور امام و بعد چیزی درست کردیم که شباهتی به این رفتار ندارد. به خاطر همین است مشکل پیدا کردیم.
انتخاب: در جوانی شما این کتابها را خواندید؟
پزشکیان: من از همان موقعی که باصطلاح در مسجد و در اعتقاد بودیم، در زمان شاه با کسانی که بودند چالش می کردیم.
انتخاب: قبل از انقلاب.
پزشکیان: قبل ازانقلاب. آنها مسخره می کردند اعتقاد ما را.
انتخاب: چه کسانی؟
پزشکیان: یک عده آدم های روشنفکر تازه به دوران رسیده. من در مدرسه که بودم، مسخره می کردند ما را می گفتند مثلا مذهبی ها حتی یک سوزن نمی توانند درست کنند. دین اینجوری است، دین آنجوری است. حتی من دانشگاه آمدم در دانشگاه با استاد جامعه شناسمان به چالش برخوردیم. دو تا کار بود: یکی اینکه خودمان محو شویم در آنچه که آنها می گویند و باصطلاح حل شویم. دوم اینکه ببینیم اصلا ما کی هستیم، چی بودیم، چی می گوییم، دنیا چه می گوید و ما برای اینکه ببینیم آیا ما می توانیم در دنیا در این قبال رقابت بکنیم، ما را وادار کرد مطالعه کنیم، بررسی کنیم و این کتابها را بخوانیم.
انتخاب: پس همه اینها به قبل انقلاب برمیگردد؟
پزشکیان: بله، در حین انقلاب. بعد از انقلاب. ما اصلا در دانشگاه یکی دو سال اول کلاس های قرآن و نهج البلاغه داشتیم بصورت تیمی با بچه ها کار می کردیم، مطالعه می کردیم. تفسیرهای مختلف را می خواندیم.
انتخاب: در اوایل دهه ۶۰.
پزشکیان: آنچه که باصطلاح بهش معتقدم این است که اگر ما هر کدام، ببینید! شما الرحمن را شنیدید دیگر که در همه مجالس تحریم می خوانند. همین چند تا کلمه الرحمن که آخر جلسه ترحیم می خوانند را شما دقت کنید. می گوید: « الرَّحْمنُ۱عَلَّمَ الْقُرْآنَ۲خَلَقَ الْإِنْسانَ۳عَلَّمَهُ الْبَیانَ۴الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ۵وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یَسْجُدانِ۶وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمیزانَ۷أَلاَّ تَطْغَوْا فِی الْمیزانِ۸وَ أَقیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمیزانَ» همه اینها را میگوید: «وَ أَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِیزانَ». یک جهان بینی به آدم می دهد. یعنی کهکشان، نظم و نظام، چارچوب، همه اینها هست، برای چی؟ برای اینکه وقتی وزن می کنید براساس عدالت وزن کنید. کم نگذارید. برای اینکه خسران برای دیگران وارد نکنید. همین دو تا کلمه به ما جهان بینی می دهد. در مدیریت در اجرا، در قضاوت، در تصمیم ها اجرا می کردیم. به ما می گوید: وزن کنی، براساس عدالت وزن کن، درست وزن کن. یک آدم بی عرضه را نیاورید بر آدم های باعرضه حاکم بگذارید. کم نگذار، « وَ أَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِیزانَ». عه! او که مرده و رفته دارد به من می گوید. وقتی وزن می کنی، براساس عدالت وزن کن. همین یک کار را ما در مدیریت، در مجلس، در قوه قضائیه، در هر جایی که هست ابزار اجرایی درست می کردیم. مملکت نمی شود اینی که هست. حق را به حقدار می دادیم. می گوید خلق کردیم انسان را، زبان دادیم، خورشید، آسمان، زمین، همه اینها حساب و کتاب دارند و تو ای انسان! « وَ أَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِیزانَ» برای مرده می خوانیم! خداوکیلی اینها مال مرده است یا مال ماست؟ مال حاکم هاست، مال مجری هاست. همین یک دانه آیه را نمی خواهد بقیه را، همین را در اجرا عمل کنیم. مملکت ما غیر از این می شود که الان هست و مردم یک جور دیگر به ما برخورد می کنند با آنی که الان دارند برخورد می کنند.
انتخاب: ممنون آقای دکتر از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید.
پزشکیان: خدا قوت، سلامت باشید
دیدگاه