ما کارگران مالیات بدهیم اما دولت فقط برای پرسنل خودش همسانسازی را اجرا کند؟!
حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) بر این عقیده است که خواستهی بازنشستگان سخت و زیانآور، به حق و قانونی است اما وظیفه دولت است که بودجه کافی برای اجرای همسان سازی به صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی اختصاص بدهد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از ایلنا، بازنشستگان کارگری به خصوص بازنشستگان سخت و زیان آور مدتهاست که درگیر مساله همسانسازی و اصلاحات آن هستند. علیرغم وعده های بیشمار مبنی بر اصلاحات عادلانه در آذرماه، نتیجه چندان رضایتبخش نبوده و نتوانسته بازنشستگان را قانع کند؛ به همین دلیل است که بازنشستگان سخت و زیان آور، دست به دامان دیوان عدالت شدهاند و رای این نهاد را به نفع خود گرفتهاند.
حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) که به نمایندگی از جانب بازنشستگان در جلسات با سازمان تامین اجتماعی حضور داشته، بر این عقیده است که خواستهی بازنشستگان سخت و زیانآور، به حق و قانونی است اما وظیفه دولت است که بودجه کافی برای اجرای همسانسازی به صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی اختصاص بدهد.
بازنشستگان سخت و زیان آور، همچنان از اجرای همسانسازی نارضایتی دارند؛ آیا قرار است اصلاحات مجدد اتفاق بیفتد؟ آیا سازمان تامین اجتماعی به خواستههای این گروه توجه کرده و معادلات را از نو میچیند؟
ببینید آنچه که در حوزه بازنشستگان تامین اجتماعی اتفاق افتاده، متناسبسازی هست، به هیچ وجه همسانسازی نیست. اشکال در فهم عبارت برای بازنشستگان پیش آمده و تصور میکنند که آنچه اتفاق افتاده، همسانسازی است. در حالیکه اجرای همسانسازی برای همه بازنشستگان کشور، از وظایف دولت است که براساس الزامات قانون بودجه سال ۹۸ و برنامه ششم توسعه، دولت مکلف شده آن را برای بازنشستگان همه صندوقها از جمله تامین اجتماعی، از محل منابع عمومی اجرا کند. اما متاسفانه دولت، صورت مساله را تغییر داد و در آیین نامه اجرایی نوشت فقط صندوقهای کشوری و لشگری و در ادامه نوشت سایر صندوقها هم میتوانند از محل منابع داخلی خود، همسانسازی را اجرایی کنند.
یعنی در آییننامه اجرایی همسان سازی، تامین اجتماعی هم جزوِ سایر صندوقها شد؟
درست است؛ در حالیکه نمایندگان فراکسیون کارگری مجلس قبل، در بودجه ۹۸ صراحتاً نوشته بودند ۵۰ هزار میلیارد تومان از بودجه جاری دولت به تامین اجتماعی پرداخت شود اما بعد آمدند صندوق لشگری را هم به این بند، اضافه و سنجاق کردند. در نهایت، در اجرا سر تامین اجتماعی بیکلاه ماند. مدیرعامل فعلی از محل مطالبات سازمان از دولت که در قالب رد دیون، ۳۲ هزار میلیارد تومان پرداخت شده، کار متناسبسازی را پیش برد. به همین دلیل، همسانسازی به متناسبسازی تغییر یافت و همسانسازی کماکان، یک مطالبه جدی بازنشستگان تامین اجتماعی از دولت است.
اما سال بعد هم قرار نیست دولت بودجه جداگانهای برای همسان سازی بازنشستگان تامین اجتماعی اختصاص دهد.
ما در تلاش هستیم، بودجه جداگانه برای همسانسازی بازنشستگان تامین اجتماعی در بودجه ۱۴۰۰ گنجانده شود. دولت باید این مساله را ببیند و در بودجه لحاظ کند همانطور که برای خانواده خودش یعنی بازنشستگان کشوری و لشگری این مساله را دیده و از محل منابع عمومی، تامین اعتبار کرده است. درست نیست که ما کارگران مالیات بدهیم اما دولت برود فقط برای پرسنل خودش همسانسازی را اجرا کند. وقتی یک قانونی برای عموم بازنشستگان از جمله بازنشستگان کارگری تصویب میشود، باید برای همه یکسان اجرا شود. نباید نوبت به تامین اجتماعی که میرسد، به منابع داخلی سازمان احاله دهند. اگر قرار بود از منابع داخلی اجرایی شود، دیگر نیازی به اجازه و مجوز دولت نداشت. قانونگزار دولت را مکلف کرده افراد تحت پوشش تامین اجتماعی را هم مانند خانواده خودش ببیند و برایش بودجه تصویب کرده. بنابراین دولت خلاف مصوبه مجلس عمل کرده. اما آن چیزی که تامین اجتماعی انجام داده، قابل تقدیر است چون با منابع خودش متناسبسازی را انجام داد و دست ما همچنان باز است که همسانسازی را به عنوان یک مطالبه از دولت درخواست کنیم. سرمنشا اختلاف همینجاست؛ سازمان تامین اجتماعی بحث تناسب براساس آورده بازنشستگان را مدنظر دارد اما ما بازنشستگان خواستار اجرای همسانسازی هستیم. بودجه مورد نیاز همسان سازی، بین ۵۳ تا ۵۸ هزار میلیارد تومان است و تامین این منابع از قدرت سازمان خارج است.
راهحل مشکلات بازنشستگان سخت و زیان آور چیست؛ چطور میتوان نارضایتی آنها را برطرف کرد؛ آیا تنها راه این است که دولت بودجه به سازمان بدهد؟
بحث سخت و زیان آورها، بحثی جداگانه است. حرف این بازنشستگان درست است. آنچه که اتفاق افتاده همسانسازی نیست و متناسبسازی است و این کار را هم شخص وزیر کار و مدیرعامل تامین اجتماعی بنابر اقتضای معیشت بازنشستگان و از محل منابع سازمان انجام دادند و لذا دولت هیچ منتی برسر سازمان و بازنشستگان آن ندارد. اما در این متناسب سازی، یک خلط مبحث شده است چراکه برای بازنشستگان سخت و زیان آور، ملاک را میزان اشتغال درنظر گرفتند و آن سوابق استحقاقی را ارفاقی تلقی کردند و برایش امتیازی در نظر نگرفتند؛ ما در جلسات محکم ایستادیم و این رویه را خلاف عدالت بیمهپردازی و خلاف قانون مصوب مجلس که بحث ده سال را استحقاق درنظر گرفته نه ارفاق، دانستیم. ما گفتیم باید همانند سایر بیمه شدگان و بازنشستگان، سوابق اینها محاسبه شود؛ سازمان گفت نه موافق نیستم چراکه میزان، سابقه اشتغال باید باشد؛ سابقه اشتغال میشود بیست سال و محاسبه میکنند که فرد چهار/سیام پرداخت کرده. چهار/سی ام، مبلغ ناچیزی بود که ما مخالفت کردیم و توانستیم بیست سال را به سی سال تغییر دهیم. سی سال میشود چهارسال و نیم برای یک بازنشسته که با سابقه بیست سال بازنشست شده. الان بازنشستگان سخت و زیانآور میگویند این قابل قبول نیست و ما هم باید مثل سایرین، مشمول همسانسازی شویم. حرفشان از منظر قانون درست است و باید اینها هم همانند سایر بازنشستگان، سی/سیام محاسبه شوند نه چهار/سیام که اگر سی/سیام محاسبه شود، فکر میکنم بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان به حقوق هر بازنشسته اضافه میشود.
در قانون برنامه ششم آمده که دولت مکلف به اجرای همسان سازی برای همه بازنشستگان است و ما به استناد به همین قانون است که می گوییم آنچه اجرایی شده، همسان سازی نیست و همسان سازی، همچنان یک مطالبه جمعی بازنشستگان کارگری از دولت است.
آیا این امکان وجود دارد که این اتفاق بیفتد؛ یعنی محاسبات به سی/سی ام تغییر کند؟
بار مالی این کار برای سازمان بین ۱۲۰۰ تا ۱۶۰۰ میلیارد تومان است. مبلغ چشمگیری نیست که از عهدهی سازمان برنیاید؛ انگار یک سوزن در داخل انبار کاه است اما برای بازنشسته، مبلغ قابل دفاعی است چون با آن میتواند لااقل ده کیلو مرغ برای خانوادهاش در یک ماه تهیه کند. سازمان میگوید چون این سوابق، ارفاقی بوده مشمول نمیشود؛ در حالیکه سوابق ارفاقی ماده ده را مشمول دانستهاند ولی این بازنشستگانی که استحقاق دارند و ارفاق نبوده، مشمول ندانسته و چهار/سیام حساب کردهاند که اگر سی/سیام محاسبه کنند و آن چهار/سیام را از آن کسر کنند باید بیست و شش/سیام پرداخت کنند. گفتم مبلغ زیادی نمیشود ولی برای هر بازنشسته بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان آورده دارد که میتواند به معیشت آنها کمک کند. در این محاسباتِ سازمان، به بخشنامه ۷۶ مستمریها بیتوجهی شده؛ بازنشستگان سخت و زیانآور بارها مراجعه کردند و ما فرمول را برای آنها تشریح کردیم. بعد متقاعد نشدند و پرسیدند چه میشود کرد؛ ما هم گفتیم به دیوان مراجعه کنید؛ تنها مرجع قابل اتکا برای اعتراض به عملکرد سازمان، همین دیوان عدالت است که میتواند حق بازنشستگان را به آنها برگرداند.
الان رای دیوان را بازنشستگان در دست دارند؛ آیا سازمان به این رای تمکین خواهد کرد؟
بازنشستگان سخت و زیان آور، رای دیوان را در دست دارند اما این رای، قابل تجدیدنظر است. ما به سازمان توصیه میکنیم به دنبال تجدیدنظر نروند و بیایند و بنشینند و مجدد محاسبه کنند؛ بیایند سی/سیام را به این بازنشستگان پرداخت کنند. ما به سازمان توصیه میکنیم اگر با قانون مشاغل سخت و زیانآور مشکل دارند و این قانون را مشکلزا میدانند، اصل قانون را هدف قرار بدهند نه اینکه آن کسی را که اکنون مشمول است، از مزایای قانون محروم کنند. این افراد، قبلاً از این قانون استفاده کرده و قانون، ده سال سابقهی استحقاق را به این مشاغل داده؛ حالا نمیتوانیم این استحقاق را ناعادلانه به ارفاق و امتیاز بدل کنیم و مشمولان سابق را از حقوق خود محروم کنیم؛ این کار، خلاف اخلاق و عدالت بیمهای است. قاضی شعبه ۶۶ دیوان عدالت اداری هم بر همین اساس رای داده است. براساس دادخواستی که بازنشستگان داده اند، قاضی به قانون ارجاع کرده و تامین اجتماعی را محکوم به عدول کرده است چرا که سوابق استحقاقی را ارفاقی لحاظ کرده است. این رای، سازمان تامین اجتماعی را مکلف به اجرای تبصره ب ماده ۱۲ قانون برنامه پنجساله ششم میکند. در قانون برنامه ششم آمده که دولت مکلف به اجرای همسانسازی برای همه بازنشستگان است و ما به استناد به همین قانون است که میگوییم آنچه اجرایی شده، همسانسازی نیست و همسان سازی، همچنان یک مطالبه جمعی بازنشستگان از دولت است.
پس همسان سازی در کل، یک مطالبه برای همه گروههای بازنشستگان کارگری است، نه فقط سخت و زیان آورها.
توجه داشته باشید که متناسب سازی، یک لطفی است که مدیرعامل سازمان با استفاده از منابع داخلی انجام داده و قطعاً همسان سازی، مطالبهای است که ما همچنان پیگیری خواهیم کرد تا عملی شود. همسان سازی، جزو تعهدات دولت و نظام است و ما مطالبه گرانه دنبال میکنیم. بازنشستگان باید بدانند که هنوز همسانسازی اجرا نشده است و باید اجرا شود. آنچه امروز اجرایی شده، فقط برقراری تناسب براساس سابقه اشتغال است و بین بازنشسته حداقل بگیر امروز با بازنشسته حداقل بگیرِ مثلاً ده سال قبل، یک تناسب در دریافت، برقرار میکند. الان کسی که امروز بازنشسته میشود، به اندازه همان بازنشسته ده سال قبل میگیرد اما همسانسازی با حقوق شاغلان همتراز به هیچ وجه برقرار نشده است. همسان سازی، تعریف مشخصی دارد و همانطور که گفتم همسان سازی، جزو دیون دولت به بازنشستگان کارگری است و بالطبع، جزو مطالبات بازنشستگان از دولت و نظام است که امیداورم در قانون بودجه ۱۴۰۰ به این مطالبه توجه کافی بکنند و برای همسانسازی حقوق بازنشستگان کارگری، بودجه جداگانه و کافی در نظر بگیرند؛ بازهم تاکید میکنم نباید همه مزایا و امتیازات، صرف خانواده دولت شود و سر کارگران بیکلاه بماند؛ کارگران هم شهروند این کشور هستند و دولت در قابل آنها مسئولیتهایی دارد؛ مسئولیتهایی که باید به آنها عمل شود.
دیدگاه