حمایت معیشتی از مردم در حد حرف باقی ماند؛

باز هم یارانه ۱۰۰ هزار تومانی به کارگران و بازنشستگان تعلق نگرفت

باید برای شرط دریافت یارانه، «میزان مستمری ماهانه» بازنشستگان را در نظر می‌گرفتند؛ برخی مستمری‌بگیران زیر یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان درآمد ماهانه دارند؛ آیا صرف بیمه بودن و حقوق ثابت داشتن کافی است که دیگر فرد نیازی به کمک معیشتی و یارانه نداشته باشد؟!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از ایلنا، پس از اجرای فاز اول قانونِ «هدفمندسازی یارانه ها» در سال ۸۹، دولت‌ها به سراغ گفتمان جدیدی به نام «یارانه نقدی» رفتند؛ هرچند در سال جدید، این گفتمان در پی تغییرات و پیشرفت‌های تکنولوژیک تا حدودی دچار تغییرات فرمی شده و به «یارانه دیجیتال» یا اعتباری بدل گشته، اما هم در دو دولت محمود احمدی‌نژاد و هم در دولت‌های حسن روحانی، علاج بحران همواره در یک گفتمان ساده خلاصه شده: «یارانه».

درحالیکه مشکل اصلی از واقعی نبودن دستمزدها، کمبود فرصت‌های اشتغال شایسته و البته افسارگسیختگی تورم بوده و هست، دولت‌ها پیاپی با در دستور کار قرار دادن یارانه‌های رنگارنگ، برای مشکلات معیشتی، راهکارهای مُسَکن مانند جسته‌اند و ادعا کرده‌اند با چند ده هزار تومان یارانه، شکاف هزینه‌های سر به فلک کشیده و درآمدهای ناچیز خانوارها، قابل التیام است.
مشکلات طراحی جامعه هدف و حذف کارگران
جدا از مشکلات ذاتی و ساختاریِ یارانه‌پردازی و ایرادات ماهوی آن، چینش جامعه هدف نیز همیشه پر از ایراد بوده است. در دولت احمدی‌نژاد ابتدا قرار بود یارانه نقدی ۴۵ هزار تومانی که از محل حذف سوبسید سوخت و کالاهای اساسی تامین اعتبار می‌شد، به همه شهروندان ایران بلااستثنا پرداخت شود اما بعد از مدتی، دولت به مشکل تامین اعتبار برخورد و عده‌ای را از لیست دریافت‌کنندگان خط زد؛ بارها گروه‌های متعددی از خط خوردگانِ یارانه نقدی انتقاد کردند که ما واجد شرایط دریافت هستیم اما به ناحق خط خورده‌ایم!

بعد از یارانه نقدی دولت احمدی‌نژاد، یارانه‌های دیگری از جمله یارانه معیشتی بنزین در دستور کار قرار گرفت؛ اما پس از بروز بحران کرونا، بازار یارانه و پرداخت‌های نقدی، بیش از همیشه داغ شد؛ دولت در ماه‌های اول بحران، مبالغی را به برخی خانوارها پرداخت کرد؛ بعد از آن طرح تامین کالاهای اساسی یا یارانه غذا در دستور کار قرار گرفت و اکنون نیز قرار است از آذر به مدت چهارماه، یارانه ۱۲۰ یا ۱۰۰ هزار تومانی به گروه‌های هدف پرداخت شود؛ اما اشکال اساسی در طراحی جامعه هدف این یارانه‌های اخیر، خط خوردگی جامعه نیازمند و فرودست کارگری است. در طرح تامین کالاهای اساسی که از آبان ماه، در دستور کار مجلس قرار گرفت و تصویب شد، قرار است ۱۲۰ هزار تومان اعتبار ماهانه برای خرید کالاهای اساسی به ۲۰ میلیون نفر از فرودست‌ترین اقشار جامعه پرداخت شود؛ کارگران و بازنشستگان حتی حداقل‌بگیران در میان این ۲۰ میلیون نفر نیستند؛ هرچند ابلاغیه اجرایی این یارانه که قرار است همیشگی باشد و در سال ۱۴۰۰ نیز تداوم داشته باشد، هنوز توسط دولت صادر نشده، اما در روز آخر آذرماه، دولت از یارانه موقت دیگری پرده برداشته است که بازهم کارگران و بازنشستگان و در کل «بیمه‌شدگان»، جزو جامعه هدف آن نیستند.

در مقدمه اطلاعیه وزارت کار آمده است که این یارانه با هدف حمایت معیشتی از اقشار فرودست و فاقد درآمد ثابت، در دستور کار قرار گرفته است؛ در متن اطلاعیه در ارتباط با چندوچون، میزان پرداخت و جامعه هدف می‌خوانیم:
حمایت معیشتی ۱۲۰ هزار تومانی ماهیانه به ازای هر نفر:
به افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی، هر نفر ماهیانه ۱۲۰ هزار تومان پرداخت خواهد شد.
حمایت معیشتی ۱۰۰ هزار تومانی به ازای هر نفر:
افرادی که مشخصات زیر را به صورت همزمان داشته باشند، مشمول حمایت معیشتی ۱۰۰ هزار تومانی به ازای هر نفر خواهند شد:

– خانوارهایی که هیچ‌یک از اعضای آن‌ها حقوق ماهانه دریافت نمی‌کنند.

– کارکنان بخش دولتی، نیمه‌دولتی، عمومی، بخش خصوصی و مستمری بگیران صندوق‌های بازنشستگی که دریافتی ماهیانه دارند و به نحوی شاغل یا بازنشسته محسوب می‌شوند، در زمره این گروه نیستند.

– خانوارهایی که هیچ‌یک از اعضای آن‌ها بیمه‌پرداز نباشند.

– بر اساس بررسی شاخص‌های بانکی اعضای خانوار توسط بانک مرکزی، در زمره دهک‌های پایین هستند.

–  خانوارهایی که در گروه مشمولان طرح حمایت معیشتی باشند.
چرا شرط داشتن بیمه و درآمد ثابت جواب نمی‌دهد؟
در این یارانه اخیر نیز مثل قبلی‌ها تنها شرط حذف شدن، «داشتن درآمد ثابت» است اما گویا هیچ اهمیتی ندارد این درآمد ثابت ماهانه، چقدر است و آیا حتی به دو میلیون تومان هم می‌رسد؟! در واقع دولت به جای اینکه شرط دریافت یارانه را «مرز مشخصی از درآمد ماهانه» قرار دهد، فقط بیمه داشتن را برای برخورداری از یک استطاعت مالیِ حداقلی کافی دانسته است.

این در حالیست که بسیاری از بیمه‌شدگان سازمان تامین اجتماعی، بسیار کمتر از حداقل حقوق و مستمری دریافتی دارند؛ کارگرانی هستند که بیمه دارند اما مشمول مزایای مزدی نمی‌شوند و همان پایه حقوق یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی را بدون هیچ مزایای مزدی دریافت می‌کنند. سازمان تامین اجتماعی، مستمری‌بگیران و بازماندگانی نیز دارد که با ده روز یا ۱۵ روز حقوق بازنشست شده‌اند و بنابراین زیر ۲ میلیون تومان و حتی حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان عایدی ماهانه دارند؛ آیا این گروه‌ها نباید مشمول یارانه‌های دولت شوند؛ چرا این گروههای کم درآمد هم از یارانه ۱۰۰ هزار تومانی چهارماهه کرونا و هم از یارانه ۱۲۰ هزار تومانی کالاهای اساسی محروم مانده‌اند؟!
کدام کارگران «ممکن» است مشمول شوند؟
به گفته فتح الله بیات (رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور) تنها گروه‌هایی از کارگران که «ممکن» است مشمول دریافت این یارانه معیشتی کرونا شوند، کارگران روزمزد و بخشی از کارگران ساختمانی هستند البته در صورتی که بیمه نداشته باشند.

بیات افزود: این طرح شامل حال کارگران حداقل‌بگیر و بازنشستگان و مستمری‌بگیران نمی‌شود و جامعه کارگری و بازنشستگان به کلی از این چرخه حذف شده‌اند.

او تاکید می‌کند: لااقل باید همه کارگران ساختمانی، فصلی و روزمزد را که در این ایام دچار بیکاری‌های گاه و بیگاه هستند، مشمول این یارانه کنند و به آنها ماهانه این ۱۰۰ هزار تومان را بپردازند.

بحث کارگران ساختمانی، فصلی و روزمزد، یک وجه قضیه است؛ وجه دیگر، کارگران کارگاه‌های کوچک است که در سایه خروج از شمول قانون کار و بازرسی کار، پایه مزد خالی را دریافت می‌کنند و دستمزدشان به دو میلیون تومان نمی‌رسد؛ شناسایی جامعه آماری این کارگران گرچه سخت نیست اما تا امروز انجام نشده است؛ دو واقع هیچ پایگاه اطلاعاتی مدونی در مورد این گروه از کارگران نداریم و شاید به همین دلیل است که تا اسم یارانه می‌آید، دولت فقط سراغ افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد می‌رود چراکه شناسایی این گروهها به مراتب راحت‌تر است و ساماندهی آنها، کم دردسرتر.
چرا بازنشستگان کم درآمد خط خورده‌اند؟
در عین حال، مستمری‌بگیران حداقل‌بگیر و زیر حداقل‌بگیر سازمان تامین اجتماعی نیز از یارانه ۱۰۰ هزار تومانی دولت خط خورده‌اند. مهدی مجیدی (عضو هیات مدیره کانون بازنشستگان تامین اجتماعی تهران) در این رابطه می‌گوید: مشخص نیست دولت چطور این تصمیم را گرفته و برچه مبنایی مشمولان را انتخاب کرده است. ۶۵ درصد بازنشستگان تامین اجتماعی، حداقل‌بگیر و زیر حداقل‌بگیر هستند و با توجه به گرانی و تورم، توان خرید مایحتاج ساده زندگی را ندارند؛ چرا اینها را به حساب نیاورده‌اند؟!

او ادامه می‌دهد: باید برای شرط دریافت یارانه، «میزان مستمری ماهانه» بازنشستگان را در نظر می‌گرفتند؛ برخی مستمری‌بگیران زیر یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان درآمد ماهانه دارند؛ آیا صرف بیمه بودن و حقوق ثابت داشتن کافی است که دیگر فرد نیازی به کمک معیشتی و یارانه نداشته باشد؟!

مجیدی اضافه می‌کند: توقع داریم این مشکل را حل کنند؛ هم مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و هم وزیر کار به مساله ورود کرده و خواستار پرداخت کمک معیشتی به مستمری‌بگیران نیازمند شوند؛ بازنشستگانی هستند که نمی‌توانند هفتگی تخم مرغ و میوه برای خانواده‌هایشان بخرند؛ هزینه‌های بهداشتی و درمانی بازنشستگان که عموماً سالمند و دچار کهولت هستند، به خاطر کرونا افزایش یافته اما متاسفانه دولت هیچ کمکی به این گروه نمی‌کند؛ به نظر می‌رسد طرح‌های یارانه‌ای دولت و مجلس، بیشتر شعاری و مُسَکن مانند است و دنبال این نیستند که نیازمندان واقعی را پیدا کنند.
راهکار چیست؟
دولت واقعا می‌خواهد یارانه‌پردازی‌هایش به نتیجه مطلوب برسد و از بار معیشتی مردم کاسته شود، ابتدا باید سامانه‌های قوی و به روز براساس «میزان درآمد ماهانه خانواده‌ها» طراحی شود و بعد یک مرز مشخص درآمدی برای دریافت یارانه تعیین کنند؛ صرف اینکه یک فرد بیمه دارد یا دارای درآمد ثابت است، دلیل‌عدم نیاز او به یارانه و کمک معیشتی نیست. درآمدِ ثابتِ برخی بیمه‌شدگان آنچنان قلیل و ناکافی است که حتی نمی‌توانند با آن، اجاره خانه بپردازند!

اما سوال اینجاست که وقتی ما پایگاه داده‌های کامل، به روز و قابل استناد نداریم، چرا دولت و مجلس مدام به دنبال یارانه‌های جدید هستند و می‌خواهند همه مشکلات موجود را فقط با گفتنانِ نارسا و ابترِ «یارانه» حل کنند؟!

Share