تأملی بر ماجرای قمه کشی در بیمارستان پورسینا

رشت، با آن سابقه فرهنگی و تاریخی درخشان، شاهد خشونت عریان و علنی عدهای، در مکانی بود که اقتضای جوانمردی و مردانگی، پرهیز از تنش، درگیری و منازعه در آن مکان جهت رعایت حال ناتوانان است.
دکتر محمدرضا نظری نژاد*
در جامعهای با ساختارها وسیاستهای بهسامان، نرخ جرم و خشونت، پدیدهای بغرنج نیست. از آن رو که برابر آموزههای جرم شناسی، ارتکاب جرم، پاسخی به یک نیاز و واکنشی به یک نقص و فقدان است. با رفع نیازهای انسانی و از سوی دیگر آموزش زندگی انسانی، مدنی و مهرورزانه، دلیلی بر در پیش نگرفتن زندگی متمدنانه وجود ندارد.
رشت، با آن سابقه فرهنگی و تاریخی درخشان، شاهد خشونت عریان و علنی عدهای، در مکانی بود که اقتضای جوانمردی و مردانگی، پرهیز از تنش، درگیری و منازعه در آن مکان جهت رعایت حال ناتوانان است. به رغم آنکه سیر و روند کلی جوامع، توسعه و پیشرفت اعمال و رفتارهای اخلاقیست و از همین رو جوامع جدید را نسبت به گذشته، اخلاقیتر محسوب میکنند، با کمال تاسف شاهد نوعی واپسگرایی در صحنه روابط اجتماعی هستیم که سخت نیازمند آسیبشناسی و شناسایی کمبودها و فقدانهاست. آسیبشناسی خلاءها، نافی واکنش قانونمند نظام حقوقی و انتظامی به اقدامات خلاف قانون هنجارشکنان و خشونتپیشگان نیست. رفتار قانونمند و توام با حفظ کرامت انسانی از یک سو، متجاهرین را متنبه و از سوی دیگر جامعه جریحهدار شده را تشفی میدهد. در زمانهای که با درپیش گرفتن آموزههای عدالت ترمیمی، بیش از هر زمان دیگر سعی در بهبود و بازسازی روابط گسیخته وجود دارد و تلاش میشود با در پیش گرفتن سیاستهای مبتنی بر رحمت و شفقت، زمینه پذیرش اجتماعی بزهکاران و بازگشت آنها به جامعه فراهم شود، نادیده گرفتن قوانین موجود و درشهر گردانیدن عدهای با عنوان اراذل و اوباش و بیتوجهی به کرامت و حرمت انسانی آنها به هر بهانه و توجیهی (از جمله بازدارندگی) مردود است. به عنوان یکی از اهالی گیلان از دیدن صحنه نمایش عدهای جوان (که به قطع و یقین در صورت وجود فرصتهای انسانی، عنوان اراذل و اوباش را یدک نمیکشیدند) در شهر و تنبیه بدنی آنها در وضعیت استیصال، خجل شدم اما امید دارم که شهر، استان و کشور ما محل نمایش صحنههایی باشد که نتیجه آن عشق، محبت و نوعدوستی است. از یاد نبریم که بیتوجهی به کرامت انسانی متهمین، القای ذهنیت بیتوجهی به کرامت انسانها به طور کلی است و هیچ توجیهی این ذهنیت را پاک نخواهد کرد، بنابراین خوراک رسانهای بدخواهان را فراهم نکنیم.
*حقوقدان
پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا: انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
شما که دم از حرمت انسانی می زنید آیا آن زن و بچه مردم که از قمه این حیوانات دو پا ترسیدند آنها انسان نبودند باید اینها بی آبرو شوند تا امثال شما دکتر نماها طرفدار باطل را نگیرید و حق نظلوم را بخار پول ناچیز ضایع نکنید
کمشون بود که تو شهر بچرخونن و بی احترامی کنن بهشون، باید نقره داغ بشن این اراذل، شماها نفستون از جای گرم درمیاد
بهنظر من کسانی مخل امنیت و آسایش نوامیس مردم هستند لایق گردانده شدن و پسی خوردن از نقابداران نیروی انتظامی نیستند چه بسا که این حرکت موجب معروفیت و بزرگ شدن این افراد میشود وبا نظر شما مخالفم که اگر زمینه مناسب باشد این افراد بره کار نمیشوند و با تجربه ای که با چندی ازین افراد داشتم چه بسا برای اینکه اسم و رسمی برای خود پیدا کنند دست به این کار زده و از این گردانده شدن استقبال هم میکنند … بنظرم در صورتی که جرم و سزای این افراد و کسانی که با رعب و وحشت و گذاشتن تیغ زیر گلوی نوامیس و افراد جامعه آنها را سرکیسه میکنند چه بسا بیشتر از این هاست …. مجازات این افراد پس از محرز شدن جرم باید به حدی باشد که پس از تحمل جرم درس عبرتی برای خود و هم نوعان خود باشند ….. بنده هم موافق شما هستم که هر کسی باید به اندازه جرمش مجازات شود و مکافات این افراد بسیار کمتر از جرم مرتکب شده آنهاست وقتی دختری که یکبار توسط این افراد در روز روشن خفت ش
امنیت اجتماعی فدای کرامت انسانی!
از اینکه با چنین کسی به عنوان حقوقدان، هم استانی هستم بسیار متاسف و شرمسارم.
چنین تفکراتی زمانی که قمه به سراغ خودشون و خانوادشون بیاد متوجه امنیت می شوند.
کرامت انسانی باید حفظ شود همانطور که امنیت اجتماعی باید حفظ شود.
ازقدیم گفتن مرگ خوبه ولی برای همسایه.
من ازاین جناب دکتریک سوال دارم که اگرخودش دران روز بافرزنددخترش انجاحضورداشت وباعربده کشی وقمه کشی ان اراذل روبرومیشدوفرزندش تامدتی جرات نمیکردبیرون برود.بازهم این متن رانگارش میکردوحرف ازکرامت انسانی میزد
خواهش…فکر کردی اینا رو بگی در قالب محترمانه بهت میگن روشنفکر
باید دارشون میزدن جلو چشم همه
ضمنا باید بگم با چرخوندن اوباش قضیه بیمارستان پورسینا موافقم و بنظرم شلاق در ملاء عام مجازات وسوپوری در محله واقع شدن بیمارستان در رشت مجازات بسیار مناسبی است البته بعد از اجرای مجازات حبس(اگر محارب شناخته نشن)
در جامعه ای که به معلول بعنوان مجرم نگاه شود بدون اینکه به علت توجه شود راه زیادی تا رسیدن به تمدن وتعالی خواهد پیمود زیرا افرادی که در بیمارستان اینچنین رفتارهای ضد اجتماعی بروز میدهند الزاما افرادی هستند که از نظر شخصیتی و روانی در مرحله نرمال نیستند ودر این میان نمیتوان سهم جامعه را از پرورش چنین افرادی نادیده گرفت زیرا یکی از مشخصه های جامعه مدنی پیشرفته ،ایجاد بسترهایی با زیرساختهای مبتنی بر رفع نیازهای بدیهی واولیه انسانی است که در نهایت منجر به اصلاح اجباری انسانها و شخصیت دار نمودن افراد میگردد .امروزه بصورت علمی اثبات گردیده که برای تعالی انسانها رفع نیازهای آنها ضروری است و در این میان سهم جامعه از ازاین رفع نیاز کم نیست وتا زمانیکه جامعه سهم خود را نسبت به ایجاد بستر مناسب برای زندگی ،تربیت ،رفاه واسایش افراد ایفا نکند شاهد بروز پدیده های به مراتب بدتر خواهیم بود و آنچه امروز در بیمارستان بعنوان یک پدیده ضد اجتماعی اتفاق میافتد معلول عملکرد بسیار ضعیف جامعه در ایفای وظایف خویش است ،واگر بخواهیم دقیق تر به قضیه نگاه کنیم عدم ایفای تعهدات جامعه در ایجاد بسترهای لازم برای پرورش افراد ،منجر به تربیت افرادی میشود که در جایگاه های کلیدی قرار گرفته وبا فساد شخصیتی سرنوشت جامعه ای را به تباهی میکشند وشاید آنها بسیار خطرناک تر از قمه کش های بیمارستانی هستند.حال شما فکر کنید که با هتاکی نسبت به قمه کشهای بیمارستانی حتما جامعه اصلاح میشود
اعدام. فقط
آدم فیلم مواجهه حضوری دختر مهراب قاسم خانی با سارق قمه کشی که اونو خفت کرده بود نشون این آقای دکتر بده، ببینیم بازم از این افاضات میکنه
با یه سرچ کوچیک تو اینترنت فیلمش موجوده
اظهارنظر شجاعانه ای بود.
ظاهرا چنان که باید موضوع تشریح نشده و طبق معمول فوران احساسات و هیجانات جلوی تعقل و عدالت در برخورد با مجرمان را گرفته. کسی با مجرم خواندن آنها و مجازات متناسب با جرم و وحشتی که آفریدند نیست. موضوع شکل مجازات است و فلسفه مجازات.
فلسفه مجازات مجرمین این نیست که مثل انسانها و جوامع بدوی حس انتقام فردی و اجتماعی مان را برطرف کنیم. مهم تر از آنها مجازات مجرم و دورنگهداشتن جامعه از موارد مشابه است. این به معنای نادیده گرفتن جرم و مجرم نیست. علت اینکه مجازات قتل محرز و قاتل اعتراف کرده را به سالها بعد موکول می کنند برای همین است که مبادا مجازات صرفا برای انتقام جویی و رفع عطش خانواده داغدار برای دیدن مرگ قاتل عزیزشان باشد.
نویسنده همچنین به کرامت ذاتی انسانها (ولو مجرمین خطرناک) اشاره داشته که نشانمان دهد وقتی به برخوردهای خارج از چارچوب و خشن با متهمان راضی و خشنود شدیم آنگاه نمی توانیم انتظار داشته باشیم همین برخوردهای خشن و بدون ضابطه با سایر مجرمان (که چه بسا در تعریف عرفی جرم مهمی هم مرتکب نشده باشند) صورت نگیرد.
دوستانی که ناراحت این اظهار نظر نویسنده اند نظرشان درباره برخوردهای خشن با دختران بدحجاب،دستفروشان سد کننده معابر، معتادان متجاهر، متهمان سیاسی و … چیست؟ آیا انتظار دارند ماموری که ضرب و شتم در خیابان (و حتی بازداشتگاه) را روش مناسبی برای برخورد با “مجرم” می داند و از جمعیت تماشاگر هم تحسین و تشویق دریافت می کند در برخورد با چنان “مجرمانی” روش دیگری را در پیش بگیرد؟ آیا جمعیت دیگری نیستند که مدافع همین جنس برخورد با آن مجرمان باشند؟
بحث نویسنده سر رها کردن مجرم و بخشش و انفعال در برابر جرم نیست. به شیوه برخورد و پیامدهای ناخواسته این گونه برخوردهای قرون وسطایی توجه داده اند.