روایتی از تلاش منافقین برای جذب شجریان و بازرگان!
«سازمان مجاهدین خلق»، امروز برای همه تقریبا نامی آشناست که واژگانی چون جنایت، ترور، وطنفروشی را در ذهن مردم تداعی میکند اما هنوز ناگفتههای بسیاری در مورد سازمان یا همان فرقه رجوی وجود دارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل ازمرکز اسناد انقلاب اسلامی، «سازمان مجاهدین خلق»، امروز برای همه تقریبا نامی آشناست که واژگانی چون جنایت، ترور، وطنفروشی را در ذهن مردم تداعی میکند اما هنوز ناگفتههای بسیاری در مورد سازمان یا همان فرقه رجوی وجود دارد.
مسعود خدابنده از اعضای جداشده سازمان در گفتوگویی بخشی از خاطرات و یادماندههای خود را روایت کرده است. او که با نام مستعار «رسول» در سازمان حضور داشت، عضو شورای ملی مقاومت، مسئول مستقیم تیم حفاظت استقرار و تردد مسعود و مریم رجوی و فرمانده ارتش آزادیبخش بود. ناگفتههای وی از پشت پرده این سازمان، ارتباط منافقین با سیا و موساد و سرویسهای اطلاعاتی سعودی بسیار بدیع است.
مسعود خدابنده درباره رفتار سازمان با اعضای آزادشده از زندان گفت: سازمان اساسا زندانی آزادشده را قبول ندارد. “زندانی آزادشده”، طبعا تمام بافتههای سازمان درمورد زندانهای ایران را پنبه کرده است. دلیل عدم اعتمادش به زندانی آزاد شده این است که قرار نیست زندانی آزاد شود. قرار نبود اصلا زندانی شود. قرار است که سیانور بخورد، شهید شود، برود در «بانک خون» آقا و خانم رجوی. در قوانین سازمان رجوی، زندانی شدن و بعد هم آزاد شدن عین نقض دستور است.
خدابنده اضافه کرد: از نظر مرکزیت سازمان، چشم و گوش کسی که زندان رفته باشد بازتر از آن است که بشود به او اعتماد کرد. به اعتقاد سازمان، نفر زندان رفته و نفر عملیات رفته دیگر “در خانه” جایی ندارد و باید در فاصله استفاده شود تا “شهید” شود و در لیست واردش کنیم.
در بخش دیگری از این گفتوگو خدابنده به تبیین کارکردهای امروز سازمان برای غربیها و به ویژه فعالیتهای مجازی آنها میپردازد و معتقد است: سازمان نظامی-تروریستی صدام و مسعود به سازمان امنیتی-تبلیغاتی ترکی الفیصل و مریم تبدیل شده است. کسانی هم که دیروز با سلاح میرفتند در خیابانهای شهرهای ایران بقال و بزاز ترور میکردند یا بمب در سطل زباله میگذاشتند امروز در سنین کهولت پشت کامپیوتر مینشینند و از صبح تا شب کلیک میکنند.
این عضو جداشده سازمان افزود: یکی از این شگردها که اخیرا لو رفته حسابهای مجازی “حشمت علوی”، از توییتر و فیسبوک گرفته تا مقالهنویسی برای شبکه العربیه عربستان سعودی و نشریات اسرائیلی است. برخی مطبوعات غربی و تعدادی از خبرنگاران تحقیقی شواهد و مدارکش را بیرون دادهاند که همه آنها سر نخ را عملا در همین کمپ مجاهدین در آلبانی یافتهاند.
جالب است که هم رئیسجمهور امریکا و هم وزیر خارجه امریکا بارها با اشاره به نوشتههای این فرد (که اصلا وجود خارجی ندارد) مدعی دلیل و مدرک علیه ایران شدهاند. مثلا شبکه دو سه هزار نفره حسابهای توییتری سازمان توییتی از حشمت علوی را پخش میکند که مثلا پنج هزار نفر در ایران الان توی خیابان کشته شدند. مایک پمپئو میآید کنفرانس مطبوعاتی میگذارد که “اخبار نشان میدهد که حکومت ایران همین الان پنج هزار نفر را کشت و صدایش را در نمیآورد”!
مسعود خدابنده گفت: اسم مستعار “حشمت علوی” در حال حاضر در غرب هم آنقدر لو رفته که گاهی به عنوان شوخی یا گاهی به عنوان ناسزا در جنگ و جدلهای آنلاین استفاده میشود.
مسعود خدابنده با اشاره افرادی که منافقین برای جذب آنها به سازمان تلاش میکردند گفت: سازمان مجاهدین خلق اغلب سراغ کسانی میرفت که احتمال همراهی آنها با سازمان وجود داشت. مثلا آقای منتظری، آقای بنیصدر و… یادم هست سازمان مجاهدین خلق مدتی به دنبال شجریان بود تا او را جذب کند که بالاخره به زبان آمد و علنی علیهشان حرف زد که بگذارند و بروند. باز یادم هست که مدتی به دنبال خدابیامرز مهندس بازرگان بودند. یکبار هم که او برای معالجه از ایران خارج شده بود که به شدت دنبالش بودند که به ما بپیوند و برنگرد و … یادم هست جمله معروف مهدی بازرگان را که گفته بود به رجوی بگویید: «من هم زنم را دوست دارم و هم خانه ام.» (اشاره به ازدواج رجوی با همسر سابق ابریشمچی و اشاره به انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان و ایضا قرار گرفتن در کنار دشمنان کشور.)
خدابنده در پاسخ به سوالی درباره تقیدات و پایبندیهای مذهبی و دینی در سازمان به موارد قابل تأملی اشاره کرد: میدانید که مسعود رجوی و مریم عضدانلو هیچ وقت بصورت رسمی ازدواج نکردند. طلاق مریم عضدانلو از مهدی ابریشمچی هم رسمی و شرعی نبود. البته باز من بخاطر کارم (حفاظت) بخاطر دارم که مریم قبل از ازدواج با مسعود از وی حامله بود و برخی هم فهمیده بودند. انتقال مریم به بیمارستان برای کورتاژ توسط برادرِ مسعود رجوی (صالح رجوی) انجام شد و من هم حفاظت را به عهده داشتم.
خدابنده اظهار کرد: اعتقادی جز به رهبری مسعود و مریم رجوی در فرقه رجوی حرام و حتی قابل تنبیه است. اسلامِ مجاهدین خلق با اسلامهای دیگر کاملا مجزاست. در اسلام رجوی دزدی از مادر به نفع رهبری ثواب دارد. قتل برادر بخاطر منافع سازمان واجب عینی است. قدم زدن در پارک اگر در جهت منافع مریم رجوی نباشد گناه کبیره است و … در این دستگاه “شعائر” معنیاش عوض میشود. نماز و روزه شعائر نیست. شعائر میشود: “دفاع از منافع رهبریِ سازمان”.
دیدگاه