ارتباط گیری حسن روحانی با قالیباف از کانال سورنا ستاری؟
جوادی حصار به آفتاب یزد میگوید بعید است کسی در حد و اندازههای معاون رئیس جمهور بخواهد چنین دیداری را بدون هماهنگی با رئیس دولت انجام داده باشد اما اینکه چرا ستاری به عنوان نماینده دولت انتخاب شده ممکن است به سمت او یعنی معاون علمی و فناوری برگردد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا توئیت اخیر یکی از چهرههای اصولگرا اما و اگرهای زیادی را به همراه داشته است. او چند روز پیش از جلسه محمد باقر قالیباف با سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیس جمهور سخن گفته است. دو چهرهای که نه سمت هایشان با یکدیگر سنخیتی دارد، نه جناح بندی شان. نه در نگاه اول، اهدافشان.
آفتاب بزد نوشت: قالیباف در این دوسال اما خیلی حساب شده گام برداشت و برای آنکه به اصولگرایان نشان دهد کت تن کیست، طرحی مطرح کرد تا او پیشرو جریان راست باشد و نه دنباله رو. برای رسیدن به این هدف خیلی خوب رسانههایش را به کار گرفت و برای نخستین بار با نوشتن بیانیهها و یادداشتهایی پر زرق وبرق و حماسی، ماجرایی به نام «نئو اصولگرایی» را بر سر زبانها انداخت. واژه نئواصولگرایی اگر چه کلمهای مبهم و غیرملموس برای بسیاری حتی نزدیکان قالیباف بود، اما یک معنای آشکار داشت تلاش برای هدایت سکان اصولگرایی تا انتخابات بعدی که انتخابات مجلس یازدهم بود.
برکسی پوشیده نیست که باقر قالیباف سردمدار جریان نئو اصولگرایی اینروزها تمام تلاشش را میکند تا به کرسی ریاست مجلس برسد. این موضوع کافی است تا این روزها به آب و آتش بزند تا اکثریت را برای رای به خود ترغیب کند برای این از یکی دوماه قبل جلسات و مذاکرات و رایزنیها و لابی گری هایش را نیز کلید زده بود. اما از بخت بد، حضور مدیران دولت احمدینژاد این روزها به نوعی موی دماغ او برای ریاستش در مجلس شده اند. حضور پررنگ وزرای دولت نهم و دهم -که هرچند احمدینژاد آنها را نه از خود و نه از جریان بهار نمیداند اما این وزرای سابق خود را به نوعی به احمدینژاد نزدیک میدانند- باعث شده تا حتی عدهای از تشکیل فراکسیونی جدا از فراکسیون اصولگرایان با نام فراکسیون احمدینژادیها سخن بگویند. حالا همین احمدینژادیها تبدیل شده اند به رقبای احتمالی قالیباف و ریاست او. شمس الدین حسینی نمونه این رقبای احتمالی است یا حاجی بابایی و علی نیکزاد و….
همین موضوع باعث شده تا قالیباف که پیش از انتخابات خود را در مقام ریاست مجلس، بیرقیب میدید به تکاپو افتاده و مذاکرات بیشتری دراین زمینه برای آینده سیاسی خود صورت دهد. از طرفی دیگر شهردار سابق تهران سعی میکند تا با فرو رفتن در نقش رویایی اش یعنی ریاست مجلس به نوعی از همین الان برای رقبا کار را تمام شده جلوه دهد و بیان کند که همچنان او دراین میدان بیرقیب است و بهتر است که آنها به نفع او کنار بکشند. دیدارهای او با چهرهها و شخصیتهای مختلف طی روزهای اخیر نیز بیتردید ناشی از همین نگاه است. نگاهی برای قدرت نمایی به سایر نامزدهای ریاست مجلس. اما چشم در چشم شدن او با سورنا ستاری و ملاقات با وی بسیار عجیب جلوه میکند. به راستی چه سنخیتی میان قالیباف و ستاری دراین ملاقات میتوان یافت؟
> آن دوگانه
برکسی پوشیده نیست که هیچ رابطه حسنهای را میان شخص قالیباف و حسن روحانی نمیتوان متصور بود. چالش و تقابل این دو از همان زمانی که دوگانه حقوقدان و سرهنگ با کلید و گاز انبر در سال ۹۲ در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری شکل گرفت برهمه آشکار شد و البته که سال ۹۶ و زمان رویارویی دوباره این دو در مقابل هم و مناظرات انتخاباتی نشان داد که اختلافات این دو هرروز به اوج خود میرسد. قالیباف بیتردید مرد شماره یک مخالف حسن روحانی و البته به تبع آن دولتش است و همین است که دیدار قالیباف با معاون او را عجیبتر از همیشه میکند. ممکن است که در نگاه اول اینگونه بخواهیم تصور کنیم که لابد این روزها قالیباف که راهش را برای ریاست مجلس هموار میکند در جهت تعامل زود هنگام مجلس یازدهم و دولت دست به این دیدار زده است اما نمیتوان با این نگاه ساده انگارانه حضور قالیباف و سورنا ستاری در یک قاب را توجیه کرد. چرا که قالیباف حتی در این روزها نیز شمشیر را برای حسن روحانی و دولت از رو بسته است.
نمونه اش کرونا بود و موضع گیریهایی که دراین زمینه داشت. او در نامهای دراینباره نوشت:« مدیریت ناکارآمد دولت در این سالها به طور فشرده در مدیریت بحران کرونا بار دیگر برای مردم روشن شد. کتمان واقعیت، خوشبینی غیرکارشناسی، جلسات هفتهای یکبار و استفاده نکردن از ظرفیتهای مردمی و عملیاتی در سراسر کشور. دولت از شیوه رسانهای خود (دو قطبی سازی) دست بکشد و بر مدیریت بحران متمرکز شود».
البته که قالیباف مثل خیلیهای دیگر دراین دوسال که هدایت اقتصادی از دست دولت در رفت و همه شاهد اوج بحران درایران هستند، فرصت را غنیمت دانسته و برای حمله به دولت سنگ تمام گذاشت، اما موضع گیریهای کرونایی اش بعد از انتخاب شدن در مجلس مزید برعلت شد تا به این نتیجه برسیم که قالیباف نه در قامت یک فرد و نه درقامت رئیس مجلس یازدهم، بنای تعامل با دولت و رئیس آن را ندارد. او زخم خورده از حسن روحانی است و حالا که بدنه دولت را نیز زخم خورده میبیند برآن نمک انتقاد میپاشد.
از سویی دیگر حتی اگر فارغ از واقعیات سیاست، بخواهیم متصور باشیم که شهردار سابق تهران در آستانه رقابت برای ریاست مجلس، بنای تعامل با دولت را به یکباره گرفته مطمئنا این سوال پیش میآید که معاون فناوری اطلاعات ریاست جمهوری را چرا برای این کار انتخاب کرده است(؟!) آیا دولت نمایندههای سیاسی تر و مرتبط تری برای برقراری این تعامل نداشت؟
به واسطه همین دو دلیل است که بسیاری دیدار قالیباف و معاون علمی رئیس جمهور را خیلی فراتر از یک نشست برای تعارفات معمول و نمایش تعامل مجلس و دولت میدانند و این دیدار را بیانگر عزم دو چهره کشور در آستانه تعیین ریاست قوه مقننه و قوه مجریه تصور میکنند و همین تصور کافی است تا حالا از اینجا به بعد همه نگاه ها از محمد باقر قالیباف که در آرزوی ریاست مجلس است به سمت سورنا ستاری بچرخد. کسی که ظاهرا در آرزوی انتخابات ۱۴۰۰ ازهمین الان فعالیت هایش را شروع کرده است و دراین مسیر ابایی از این ندارد تا با رقیب همیشگی رئیس فعلی خود نیز دیدار داشته باشد. جالب اینکه در میان همه دولتمردان، تنها چهرهای که ظاهرا میانه صداو سیما با او حسابی خوب است ستاری است. ستاری از بعد رسانهای در این سازمان جایگاه مطلوبی دارد و شبکههای مختلف تلویزیونی او را به شکل مستمر نشان میدهند. سورنا ستاری البته که تاپیش از شیوع کرونا حضور فعالی در جاهای مختلف نیز دارد. پارکهای علم و فناوری، مراکز نوآوری، جمع نخبگان، نمایشگاههای مختلف بینالمللی، افتتاحیههای پروژههای گوناگون که یک سر آن به تکنولوژی و علم وصل است، مراکز نظامی برای رونمایی از آخرین اختراعات دراین حوزه، درمعاهدهها و توافقنامههای علمی سایر کشورها با ایران و…
گاه به خاطر ساخت دارویی جدید در کنار وزیر بهداشت حضور داشته و گاه به واسطه رونمایی از آخرین مدل پهپاد به جای وزیر دفاع در مقابل دوربینها و پشت تریبونهاست، یک زمانی عملکردش در اشتغالزایی به واسطه اینکه بانی استارت آپها و کسب و کارهای نوپاست از عملکرد وزیر کار بهتر به چشم میآید و زمانی هم که از اقتصاد غیرنفتی و
دانش بنیان میگوید در کنار وزیر اقتصاد نقش او پررنگتر جلوه میکند. همه اینها باعث شده تا از خیلی وقت پیش گمانه زنیهایی راجع به احتمال حضور او در انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شود. به ویژه اینکه او تا به امروز چنین حضوری را تکذیب نکرده است.
سورنا ستاری اما چهرهای هم اصولگرا ست و هم اصلاحطلب و هم میانه رو. هیچ یک از اصولگرایان به خاطر نام پدر شهیدش هم که شده به دست و پایش نمیپیچند و برایش پاپوش درست نمیکنند، اصلاحطلبان هم که خود را حامی علم و فرهنگ و دانش میدانند هرگز چنین نخواهند کرد. سورنا هم به واسطه سمت سازمانی و هم به واسطه نسبت پدرو فرزندی خود و شهید ستاری مورد علاقه نظامیان نیز هست؛ هرجایی که سخن از پیشرفتهای علمی و تکنولوژی تسلیحات نظامی است یک سر ماجرا سرو کله او نیز پیدا میشود. او تمامی ویژگیهایی که بتواند با امثال قالیباف کنار بیاید را دارد همان طور که میتواند با امثال اصلاحطلبان کنار بیاید. سورنا ستاری یک کاندیدای مطلوب ریاست جمهوری میتواند باشد هم برای اصولگرایان هم اصلاحطلبان هم نظامیان. گزینهای بینابینی.
از ویژگیهای دیگری که ستاری را البته با سایر سیاستمداران ویژه ایران ممتاز میکند کت و شلوار و سر و ظاهر مناسب تر اوست. از همان چیزهایی که برای کسب رای مردم بیتاثیر نیست.
> تواناییهای او
البته ستاری پیشتر جزو کسانی بودکه این شانس را هم داشت تا به عنوان وزیر علوم دولت نیز معرفی میشد اما ظاهرا معاونت علم فناوری بیشتر روی نام وی می آمد.
مدیر جلسات شورای عالی فضایی در دولت یازدهم، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، نایب ریس هیئت امنای صندوق نوآوری و شکوفایی، عضو هیئت عامل صندوق نوآوری و شکوفایی، نائب رئیس هیئت امنای پارک فناوری پردیس، رئیس هیئت امنای صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران، عضو هیئت امنای موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاع، رئیس پژوهشگاه صنعت نفت، مدیرعامل سازمان بهینهسازی مصرف سوخت، ریاست پژوهشکده نانوتکنولوژی پژوهشگاه صنعت نفت ریاست گروه انرژی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی تنها بخشی از سایر مسئولیتهایی است که او برعهده داشته و شاید همین موضوع باعث شده این روزها بیشتر از هر زمان دیگری به تواناییهای او برای ریاست جمهوری اشاره شود.
سورنا در تمام این سالها نه در خطر تغییر از سوی وزیر بوده است نه اینکه وزیر بوده تا استیضاح کند. همه موارد میتواند از او رئیس جمهوری ملایم بسازد که حتی مجلس اصولگرای یازدهم به نسبت حسن روحانی خیلی بیشتر تمایل ارتباط با او را داشته باشد.
و اینگونه است که دلیل دیدار اخیر قالیباف و ستاری بایکدیگر خیلی بیشتر قابل لمس میشود اینکه بدانیم قالیباف از گفتگو با ستاری نه به دنبال تعامل با دولت حسن روحانی بلکه به دنبال تعامل با شخص ستاری به عنوان یکی از گزینههای ریاست جمهوری آینده است.
از سویی دیگر ستاری هم با نشستن کنار قالیباف نشان داد که گویا این روزها خود را بینیاز از حسن روحانی و دولت کنونی دیده و در تفکر دولتی خواهد بود که میخواهد آن را بسازد و چه بسا برای این کار بهتر باشد از همین الان تعاملاتش را با رئیس احتمالی مجلس یازدهم گسترش دهد. به عبارتی همانطور که قالیباف با دیدار با ستاری برای رقبای ریاست مجلس، خط و نشان کشید، سورنا ستاری نیز برای کاندیداتوری ریاست جمهوری آینده اعلام حضور کرده و از سویی دیگر او هم از همین الان خود را یکی از رئیس جمهورهای بالقوه ۱۴۰۰ تصور میکند البته سرنوشت قالیباف خیلی زودتر از آنچه که فکرش را بکنیم مشخص خواهد شد. هشتم خرداد آغاز مجلس یازدهم است و زیاد برای رئیس شدن یا نشدن او نباید منتظر بود. اما ستاری از همین الان برنامه ریزیهای مدونی برای ۱۴۰۰ کرده است. او با دیدارش با قالیباف نشان داد که نه فقط به فکر جذب رای اصلاحطلبان و معتدلین بلکه حالا به فکر جذب رای اصولگرایان و البته امثال قالیباف نیز هست.
راز یک دیدار
محمد صادق جوادی حصار- دیدار میان قالیباف و سورنا ستاری به عنوان معاون فناوری رئیس جمهور این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده است و از همین رو تعابیر مختلفی نیز نسبت به آن میشود.اما تا زمانی که ندانیم محور این گفتگوها چه بوده است و یا خروجی آن دیدار را نبینیم نمیتوانیم راجع به چرایی این دیدار نیز قضاوتی داشته باشیم. در عالم سیاست هرچیزی معقول و ممکن است رخ دهد. برخی ممکن است ازاین موضوع اینگونه تعبیر کنند که مجلس آینده حتی با وجود کسی مثل قالیباف بنای تعامل با دولت جدید را دارد و از این رو ممکن است چنین گفتگویی صورت گرفته باشد. ممکن است مثلا به آقای فالیباف بگویند اگر شما رئیس نشوید تعاملات چگونه خواهد بود یا اگر رئیس شوید چگونه. در مجموع معتقدم که تعامل میان مجلس و دولت در هر صورتی شکل میگیرد.چون غیراز این چرخ مملکت نمیچرخد. یعنی نباید در نهایت تصور کنیم که نتیجه کار آن هم در چنین شرایطی که کشور دارد با زمانی که آقای لاریجانی رئیس مجلس بوده است خیلی فرق میکند. تفاوت ماهیتی میان افراد در سمتهای روسای قوه وجود ندارد، هرچند تفاوت شکلی در افراد هست. از سویی بعید است که کسی در حد واندازههای معاون رئیس جمهور بخواهد چنین دیداری را بدون هماهنگی با رئیس دولت انجام داده باشد اما اینکه چرا ستاری به عنوان نماینده دولت انتخاب شده است ممکن است به سمت او یعنی معاون علمی و فناوری برگردد. پستی که اگرچه در مقام معاونت رئیس جمهور است اما از حیث سیاسی کم رنگ جلوه میکند و شاید همین جلوه کمتر سیاسی سورنا ستاری است که باعث شده دولت او را به عنوان کسی که با قالیباف میتواند دیدار داشته باشد، برگزیند. اما اگر این دیدار با دولت غیر هماهنگ بوده آن موقع میتوان شقوق دیگری از دلایل این مذاکره را برشمرد که تا زمانیکه راجع به آن مطمئن نشدهایم بهتر است اظهار نظری هم نکنیم.
دیدگاه