ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس اگر پولشان را هزینه نکنند به چه کاری میآیند؟
وقتی سخنان مسئولان این مراکز قدرت مالی را درباره اقداماتشان برای کمک به اقشار آسیبدیده میشنویم، به این نتیجه میرسیم که آنها یا از ابعاد گسترده ضربهای که در این شرایط به مردم وارد شده اطلاع درستی ندارند و یا نمیخواهند پولهائی که در اختیار دارند را برای کمک به آنان هزینه کنند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: نهضت مشارکت مردم در حمایتهای مالی از اقشار ضعیفی که در جریان شیوع ویروس کرونا دچار مشکلات اقتصادی شدهاند، از پدیدههای مبارک زمان کنونی است. این نهضت که شباهت زیادی به ایثارهای مردمی در دوران دفاع مقدس دارد، باید هرچه بیشتر حمایت و تشویق شود و گسترش یابد.
نکتهای که در کنار این نهضت عمومی باید مورد توجه قرار گیرد اینست که کمک مردمی هر قدر هم که گسترده باشد نمیتواند پاسخگوی نیازهائی باشد که در اثر رکود اقتصادی ناشی از کرونا پدید آمده است. این کمک میتواند بخشی از زخمها را التیام ببخشد ولی نمیتواند تمام مشکلات را حل کند. برای حل قطعی مشکلات باید قدرتهای مالی بزرگی به صحنه بیایند که از تمکن بسیار بالائی برخوردارند و اموال آنها متعلق به مردم است.
این قدرتهای مالی عبارتند از ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی. امکانات و منابع مالی گستردهای که در اختیار این مراکز وجود دارند اگر به عرصه کمک به اقشار آسیبدیده از کرونا آورده شوند، مشکلات این اقشار در کوتاهترین زمان و به صورت کامل برطرف خواهد شد. این اموال و امکانات متعلق به مردم هستند و دقیقاً در چنین موقعیتهائی باید از آنها برای حل مشکل مردم استفاده شود.
این را میدانیم که ستاد اجرائی فرمان امام اقداماتی در قالبهای اهدای بعضی امکانات یا پول نقد به عمل میآورد، بنیاد مستضعفان هم مثلاً به کولبرها قرار است کارت هدیه یک میلیون تومانی بدهد، آستان قدس رضوی هم به فقرای حاشیه شهر مشهد یا خانوادههای ضعیف در نقاط دیگر کمکهائی میکند، اما اینها در برابر تمکن مالی این مراکز بسیار ناچیز هستند و اصولاً به حساب نمیآیند. این مراکز باید تمامقد و با دستهای گشاده و بدون محدودیت به صحنه بیایند و بدون فوت وقت، تمام نیازمندیهای مردمی که در شرایط سخت اقتصادی کنونی دچار تنگنا شدهاند را برطرف نمایند.
وقتی سخنان مسئولان این مراکز قدرت مالی را درباره اقداماتشان برای کمک به اقشار آسیبدیده میشنویم، به این نتیجه میرسیم که آنها یا از ابعاد گسترده ضربهای که در این شرایط به مردم وارد شده اطلاع درستی ندارند و یا نمیخواهند پولهائی که در اختیار دارند را برای کمک به آنان هزینه کنند. افرادی که حقوقبگیر دولت یا نهادها و ارگانها و شرکتها نیستند بیش از دوسوم جمعیت کشور را تشکیل میدهند. عده کمی از این مجموعه از تمکن مالی قابل ملاحظهای که بتوانند با آن از شرایط کنونی عبور کنند برخوردارند و بقیه که اکثریت را تشکیل میدهند دچار فقر و تنگدستی شدهاند. عدهای نیز شغلشان را از دست دادهاند و این روند خطرناک همچنان ادامه دارد.
دولت نیز با توجه به مشکلات مالی فراوانی که در شرایط تحریم و کاهش درآمدها دارد و از طرفی هم باید برای مهار کرونا متقبل هزینههای زیادی شود، نمیتواند پاسخگوی نیازهای اقشار آسیبدیده از کرونا باشد. مسئولیت حفاظت از سلامت و جان مردم نیز با دولت است و نمیتواند از محدودیتهائی که در همین چارچوب درنظر گرفته، کوتاه بیاید. درک صحیح این شرایطِ بسیار دشوار است که ایجاب میکند مراکز قدرت مالی متعلق به مردم به صحنه بیایند و به رسالت تاریخی خود عمل کنند. آنها اگر پولهائی را که در اختیار دارند برای نجات مردم مستضعف خرج نکنند، فلسفه وجودیشان را چگونه میخواهند توجیه کنند؟
دیدگاه