«کرونا» و نفسهای تنگ اقتصاد!
اگر وضعیت به همین گونه ادامه پیدا کند و به زودی خبرهای امیدوارکنندهای در مورد کنترل روند شیوع و انتشار این ویروس و بخصوص بهبود مبتلایان منتشر نشود و همچنان، مردم و مسئولین فارغ از شعارهای رایج به وظائف اصلی خود عمل نکنند، هیچ بعید نیست که با تحویل سال نو راه تنفس اقتصاد ایران تنگتر و تنگتر شود.

- رضا سیف پور
دکترای مدیریت کسب و کار / مدرس سوادمالی
تا قبل از رونمایی ویروس عجیب کرونا در چین، همه اهالی اقتصاد خوش بین بودند که پس از مدتها طلسم رشد منفی اقتصاد ایران خواهد شکست و در پایان سال ۹۸ همانطور که پیشتر هم پیش بینی شده بود، اقتصاد ایران نفس راحتی خواهد کشید و علی رغم تحریمهای سنگین، میتواند اندکی روی مثبت خودش را به ما نشان دهد اما به ناگهان همه چیز عوض شد و با درگیرشدن اقتصاد بزرگترین شریک تجاری ایران، نفسهای اقتصاد ایران هم به شمارش افتاد.
در حال حاضر مشکل مهمتر از خود کرونا این است که اکثر مردم و حتی دولت مردان ما هنوز به عمق فاجعه پی نبردهاند. مسئولین تمام تلاش خود را معطوف تولید چند ماسک معمولی یا پد الکلی نمودهاند و هنوز به این فکر میکنند که آیا قرنطینه یا تعطیلی مدارس خوب است یا بد؟ و بخشی از شهروندان هم در رفتاری بسیار عجیب و با تحلیل نادرست اوضاع، به استقبال تعطیلات نوروزی رفتهاند و حتی وضع موجود را به عنوان فرصتی برای کسب درآمد ازطریق واسطه گری برای ماسک و مایع ضد عفونی تلقی نمودهاند و این درحالی است که کرونا نه تنها جان شهروندان بلکه پیکر نیمه جان اقتصاد را نشانه گرفته است.
در زمانی که مسئولین ما ماسک بر چهره خود میزنند و با مردم در مورد بی فایده بودن استفاده از ماسک سخن میگویند، اقتصادچین بزرگترین شریک تجاری ایران به حالت نیمه تعطیل درآمده، قیمت نفت کاهش یافته و در نتیجه، نفت ایران مشتری اصلی خودرا از دست داده است. با بدتر شدن اوضاع، حالا دیگر امیدی به بخش گردشگری داخلی و یا خارجی نیست. محدودیت آمد و شدها، هراس از مواجهه با مبتلایانی که حتی خود از آلودگیشان بیخبرند و محدود شدن تجارتها و کسب وکارهای خرد، آن هم در آستانه نوروز، کسب وکار بسیاری از خانوادهها را با خطر جدی مواجه ساخته و این یعنی آنکه بانکها هم باید به فکر مشکلات عمیقی در بازگشت وامهای پرداختی طی ماههای آتی باشند و تازه این همه ماجرا نیست. اصلیترین تأثیر ویروس جدید کرونا بر اقتصاد ایران آنجا رقم میخورد که دروازههای بزرگترین بازارهای کالاهای صادراتی و خدمات ایران در کشورهای همسایه، از هراس ورود ویروس، به روی تاجران ایرانی مسدود شده است و مسئولین ما علی رغم تمام تلاشهای رسانهای هنوز موفق نشدهاند اعتماد مردم را در همراهی و بسیج عمومی امکانات جلب کنند.
اگر وضعیت به همین گونه ادامه پیدا کند و به زودی خبرهای امیدوارکنندهای در مورد کنترل روند شیوع و انتشار این ویروس و بخصوص بهبود مبتلایان منتشر نشود و همچنان، مردم و مسئولین فارغ از شعارهای رایج به وظائف اصلی خود عمل نکنند، هیچ بعید نیست که با تحویل سال نو راه تنفس اقتصاد ایران تنگتر و تنگتر شود و اقتصاد نیمهجان زیر فشار تحریمها توان ادامه حیات خود را از دست بدهد و اینجاست که باید از خود پرسید؛ چاره چیست؟ به گمانم چاره را باید پس از سه گام مهم زیر جستجو کرد:
- ابتدا باید مردم و مسئولین در کنار هم باشند. این زیبنده نیست که بین تخصیص امکانات برای افراد مختلف جامعه تبعیضی ایجاد شود و یا اینکه برخی مسئولین و یا متخصصین از وظائف اصلی خود فرا کنند.
- در کنار آن همه افراد باید بدانند که در چنین شرایطی سوداگری با جان مردم خیانتی بزرگ محسوب میشود. یادمان نرود احتکار و گران فروشی دلیل بر هوش اقتصادی و یا حتی سواد مالی نیست. ازقضا این اصلیترین دلیل بر فقدان هوش و هرگونه سواد در چنین افرادی است.
- و در نهایت رسانهها باید با شفافیت و اطلاع رسانی دقیق تلاش کنند تا اعتماد عمومی آسیب دیده مردم را احیاء کنند و تلاش نکنند که با جملات کلیشهای و شعارهای آزاردهنده موضوع به این مهمی را سیاسی جلوه دهند.
اگر این سه گام اساسی برداشته شود آنگاه میتوان با یک مدیریت صحیح و تقسیم وظائف، ضمن تعامل درست با سایر کشورهای درگیر، گروههای اقتصادی و درمانی را مأمور شفای جسم رنجور مردم و پیکر بیمار اقتصاد کرد.
دیدگاه