در پی مهاجرت آقازاده‌ها

هضم موضوع مهاجرت فرزندان مسئولان برای مردم سخت است|مردم می‌پرسند «چرا خودشان نمی‌مانند؟»

اغلب فرزندان مسئولان بعد از مهاجرت به خارج از کشور باز نمی‌گردند و این موجب این ذهنیت می‌شود که شرایط جامعه برای فعالیت و زندگی فراهم نیست.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا مسئولان عالی کشوری و خانواده‌هایشان همیشه زیر ذره‌بین مردم بوده‌اند و هیچ یک از اقدامات و اظهارات آنان دور از چشم نمی‌ماند. خصوصا در این سال‌ها که به مدد تکنولوژی و فضای مجازی سرعت انتشار اخبار به نحو قابل توجهی افزایش یافته است. شاید در دهه شصت و هفتاد مردم بر از چند سال می‌فهمیدند که پسر فلان چهره برجسته و دختر فلان مقام مسئول برای تحصیل به خارج از کشور رفته و موضوع بازگشتن یا بازنگشتن او مدت‌ها در ابهام باقی ماند، اما حالا دیگر وضع فرق کرده و هنوز پای آقازاده‌ها به آن ور آب نرسیده، خبرش پخش و جامعه حساس می‌شود.

 این حساسیت صرفا به خاطر سرعت انتقال اخبار نیست و بیشتر به وضعیت اقتصادی کشور بازمی‌گردد. مردمی که هر روز بیش از دیروز با مشکلات معیشتی دست به گریبان می‌شوند، هر روز از مهاجرت یک آقازاده اصولگرا یا اصلاح طلب خبردار می‌شوند و این را هم برنمی‌تابند.

حساسیت جامعه در حالی است که هر شهروند ایرانی فارغ از اینکه پسر یا دختر کیست برای زندگی خود حق انتخاب دارد و باید بتواند که محل زندگی خود را تعیین کند. سوال اینجا است که تعادل میان حفظ حق شهروندی آقازاده‌ها و حساسیت جامعه را چطور می‌توان حفظ کرد؟ و اساسا این حساسیت از کجا نشات می‌گیرد؟

علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفت‌وگویی با «آزادی» پیرامون این موضوع، گفت: « بحث مهاجرات فرزندان مسئولان از چند جهت قابل بررسی است. اول اینکه، هر کسی برای فرستادن فرزند خود (برای تحصیل یا اقامت) به خارج از کشور بفرستد باید از میزانی از درآمد و تمکن مالی بهره‌مند باشد. بنابراین اولین نشانه مهاجرات فرزندان مسئولان این است که آن مسئول نسبت به عموم جامعه مرفه‌تر است و این چیزی نیست که در قالب شعارهای جمهوری اسلامی بگنجد. به خصوص اینکه همه مسئولان در ایران کارمندان عالی‌رتبه هستند و این کارمندان عالی‌رتبه اگر امکان اقتصادی ویژه‌ای نداشته باشند قاعدتا نباید توان فرستادن فرزندان خود به خارج از کشور را داشته باشند.»

وی افزود: «نکته دیگر این است که مهاجرت به خیلی از کشورها مثل آمریکا، کانادا و برخی کشورهای اروپایی بسیار سخت است و افراد بسیاری در بدنه اجتماع هستند که برای اخذ پذیرش با مشکلات بیشماری مواجه هستند. وقتی فرزند یک مسئول موفق به این کار می‌شود یعنی نوع ارتباطات سالم نبوده و طرف خارجی نیز به سبب اینکه فرد فرزند یک فرد مهمی است به او پذیرش داده است. هضم این موضوع نیز با توجه به شعارهایی که در جامعه داده می‌شود برای جامعه سخت است. به هرحال ما در جامعه دائما در مخالفت با کشورهایی که با کشور ما در تخاصم هستند سخن می‌گوییم و اینکه فرزندان مسئولان به همان کشورها بروند نمی‌تواند پذیرفته باشد.»

این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی ادامه داد: « نکته دیگر این است که اغلب فرزندان مسئولان بعد از مهاجرت به خارج از کشور باز نمی‌گردند و این موجب این ذهنیت می‌شود که شرایط جامعه برای فعالیت و زندگی فراهم نیست. حال به وجود آورندگان این شرایط فرزندان خود را به خارج از کشور می‌فرستند. مردم از خود می‌پرسند اگر آن طور که مسئولان مدام می‌گویند ما از استقلال و شرایط خوب برخوردار هستیم چرا فرزندان خودشان اینجا نماندند؟ این یک سوال خیلی جدی، قابل و تامل و درست است.»

وی در پاسخ به اینکه برای رفع این حساسیت اجتماعی چه باید کرد؟ گفت: «بنده معتقد هستم که در کشور باید شرایطی ایجاد شود که افراد بر اساس لیاقت‌های خود زندگی کنند و اگر خواستند بتوانند که محل زندگی خود را تعیین کنند. مقدم بر آن، این است که شرایط کشور به نحوی فراهم شود که به جای این همه مهاجرت به خارج از کشور، شاهد تمایل به بازگشت به کشور داشته باشیم. به اضافه اینکه همه مردم باید در مسائل مختلف از جمله مهاجرات امکانات برابر داشته باشند.»

به گفته وی، همان‌طور که شرایط نانوشته برای مسئولین گذاشته می‌شود و آن‌ها را از لحاظ اقتصادی، مسائل اخلاقی و … رصد می‌کنند، باید به این مساله که اصلا هم کوچک نیست، پرداخت. هرکسی می‌تواند فرزند خود را به خارج از کشور بفرستد اما این فرد نباید مسئول باشد.

Share