موقعیت استراتژیک، چگونگی و اهداف عضویت ایران در اوراسیا
ایران در کانون منطقهای قرارگرفته است که در تولید و انتقال نفت و گاز جهانی نقشی حیاتی ایفا میکند. به طوری که از نظر کارکرد بسان قلب جهان عمل میکند. ایران در کانون ذخایر انرژی هیدروکربنی و فسیلی جهان قرار دارد و در بهترین منطقه جهان از لحاظ ژئوانرژی قرارگرفته است.

سیامک علی پناه(کارشناس اقتصادی)
عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا، فرصتی برای گذر از تحریمهای غرب
فصل دوم: موقعیت استراتژیک، چگونگی و اهداف عضویت ایران در اوراسیا
مقدمه:
در فصل اول این مقاله ضمن ارائه تصویر روشنی از جایگاه و موقعیت ایران در ابعاد مختلفی از جمله موقعیت جغرافیایی و نقش سیاسی و اقتصادی در منطقه «هارتلند اوراسیا» به ریشههای تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا و اهمیت آن در مبادلات تجاری و اقتصادی آینده این منطقه اشاره شد. اما به منظور آشنایی بیشتر با سایر ابعاد آن به بررسی جنبههایی دیگر از جمله موقعیت استراتژیک ایران در منقه آسیای میانه و قفقاژ، چگونگی و محدوده زمانی عضویت و اهداف عضویت در اوراسیا بر اساس مفاد توافق نامه اعضاء در اوراسیا به تفصیل خواهیم پرداخت.
الف- موقعیت استراتژیک ایران در منطقه آسیای میانه و قفقاز:
ایران در جنوب غربی آسیا واقع است. آسیای جنوب غربی و در حقیقت منطقه واسط بین سه قاره آسیا، اروپا وآفریقا است که ایران در این منطقه شدیداً از حوادث این سه قاره متأثر است. زیرا هر نوع واقعهای که در این قارهها به وقوع بپیوندد و یا روابط سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی بین این سه قاره به صورتی بر ایران تأثیر خواهد گذاشت. به عنوان مثال در جنگهای اول و دوم جهانی با اینکه ایران اعلان بی طرفی در جنگ کرده بود، ولی در هر دو جنگ ایران مورد اشغال نظامی قرار گرفت و با فروپاشی اتحاد شوروی، ضمن اینکه خطر یک قدرت بزرگ در شمال ایران را کاهش داد، اما مسائل جدیدی در وضعیت سیاسی این سه قاره به وجود آورد که ایران میتواند از آن بهره خاصی ببرد.
فروپاشی شوروی به گشوده شدن راههای مواصلاتی جدیدی از ناحیه مرزهای شمالی ایران به اروپا و خاور دور منجر گردید و امکان همکاریهای اقتصادی، تجاری و فرهنگی با کشورهای تازه استقلال یافته شمالی را موجب شد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و متعاقب آن تشکیل پانزده کشور مستقل در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، عملاً گستره محیط امنیتی ایران را با مؤلفههای جدیدی مواجه ساخت، مؤلفههایی که ارتباط تنگاتنگی با تغییرات ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک در مرزهای شمالی ایران دارد. فروپاشی شوروی نقش و سرنوشت جدیدی برای ایران در عرصه مناسبات منطقهای و بین المللی رقم زد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ و تعمیق اختلاف میان ایران و ایالات متحده، روابط جمهوریهای آسیای مرکزی و خصوصاً قفقاز با ایران چه از لحاظ اقتصادی و چه از نظر سیاسی خطرات جدیدی را برای منافع این کشور در پی داشت، از این رو ایالات متحده نگران رشد و نفوذ ایران در این منطقه و همچنین گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این کشورها با ایران است به همین دلیل ایالات متحده در چند دهه گذشته تلاش فراوانی را در جهت منزوی کردن ایران انجام داده است. در حقیقت یکی از پایههای اساسی سیاست ایالات متحده در منطقه قفقاز و آسیای میانه را سیاست همه چیز بدون ایران تشکیل میدهد که سعی دارد تا از تبدیل شدن ایران به عنوان یک راه مواصلاتی و ترانزیتی شمال به جنوب جلوگیری نماید.
وقوع حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، ۲۰۰۱ و تأکید امریکا به مبارزه همه جانبه با تروریسم که به ادعای آنها منشاء و ریشه آن در منطقه خاورمیانه قرار دارد، باعث گردید حضور امریکا که تا قبل از این حوادث در منطقه قفقاز توجیه منطقی نداشت، جنبه عینی و عملی به خود گیرد و این در حالی است که مختصات جغرافیایی ایران به گونهای ترسیم شده است که هرگونه سیستم و طرح امنیتی را بدون در نظر گرفتن جایگاه ممتاز ایران با شکست مواجه کرد. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران شرایط مناسبی را برای توسعه فعالیتهای اقتصادی در چارچوب همکاریهای منطقهای ایجاد میکند. به طور کلی اهمیت ژئوپلتیک ایران به علت قرار داشتن و یا قرارگیری ایران در معبر ارتباطی قاره اروپا، آسیا، افریقا و از آن مهمتر وجود منابع عظیم نفتی در منطقه خلیج فارس است.
دریای خزر بزرگترین دریاچه جهان در مرز بین آسیا و اروپا در محل تلاقی آسیای مرکزی، قفقاز و ایران واقع شده است.
اهمیت اقتصادی دریای خزر از نظر تولید ماهیان خاویاری و ذخایر نفت جهان بعد از سیبری و خلیج فارس میباشد. فروپاشی شوروی و تضعیف قدرت مرکزی و تشکیل کشورهای مستقل اگرچه به جنگ سرد پایان داد، لکن رقابت شدیدی را بین کشورهای منطقه و کمپانیهای نفتی غربی به وجود آورد. در حال حاضر بیش از دو سوم از شرکتهای غربی که در منطقه دریای خزر هستند، امریکایی میباشند و یا شرکتهایی هستند که انتظارحمایت از سوی ایالت متحده را دارند. جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل ذینفع بودن در منطقه و تضاد سیاسی با ایالات متحده امریکا در تلاش است تا به هر ترتیب خود را به نحوی در عملیات بهره برداری و منافع نفتی منطقه دخالت دهد. ذخایر ثابت شده نفت ایران شامل ۱۵ میلیارد بشکه نفت و ۳۰۰ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی است. همچنین ایران به لحاظ انتقال نفت دریای خزر به بازارهای جهان نیز دارای اهمیت است. چرا که نسبت به انتقال از طریق دریای مدیترانه که بسیار پرهزینه است و مسیر ناامن قفقاز، امنترین و کوتاهترین ودر عین حال ارزانترین راه است.
مسئله دیگر وجود عمق زیاد در سواحل ایران است که قابلیت کشتیرانی بالایی دارد. همچنین کشور ایران با قرارگرفتن در جنوب غربی آسیا، دارای یک موقعیت ممتاز ژئواستراتژیک برای تأمین انرژی دیگر کشورها، به طور شاخصی در کانون توجه جهانی قرار گرفته و نقش ویژهای به ظرفیت موجود ایران جهت تأمین انرژی کشورهای مختلف بخشیده است. ایران به دلیل برخورداری از پتانسیلهایی از قبیل موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، منابع فراوان گاز و نزدیکی جغرافیایی به دریاهای آزاد و تنگه استراتژیک هرمز، دارای یک جایگاه انحصاری در تأمین نفت و گاز کشورهای آسیایی در مقایسه با دیگر کشورهای رقیب یعنی ترکمنستان، قطر و روسیه است. که با استفاده از این متغیرها میتواند تبدیل به قدرت برتر منطقهای شود. از سویی دیگر ایران با توجه به موقعیت ترانزیتی خود که ناشی از برتریهای ژئوپلیتیکی، یعنی قرارگیری در چهارراه بین المللی، حائز اهمیت است. این چهارراه، آسیا را به آفریقا و آسیا را به اروپا متصل میکند. افزون بر این ایران با آبهای آزاد مرتبط است و دارای موقعیتی است که دسترسی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را به آبهای آزاد میسر میکند و قادر است در مقولاتی مانند سوآپ با انتقال نفت و گاز، سوخت تولیدکنندگان آسیای مرکزی برای کشورهایی نظیر افغانستان و پاکستان نقش مهمی را بر عهده گیرد.
ایران در کانون منطقهای قرارگرفته است که در تولید و انتقال نفت و گاز جهانی نقشی حیاتی ایفا میکند. به طوری که از نظر کارکرد بسان قلب جهان عمل میکند. ایران در کانون ذخایر انرژی هیدروکربنی و فسیلی جهان قرار دارد و در بهترین منطقه جهان از لحاظ ژئوانرژی قرارگرفته است. به طوری که ۶۷ درصد ذخایر نفتی و ۶۰ درصد ذخایر گازی جهان در منطقهای معروف به بیضی انرژی هیدروکربنی نهفته است و ایران در کانون این منطقه قرار دارد. جفری کمپ متأثر از نظریه هارتلند مکیندر، از بیضی انرژی جهان یا هارتلند ژئوپلتیک یاد میکند. مضافاّ اینکه این سرزمین قلب، محل اتصال قارههای آسیا، اروپا و آفریقا میباشد. به عبارتی از نظر جغرافیایی نیز میتوان آن را منطقهای مرکزی و کانونی برای خشکیهای جهان به حساب آورد. سه حوزه بزرگ ذخایر گازی جهان یعنی خلیج فارس، سیبری غربی و آسیای مرکزی، در یک محدوده بیضی شکل، ۲/۷۰ درصد گاز دنیا را در خود جای دادهاند که از آن تحت عنوان «بیضی استراتژیک ذخایر جهانی»، یاد میشود. این ذخایر عظیم گازی در میان دو بازار بزرگ مصرف اتحادیه اروپا و جنوب شرقی آسیا قرار گرفته است. ایران با توجه به این قابلیتهای ژئواکونومیکی خود و با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی و همچنین منابع انرژی فراوانش و قرار گرفتن در مرکز این بیضی میتوان پاسخگوی نیاز کشورها باشد.
ب- چگونگی عضویت ایران در اوراسیا:
پس از تأسیس اتحادیه گمرکی اوراسیا در اول ژانویه ۲۰۱۰، قرارداد تشکیل اتحادیه اقتصادی اوراسیا در ۲۹ مه ۲۰۱۴، (برابر با ۸ خرداد ۱۳۹۳) بین کشورهای روسیه، روسیه سفید (بلاروس) و قزاقستان منعقد و جایگزین اتحادیه گمرکی اوراسیا شد و سپس کشورهای ارمنستان و قرقیزستان به عضویت آن در آمدند. این اتحادیه با هدف ایحاد همگرایی اقتصادی منطقهای تشکیل شد. کشورهای عضو در این اتحادیه، با تنظیم مقررات و کاهش و حذف تعرفهها و ایجاد تعرفه ترجیحی، مبادلات تجاری خود را تسهیل کرده و در نتیحه توان رقابتی صادرات و عرضه کالاهای عضو در مقابل کشورهای غیرعضو را فراهم و افزایش دادهاند. یکی از چند عامل عدم توسعه صادرات و حضور پررنگ کالاهای ایران در بازارهای این کشورها خصوصاً روسیه، بالا بودن تعرفههای گمرکی بود. از سال ۲۰۱۴ تجار، صادرکنندگان و اتاقهای بازرگانی شمالی کشور، موضوع درخواست عضویت ایران در اتحادیه گمرکی اوراسیا را از دولت و کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی و تجاری و اجتماعی ایران-روسیه، مطالعه و با پیگیری کمیسیون مشترک، در اردیبهشت ۱۳۹۷ در اجلاس سالیانه اوراسیا در شهر آستانه قزاقستان ایجاد یک منطقه آزاد تجاری بین جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا به صورت آزمایشی برای یک دوره سه ساله با موافقت کشوهای عضو به تصویب رسید که در تیر ماه سال جاری (۱۳۹۸) نیز رئیس جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر روحانی پس از ابلاغ رئیس مجلس شورای اسلامی ایران قانون “موافقتنامه موقت تشکیل منطقه آزاد تجاری بین جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کشورهای عضو” را جهت اجرای آن به دستگاه متبوع ابلاغ داشتند..
ج- اهداف اتحادیه اقتصادی اوراسیا:
هدف این اتحادیه، ایجاد فضای واحد اقتصادی، توسعه بازار مشترک و دستیابی به حرکت آزاد کالا، سرمایه، خدمات در بازار کشورهای عضو، کاهش قیمت کالاها با کاهش هزینههای حمل و نقل مواد خام، ترویج رقابت سالم در بازار مشترک، سیاستهای مشترک در کشاورزی، انرژی، فناوری و حمل و نقل است. از مهمترین اهداف این اتحادیه که طی توافق نامهای مورد قبول اعضا قرار گرفته است، میتوان به چهار مورد ذیل اشاره داشت:
- آزاد سازی و تسهیل تجارت کالاها بین طرفین از طریق کاهش یا حذف موانع تعرفهای و غیر تعرفهای در رابطه با کالاهای اساسی که در ضمیمه توافق نامه ذکر شده است
- ایجاد پایگاهی برای تشکیل منطقه آزاد تجاری که در آن مطابق با قوانین، استانداردها و شیوههای بین المللی وظایف و سایر مقررات محدود کنندهی تجاری در رابطه با کلیه تجارتهای بین طرفین حذف خواهد شد.
- حمایت از همکاریهای اقتصادی و تجاری بین طرفین
- ایجاد چارچوبی برای تقویت همکاری نزدیکتر در زمینههای موافقت شده در این توافق نامه و تسهیل ارتباطات بین طرفین
منابع:
دیدگاه