خداحافظی «بابا بسکی» با جهان طبیعت
دکتر غلامعلی بسکی پدر طبیعت ایران و از فعالان برجسته محیط زیست دنیا پس از تحمل یک دوره نسبتا طولانی بیماری بامداد امروز دارفانی را وداع گفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا به نقل از فارس، صبح امروز برای همه مردم شهرستان گنبدکاووس با یک خبر تلخ و دردناک آغاز شد، مردم گنبدکاووس و فعالان محیط زیست و حوزه حراست از کیان طبیعت در کشور صبح امروز هنگامی که از خواب برخاسته و قصد شروع یک روز کاری جدید در ۲۳ مردادماه را داشتند به ناگاه با خبر تاسفبار و اندوهناک رحلت دکتر «غلامعلی بسکی» پدر طبیعت ایران زمین رو به رو شدند که همه آنها را شوکه و در غمی بس بزرگ فرو برد.
غلامعلی بسکی معروف به «بابا بسکی» که زندگی خود را وقف دفاع از محیط زیست کشور کرده بود، پس از طی یک دوره بیماری نسبتا طولانی بامداد امروز دارفانی را وداع گفت تا طبیعت ایران اسلامی و محیط زیست دنیا به نوعی یتیم شود.
* جزئیات مراسم تشییع و تدفین دکتر بسکی
خانواده این فعال برجسته محیط زیست کشور و دنیا که از افراد سرشناس و مورد وثوق جامعه بینالمللی در حوزه طبیعت و محیط زیست است ضمن ابراز تسلیت از وقوع این ضایعه دردناک زمان تشییع پیکر این مرحوم را روز جمعه آتی از ساعت ۱۴ از مقابل بیمارستان موقوفه بسکی واقع در خیابان آیتالله طالقانی (ره) گنبدکاووس اعلام کردند.
پیکر این شخصیت والای دوستدار طبیعت و محیط زیست پس از تشییع در گنبدکاووس با حضور مسوولان ارشد استانی و ملی، عصر جمعه در زادگاهش و در دامان طبیعت در روستای «تنگراه گالیکش» به خاک سپرده خواهد شد.
گفتنی است غلامعلی بسکی معروف به بابا بسکی زادهٔ بهمن ۱۳۱۰ در سبزوار، پزشک و هوادار محیط زیست ایرانی است، وی در سال ۱۳۴۵ بیمارستانی را در شهر گنبدکاووس تأسیس کرد و پس از آن در ۱۳۴۹ زندگی شهری را رها کرد و به مرور تبدیل به یک گیاهخوارِ مطلق شد و زندگیِ خود را وقفِ دفاع از محیط زیست و تبلیغِ گیاهخواری کرد.
دکتر بسکی پس از به پایان رساندن تحصیلات متوسطه در دبیرستان اسرار حاج ملا هادی سبزواری، در رشته طب دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۴۵ با درجه تخصص جراحی زنان از همان دانشگاه فارغالتحصیل شد.
وی در سال ۱۳۳۱ ازدواج کرد و اکنون چهار فرزند و شش نوه دارد. از سال ۱۳۴۹ با دوری از زندگی شهری، تصمیم میگیرد در جنگل گلستان اقامت گزیند. وی به مدد کوهپیماییهای زیاد در میان جنگلها و درههای پر درخت و پر از چشمهسار، خلق و خوی طبیعت دوستی را دریافت و چندین بیماری مزمن از قبیل آبمروارید، دیسک کمر و حساسیتهای پوستی وی معالجه شد.
وی متاثر از جهان بینی شعرایی از جمله مولوی، حافظ و سعدی تصمیم گرفت به طبیعت پناه ببرد و خام گیاهخواری را در پیش بگیرد. وی پس از التیام یافتن تمام بیماریهایش، زندگی خود را وقف طبیعت کرده و بسیاری از اموال خود را نیز برای ساخت بیمارستان، مدرسه و مراکز عمومی خیریه صرف کرد.
دیدگاه