شاهین کلانتری چرا با شهردار رشت آمد و چرا رفت؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، شاهین کلانتری طی ناکامی در جهت رسیدن به سمت سرپرست معاونت برنامه ریزی و توسعه سرمایه انسانی در تشریح جزییات این ماجرا در گفت و گویی با رساگیل اظهار داشت:

اینجانب از دی ماه سال ۱۳۹۷ به دعوت یکی از دوستانم در جلسه‌ای در منطقه طرشت تهران حاضر که در آن جلسه با جمعی روبرو شدم که بنظر از فرهیختگان و نخبگان بودند. دو تن از اعضای آن جمع آقایان دکتر ناصر حاج محمدی و حجت جذب بودند و جلسه در زمینه بهینه سازی چرخه های مدیریت شهری و هدف گذاری برای رفع چالشهای موجود برای شهرداران و تشکیل مرکز سنجش و ارزیابی نیروی انسانی و تعیین سطح آنها جهت تصدی سمت شهردار در شهرهای کشور زیر نظر دانشگاه شریف و ترسیم ساختار اداری آن بود در ضمن یکی از موضوعات بررسی سوابق آقای جذب برای تصدی سمت شهردار رشت و تطبیق آن با آئین نامه جدید شرایط احراز تصدی سمت شهردار بود که نظراتی داده شد و جلسه بعدی اعضاء با کاندیداتوری آقای جذب عضو محترم شورای اسلامی شهر رشت در صورت عدم صدور حکم آقای حامد عبدالهی عضو دیگر شورای اسلامی شهر موافقت کردند و در غیر اینصورت کاندیداتوری آقای حاج محمدی مطرح گردد و ایشان اصرار داشتند در صورت انتصاب بعنوان شهردار از اینجانب در بالاترین سمت پس از شهردار استفاده نمایند اما بنده با توجه به خصوصیت کاری ام گفتم تفکرات و کارکردهای مدیریتی مان کاملا هم راستا نیست و بگذارید من بیشتر فکر کنم که در جلسات بعدی بنده با اصرار ایشان و نظر دوستان پذیرفتم.

پس از عدم انتصاب عبدالهی و جذب نوبت رسید به حسنعلی علیقلی زاده و ماجرا سخت تر شده و مسائلی که باعث رد علیقلی زاده شد و موارد مطروحه در جلسات مربوطه بماند! نوبت رسید به دکتر حاج محمدی و جلسات مهم بعدی و …

البته همانطور که در مطالب قبلی عرض نمودم چندین بار با اصرار و پا فشاری حاج محمدی جهت همکاری با ایشان در جلسات طرشت شرکت داشتم و تاکید ایشان این بود که در صورت اخذ رای شورای محترم و انتصاب بعنوان شهردار اینجانب را برای قائم مقامی خود با انتصاب در پست معاون برنامه ریزی و توسعه سرمایه انسانی منصوب نمایند که بنده به وی عرض کردم در من ذره ای نقاق و فساد نیست و همیشه با همه فساد و رانت ها در هر سطح مبارزه کردم و تسلیم متعرضین به بیت المال نشدم اصرار نکنید، چون امکان دارد بعد از شروع به کار خودتان شخصا یا با دستور دیگری مانع خدمت صادقانه و علمی حقیر که توام با حاکمیت شهروندان بر شهرداری است شوید که اعلام داشتند هدفش با من یکی است که طی دعوت نامه رسمی در مراسم معارفه اش شرکت نموده و با اصرار ایشان در روز ۲۶ خرداد ماه وارد دفتر کار شهردار رشت شده و ایشان در همان روز طی در خواستی از شهرداری تهران تقاضای ماموریت بنده را داشتند و در اولین جلسه شورای معاونین و پس از موافقت ضمنی حراست کل و معاونت منابع انسانی شهرداری تهران مرا بعنوان قائم مقام خود و معاون برنامه ریزی و توسعه سرمایه انسانی به اعضای شورای معاونین معرفی و طی مکاتبه ای در خواست انتصاب را به شورای اداری استان فرستادند هرچند شورای اداری ذیل تبصره ۵ ماده۱۱ آیین نامه استخدامی کارکنان شهرداری ها مصوب ۱۳۸۱ تعریف شده و با توجه به لغو شدن اکثر مفاد آیین فوق از سوی رئیس مجلس و آرای دیوان عدالت ادار دیگر اعتباری ندارد! آقای مهاجر مدیر محترم منابع انسانی در حال پیگیری موضوع انتصاب بودند که شهردار محترم حدود ساعت ۱۰ شب سوم تیر ماه اعلام داشته تحت فشار افرادی خاص و مهم هستند و دستور استرداد مکاتبات مربوطه را با نگرانی از افراد پشت پرده را دادند و …

و ساعت ۱:۴۵ بامداد روز چهارم تیرماه در کمپینگ عینک شهردار محل اسکان حقیر جهت دریافت مکاتبات مربوط به پروژه محل دفن زباله نزد اینجانب آمدند و عین حال گفتند نکنه ماموریتت مورد تائید حراست کل شهرداری تهران واقع نشود که عرض کردم فردا به تهران می روم و ابلاغ ماموریتم را تقدیم حضورتان می نمایم که پس از ابلاغ ماموریت در تاریخ پنجم تیر ماه روز ششم تیر پیامک ذیل را در واتس آپ برایم فرستاد و همه تلاشهای حقیر برای ایجاد انگیزه خدمت بین کارکنان و حرکت به سمت تعالی را متوقف نمود!

به طور کلی فشارها برای جلوگیری از انتصابم زمانی شروع شد که بنده از یکم تیرماه رسما در دفتر معاونت برنامه ریزی و توسعه سرمایه انسانی کارم را شروع کردم و حسب دستور شهردار در خصوص علت عدم حضور ۱۲ تن از پرسنل شهرداری که انگار بدون‌حضور و فعالیت در شهرداری و داشتن احکام ماموریت برای سایر دستگاه های اجرایی و … حقوق بالایی نسبت به سایر پرسنل زحمتکش که به موقع در محل کار حضور داشته و انجام وظیفه می نمودند دریافت می کردند که از جمله یکی از آنها آقای مسعود حاج نصرالهی مشاور آقای نصرتی شهردار سابق و مامور از شهرداری قزوین با دریافت ۱۰ ماه حقوق و اضافه کاری حداکثری بود!

لازم به ذکر است که موارد مربوط به قرارداد BOT بازیافت بین شرکت TTS و شهرداری و خسران شهرداری علی رغم پرداخت حدود ۲۹ میلیارد تومان و عدم شروع به کار توسط شریک با توجه به زمان آغاز به کاری که در قرارداده شده است؛ البته مفهوم مشارکت در قرارداد جزء مجهولات آن است!

در متن زمان شروع وقتی است که تا پرداخت کامل پیش پرداخت از سوی شهرداری فعالیتی شروع نمی شود.

سئوال این بود پس آورده شریک چه می شود دلار و یورو هم که از زمان انعقاد قرداد (سال۹۲) حدود چقدر است؟ که بعد از ۶ سال هنوز اقدامی از سوی شرکت TTS در رشت صورت نگرفته است!

به علاوه مبالغ بدهی چندین میلیاردی مودیان بزرگ از جمله هتل کادوس و رستوران شکم الملوک و عدم وصول آنها توسط شهرداری و علت عدم پیگیری موارد در مراجع ذی صلاح و… مورد برسی و سئوال قرار گرفت که نگرانهایی را در پی داشت!

لازم به ذکر است که مهم تر از همه علت عدم صدور پروانه برای زمینهای قولنامه ای علی رغم نظریه شورای محترم نگهبان و ساخت ساز گسترده بناهای فاقد پروانه و غیر مجاز در این املاک و بی توجهی متصدیان امر به خطرات جانی و مالی آتی برای شهروند در هنگام بروز سیل و زلزله و دیگر بلایای طبیعی میباشد!

در واقع بنده آمده بودم تا با به کارگیر دانش و فنون روز و تجربیات کسب شده و تشکیل اتاق فکرهای محلی و در فضای اینترنت با راه اندازی مدیریت اطلاعاتی و بانک اطلاعاتی مدیریت دانش و مدل سازی ساختار شهر هوشمند در شهرداری و استفاده از توان و پتانسیل بالایی که در کارکنان مجموعه شهرداری هست با اجرای شایسته سالاری در فرآیند خدمت رسانی تحولی عظیم با یاری خدای یکتا و همکاری شهروندان فهیم در شهر رشت ایجاد کنیم اما نشد!