رکوردی که احمدینژاد شکست | هفت نامه بدون پاسخ به روسای جمهور آمریکا
یک نامه به جرج بوش، سه نامه به باراک اوباما و سه نامه به دونالد ترامپ. تا این لحظه، رئیس سابق دولت با هفت نامه، رکورد نامهنگاری با رؤسای جمهوری آمریکا را از میان همه دولتمردان سابق و فعلی بعد از انقلاب شکسته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، روزنامه شرق نوشت: «او همه نامههایش را با عنوان «خادم ملت» امضا میکند و تمایل زیادی دارد در نامههایش بهویژه آنهایی که بعد از پایان دوره ریاستجمهوریاش ارسال میکند بنویسد که نامه جنبه سیاسی ندارد! احمدینژاد تاکنون برای هیچیک از نامههای ارسالیاش به رؤسای جمهور ایالات متحده آمریکا، پاسخی دریافت نکرده است.
از اولین نامه محمود احمدینژاد به چهلوسومین رئیسجمهور آمریکا جرج دبلیو بوش حدود ۱۳ سال میگذرد. نامه را در اردیبهشت سال ۸۵ شمسی به جورج بوش، رئیسجمهور آمریکا نوشت، این نامه قریب به ۲۰ صفحه بود که در آن احمدینژاد از مدیریت جهانی و حل مسائل اساسی جهان سخن گفت. محمود احمدینژاد در فرودگاه مهرآباد در حالی که تهران را به مقصد اندونزی برای شرکت در نشست گروه هشت کشورهای اسلامی ترک میکرد، خبر داد که نامهای برای جرج بوش ارسال کرده که حاوی نظرات ملت ایران و پیشنهادهایی برای حل مشکلات میان دو کشور است. این نامه توسط سفارت سوئیس در ایران که حافظ منافع ایالات متحده آمریکا در کشورمان است، ارسال شد.
وزارت امور خارجه آمریکا در اولین واکنش به نامه محمود احمدینژاد، آن را «تلاشی ضعیف» برای گفتوگو با مردم آمریکا خواند. احمدینژاد در آن نامه گفته بود سیاستهای آمریکا مسئول ریختهشدن خون بیگناهان در سراسر جهان است. او بوش را نصیحت کرده بود که بهتر است راه انبیا را برگزیند.
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، در خطبه نماز جمعه تهران، نامه محمود احمدینژاد به جورج بوش را «عملی فوقالعاده» و از «الهامات خدا» خواند. آن زمان بعضی از مطبوعات نوشتند نامه رئیسجمهوری ایران در ادامه سنت حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام است که در زمان خود با نوشتن نامههایی به رهبران وقت جهان و از جمله به پادشاه ایران آنان را دعوت کرد که به راه راست بیایند. در آن هنگام همگان منتظر پاسخ رئیسجمهور آمریکا به نامه رئیس دولت بهار بودند اما کاخ سفید رسماً اعلام کرد پاسخی به نامه محمود احمدینژاد نخواهد داد.
احمدینژاد در آبان ۱۳۸۷ نامهای به باراک اوباما، چهلوچهارمین رئیسجمهور آمریکا، به مناسبت پیروزی در انتخابات این کشور نوشت. احمدینژاد در این نامه نوشت: امیدوارم جناب عالی با ترجیح مصالح حقیقی مردم و انصاف و عدالت بر تقاضاهای سیریناپذیر اقلیتی خودخواه و ناصالح، از فرصت خدمت، حداکثر استفاده را به عمل آورید و نام نیکی از خود به جای بگذارید.
احمد توکلی در همان زمان نامهای به رئیسجمهور فرستاد و از پیام تبریک رئیسجمهور کشورمان به اوباما انتقاد کرد. او که منتقد سرسخت اقتصادی دولت بود، در این مقوله نیز وارد شد و در نامه خود نوشت: نامه آقای احمدینژاد به اوباما قابل دفاع نیست.
برخی از خبرها حکایت داشت که محمود احمدینژاد برای دومین بار در اسفند ۸۸ نامهای به رئیسجمهور آمریکا نوشته است که این خبر به نقل از رحیممشایی، از نزدیکان رئیس دولت دهم، مطرح شد. مشایی درباره محتویات آن نامه گفت: در این نامه رئیسجمهور سؤالاتی را درباره تلقی دولت آمریکا از ماجرای برجهای دوقلو که زمینهساز حمله به عراق و افغانستان و حضور در منطقه شد، مطرح کرد. البته در آن مقطع احمدینژاد هم در برنامه زنده تلویزیونی «بدون حاشیه» شبکه اول سیما از ارسال نامه دوم به همتای آمریکایی خود خبر داد. ۱۸مرداد ۹۵ آخرین نامهاش را به اوباما نوشت و به سفارت سوئیس تحول داد. زمانی که احمدینژاد دیگر رئیس دولت نبود. در این نامه آمده بود: «گر چه انتظار این بود که در دوره ریاستجمهوری شما، گذشته جبران شود یا دست کم از ظلم جدید علیه ملت ایران ممانعت شود اما مسائل فراوانی اتفاق افتاد که از بین همه فقط به یک مورد میپردازم که اخیراً روی داده است. نامه اینجانب مطلقاً جنبه سیاسی ندارد، بلکه صرفاً از منظر حقوق انسانی و در دفاع از حق مسلم ملتم نگاشته شده است و چنانچه جناب عالی آن را با نگاه و ملاحظات سیاسی مطالعه کردهاید، ضروری است یک بار دیگر و صرفاً از منظر نگارنده آن را مرور نمایید.»
او تاکنون سه نامه هم به ترامپ نوشته است. او در نامهای که اسفند سال ۹۵ برای ترامپ، رئیسجمهوری فعلی آمریکا نوشت، آورده بود که: «انتظار این است که ثروت ربودهشده ملتها به آنها بازگردد. چه کسی به دولت آمریکا مأموریت برقراری امنیت در جهان را داده است؟ نارضایتی از حاکمان آمریکا بهحدی است که با انتخابات آزاد، مخالفان دولت آمریکا برنده قطعی خواهند بود.»
او نامه ۱۳ صفحهایاش را – که همزمان به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده – به دو روش به دست ترامپ رسانده بود؛ یکی ارائه نامه به سفارت سوئیس در تهران که حافظ منافع آمریکا در کشورمان است و دیگری ارسال آن به توییتر شخصی ترامپ. این در حالی است که به گفته کاربران توییتر، این باکس توییتر ترامپ بسته است و امکان برقراری ارتباط با او وجود ندارد. اما سفارت سوئیس در ایران نامه را برگشت زده و علت این اقدام را «نامهرسان» نبودن خود اعلام کرده بود. سفارت سوئیس صرفاً حافظ منافع آمریکا در ایران است، این سفارت پیامرسان و صندوق پستی نیست. به احتمال زیاد نامههای پیشین احمدینژاد بهویژه نامه وی به اوباما نیز به این سرنوشت دچار شدهاند. احمدینژاد اما مسیر نامهنگاریاش را ادامه داد و بعد از آن دو نامه دیگر به ترامپ نوشت اما مشخص نیست که آیا آنها را هم از همین مسیر سفارت سوئیس ارسال کرده یا نه! در نامهای هم که تیر ۹۷ برای ترامپ نوشت، ضمن انتقاد از سیاستهای وی در قبال خروج از توافق هستهای ایران با شش کشور بزرگ جهان، تحریمهای جدید آمریکا علیه تهران را ظالمانه خوانده و گفته بود تحریمهای یکجانبه و ظالمانه دولت شما فقط مردم مظلوم ایران را تحت فشارهای غیر انسانی قرار داده و خواهد داد. او در پایان ضمن دفاع از سیاستهای ایران گفته است «دولتهای مختلف آمریکا، بهویژه در ۴۰ سال اخیر، همواره سیاست خود در ارتباط با ایران را بر مبنای رویکردی تخریبی پیریزی کرده و هزینههای سنگینی را از حیث مالی و انسانی به مردم دو کشور تحمیل ساختهاند و دولت شما نیز، این رفتار خصمانه و غیر قابل توجیه را دنبال کرده است؛ رفتاری که جز پایداری و مقاومت فزاینده ملت ایران، انباشتهشدن کینهها و بیشتر شدن فاصلهها، حاصلی دربرنداشته و نخواهد داشت.»
احمدینژاد در آخرین حرکت خود و سومین نامه به ترامپ در نقش یک تبذیر کننده خطاب به ترامپ میگوید: «به خود آیید و بیندیشید که شما در مقایسه با حاکمیت جهانی ایرانیان و مدیریت مقتدرانه و در عین حال انسانی، عادلانه و بشردوستانه کورش کبیر، علیرغم برخورداری از جنگافزارها و قوای نظامی هزاران بار قویتر و مخربتر، منطقاً و عملاً از چه جایگاهی برخوردارید و آگاه باشید که ملت فهیم و شریف ایران و نیز افکار عمومی جهان درباره منطق فکری و منش عملی شما چگونه قضاوت خواهند کرد.»
احمدینژاد به ترامپ گفته است نامهاش مطلقاً سیاسی نیست، بلکه از سوی یک انسان به انسانی دیگر نگاشته شده: «این نامه مطلقاً سیاسی به معنای رایج آن نیست بلکه امروز از یک انسان به یک انسان دیگر است. این نامه از موضع انسانی و علاقهمندی و دلسوزی به مردم آمریکا و دیگر ملتها نوشته میشود. انتظار دارم که جناب عالی نیز بر همین منوال و با دید انسانی، آن را مطالعه نمایید… سؤال اساسی این است که چه کسی به دولت آمریکا مأموریت برقراری امنیت در جهان را داده است؟ دخالت در امور دیگران و لشکرکشی به دیگر مناطق و تحمیل هزاران پایگاه نظامی و امنیتی و اطلاعاتی آمریکا در نقاط مختلف جهان جز ناامنی، جنگ، تفرقه، کشتار و آوارگی ملتها چه نتیجهای داشته است؟ آیا این اقدامات جز ایجاد کینه و نفرت نسبت به سردمداران آمریکا، بدنامی برای ملت این کشور و تحمیل هزینههای نظامی، دستاورد دیگری برای آمریکا به همراه داشته است؟ اگر همه دولتها بخواهند رفتاری مانند دولت آمریکا داشته باشند، کدام چشمانداز روشن از صلح و امنیت در برابر جامعه بشری قرار خواهد گرفت؟ آیا بهتر نیست با توقف جنگافروزی و عدم دخالت نظامی در دیگر نقاط جهان، بر ایجاد فضای تفاهم بینالمللی و پایان دادن به رقابت تسلیحاتی و جنگ و کشتار مردم تأکید شود؟»
برخی فعالان و کارشناسان حوزه سیاست خارجی کشور بر این باورند اقدامات ناگهانی احمدینژاد در قالب نامهنگاری به مسیری که دیپلماتها و دستگاه دیپلماسی در پیش دارند، لطمه خواهد زد، چون امری غیر مرسوم، خارج از چارچوب دیپلماتیک و غیر هماهنگشده با وزارت خارجه به عنوان سکاندار عرصه سیاست خارجه کشور است و از طرفی بدون پاسخ ماندن نامهنگاریهای او (به عنوان رئیسجمهور سابق جمهوری اسلامی ایران) از سوی مخاطبانش برای کشور و نظام اسلامی ایران پسندیده و مطلوب نیست.»
دیدگاه